سکس خواهرم با دوست پسرش

1392/02/20

سلام من زیاد اهل خوندن داستان و اینجور چیزا نیستم. واینم اولین باره که اومدم تو این سایت و بعد از دیدن این داستانهای مزخرف و دروغ تصمیم گرفتم یه داستان واقعی رو که پارسال اتفاق افتاده رو براتون بنویسم.
من افشینم و 21 سالمه من یه خواهر دارم که سه سال از خودم بزرگتره و بعد از یک ازدواج ناموفق که در 18 سالگی کرده بود پارسال طلاق گرفت.
شیما(خواهرم)بعد از طلاقش خیلی افسرده شده بود که تصمیم گرفت بره سر کار اون توی یه شرکت مهندسی حسابدار شده بود.
داستان از اونجا شروع میشه که یک روز که پدر و مادرم خونه نبود من و شیما صبح زود هر دو از خواب بلند شدیم که بریم سر کار.اون روز من رفتم سرکار اما برق کارگاهمون رفته بود و ما بعد از تماس با اداره برق و یکی دو ساعت انتظار زدیم به در کون گشادی و گفتیم بیخیال میریم خونه.
خلاصه اینکه من اومدم سمت خونه کلید انداختم که برم تو یه جقی بزنم که احساس کردم کسی تو خونست رفتم جلوی اتاق شیما که احساس کردم یه صدایی از تو اتاق میاد
خواستم در بزنم که یه فکرایی اومد تو مخم اصلا دلم نمیخواست حتی بهش فکر کنم ولی مثل اینکه واقعیت داشت از سوراخ کلید داخلو نگاه کردم.تخت شیما درست جلوی در اتاق بود و از سوراخ کلید کاملا معلوم بود.
باورم نمیشد شیما با یه پسره نشسته بودن رو تخت داشتن لب میگرفتن.یه لحظه فشارم افتاد باورم نمیشد که خواهر من؟؟؟
بیشتر که دقت کردم دیدم که بله پسره همون صاحبکارشه یه پسر 27 ساله هیکلی و نسبتا خوش تیپ. نمیدونستم باید چیکار کنم.به سرم زد برم تو و بزنم کون جفتشونو پاره کنم اما بعد گفتم اینطوری هم آبرومون میره و هم ممکنه یه قتل اتفاق بیافته.دوباره از سوراخ کلید داخلو نگاه کردم پسره افتاده بود رو شیما و داشت لبشو میخوردو لباساشو در میاورد.اول تاپشو در آورد وبعد سوتینشو یکم سینه هاشو خورد و رفت سراغ پایین. شلوارشو درآورد و از رو شرت یه ذره کسشو مالید.شیما خیلی حشری شده بود و داشت بدجوری ناله میکرد بعد یدفعه به طرز وحشیانه ای شرتشو درآورد و افتاد رو کسش و شروع کرد به خوردن کسش.
اینو بگم که خواهرم انصافا خیلی خوشکله و هیکلشم خیلی عالیه چون ورزش میکه سینه ها و کوم سفت و گنده ای داره.با یه پوست سفید. …
من برای اولین بار بود اونو لخت دیده بودم ولی از رو لباسم مشخص بود هیکلش خیلی خوبه کوفتش بشه شوهر مادر جندش که 5 سال کردتش و آخرم ولش کرد.
اونجا بودیم که پسره داشت کس آبجیه مارو میخورد شیما بدجوری حشری شده بود چشاش بدجوری خمار شده بود.
یدفعه شیما بلند شد و گفت تو بخواب عزیزکم(این لفظشه) خلاصه اینکه شلوار و شرت پسره رو در آورد و شروع کر به خوردن کیر پسره. چقدرم حرفه ای میخورد باورم نمیشد خواهرم داشت عین این جنده های فیلم سوپرا واسه یارو ساک میزد.
یواش یواش منم داشت کیرم سیخ میش آخه تا حالا فیلم سوپر زنده ندیده بودم البته کس کردما… خلاصه اینکه شیما خوابیدو پسره پاهاشو داد بالا و کیرشو فرو کرد تو کسش و شیما یه جیغه بلندی کشیدو پسره شروع کرد به تلمبه زدن همینجوری داشت تند میشد و جفتشون حال میکردنو لب میگرفتن…
بعد رفتن تو کاره سگی پسره گذاشت تو و داشت مثل سگ تلمبه میزد شیما هم که چند ماهی بود جدا شده از شوهرش معلوم بود که خیلی تشنست.
پسره یواش یواش تندش کردش که احساس کردم میرا داره درد میکشه و میخواد خودشو جدا کنه اما پسره ولش نمیکرد شیما داشت داد میزد که آی سوختم ولم کن…
اما پسره سفت گرفته بودتش و داشت میکردش . میگفت جووون میخام جرت بدم…
یواش یواش شیما داشت گریش میگرفت که پسره دیگه نزیکه ارضا شدنش بود.شیما رو ول کرد و شیما سریع خودشو کشید کنار و پسره هم سریع پرید روشو آبشو ریخت رو کونش.
شیما بدجوری بغض کرده بود دلم براش سوخت میخاستم یکاری بکنم اما حیف که کاری از دستم بر نمیومد.
خلاصه بعد چند دقیقه که کنار هم خوابیدن پسره یه چیزی در گوش آبجیم گفت و اشکاشو با دست پاک کرد. بعد یه لبی گرفتنو خندیدن…
اینجا بود که یدفعه به خودم اومدمو دیدم که دستم پر آبکیره بله جق زده بودم اونم دوبار
دوباره تو رو نگاه کردم دیدم پاشدن خودشنو تمیز میکنن و میخوان لباس بپوشن حالا تازه پسره رو شناخته بودم اون صاحبکاره خواهرم بود…
سریعیه دستمال از روی میز برداشتم خودمو تمیز کردمو از خونه زدم بیرون…
چند ساعتی تو خیابون چرخیدمو فکر کردم که چیکار کنم اگه به کسی میگفتم یا حرکتی میکردم آبرومون میرفت تصمیم گرفتم دیگه نزارم خواهرم بره اونجا کار کنه و بیشتر هواشو داشته باشم که اینطورم شد و بعد صحبت با پدرم و گفتن اینکه خوب نیست یه دختر پیشه یه پسر جوون کار کنه دیگه نذاشتیم بره سر کار…
البته اینو نمیدونم که هنوز با اون پسره رابطه داره یا نه…
پایان

نوشته: افشین


👍 6
👎 3
245220 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

380120
2013-05-10 04:05:43 +0430 +0430

خوب نبود بیشعور بیغیرت

0 ❤️

380121
2013-05-10 04:11:17 +0430 +0430
NA

to ke aval pesararo shenakhte bodi bad domartabe bazam shenakhty. Ajab.

0 ❤️

380122
2013-05-10 04:54:45 +0430 +0430
NA

با اینکارت اوقات فراقت خواهرت بیشتر شد و علاوه بر اون پسره بچه های محلتونم ساپورت کرد
پایان داستان

0 ❤️

380124
2013-05-10 05:25:12 +0430 +0430
NA

خاك توسرت بي غيرت …!

0 ❤️

380125
2013-05-10 05:37:29 +0430 +0430
NA

کوس کش همش دوروغ بود تو ک پسره را گیریم ک میشناختی خوب چرا باهاش کاری بعد از این ک رفت نکردی اگه همچین خواهری واقعا داری بیار پیش من کار کنه تا خودم جرش بدم

0 ❤️

380126
2013-05-10 05:47:15 +0430 +0430

چرا میگین همش دروغ بود؟
اون تیکه که کف دستشو دید پر آبه کاملاً راست بود.
ضمناً مثل روز روشنه کس به عمرت ندیدی که ادعا میکنی “البته کس کردم ها”!

0 ❤️

380127
2013-05-10 05:53:59 +0430 +0430

ریدی آبم قطعه >:)
همون اول که گفتی اون جنده خانوم داشت لب بازی میکرد که دیدی صاحب کارشه,بعد آخر داستان گفتی,
تازه فهمیدم صاحبکارشه :?
اصن ریدم بهت از تمام جهات :-D
کاملا مشخصه که تراوشات مخ پریودته ;)
در کل کیرم تو داستانت B-)

0 ❤️

380129
2013-05-10 06:56:02 +0430 +0430
NA

از شوراخ کلید 360 درجه اتاقو میبینی جق هم میزنی

0 ❤️

380130
2013-05-10 07:16:57 +0430 +0430
NA

تمام سکسشونو از سراخ کلید دیدی کمرت خشک نشد؟؟!!دوبارم جق زدی؟؟!جلل خالق و ماشاالله!!!

0 ❤️

380131
2013-05-10 07:27:37 +0430 +0430
NA

خوب بود با اینکه تخیلی بود ولی باحال نوشته بودی مرسی

0 ❤️

380132
2013-05-10 07:39:37 +0430 +0430
NA

تو غیرتت جق زدم عوضی

0 ❤️

380133
2013-05-10 08:43:30 +0430 +0430
NA

تو اینهمه جزییاتو با کیفیت فول اچ دی از سوراخ کلید دیدی؟ یعنی فیلم جنگ ستارگان در مقابل داستان تو مستنده

0 ❤️

380134
2013-05-10 08:57:20 +0430 +0430
NA

داشتي سريع ميومدي خونه جق بزني،اينقدر واسه جق زدن خوشحال بودي!!

0 ❤️

380135
2013-05-10 09:52:32 +0430 +0430
NA

ای بی غیرت سیب زمینی بی رگ.تو اصلا برو بمیرررر

0 ❤️

380137
2013-05-10 11:44:57 +0430 +0430
NA

بی غیرت کیرم تو داستانت

0 ❤️

380138
2013-05-10 12:00:01 +0430 +0430
NA

{باورم نمیشد خواهرم داشت عین این جنده های فیلم سوپرا واسه یارو ساک میزد.
یواش یواش منم داشت کیرم سیخ میش آخه تا حالا فیلم سوپر زنده ندیده بودم البته کس کردما…}

مادر آدم کم حواس و بی دقتو سگ گائید؟!!! قبوله؟؟؟

0 ❤️

380139
2013-05-10 13:24:30 +0430 +0430
NA

8} واسه قتل کون لازمه نداری بی غیرت.کیرم تو حلقت من بودم اول کون خودتو میگاییدم.

0 ❤️

380140
2013-05-10 14:27:32 +0430 +0430
NA

اگه میرفتی کونو داده بودی جای قتل کردن.

0 ❤️

380141
2013-05-10 14:29:10 +0430 +0430
NA

اونجا بودیم. که پسره داشت کس ابجی مارو میخرد … ای تو کونت بیشعور پست خوشحالی خواهرت جندس پس خوشحال تر باش چون ننتم جندس

0 ❤️

380142
2013-05-10 14:42:57 +0430 +0430
NA

جالبه اولش میخواستی بری هر 2 را جر بدی آدم کشی راه بندازی بعد یه دفعه زدی تو کار جق ان هم 2 بار بهد هم حتما به خودت گفتی چرا خودم نرم رو کار من با خواهرم حال میکنم (آخه بی ناموس چرا از خواهرت تو سایت تعریف میکنی )

0 ❤️

380143
2013-05-10 14:51:58 +0430 +0430
NA

خاک تو سر خواهرت ، کیر تو کون مادرت، کس اول و آخرت

0 ❤️

380144
2013-05-10 15:03:48 +0430 +0430
NA

به خواهرت بگو بیاد خودم میزارمش سره کار

0 ❤️

380145
2013-05-10 15:32:57 +0430 +0430

نکته جالب داستان:ترسیدم اگه برم داخل قتلی اتفاق بیافته. بابا خطرناک تو که اینقد خشنیو غیرتی چرا اومدی اینجا جار میزنی.؟

0 ❤️

380146
2013-05-10 16:59:57 +0430 +0430
NA

بابا خطر ناک بابا خفاش شب
چه بيد ديوث همه ي اينارو از سوراخ کليد ديدي ؟؟؟؟

0 ❤️

380147
2013-05-10 17:37:06 +0430 +0430
NA

قتل؟ آخه جقى جان، تو كه به نيت جق زدن مياى خونه، يه سوسك بپره رو كيرت ميميرى كه …
زشته بخدا، آدم راجع به خواهرش اين چيزارو نمينويسه كه، غيرت داشته باش.

0 ❤️

380148
2013-05-10 17:52:51 +0430 +0430
NA

خوب میرفتی تو وپولش را میگرفتی برات کاسبی خوبی میشد

0 ❤️

380149
2013-05-10 18:15:58 +0430 +0430
NA

خوب باور کنید دروغه میگین چطور؟؟؟
خوب پس بخونید!
داشته از کارگاه میامده خونه تا جلق بزنه::1خوب ادم جلقو مخ نداره دروغگو هست و کس زیاد میگه تا کیرمون باد کنه
از سوراخ نگاه کرده دیده همون پسره صاحبکار ابجیش هس::2 خوب اگه داستان رو خونده باشین میبینید دروغگو کم حافظه هست چون در اخر داستان یا کسشعرش گفت ابم دوبار امده بعدا تازه فهمیدم صاحبکار ابجیمه پس اون اول که گفت شناخت چی؟
خوب همین نمونه ها بارزبر کندذهن بودن و دروغگو بودن این بشر میباشد انسان هرچند لاشی و بی غیرت بازم از خانواده دفاع میکنه
البته بگم خواهرش جندس چون رازی بوده و اوردش تو خونه و بازم رابطه داره خیالش راحت

0 ❤️

380150
2013-05-10 18:25:51 +0430 +0430
NA

از سوراخ کلید چشمای خواهرتو دیدی که خماره؟؟!! ابعاد سوراخ کلیدتونو میشه بگی؟؟

0 ❤️

380151
2013-05-10 19:01:31 +0430 +0430
NA

واقعا دمت گرم آدم هم اینقدر خالی بندو بیغیرت.

0 ❤️

380152
2013-05-11 07:58:36 +0430 +0430

جووووووووون شیما اگه تشنست بده منم بکنمش تو ام جق بزن کیف کن که میکنمش

0 ❤️

380154
2013-05-11 11:23:58 +0430 +0430
NA

کوس نگو مومن کیرم راست شد.اگه تو خواهر جنده گیر من بیفتی چنان کیرمو تو حلقت میکردم که گلهای قلی رو پرپر کنی

0 ❤️

380155
2013-05-11 12:16:19 +0430 +0430
NA

ای بابا شما دیگه خیلی کس خلید میشینید این داستانای آدمای جقی رو میخونید.

اینا یه مشت جقین که از بیکاری میشینن تخیلاتشونو مینویسن

0 ❤️

380157
2013-05-11 12:19:39 +0430 +0430
NA

بابا شما کسخلید میشینید داستان یه مشت آدم جقی رو میخونید.
اینا از جق خسته میشن داستان مینویسن تا سوژه جدید واسه جقشون داشته باشن

0 ❤️

380158
2013-05-11 12:43:31 +0430 +0430
NA

ترسیدی قتل اتفاق بی افته که نرفتی جلقی؟
واسه همین ژشت در جلق میزدی؟!!!
کس گفتی فکر کردی درست گفتی کون کلفت؟

0 ❤️

380159
2013-05-11 15:20:04 +0430 +0430
NA

کسشر،فقط کسشر(به قول شاهین)

0 ❤️

380160
2013-05-11 15:45:48 +0430 +0430
NA

يه بار اول داستان گفتي پسره صاحبكار خواهرته
خب كم حواس آخر داستان ميگي تازه پسره رو شناختم؟
خو آمو مجبوري ؟

0 ❤️

380161
2013-05-11 16:51:17 +0430 +0430
NA

اكر غيرت به خواهر نداشتت نداري مادرت رو در نظرت بيار در اون لحظه به خاطر مادرت بسره رو نه تنها مي كشتي بلكه تيكش هم نمي زاشتي
برو بمير
وقتي مردي بيا

0 ❤️

380165
2013-05-11 18:35:34 +0430 +0430
NA

وایییییییی یعنی تو داشتی از پشت در مارو میدیدیو تو نیومدی
دمت گرم داداش جبران میکنم
از طرف صاحب کاره ابجیت
خخخخخ

0 ❤️

380166
2013-05-12 07:27:09 +0430 +0430
NA

بچه ها این عادت بدیه هر کی داستان مینویسه اینطور فحش بهش میدین.این آقا میگه میخواستم برم تو اتاق بزنم کونشونو پاره کنم،اما ترسیدم ی قتل گردنم بیفته!این کاملا واقعیه.نه؟؟؟؟

0 ❤️

380168
2013-05-12 08:29:10 +0430 +0430
NA

من بودم پسره رو همونحا میکردم از کون موبایلمو هم به خواهرم میدادم میگفتم فیلممونو بگیره بعد تا دم آبرو ریزی میبردمش بعد خواهره رو میشوندم تو خونه

0 ❤️

380169
2013-05-12 17:14:27 +0430 +0430
NA

آخه خارکسه همه اینا یه حرفی زدن توبازم کس میگی آخه کونی توکه خواهرتوتواون صحنه دیدی میخواستی طرفوبکشی بعدچطورغیرتت یهوفروکش کردوگفتی میترسم قتل پیش بیادبعدجالب اینجاس نشستی خودت یدور باکس آبجیت جق زدی جلل خالق اینطوریشودیگه ندیدیم

0 ❤️

380172
2013-05-13 20:06:20 +0430 +0430
NA

خواهر جنده بودن عالمی داره.
ماکه نصیبمون نشد

0 ❤️

580676
2017-02-22 20:46:23 +0330 +0330

چرا بنده خدا رو از کیر محروم کردی؟

1 ❤️

681087
2018-04-09 11:21:51 +0430 +0430

ینی ریدی به همه چی با این نوشتنت پر غلط بود
خیلیم تخمی بود کار به اینک محارم بود هم ندارم

1 ❤️

681088
2018-04-09 11:25:17 +0430 +0430

ینی نظرات از داستانه کیریه تو بهتر بودن

1 ❤️

686583
2018-05-09 21:18:50 +0430 +0430

ببخشید اون سورخ قفل خونتون بود یا دریچه شهر فرنگ ؟
لابد هم با اون قفل با کلید روحانی باز میشه

1 ❤️

772520
2019-06-09 09:46:46 +0430 +0430

از اون سوراخ به اون کوچیکی چجوری میدیدی که خواهر خیلی شهوتی شده اخه کس نگو مومن خخخ

0 ❤️