سلام ب اعضای شهوانی
من مرضیه هسم میخامبراتون اولین سکسم بادوست پسرمو تعریف کنم و ذره ب ذرش واقعی هس و اتفاق افتاده
بگم براتون که حدود 18سالم بود ک با پسر همسایمون دوست شدم و مدتی باهم رل بودیم و کمکم حرفامون ب سمت سکس کشیده شد و یه شب زمستون ک ساعت 12شب چت میکردیم گفت حالم بده بیا تو حیاطتتون تا ببینمت و ساعت 12شب زمستون ک سگ هم پر نمیزد توکوچه وخونواده منم کلاااا خاب خاب بودن ،اومد پشت در و منم اروم رفتم در حیاط باز کردم اومد داخل حیاط.
شروع کردیم ب لب گرفتن و حدودپنج دقیقه ای فقط لب میخوردیم و اونم بادستاش سینه هامو گرفته بود داشت میمالید ک دستشو برد زیر پیرنم و از زیر پیرن شروع کرد ب مالیدن سینه هام و پیرنمو دادباالا و ب سینم زبون زد و گذاشت دهنش شروع کرد ب مک زدن سینم و نوک سینمو دندون زد کمنم از شدت حشر داغ داغ شده بودم و شرتم خیس خیس خیس بود یکم ک خورد ب من گفت زانو بزن و کیرشو دراورد و گفت بخور و من دوس نداشتم بخورم و نمیزاشتم دهنم کگفت دهنتو باز کن و بزار دهنت و سر کیرشو گذاشت دهنم و نمیخوردم چندشم میشد و پشت سرمو با دستش گرفت و خودش کیرشو فشار داد تو دهنموگفت دندون نزن و شرو کرد تلمبه زدن و کیرشو تا اخر میکرد دهنم ک سر کیرش تا گلوم میرفت ک ابش اومد ریخت تو گلوم و بعدش پاشدم ک برم داخل گفت بیا بریم خونمون کسی خونه نیس و منم داغ داغ حشری اصلا نمیدونسمچیکار میکنم و در حیاط نیم باز گذاشتم و رفتم خونشون ک همسایمون بودن و رفتیم داخل خونه ومنو برد اتاقشون ک تخت داشت و ب من گفت بخاب رو تخت و خودش لخت شد اومد روتخت و ب کمر خابیده بودم خابید روم و شرووع کرد لب گرفتن و مالیدن سینه ها ک اصلا نفهمیدم کی شلوارمو در اورده کی شرتمو در اورده فقط دیدم سرش لای پاهام و داره کصمو میخوره و زبون میزنه ک گفت ب شکم بخاب ،
ب شکم خابیدم و یه روغنی ریخت رو باسنم و کللل باسنم روغنی شد پر از روغن شده بودم و ب کیر خودشم یه ژل زد فک کنم تاخیری بود و خابید روم و کیرش لای پام و داشت لاپایی میزد بهم ومنم داشتم تو اسمونا سیر میکردم و میگفتم نکنی کونم ولی اون میگف کونت مال خودمه و ازاین حرفا ک دیدم پاشد و نشست رو پام و انگشت فاکشو کرد کونم ک سوختم و عقب جلو میکرد و بعد انگشت دومشم کرد داخل و بعدش سه انگشتی میکرد ک کونم جا باز کنه و سر کیرشو گذاشت روسوراخکونم و هی فشار میداد سر میخورد ب سمت کصم و نمیرفت داخل ک گفت پاشو وایسا و خم شو ،
پاشدم کنار تخت ایستاده خم شدم ،پشتم واساد و کیرشو تنظیم کرد و با دستش گرف و سرش ک رفت داخل خودشو چسبوند بهم ک کیرش در نیاد و هل داد و افتادم رو تخت و خودشم افتاد روم ککیر کلفت و 18سانتیش تا تهههه رفت تو کونم ک دنیا جلو چشام سیاهی میرف و زدم زیر گریه ک علی سوختمممم مردممممم وای کونم دربیار
ولی اوناعتنایی نمیکرد و همیطو خابیده بود روم و همین حالت داشت تلمبه میزد و میزد میزد
تاخیری هم زده بود ایقد روم خابیده تلمبه زد ک دیگه سوراخ کونمو حس نمیکردم و رسما جر خورده بودم ک ابش اومد و همین حالت ک خابیده روم تلمبه میزد ریخت تو کونم ک داغیشو حس کردم و اروم کیرش دراورد کونم از بس گشاد شده بود دلش میخاس کیر داخلش بمونه ،
علی یکم خابید کنارم و شروکرد سینه خوردن ک دوباره کیرش پاشد و ای دفعه ب کمر خابیدم و پاهامو داد بالا وگذاشت رو شونش و کیرشو گذاشت تو کونم و افتاد روم ولی ایقد درد داشتم ک نزاشتم زیاد تلمبه بزنه و همی حالت ک ب کمر خابیده بودم پاهامو صاف کرد و لاپایی زد بهم و بعدش خودش نشست ومنو برد رو کیرش و نشوند رو کیرش ک خودم بالا پایین میشدم ک بازم ازدرد زیاد بالا پایین نشدم و گف سرپا وایسا و ایستادم و اومد پشتم و کیرشو گذاشت لای پام و دستاشم ب سینه هام گرفت و شروع کرد ب تلمبه زدن ک ابش اومد و ریخت لای پام ورفتم بادستمای تمیز کردم و بعدش رفتم خونه تا یک هفته سوراخم درد داشت ک حتی صب روز بعدش نمیتونسم برم دستشویی .
ادامه داره (لاپایی با دوس پسر بعدی)
نوشته: مرضیه
ننویس مرضیه تا همینجاشم زیادی نوشتی،ننویس اگ دوس داری فحش نخوری ننویس،
فقط تا اونجا خوندم که نوشتی:
گفت پاشو وایسا و خم شو ،
پاشدم کنار تخت ایستاده خم شدم ،پشتم واساد و کیرشو تنظیم کرد و با دستش گرف و سرش ک رفت داخل خودشو چسبوند بهم ک کیرش در نیاد و هل داد و افتادم رو تخت و خودشم افتاد روم ککیر کلفت و 18سانتیش تا تهههه رفت تو کونم
موشک بالستیک ردیاب دارقفل شونده روی هدف هم این قابلیت رو نداره
ادامه دیگه نده من مدتی باپسرهمسایمون رل بودم داستان نوشتن یه قواعدواصولی داره حتی اگه تخیلی باشه شماهاکه ریدین بااین کس شعراتون 😍
از اونجا ک ابش اومد گفت پاشو بریم خونم خالبه دیگ نخوندم😂😂
یابو
خواهشاً دیگه ننویس فیلم تخمی تخیلی میبینی بعد مینویسی
دو خط اولو خوندم کسشعر خالث
فیلم برازرز هم اینطوری نیست
کصتان خوبی بود
جونننن کاش ی کیرم گیر من میومد که چندبار پشت سر هم ابشو بخورممم
یه مدتیست که توی داستانها از شربت و کرم خبری نیست فکر کنم بخاطر گرانی باشه …کیر ابولهول توی شکاف کونت
شیر زن دمتگرم برای اولین بارت بود که سه تا انگشت رو تو کونت جا دادی واقعا دل شیر میخواد
خب این دیگه داستان نسیت حقیقت کون دادن و جر خوردن از یک ادم احمق
مرضیه جان دخترم اونیکه پر میزنه پرنده س سگ که پر نمیزنه😂
💵 بیا اینو بگیر دیگه ننویس.اگه میخاری خب برو بده دیگه این فانتزی بافی های بیخود چیه