سلام دوستان …این داستان واقعی منو ابجیم هست هر کسی که دوست نداره ودم از غیرت میزنه از همین اول این داستان رو نخونه کسی رو به زور یا با کارت دعوت اینجا نیاوردم که این داستان رو بخونه پس لطفا دوستانی که حس سکس با محارم رو دارن مخصوصا سکس با ابجی این داستا رو بخونن …ممنون …من ۲۵ سالم بود که ابجیم آنوقت ۱۴ سالش بود …یک روز به طور اتفاقی که وارد اتاق شدم دیدم ابجیم لخت جلوی آینه است وقتی چشمم به کوسش که تازه مو درآورده بود وسینهای نوک کلفت که تازه رسیده بودن وبدن سفیدش افتاد فکر گاییدن ابجی موند تو سرم خلاصه یک سال موندم تو کف بدن ابجیم وکوس وسینهاش کلا جلوی چشام بود توی این یک سال بهر بهونه ای خودمو بهش میرسوندم وبغلش میکردم چه موقع ظرف شستن وچه موقع درس خوندن …خلاصه به هر بهونه ای بغلش میکردم وروز به روز جراتم بیشتر میشد جوره که این اواخر وقتی بغلش میکردم کیر شق شدمو هم آروم میزاشتم بین روناش …البته بعدها فهمیدم که ابجیم بعد چند ماه خودش متوجه شده بود که دارم باهاش حال میکنم وعمدا بغلش میکنم وبهش حس دارم …داستانو خلاصه میکنم …جوری شد که یک شب وقتی از استخر برمیگشتم دیدم در اتاقش نیمه بازه ویک سینه اش از کورستش افتاده بیرون وبدون پتو خوابیده بود وفقط یک شورت قرمز پاش بود …که نتونستم جلوی خودمو بگیرم وکیرم بدجورشق شد وندونستم که دارم چکار میکنم رفتم آروم شورتشو در آوردم وکیرمو خیس کردم وگذاشتم دره کوسش وفشار دادم دیدم با دردی که به کوسش اومد چشاشو باز کرد ومن زود اتاق رو ترک کردم وخیلی ترس واسترس ونگرانی داشتم که ابرو ریزی کنه …خلاصه بعدا مفصل براتون تعریف میکنم که چی شد …بعد دو ماه من میخواستم برای عقد یک قرار داد برم اصفهان که ابجیم گفت منم بیام گفتم اگه بهت اجازه بدن بیا خلاصه رضایت خانواده رو گرفت وراه افتادیم هم خودش میدونست که توی این سفر گاییده میشه هم من …خلاصه توی هتل تو اصفهان نزدیکترین هتل به پل فلزی بود ساعت ۲ شب شورت ابجیمو با رضایت خودش کشیدم پایین وکیرمو کردم تو کونش خودش اون شب ۵ بار ارضا شد ولی ۳ شب طول کشید تا تونستم تمام کیرمو تو کونش جا بدم آخه هم کیرم خیلی کلفت بود وهم کون ابجیم خیلی تنگ البته شب سوم دیگه تا خایه ها تو سوراخ کون ابجی ۱۵ ساله ام جا دادم .الان که ۱۹ سالش شده تا الان از کون میکردمش که چند ماه پیش به خاست واصرار خودش کوسشو هم کردم وپردشو زدم وتا قطره آخر تو کوسش خالی کردم ویه قرص اورژانسی هم همون لحظه بهش دادم که حامله نشه والان دیگه هم از کون میکنمش وهم از کوسش تقریبا دیگه زنو شوهر شدیم و خیلی هم عاشق هم شدیم آرزوشه که من حاملش کنم و بچه من تو شکمش باشه …ما باهم قرار گذاشتیم که از اینجا بریم فرانسه و آنجا تشکیل زندگی بدیم و بچه دار بشیم انشالله چند ماه دیگه از اینجا میریم …دوست گرامی سعی کن خودت ابجیتو بکنی …چون خودش هم خیالت راحت باشه که بارها به سکس کردن با تو فکر کرده چون نمیتونه پیش قدم بشه خودت پیش قدم شو و یه خورده تلاش کن و سعی کن اعتمادش جلب کنی و به طرف خودت بکشی …اینو بدون تو اگه مخ ابجی رو نزنی و نکنیش وراحتش نکنی ۱۰۰در۱۰۰ یکی دیگه مخشو میزنه وبهش رحم هم نمیکنه وکوس وکونشو یکی میکنه پس کی بهتر از برادر برای ابجیش.
نوشته: خودم
من ۷ ۸ ساله دارم خواهرمو میکنم خیلی خیلی لذتبخشه
عجب منطقی عجب کسشعری فازتون چیه ، کسی که با ناموسش زنا کند با دیگران چه ها کند
داش ،با رابطه ات و گرایشت کاری ندارم ،ولی اینکه بقیه رو هم ترغیب می کنی غلطه
بگو ممکنه ،راهش اینه ،وگرنه توصیه تو اصلا منطقی نیست
اینطور خو سنگ رو سنگ بند نمی شه
شاید کسی به خاطر همچین ایده ای کشته بشه (دیدم که میگم)
بیشتر ایرادات این داستانا غیر واقعی بودنشون نیست،کسشعر نوشتنشونه ،داستانه باید تصویر سازی انجام بگیره توضیح بدی سرگرم کننده باشه نه اینکه هزارتا قسم ایه و خدا بخوری که واقعیه،باور کن تو داستان کردن کصه سوپرمنو بنویس اما جالب ،هیشکی نمیاد بگه چه داستان غیر واقعیی همه هم تعریف میکنن
نمی گم همچین روابطی نیست هست این احساسات و وسوسه ها هم سراغ هر مرد و زنی میاد و در درون هر کسی رخنه میکنه هر کسی هم بگه نه دروغ میگه اما فرق آدمای با تعصب و با اراده و با شخصیت و با ریشه اینجا مشخص میشه که بر این افکار غلط غلبه میکنه و حرمت ها و حریم ها را حفظ می کنه
خواهر تو جندهس و بهت نظر داره و خودتم یه بیشرفی بیش نیستی نچسبون به خواهر بقیه که همه خواهرا رو براذرهاشون حس دارن
تو برخی خانواده ها اگر همچین موضوعی پیش بیاد و پدر مادر بفهمن زنده زنده کبابتون میکردن . اهای ملت به حرفای این گوش نکنید خودتون و خواهرتون و خانوادتون بدبخت میکنید .
کل داستانت یه طرف
این چند جمله نصیحت آخرش یه طرف
واقعا جملات طلائیت مو به تن آدم سیخ میکنه
خیلی تاثیر گذار بود
اقا اماده رفتن فرانسه است بعد اینجا میاد کس و شر میگه حرومزاده
رفتی فرانسه دیگه جق نزن کس مصنوعی بخر لاشی جقی خیالباف
به عنوانه خواننده انتظار جزعیات بیشتری داشتم خیلی کوتاه نوشتی یکم بیشتر رو قلمت کار کن
فانتزی های کثیف بین داستانا زیاد دیده بودم ولی تو از همشون کثیفتری. درضمن اونی ک توی فیلما دیدی سینه دختره توی خواب از لباسش میوفته بیرون وقتیه ک سوتین نبسته. بهت توصیه میکنم بری پیش روانپزشک چون واقعا ب نظر بیمار میای
منظورت از فرانسه ، همون آچار فرانسه ایه که هرروز میکنیش توی کونت تا از اوبت کم بشه ؟
اینقد جق زدی مغزت پوسیده شده بعد میای نصیحت میکنی و راهکار میدی؟
من خیلی سعی کردم آبجیم رو بکنم
حتی شب هم رفتم و کیرم رو درآوردم و آروم از پشت چسبوندم بهش. یهو بیدار شد و فرداش که از مدرسه (سوم دبیرستان بودم) اومدم خونه، پدرم با کمربند افتاد به جونم و …
من ابجیم در دسترس نیس فعلا تو ابجیتو بیار نن بکنم خیلی تو کفم پولم میدم بهت عوضی
گوزوی اعظم فقط خودت!
اول اینکه بگو تو که داری می روی فرانسه چه نیاز است اینجا باشی و تز بدی؟! آخه کسی که شب تا صبح ترتیب یک نفر رو می دهد و توان رفتن به خارج هم دارد البته با اقامت، چه نیازی است اینجا بیاد ول بچرخه یا تز بده؟!!
دوم اینکه پیشنهاد می کنم به جای فرانسه بروید تنگ بغل خاوری ، هم ساپورت میشی هم مقداری از اون ۳۰۰۰ میلیارد را می چپونه تو ماتحت هر دوتاتون ! خلاصه راحت زندگی می کنید.
ایام به کام گوزوی اعظم
این داستان هم تکراریه هم نسخه قدیمیش جزییات خیلی بیشتری داشت و انقدر روزنامه وار و سریع اتفاقا پشت سرهم نبود توش
داداش اون انشاالله اخرش منو کشت اصن…:)
انشاالله که اسرائیل همت میکنه و کشور و جمهوری اسلامی رو با کل تربیت کرده هاش با یه اتم خوشکل میفرسته هوا که بعدا تو تاریخ گندش درنیاد و کسی نیاد تو همچین سایتی بگه این ایرانیا که یه زمان وجود داشتن با فکر ننه خواهراشون ارضا میشدن
هر دم از اینباغ بری میرسد . تازه تر از تازه تری میرسد . در اینکه این فقط یه فانتزیه ذهنیه و محلی از واقعیت نداره که شک ندارم . اما شکل گیریه این فانتزی تو ذهن این عزیزمون برام جالبه . به خودم حق نمیدم توهین یا ردش کنم . اما برام نحوه شکل گیریه ریشه های روانیه این جور افکار جالبه . کاش خدا شعوری به من بده تا بتونم درکش کنم
خیلی خوبه، یه مزیتش اینه وقتی خواهرتو می کنی مزه خودتو می چشی و همون لذتی که تو برای زناب دیگه داری می چشی تازه بچتون صددرصد نال خودته. کاش من با یه دختر بچه دوقلوتون بودم.
من کلا علاقمندم ب خوندن داستان سکسی،همه نوع گرایشش رو هم حداقل ده بیست تا داستانش رو خوندم،،اکثر وقتا هم نه برای شهوت،فقط از سر عادت میخونم داستانا رو دیگه،هر موقه که داستانایی ازین قبیل میخونم همیشه یادم میفته ب اونایی ک بخاطر غیرت و ناموسشون گوشه زندونن یا زیر حکمی ان یا رفتن پای دار،
با هیچ جای داستان کار ندارم فقط اون وسط ی انشاءالله دیدم که نیم ساعته فقط به اون میخندم😂😂
افکار یک جقی دیگه که اولش تعیین تکلیف میکنه >>>> سولاخی داستان میذاری که ما بخونیم تا خوشمون بیاد
نوش جونت اگر ابجی کوچیک داشتم کس کونش یکی میکردم . نوش جونت . خیلی باحالی تامیتونی از کس کون بکنش
اخ که چالی میده کردن خواهر کوچیکتر . نوش جان بکن بکن
آزادیه عقیده در چهارچوب قانون اساسی درسته ولی وقتی یه مشت احمق تخم حروم بفهمن وحشی میشن و مثل همجنسگراها توی سال های اول خمینی کیری همرو اعدام میکنن به گوه ترین روش هایی که حیوونا در حق هم انجام نمیدن، مثالشم که همین الان داره اتفاق میوفته با خامنه ای عقده ای حروم زاده
خواستی بری فرانسه آدرس یه دیوونه خونه خوب سراغ دارم یادم بیار تا بهت بدم به محض رسیدن مستقیم بری اونجا. البته بعید می دونم تو از عنی آباد اونورتر بتونی بری
سلام دوستان این کامنت واقعی منه به نویسنده کصخول با داستان تخمیش هرکی دوس نداره جمع کنه از ایران بره
کونی خان کورست چیه با این ادبیات میخای بری خارج تشکیل زندگی بدی حداقل بگو سوتین 😑
ببین فقط زودتر دکمتو از ایران بزن مرتیکه جقی
با سلام خدمت همه بچه ها
آقا من فقط یک سوال دارم چطوریاست که بعضی از ادعاهات رو هرطور من سعی میکنم برای خودم توجیح کنم ، اما از آخرش موفق نمیشم ؟
مثلا آبجی شما شبها با شورت میخوابه !!!
شما که راست میفرمایید اما این برای آدم دروغگو => 👍 😎
اونوقت خواهر شما با همون شورت هم میاد میره دستشویی ؟ اونم تو خونه ایی که یه نره خ… کف کرده ، ندید بدید مثل جنابعالی که به خواهر و مامانت بچشم لنگ کفشی تو بیابون که غنیمت هست نگاه میکنی و من بعید میدونم اَبَوی محترمتون هم از دست شما جان سالم بدر برده باشه و دستکم چند باری کونش رو جهت مزه کردن امتحان نکرده باشین تو اون خونه تشریف داره
برادر عزیز این چس کلاس گذاشتن برای خانواده های من و شما نیست ، کسی با شورت میخوابه که داخل اطاقش اولا سیستم مستقل خنک کننده و گرمایشی داشته باشه و در وهله بعد سرویس داشته باشه و وقتی رفت تو اطاقش در رو ببنده و دیگه تا صبح نیازی به خارج شدنش نباشه نه اینکه برای گرم شدن و خنک شدن اطاقش یه کولر برا کل خونه باشه و مدام لازم باشه در اطاق باز باشه و یا دم به دقیقه برای دستشویی رفتن از جلو یه جین برادر ندید بدید رد بشه و اونا هم بعد از رفتن خواهره بیان در دستشویی به نوبت صف بکشن تا به بهانه دستشویی رفتن وایسن تا اون بیاد از جلوشون عبور کنه
همچین خونه ای هم که اطاقهاش سرویس داشته باشه و اطاقهاش تهویه مناسب داشته باشه یک خونه درست و حسابی هست که بعید میدونم در دسترس و در سطح وسع مالی خانواده سرکار باشه که اینقدر آس و پاس و خدا زده تشریف دارین که دیگه از ناچاری و کمبود امکانات لازم برای پاسخگویی به نیازهای جنسی خودتون سراغ رایگان ترین و راحت ترین گزینه ای که براتون احتمال دسترسی بهش وجود داره
ببخشید بچه ها یموقع جسارت نشه به دیگران رو صحبت من با این دوست نویسنده هست
اما حدیث معتبر هست که میگه معمولا افرادی بشکل عملی میرن سراغ خواهرشون که دسترسی به دخترای دیگه نداشته باشن حالا بهر دلیلی و یا خواهرشون یه دختر هرزه باشه که دم به ساعت با یک نفر باشه خارج از این دو دسته معمولا ریسک ایجاد رابطه با خواهر و تبعات اون در صورت عدم تمایل خواهر اینقدر بالاست که کسی که اون رو میپذیره معمولا هیچ راه دیگه ایی نداره
خوش بحالت ک خواهرتو میکنی کاش منم مثه تو بتونستم خواهرمو بکونم
شاه کصیه واسه خودش خواهرم نگاش میکنی کیرت شق میشه دیگه چ برسه بکونیش
فلسفه عدم سکس با محارم از اونجا اومد ک ژنتیک بچههاشون شبیه هم میشه،مثل ژاپن و چین ک کمونیستن و خاهر برادر باهم ازدواج میکنن،،همین علتش هست ک تقریبا چینیا و ژاپنیا شکل همدیگهن،،یعنی کردن خواهر،منع قانونی داره،،وگرنه اشکال نداره،البت خودم بدبختانه خاهر ندارم،وگرنه،میکردمش
من ک همواره تو کف کس آبجیم بودم ولی هیچ جوره پا نمیده،،شاید چون شوهر داره،،ولی شاه کسیه برا خودش