گی با دانشجوی پزشکی

1396/05/21

سلام

من 21 سالمه مفعولم و گی زیاد داشتم یکی رو مینویسم خوشتون اومد بقیه رو هم می نویسم ، من تو یه گروه گی تلگرام با یه دانشجوی پزشکی آشنا شدم قرار گذاشتیم خونه مجردی داشت رفتم اونجا ساعت حدود 3 بود عکساش رو قبلا بهم نشون داده بود خیلی خوشگل بود رفتم در خونه اش طبقه پنجم بود رفتم بالا تو خونه سلام و احوال پرسی کردیم رو مبل نشستم خونه اش کوچیک بود و بهم ریخته کتاب زیاد داشت ، اسمش مرتضی بود یه شلوارک پاش بود خیلی کم مو بود بدنش من همش به پاهاش و جای کیرش نگاه میکردم عجله داشتم هر چه زودتر شروع کنیم ولی اون ظاهرا خجالت می کشید (البته منم خجالت می کشیدم )در مورد در
س و دانشگاه و این حرفا ازم پرسید و برام یه دمنوش آورد خوشمزه بود نیم ساعت گذشته بود گفت شروع کنیم گفتم آره گفت لباساتو در بیار بریم تو حموم گفتم باشه در آوردیم رفتیم تو آب رو باز کرد هر دوتامون رفتیم زیر دوش چسبیده بودیم بهم و همدیگه رو بغل کرده بودیم کیر اون تو دست من بود و کون من تو دستای اون من همش صورت خوشگلش رو بوس میکردم و لب می گرفتیم خیلی باحال بود کم کم اومدم پایین و شروع کردم به ساک زدن کیرش زیاد بزرگ نبود ولی عالی بود هم کیرشو میخوردم هم خایه هاش رو کمرش سفت بود و ابش نمی یومد چند دقیقه ساک میزدم خسته که شدم گفت دراز بکش دراز کشیدم وسط حموم اونم کیرش رو گذاشت دم سوراخم و و تلمبه می زد درد داشت ولی لذتش به دردشه کیرش تا ته می رفت تو کونم حدود ده دقیقه تلمبه می د که یهو گفت داره آبم میاد چیکار کنم گفتم بریز تو کونم ریخت تو کونم و مثل یه مرده افتاد کف حموم من بلند شدم و دوباه می بوسیدمش و لب می گرفتم از بس خوشگل بود دلم نمی یومد ولش کنم تمام بدنش پاهاش و حتی سوراخ کونش رو لیسیدم ولی مرتضی از بس تلمبه زده بود خیلی خسته افتاده بود چشماشم بسته بود دوباره شروع کردم به ساک زدن و خودم رفتم رو کیرش بالا پایین می کردم اصلا آبش نمی یومد هر دومون خسته شده بودیم بهش گفتم مرتضی میزاری من لاپایی بکنمت بدون هیچ ن
ه ای گفت آره من کیرم رو گذاشتم لای پاهاش و چند دفعه بالا پایین کردم آبم اومد من خیلی زود آبم میاد کم کم خودمون رو جمع کردیم یه دوش گرفتیم و اومدیم بیرون اون اول رفت اومدم بیرون دیدم آهنگ گذاشته و سرش تو گوشیه گفتم خوب یود با خنده گفت آره من گفتم دیرم شده باید برم خداحافظی کردم و رفتم بعد چند وقت هوس سکس کردم بهش پیام دادم گفت درسم تموم شده منو فرستادن یه شهر دیگه خیلی ناراحت شدم ، مورد برای گی زیاد بود ولی این هم خیلی خوشگل بود و هم با ادب لات و لوت نبود خیلی خوشم اومده بود ازش حیف که تو شهر ما دانشجو بود و درسش تموم شد رفت کاش دوباره ببینمش ، امیدوارم خوش
تان اومده باشه
نوشته: رضا


👍 12
👎 5
3395 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

644853
2017-08-12 21:31:48 +0430 +0430

نظرم چیه؟زیاد خوشم نیومد…ولی بد هم نبود،در مقایسه با بقیه اینجوری نویسان بدک نبود!ولی انتظاری ازم نداشته باش! ^_^

0 ❤️

644858
2017-08-12 21:43:18 +0430 +0430

بد نبود :) ?

0 ❤️

644867
2017-08-12 21:56:21 +0430 +0430

توصیه میکنم به جز نوشتن به تفریحات دیگه ای رو بیار بزرگوار???

0 ❤️

644893
2017-08-13 00:48:29 +0430 +0430

به نظر من خوب بود لایک کردم

0 ❤️

644896
2017-08-13 01:05:21 +0430 +0430

سلام
خوشمون نيمد
بقيشم ننويس
خدانگهدار

0 ❤️

644904
2017-08-13 02:16:10 +0430 +0430

خوب كدوم شهري؟

0 ❤️

644908
2017-08-13 03:14:33 +0430 +0430

احساس نداشت، میتونستی بهتر بنویسی،،،،، قربان باسن شما…

0 ❤️

645219
2017-08-14 14:02:01 +0430 +0430

بد نبود… ولی برای اینکه بهتر بنویسی باید بیشتر کون بدی…تلاشتو زیاد کن عزیزش (clap)

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها