گی من و علی

1396/04/18

با سلام خدمت دوستان اول چند مورد بگم اول اینکه داستان گی هست_اسامی مستعار هست_
من اسمم محمده ۱۶ سالمه هیکل خیلی سکسی ندارم ولی تپلمو کونمم تقریبا بزرگه بریم سر اصل مطلب
ما یه فامیل داریم اسمش علی این علی اقا متاهل و۳۳ سالشه(جوون تر میخوره)ما چند بار با خانواده مسافرت باهاش رفتیم وقتی شلوارشو در می اورد میخواستم برم کیرشو از روشرت ببلعم خلاصه که نه اون رو میداد منم خجالت میکشیدم
داستان از اونجایی شروع شد که ما شب خونه عمم بودیم اینا هم بودن خونه عمم یه خونه نسبتا بزرگه شب همه گفتن میخوایم اینجا بمونیم اینا همه موندن فقط علی گفتش که درو قفل نکرده میترسه قرارشدش که بره اون یهو من یه فکر زد به سرم گفتم من شنبه امتحان دارم(مهمونی پنجشنبه بود) میخوام درس بخونم بریم خونه یهو علی گفت محمد باباتینا گناه دارن میخوان بمونن تو بیا بریم خونه ما گفتم:اخه مزاحم میشم گفت چه مزاحمی بیا بریم بابامم گفت علی راس میگه برو بهش خلاصه حاضر شدم با موتور علی رفتیم خونشون رسیدیم خونه من نشسته بودم رو مبل که علی گفت چرا نشستی پاشو لباساتو عوض کن گفتم اخه لباس نیاوردم با خودم گفت بیا بریم لباسای منو ببوش رفتیم تو اتاق گفت رکابی یا تیشرت گفتم رکابی خلاصه که یه رکابی پوشیدم با یه شلوارک خودشم دقیقا همینجوری پوشید ساعت ۱۱ بود گفتش الان دیره بیا بخوابیم صبح درس بخون گفتم باشه گفتش مشکلی نداری که جفتمون رو تخت بخوابیم گفتم نه بابا چه مشکلی خودش رفت رو تختو منم رفتم نیم ساعت گذشت گفتم علی چقدر خونتون گرمه و رکابیمو در اوردم اونم گفت دقیقا و رکابیشو در اورد پشتمو کردم باهاش که آروم از پشت بغلم کرد تماس بدن لختش بابدنم خیلی حشریم میکرد یه لحظه حس کردم کیرش داره از پشت راست میشه فشارش میده بمن گفت برگرد محمد تا برگشتم لباشو گذاشت رو لبام داشت لبامو میکند انقدر میخورد من به علت مشکل هورمونی سینه هام بزرگه گفت جووون و سینه هام انداخت تو دهنش داشتم از حشریت میمردم اه اه میکردم میگفت جوووون سسکی من پاشد لباسایه منو دراورد وبمنم گفت لباساشو درارم کیرشو که دیدم شاید باور نکنید ولی فکر کنم۲۰ سانت بود با کلفتی زیاد گفت از تو کشوم اون اسپریو بده دوتا پیس به کیر خودش زد دوتابه کیر من چنددقیقه صبر کردیم تا اسپری اثر کنه به کیرش اشاره کرد گفت میخوری گفتم با لذت انقدر با دقت کیرشو میخوردم که داشت از حال میرفت بعد از ۱۵ دقیقه ساک زدن گفت دیوونم کردی بسههه منو برگردوند حالا اون داشت منو عذاب میداد نوک سینمو لیس میزد میرفت عقب کل هیکلمو لیس زد داد میزدم علیییی کیر میخوام ولی مگه توجه میکرد اخر گفتم علی التماست میکنم گفت ای به چشم و منو برگردوند ویه متکا گذاشت زیر کونم حسابی کون منو کیرشو چرب کرد آروم سرشو کردتو گفتم اییییی خیلی کلفته علییی گفت جووون میخوام زیر کیرم از هوش بری و یهو تا ته کردتو یه اه کشیدم که خونه لرزید گفت جوووون کیرم تو معدته چند دقیقه صبر کرد تا جا باز کنه بعد شروع کرد تلمبه زدن انقدر سفت میزد که صداخایه های گندشم میومد بعد از ۲۰ دقیقه تلمبه زدن کیرشو کشید بیرونو تمام آبشو ریخت رو بدنم بعدشم برام جق زدو اب منم با لذت عالی اومدم رفتم دستشویی صورتمو بدنمو شستم اومدم بیرون رفتم رو تخت کنارش دراز کشیدم وتا صبح تو بغل هم لخت کیرشم تو لاپاهم خوابیدیم .پایان
امیدوارم خوشتون اومده باشه
بر خلاف بقیه خالی بندها این داستان داستانی بود که من آرزو دارم با علی داشته باشم و حقیقتو بهتون گفتم
ممنون از با ادبها

نوشته: Mohamad


👍 4
👎 9
3889 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

638873
2017-07-09 20:40:03 +0430 +0430

هندونه گذاشتی زیر بغلمونا گفتی با ادبا دیگه نمیشه حرفی زد 🤮

0 ❤️

638929
2017-07-10 01:17:03 +0430 +0430

اول میخوردی.بعد اسپری میزدی احمق.

0 ❤️