پایان ناتمام
سلام ، من آریا ۲۲ ساله ، دوست دخترم روژین ۲۱ ساله ، من و روژین تو تولد یکی از دوستام آشنا شدیم و شماره دادیم و بعدها باهم خیلی خوب شدیم و با هم دوست شدیم .
بعد از یکی دو ماه از دوستیه من و روژین خیلی دوست داشتم بهم نزدیک بشیم ، از هر فرصتی استفاده میکردم‌که بغلش کنم و نازش کنم ، ولی اون خیلی دوست نداشت که زیاد جلو بریم .
خانواده داشتن میرفتن کرج ، خونه یه روز خالی بود ، منم بهش گفتم که خونمون خالیه و بیا پیشم ، اولش گفت نه ، بعدش گفت به شرطی که سکس نکنیم ، منم قبول کردم در عین اینکه واقعا دوس داشتم باهاش سکس کنم ولی قبول کردم .
اومد خونمون و من کاری نکردم که خیلی احساس بدی بهش دست بده ، خودش مانتوشو در آورد و باهم حرف زدیم و یه چیزی خوردیم ، بعدش رفتیم تو تخت ، اول هی میگفتیم دوست دارم و عاشقتم و اینا ، بعدش من شروع کردم گردنشو خوردن ، اونم هی بوسم میکرد ، داشت لذت میبرد ، بعد چند دقیقه که هی من گردنشو لیس زدم یه نیگا بهش کردم دیدم داره حال میکنه و احساس خوبی داره ، اومدم دکمه شلوارشو باز کنم یهو دستمو گرفت گفت آریا قول دادی ! منم گفتم ببخشید حواسم نبود و اینا
هنوز از هم لب نگرفته بودیم ، خیلی دختر متشخصی بود ، اصلا وا نمیداد ، منم با اینکه خیلی زبونم چربه ولی گفتم بزار باهام احساس راحتی کنه
اونروز هیچ کاری نکردیم و گذشت ، چند هفته بعدش دوباره خانواده میخواستن برن جایی ، خونه خالی شد ، من به روژین گفتم و گفت باشه میام ولی حرفی از اینکه سکس نکنیم نزد .
اومد خونمون و من ایندفعه مانتشو در اوردم و اومد بغلم و بدون هیچ کاری رفتیم تو تخت ، چندتا عکس گرفتیمو من رفتم روش ، حرفای عاشقانه زدم و کلی خوشش اومد ، صورتمو نزدیک تر بردم ، هیچ واکنشی نشون نداد ، منم لب گرفتم ازش ، خیلی خوشش اومد ، جفتمون با عشق از هم لب میگرفتیم ، با ولع داشت لبامو میخورد ، حشری شده بود ، منم کیرم سیخ شده بود و از رو شلوارک معلوم بود ، هی بدنشو میچسبوند به من ، لباسمو در اورد ، خودم باورم نمیشد ، هی خودشو میمالید به کیرم ، من تاپشو در آوردم ، تو این حین همش لب میگرفتیم
نمیدونم چی شد که پیش خودم گفتم این الان حشریه چیزی حالیش نیست ، وقتی حالش دوباره اوکی بشه ، شاید از اینکه سکس کرده باهام پشیمون بشه ، میخواست شلوارمو در بیاره که من رفتم بغل گوشش گفتم روژین قول دادیم سکس نکنیم ها ! یهو حالش عوض شد و خودشو جمع کرد ، گفت اریا مرسی عزیزم و دوباره لب گرفتیم و کلی بیشتر بهم وابسته شدیم ،به نظر خودم بهترین کار رو کردم که سکس نکردیم ، و این پایان ناتمام عشق بازی من و روژین بود .
نوشته: آریا
سر در ای خراب شده نوشته شهوانی
داستان سکسی:|
الان میخواستی بگی خیلی پسر پاکی هستی ک نکردیش؟
میخواسته بده دیگه
در گوشش اونجوری گفتی شرم کرده ک اینقد وا داده:|
باید میکردیش
الان خوشحالی نکردی؟ولی باور کردم دیگه نمیشه فحش داد فقط در همین حد که خاک تو سرت من بودم به هفتاد روش سامورایی میکردمش و آبمو میپاشیدم تو چشم چپش -_-
به زودی باید منتظر داستانای اینجوری هم باشیم:
سلام. رفتم تو حموم ولی به خودم قول دادم جق نزنم. توی حموم گلنار رو که دیدم شق کردم! گرفتمش دستمو کیرمو کفی کردم. دو بار که روی کیرم دست کشیدم یهو بابا برقی ظاهر شد گفت: تو قول دادی که جق نزنی!
منم اصلا حالم عوض شد و گلنار رو انداختم اونور و خودم و شستم و اومدم بیرون! فک کنم خیلی کار خوبی کردم که جق نزدم!!!
چرا پایان ناتمام؟ یعنی دیگه نیومد خونتون یا دیگه خونه حالی گیر نیاوردین یا دید زده حالی کردت تو دیوار یا فکر کرد سنبل خانی پیچوندت؟
آف بوی و نجوا دمتون گرم با این کامنتاتون. خیلی خندیدم 🙄
منم میخواستم مالک ویکتوریا سیکرت سهامدار اصلی پلی بوی رئیس جمهور امریکا و چندتا چیز کوچیک دیگه بشم اما اخرش فقط کاربر شهوانی شدم دلیل نمیشه که بیام داستانشو اینجا بنویسم!!
problemsolver
حاجی واضح حرف بزن ببینیم این تعریف بود یا انتقاد.الان موندم تو جوابت چی بگم!
با کامنتا حال نمیکنی تعارف نکن.بگو!!!
vaqean jaleb bood… gaeche maloome dorooqew… chon a ye pesarew irani oonm usere in site baiide
-_-
Dar zemn Najvaa awli booood nazartttt 🙄 🙄 🙄
آف بوی چرا عصبی؟؟؟
کامنتات مگه طنز نیستن؟خوب منم تعریف کردم!بیا بزن… :(
najva, off-boy, problemsolver :
خخخخخخخخخخخخخخ
dame hamatoon ghijjjjjjjjjjjjjjjjjjjjj… (preved)
problemsolver
دعوایی ندارم ولی تو یه داستان دیگه مورد عنایتت قرار گرفته بودم تو جبهه ی خواننده های دست تو شلوار قرارمون دادی گفتم حتما حال نمیکنی.
کله کیری من،آخه مسجد نیست که تا از کار خوبت بگی،همه بهت بگن احسنت،باریک الله و …!
اینجا همه شهوت زده هستن،به سوراخ پیریز برق هم رحم نمیکنن،سریع میرن کنتور رو خاموش میکنن یه ذره روغن میمالن به پیریز که چرب بشه و سریع کیرمالش میکنن میره!!!
اونوقت تو میای جلوی این جماعت از کوسی که حیف و میل کردی و حروم کردی حرف میزنی؟!!
به نظر همه ی ما کار درست این بود:تا دستش میخورد به شلوارک و کیرت،سریع زیر گوشش میگفتی:گلم دست به مهره حرکته…بعد جوری میکردیش که مردمک چشمش لق بشه و فرشو گاز بگیره! ?
ریدم تو مغز تعطیلت
حداقل لاپایی میکردی، لاپایی حساب نمیشه
ناموسن دمت گرم ، ولی جای تو بودم مثه سگ میکردمش (wanking)
نظرات جدید داستان‌ها
- یکی از تخمی ترین داستان هایی که خوندم...
- عالی بود ساسان جان. دمت گرم
- عالی بود ادامه بده ❤️
- فکر کنم تنها چیزی ک راست گفتی این بود ک کون مادرزنت گشاده...
- فکر کنم احمد ضربدری اینو خانومش میکرده اینم داشته تایپ میکرد...
- لباساشو ساکت پوشيد و رفت. بدون هيچ حرفی. انگار هيچوقت نيومده...
- چه حیوون پلشت حال بهم زنی هستی اگه دم دستم بودی دسته ی جارو ...
- ما هیچ ما نگاه توام هی پشت هم کص بگو عجیییییببب یا میکنیم یا...
- بنویس خوب بود
- دوستان چرا فک. میکنن معلمش خوب نبوده اقا احتمالا اینو داشتن ...
- خودم هستم همشهری
- خداشانس بده خداقسمت ماهم بکنه 😁😁😁😁...
- کیر خر توی کون معلم اِملات
- چی نوشتی؟ خودت میتونی بخونی؟
- 😂😂😂خاک تو سر قاطرت بکنن حال بهم زن ...
- قشنگ بود دمت گرم ولی با دوستمون موافقم دوست داشتم این داستا...
داستان‌های تازه
- مرده ها و زنده ها (۴ و پایانی)
- عاشقی در دبیرستان (۲)
- سقوط یک ستاره (۱)
- بوی عطر پای دختر همسایه
- سوتین قرمز زندایی
- شانس یا مهارت (۲)
- ساره،یک شیطان (۳)
- ادامه سکس با مادرزن سابق
- قبلش گاییده بود زنمو
- ورود به بهشت
- کون دادن عاشقانه به پسر خالم سعید
- فروشنده لباس زیر
- میدگارد (۱)
- ماجرای ضربدری سعید و سارا
- میخوام هر لحظه بهت بدم !
- مرز جنون (۲)
- اولین کون دادن هومان
- مذهب یا تله؟
- مرده ها و زنده ها (۳)
- آمپول زدن دردناک به دخترخاله خانومم
- موشک بارون (۲)
تو نكنيش كسي ديگه ميكنه به نظر من وقتي راضيه بكن خوب