سلام.من آرش هستم 23 ساله از شهر تبریز.با قد170 و وزن 72.تیپ متوسطی دارم.هر دفعه که میمودم شهرمون عادتم بود با اتوبوس بیام اما موقع رفتن به دانشگاهم که مشهد بود با قطار یا اگه پول اضافی داشتم و عجله با هواپیما. من رشته ام مدیریت صنعتیست ترم6.تابستون بود برای ترم تابستان بر میگشتم دانشگاه که یه بلیط قطار گرفتم که ساعت بلیط قطار هم 16:30بود.سوار قطار شدم کوپه شماره5 رو برام زده بودن.رفتم نشستم که هوای قطار خیلی گرم بود پنجرشو باز کردم. کوپه ماهم 4 نفره بود.بعد از چند دقیقه دیگه دیدم دوتا خانم خوشگل و خوشتیپ اومدن کوپه ای که من بودم.بعد از چند دقیقه یه پیر زنی هم اومد.الان ظرفیت کوپه ما تکمیل بود.بعد از چندین ساعت.ساعت10 بود رفتم غذاخوریش یه شامی خوردم و اومدم دیدم دخترا دارن میخندند پرسیدم چیزی شده گفتند اون پیرزن بیچاره از از بس سر و صدا کردیم اعتراض کرد مسئول قطار برد یه کوپه دیگه.اولش ناراحت شدم آخه اون پیرزن خیلی مهربون بود.همش دخترارو برا درس خوندنو و حجاب و دین و ایمان دعوت میکرد.خودشم عازم حرم امام بود.
خلاصه ساعت12 شب بود یکی از دخترا که اسمش مهسا بود داشت کتاب میخوند و یکیشم که اسمش سمیرا بود خوابیده بود منم الکی داشتم با گوشیم ور میرفتم.سمیرا با یه مانتو کوتاه و نازک خوابیده بود که باسنش قشنگ معلوم بود.سمیرا تخت پایین خوابیده بود رو تخت بالایی هم مهسا داشت کتاب میخوند.منم رو تخت بالا بودم.آخه ساک پیر زنه رو تخت پاینه بود.دختره از تخت اومد پایین پرده رو کشید درو بست و ازم اجازه خواست و چراغو خاموش کرد یادم نرفته دخترا هم دانشجوی دانشگاه آزاد اهر بودن که داشتن میرفتن به شهرشون که مهسا مشهدی بود و سمیرا تهرانی.خلاصه چراغا که خاموش شد یواشکی داشتم نگاه میکردم که دیدم مهسا داره مانتوشودر میاره درسته تو تاریکی چیزی معلوم نبود اما یچیزایی معلوم بود مخصوصا گردی سینش.بعد اینکه لباسشو عوض کرد اومد بالا بخوابه.اول چند دقیقه با گوشیش ور رفت بعد گرفت خوابید.پشتش به من بود باسنش زده بود بیرون.مهسا خوشگلتر از سمیرا بود و اینکه شلوغ.من نمیدونم کی خوابم برده بودکه یدفعه چشممو باز کردم ساعتو نگاه کردم ساعت4 بود دیدم سمیرا نیست متوجه شدم که اون پیاده شده آخه بند و بساطشو کلا نبود خیالم راحت شد از نبودنش. و مهساهم خواب بود.یه مانتوی سفید کوتاه تنش داشت که اونم رفته بود بالا یذره از بدنش معلوم بود.تا ساعت6 با کیرم ور رفتم که اومدم پایین.یواشکی داشتم بدنشو بو میکردم زیر بغلشو کونشو پاشو که تکون خرد فهمید.گفت چیکار میکنی منم با خونسردی گفتم هیچی رفته بودم دسشویی.با نیش خنده گفت آی شلوغ راستشو بگو شلوغی میکردی؟گفتم نه چه شلوغی گفت خودم فهمیدم من موقعی که سمیرا رفت ازم خداحافظی کرد از اون موق تا الان بیدار بود.خجالت کشیدم سرمو انداختم پایین رفتم رو تختم.که اون داشت میخندید که یهو دستمو گرفت گفت آرش منم دوس دارم باهم یذره بخوابیم بیا بغل من.اول خشکم زد بعد پرسیدم اسممو از کجا میدونی گفت که از بلیطی که افتاده بود زمین.بعد رفتیم پایین تخت بغل هم.واااااای چه بدن نرمی داشت.از لبای هم بوس میکردیم و تخت هم که کوچیک بود پامون گره کرده بودیم به هم.از لباش خوردم و دستمو هم به موهاش میکشیدم.پرسیدم چند سالته گفت24.بعد از چندین سوال حرف یواش یواش دستمو بردم سینش.وای چه خوب بودن گرمو نرم.زیر مانتو فقط سوتین داشت.چون قطار گرم بود همشو در آورده بود.یه سوتین سفید رنگ اسفنجی هم که داشت با اینکه یسنش خوش فرم بود خوش فرمتر کرده بود.سینشو حسابی لیس زدم لای سینشو خوردم شور بود ولی دوس داشتم اومدم پایین تر شلوارشو خواستم بکشم پایین گفت آرش پریودم گفتم باشه کاری به اونجات ندارم.دختر بود هنوز اپن نشده بود.شلوارشو در آوردم دیدم بله یه شرت توری پرتغلی رن داشت شروع کردم به خوردن لپای باسنش.تا نوکپاش.وای بوی خوش بدنش داشت کلافم میکرد.نوارشو برداشت کوسشو تمیز کرد شورتشو در آورد.وای چه کون سفیدو کوس ناز و تپلی داشت.دستمو کشیدم لای کوسش لیز بود.از نافش خوردم داشتم چوچولشو با زبونم لمس میکردم و دستم هم که رو سینش بود یه دفعه دیدم بدنش میلرزه فهمیدم ارضا شد.بهش گفتم میتونم از پشت بذارم.گفت نه شرمنده درد داره نمیشه.زیاد اصرارش نکردم.بعد از ترس مسول قطار که یه لحظه میادفقط شلوارمو در آوردم.شروع به خوردن کیرم کرد خوب ساک میزد.بعد برگردوندمش لای پاشو تف زدم بعد از 5 دقیقه لاپایی آبم اومد ریختم لای کونش یه چند دقیقه روش ولو شدم بعد با دستمال هردومون لباسمون رو پوشیدیم که نگاه کردم دیدم ساعت9 صبح شده.بعد از لباش بوس کردم و یه تشکر جانانه رفتم صبحونه خریدم آوردم خوردیم.تا ساعت5 که موقع رسیدن قطار به مشهدبود حرف زدیم و شمارشو گرفتم که الانم باهاش دوستم.این داستان هم مربوط میشه به3 سال پیش که من فارغ التحصیل شدم اونم که به ارشد ادامه تحصیل داده تو شهر خودشون.ببخشین طولانی شد مجبورا نصف داستان رو خلاصه کردم.این اولین رابطه من بود که هیچ وقت از ذهنم پاک نخواهد شد.لطفا نظر بدید…
نوشته: آرش
اولا کیر کجم راست توی کونت
دوما یکبار کوس ببین بعد برو ببین پریود چیه بعد بیا کوس بگو
بهتر بنویس
دقت کردین هر چند وقت یه بار یه کسمغز پیدا میشه تو سایت…این یکی پز لارجرباکس میده…:-P
من با قطار زیاد سفر کردم . توی قطار خیلی راحت میشه سکس کرد.خصوصا وقتی مسیر طولانی باشه.
جوووووووووووون تا گفت پ هستم حالت گرفته نشد کیره ما که شل شد
من تا حالا تو هیچ داستانی نظر ندادم ولی اینجا نظر میگم چون شما یه دروغگوی تمام عیاری
من خودم 4 سال دوران کارشناسی و الان هم تو دوران ارشد فواصل طولانی با قطار مسافرت کردم
اولا موقع خرید بلیط همیشه حواس آژانسها هستش هیچ وقت زن و مرد غریبه رو تو یه کوپه نمیذارن
دوما در مواردی که این اتفاق می افته با دخالت رءیس قطار موقع بررسی بلیط ها قبل از اینکه موقع خواب بشه و ساک های مخصوص بالش و لحاف رو پخش کنن نا محرم ها رو جدا میکنن مگر اینکه همراه دخترا مثلا پدرشون باشه و نفر چهارم یه مرد باشه.
پس مزخرف تحویل مردم نده
واقعاً توی مغز معیوبت چی میگذره دور از جون این ادمای فهمیده شهوانی، ملت رو کس خل فرض کردی با این کس شعر گفتنت. یه کم فکر کن بنویس تخیلات کیریتو ننویس
من زیاد با قطار سفر نکردم شاید نهایتا در حد 20 بار اما 10 تا 15 بارش دختر تنها همرام تو کوپه بود و بعضی از قطارها مطمئنم گیر نمیدن مگر خود دختره بخواد جا به جا شه. در ضمن تو دستشویی قطار هم یه بار سکس کردم که نزدیک بود بگیرنمون ولی جالبه.
مسخرگی و حال به هم زنی این داستان اینجاست که کس پریود رو میخوره آخه من نمیدونم تا حالا اصلا کس پریود دیدین یا بو کردین که اینجوری میگین؟
یه سوال فنی تر اینکه چرا دخترا همش تو قطار پریود میشن؟ تا حالا 4 بار واسه من اتفاق افتاده :(
ضمن تایید حرفای کس طلا جون …کم کس بگو …ملجوق متوهم…کیر مدیر عامل راه اهن تو دهنت… good
من خودم یه زمانی مهماندار قطار بودم
مگه مهموندار میزاره تو دوتا دختر علنا جنده تو یه کوپه خلوت کنی؟! کونده برو یه جای دیگه خالی ببند
سامعلیک
اولا دیس لایک نوش جونت خاک برسر جغی ات کنم توهم توهم زدی آخه کس خونی وپریویدی روکه نمیشه خورد احمق و بعد توی هیچ قطاری مامور موظف وریس قطار نمی زارن دختر وپسر نامحرم توی یه کوپه تنها بمونن
و باشن تا شب که تو بتونی بخوری واون ساک واست بزنه پس خر خودتی .
احمق مگه میشه کس پریود رو خورد؟؟ واقعا چرا اینقدر نادونی هرلحظه احتمال ترشح هست
به نظرم بيستر فانتزي بود ولي خوبه اگه پيش بياد
مگه نگفت بهت که پریوده! تو حالت پریود داشتی چوچولشو میخوردی؟! wacko