کردن مامان دوستم

1396/02/22

من یه مغازه خرازی کوچیک دارم که تو محل خودمون هم هست و مشتریام هم اهالی محلن و همدیگرو میشناسیم. تو همین محل من یه دوستی دارم بنام نادر که همسایمون هست و باهم بزرگ شدیم. این ماجرا درباره کردن مامان نادر هست که همین دیروز صبح اتفاق افتاد و گفتم تا داغه داغه براتون تعریف کنم.
مامان نادر یه زن تقریبا چهل ساله، چادری، قد کوتاه و تپل مپل، با پوست سفید و سینه های هشتاد و پنج و کون درشتی که حتی از زیر چادر هم معلومه که چقدر نرم و ژله ای هست و قیافه خیلی جذاب و با نمک… راستش من مامان نادر رو از بچگی میشناسم و زن ساده و محجوبی هم هست و هیچوقت نظر سکسی هم بهش نداشتم … تا دیروز صبح…
من معمولا خریدهای مغازه رو بصورت عمده از تهران میخرم و اجناس متفرقه مثل لباس زیر یا سوتین و اینچیزا هم اصلا جزو خریدهام نیست و اجازه فروششون رو هم نداریم ولی خب از وقتی راه چین باز شد و هر از گاهی برای خرید به چین میرم، از جمله همین سفری که چند روز پیش برگشتم،، اینجور اجناس رو هم میارم و فقط برای مشتری های خاص و غیر رسمی بهشون میفروشم
دیروز طرفهای ساعت ده صبح بود و سرم خلوت که یهو مامان نادر با همون چادر مشکی اومد تو مغازه… بعد از خریدهای معمولی مثل روبان و دکمه و یکی دوتا چیز دیگه پرسید که از چین ایندفعه چی آوردی که من اسم چند قلم از جمله سوتین های نخی بدون درز رو آوردم که یهو گفت میشه یکی از همین نخی ها رو ببینم؟ گفتم سایزتون چیه گفت هشتاد و پنج… سوتینهایی که من آورده بودم سایزبندی هاشون فرق میکرد و بصورت ا بی سی دی بود و عددی نبود… گفتم والا سایز اینها عددی نیست من همینجور یکیشو برات میارم برو پرو کن اگه خوب بود ببر اگه هم سایز کوچکتر یا بزرگتر خواستی بگو تا بهت بدم… که یهو همینجور که روی پیشخون شیشه ای دولا شده بود یه کم چادرشو باز کرد و گفت این اندازه بیار… برق از چشمام پرید…یه تیشرت مشکی یقه گرد و کاملا پوشیده تنش بود ولی اینقدر چسب بود که سینه هاش از توش مثل دوتا کله قند زده بودن بیرون… اول صبح و خودمم همینجوری هم حشری بودم، اینم که دیدم دیگه آمپر چسبوندم و تا رفتم سوتین رو براش بیارم کیرم راسته راست شده بود تو شلوارم…
وقتی که رفت تو اتاق پرو که سوتین رو آزمایش کنه تصور اینکه مامان نادر الان لخت تو اتاق پرو هست و منم که همینجور کیرمو از رو شلوار میمالیدم به کله ام زد که برم تو اتاق پرو و بکنمش… مغزم از کار افتاده بود و دیگه فرمان از کیرم می بردم
سریع رفتم در شیشه ای مغازه رو از تو قفل کردم و رفتم بسمت اتاق پرو…
اول نفسمو که بند اومده بود رو یه نفس عمیق کشیدم و در رو یهو باز کردم و رفتم تو… چادرشو در آورده بود و اون تیشرت مشکی رو هم درآورده بود و سوتین رو داشت می بست که با دیدن من یهو یه جیغ کوتاه کشید و جلو سینه هاشو گرفت و رفت چسبید به دیوار… اتاق پرو کوچیک بود و در رو که بستم تقریبا سینه به سینه شدیم… دست انداختم دور دوتا پهلوش که لخت بودن و بغلش کردم و لبم رو گذاشتم رو گردنش و شروع کردم ماچ کردن…تقلا میکرد که خودشو از تو بغلم بیاره بیرون ولی جای فرار نداشت… هی میگفت چیکار داری میکنی… نکن… برو بیرون…ولی من گوشم بدهکار نبود … یه دامن سیاه نازک حریر هم پاش بود…دستمو که بردم پایین و از رو دامن کسش رو گرفتم تقلاش کم شد و فقط با دست به سینه ام فشار میاورد… شروع کردم التماس کردن بهش میگفتم کاریت ندارم بخدا فقط بزار یه کم بمالمت دارم از شهوت میمیرم… میگفت گمشو کثافت من جای مادرتم… ولی بعد از چند لحظه دیگه ساکت شد و فقط نفس نفس میزد… همونجور که تو بغلم بود بالا تنه اش لخت بود و با دامن که من با یه دستم محکم گرفته بودمش دست دیگمو بردم زیر دامن و از کنار شرتش کس تپلش رو انگشت میکردم… یه کم دولا شده بود که دستم از تو شرتش بیاد بیرون ولی همونجوری به زور برش گردوندم و از عقب چسبیدم بهش…دیگه تقریبا تقلا نمیکرد ولی با یکی از دستاش هنوز منو فشار میداد عقب… همونجور که هنوز تو بغلم محکم گرفته بودمش با دست راستم کمربندمو باز کردم و شلوار و شورتمو کشیدم پایین و کیرم مثل فنر پرید بیرون… دامنشو زدم بالا… دوتا رون سفید و یه کون خوشگل و گنده جلو چشمم بود… شررتش قرمز بود و محکم گرفته بودش که در نیارم ولی حریف نشد و شرتش رو تا زانو کشیدم پایین… کون خوشگلش درست جلو چشمام بود… دست انداختم از وسط پاش کسشو گرفتم… دیگه تقریبا آروم شده بود و دستاشو زده بود به آینه اتاق پرو… دهنم خشک شده بود و تف نداشتم ولی به هر زحمتی بود یه تف جمع کردم و زدم سر کیرم و هلش دادم وسط پاهاش… کیرم خودبخود رفت تو کسش… دستامو برده بودم جلو و سینه هاشو گرفته بودم و می مالیدم… کیرمم تا ته تو کسش بود که داشت مثل کوره میسوخت… هفت هشت تا تلمبه بیشتر نزده بودم که آبم مثل اینکه از تمام وجودم کشیده شده باشه اومد و ریختم ته کسش… یه سی ثانیه هردومون بیحرکت بودیم که کیرم خودش اومد بیرون و یه کم دیگه سینه شو مالیدم و چندتا ماچ ازپشت گردنش کردم و از اتاق پرو زدم بیرون و رفتم در شیشه ای مغازه رو باز کردم و رفتم پشت پیشخون… چند دقیقه بعد هم مامان نادر از اتاق پرو اومد بیرون و بدون اینکه یک کلمه بگه یا حتی نگام کنه مستقیم رفت طرف در و از مغازه زد بیرون… منم یه نخ سیگار روشن کردم رفتم بیرون مغازه و همینجور که پک میزدم از تو پیاده رو مامان نادر رو از دور میدیدم که داشت با سرعت میرفت و اون یه جفت کون گنده که هی بالا پایین میشدن…
.
.
نوشته: نیمو


👍 7
👎 26
133383 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

595421
2017-05-12 21:26:01 +0430 +0430

التماس نکن !
التماس کنی میکنمت !

0 ❤️

595424
2017-05-12 21:34:04 +0430 +0430
NA

نامرد،مطميني نادر مامانتو نگاييده

1 ❤️

595425
2017-05-12 21:36:26 +0430 +0430

این کسشرا رو چجوری سرهم میکنید شماها

0 ❤️

595454
2017-05-13 03:24:03 +0430 +0430

اسم داستانت رو کاش میزاشتی تجاوز حیوانی به زن میانسال بیشتر به داستانت میومد

0 ❤️

595461
2017-05-13 04:10:02 +0430 +0430

این دفعه رفتی چین یه سری به جنده خونه هاش بزن تا مجبور نشی به پیره‌زنهای روستا تجاوز کنی مجلوق…

2 ❤️

595462
2017-05-13 04:20:07 +0430 +0430

جدا از داستان بی نمکت… ???
باید عرض کنم خدمتتون که سکس بدون میل و رغبت که سکس نیست… این نوع سکس مال حیواناته و animal sex هم درواقع یه شاخه تو آدما داره داستان شما هم مصداق بارز انیمال سکس بین دو بشر هست… واقعا غیر قابل تأمل است.

2 ❤️

595468
2017-05-13 05:52:06 +0430 +0430

سگ برینه توروح تو امثال تو عوضی

1 ❤️

595469
2017-05-13 06:00:32 +0430 +0430

بقول عزیزان آخه جقی کدوم خرازی اتاق پرو داره ما که ندیده بودیم برو با نخ و دکمه هات حال کن عزیزم

2 ❤️

595470
2017-05-13 06:21:21 +0430 +0430

داداش من درکت میکنم اتفاقاً من هم یه مغازه لوازم یدکی فروشی کوچولو دارم هر شش ماه میرم فرانسه آچارفرانسه بیارم برگشتنی حالم مثل حال شما میشه جون داداش

1 ❤️

595500
2017-05-13 08:51:06 +0430 +0430

نیمو یعنی کیرم توی سینه های مادرت .یعنی با تموم وجود جد و آبادت رو گاییدم که باعث شدن تو بوجود بیای و دنیا رو گوهی تر از این بکنی

0 ❤️

595526
2017-05-13 12:07:48 +0430 +0430

ک س ننه ادم دروغگو

0 ❤️

595533
2017-05-13 13:49:39 +0430 +0430

عجبا (hypnotized)

0 ❤️

595536
2017-05-13 15:06:33 +0430 +0430
NA

چی بگم بهت اخه بچه … راه چین باز شده و منم برا مغازه تو محله ای میرم چین و از این حرفا … اخه شتر تو یچی شنیدی ولی خبری نیست چین که تو بری یه کیفدستی پر کنی بیای … بازم شکر نگفتی رفتم برزیل برا شورت و سوتین … اگه ابادان بیای خودم بهت شورتو سوتین میدم برا زنا محلتون ???

0 ❤️

595543
2017-05-13 16:33:24 +0430 +0430

حتی رستمم تخمشو نداره…ریدی جق نزدی!!

0 ❤️

595544
2017-05-13 16:47:54 +0430 +0430

خرازی چرا باید اتاق پرو داشته باشه؟

0 ❤️

595566
2017-05-13 20:18:02 +0430 +0430
NA
  1. آخه کسکشه خر مغز جقیه زنا زاده تو یه خرازیه کوچیک داری اونم محلی بعد میری چین جنس میاری؟!!! کیر بزه کوهی تو کسه آبجیت

  2. کونی صاحاب بچه صابونی!! توی خرازی اتاق پرو داری؟ جاکش بوتیکه یا خرازی؟!

بقیه زحمتو به دوستان بزرگوار واگذار میکنم

0 ❤️

595631
2017-05-14 02:00:10 +0430 +0430

kssher bnvis fqt:|

0 ❤️

595737
2017-05-14 15:02:28 +0430 +0430

بابا مگه ما خانوما فرگاز یا کوره ایم کیرتون تو کس میره اتیش میگیره والا بخدا گیری کردیما

0 ❤️

595933
2017-05-15 14:27:43 +0430 +0430
NA

خیلی کثافت و پستی

0 ❤️

596977
2017-05-21 01:39:42 +0430 +0430

بهترین داستانی که تو این چند روز خوندم… دمت گرم

0 ❤️

597121
2017-05-21 06:22:06 +0430 +0430

بهترین داستانی که تو این چند روز خوندم… دمت گرم

0 ❤️

742145
2019-01-18 04:27:59 +0330 +0330

خرازی کی تا حالا پرو داشته؟یعنی طرف میاد کامدا بخره پرو میکنه؟

0 ❤️

742857
2019-01-21 20:38:48 +0330 +0330

رفیقتو دیدی بگو
نادر ، فاک یور مادر

0 ❤️