حوزه علمیه زنان (۲)

1403/01/11

...قسمت قبل

سلام
اسم من زهرا است. ادامه حوزه علمیه زنان قم یا «جامعة الزهرا» قم را می نویسم.
قبل از هر چیز یک عده آمدند و نوشتند که مگر قم و جامعةالزهرا چه دارد و اینکه این امکانات در آنجا نیست و یا اینکه من اهل قم هستم و اینها دروغ است. برای همین من می خواهم باز هم از امکانات قم و جامعة الزهرا بنویسم که کسی خیال نکند که من از خودم درآوردم و وجود ندارد. این را هم آنهایی که تو قم زندگی می کنند بهتر از من می دانند. پس اول کمی از امکانات قم می نویسم بعد می رویم سر حوزه علمیه زنان جامعة الزهرا که بزرگترین و پیشرفته ترین حوزه علمیه زنان در جهان است.
از کفش بگویم که 70% درصد کفش ماشینی کشور در قم تولید می شود. بزرگترین ایستگاه آتش نشانی کشور در قم قرار دارد. تولید موتور سیکلت در قم به حدی است که خط تولید موتور سیکلت در زندان قم نیز راه اندازی شده و زندانیان مشغول مونتاژ و تولید موتور سیکلت هستند که برای اولین بار در کشور انجام می شود.
انقلاب اسلامی ایران اولین بار از قم شروع شد و این شهر به نام شهر انقلاب اسلامی شیعه در جهان معروف است.
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران بزرگترین و پر منبع ترین کتابخانه تاریخ اسلام در جهان در قم است.
سازمان یا مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی با نام نور بزرگترین مرکز رایانه ای و نرم افزاری یا به قولی هاب نرم افزار و رایانه و اینترنت در کشور در قم است. در مورد این مرکز همین را بگویم که فقط یک مورد پایگاه نورمگز که مربوط به امور مقاله و پایان نامه و مجله در بخش علوم انسانی در کشور است مال این موسسه است و این موسسه در بسیاری از شهرهای ایران و و همین طور در خاورمیانه و در اروپا شعبه و دفتر دارد و حتی سرور اختصاصی یا سرور روم جداگانه در کشور دارد. که متعلق به حوزه علمیه قم است. شهرک سینمایی پیامبر اعظم بزرگترین شهرک سینمایی کشور در قم است. مقبره چند تن از شاهان صفوی و قاجار در قم است. باغ پرندگان قم دومین باغ وسیع کشور در قم است. دو شبکهٔ سراسری رادیویی، یعنی شبکهٔ رادیو معارف و شبکه ندای اسلام به زبان انگلیسی نیز در شهر قم است. دفتر مرکزی ۳ خبرگزاری حوزه (حوزه نیوز)، خبرگزاری اهل بیت (ابنا) و خبرگزاری رسا در قم است. مرکز مجمع جهانی اهل بیت که در جهان شعبات بسیاری دارد در قم است. شبکه جهانی ماهواره ای خصوصی ولایت دفترش در قم است واز آنجا پخش می شود. مرکز غنی سازی اورانیوم فردو در قم است. مرکز عالی شیعیان جهان (که کل شیعیان جهان می شود 500 میلیون نفر) در شهر قم است. قم بزرگترین مرکز نشر آثار و معارف اسلام و تشیع در جهان است. دانشگاه قم بر اساس آمار وزارت علوم، بین‌المللی‌ترین دانشگاه ایران است و در حال حاضر حدود ۴۰۰۰ دانشجو از 20 کشور جهان در این دانشگاه در حال تحصیل هستند و موارد دیگر که من ننوشتم پس اگر از قم صحبت می کنم همینجوری روی هوا نیست.
حال برویم سر حوزه علمیه زنان
جامعة الزهرا قم دارای 25 هکتار وسعت و 171000 متر مربع زیربنا که میزبان 55000 طلبه از 100 کشور دنیا است. آموزشگاه امام رضا جامعة الزهرا با 29000 متر مربع مساحت و دارای 210 کلاس درسی مجهز به تجهیزات پیشرفته و مدرن آموزشی. پژوهشگاه حضرت معصومه جامعة الزهرا با وسعت 5261 متر مربع دارای 5 گروه پژوهشی و با بیش از 50 پژوهشگر رسمی. کتابخانه حضرت معصومه جامعة الزهرا دارای 85000 مجلد کتاب با سالن مطالعۀ 1500 نفری. دانشکده غیرانتفاعی الهیات و معارف اسلامی هدی جامعة الزهرا دارای 10 رشته تحصیلی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و 330 دانشجو از ایران و 20 کشور دنیا. مجتمع غیرانتفاعی آموزشی هدی دارای 5 مدرسه در سطوح پیش دبستانی،ابتدایی،متوسطه اول و دوم و پنج مقطع متوسطه دوم معارف اسلامی با ظرفیت 2000 دانش آموز. مهد کودک شکوفه ها با وسعت 3000 متر مربع دارای 40 کلاس و ظرفیت 1000 کودک از ملیت های مختلف.مجموعه ورزشی شهیده فهیمه سیاری دارای ظرفیت بسیار متنوع برای عموم شهروندان قم. تالار بیداری اسلامی با وسعت ۳۱۱۰ متر مربع و گنجایش ۱۴۰۰ نفر به عنوان بزرگترین سالن همایش در استان قم. خوابگاه حضرت خدیجه با زیربنای ۱۷۱۰۰ متر مربع و ظرفیت ۱۵۰۰ نفر. جالب است بدانید که جامعة الزهرا به صورت مجزا و جداگانه دارای پایانه حمل و نقل یا همان ترمینال به وسعت 10500 متر مربع و گنجایش 80 اتوبوس با ظرفیت جابه جایی 7000 نفر در روز. انتشارات،مرکز مشاوره،استودیو، 5 سالن آمفی تئاتر؛ بهداری تخصصی با امکانات ویژه از قبیل پزشک و پرستار و حضور دائم آمبولانس با خدمات 24 ساعته و بدون تعطیلات، شعبه بانک، کنسولگری برای انجام امور کنسولی
طلبه های خارجی بدون نیاز به مراجعه به سفارت در تهران، مرکز پست و فروشگاه های متعدد حقیقی و مجازی، تنها بخشی از امکانات جامعة الزهرا می باشد. این موسسه در بخش حوزوی خود با 7 مدرسه علمیه، 1 مدرسه آموزش زبان فارسی به خارجیان که جزو مدارس رسمی آموزش زبان فارسی و دارای مجوز و تاییدیه از وزارت علوم، 2 واحد آموزشی و تربیتی غیر حضوری و مجازی و 6 مرکز تخصصی که در حال حاضر تعداد 15000 طلبه با ملیت های مختلف از 100 کشور جهان را پوشش می دهد. برای همین است که اینجا بزرگترین حوزه علمیه زنان در جهان اسلام ( وحتی جهان) است.
امیدوارم خسته نشده باشید از این مطالب که نوشتم. چون خیلی ها به من طعنه می زدند در مورد این مرکز و خواستم بیشتر در مورد اینجا بنویسم تا بدانید که اینجا کجاست. همین را بگویم چون خیلی ها نمی دانید ولی در ادامه داستان متوجه میشوید که چرا اینجا چسبیده به سازمان اطلاعات قم است.
در مورد همجنس بازی زنان هم این را بنویسم که در اسلام به این عمل می گویند «مُساحَقه یا طَبَق‌زنی»، که به رابطه جنسی بین دو زن گفته می شود به این صورت که دو زن اندام تناسلی خود را بر یکدیگر قرار دهند و یا مالیدن آلت تناسلی زنی به آلت تناسلی زنی دیگر و شیوه‌‌ای برای لذت‌جویی در برخی زنان است که یکی از شیوه‌هایی است که برخی زنان همجنس‌گرا و لِزبیَن ((Lesbian) برای لذت‌جویی به کار می‌برند. و این گونه هم گفتند که در آن دو زن روبه‌روی هم به‌طور موازی نشسته، پاها را به‌طور ضربدری به‌صورتی قرار می‌دهند که سطح خارجی فرج شان با هم تماس پیدا کرده و سپس با حرکت، پایین‌تنهٔ آن‌ها را به یکدیگر تکان داده و می‌مالند و از این کار احساس لذت می‌کنند و به ارگاسم می‌رسند. این کار برای تحریک جنسی به‌ویژه تحریک کلیتوریس با مالش فرج به فرج یا فرج با ران، باسن، بازو یا قسمت‌های دیگر بدن شریک جنسی (به استثنای دهان) انجام می‌شود. مجازات «مُساحَقه یا طَبَق‌زنی» بر طبق قانون مجازات اسلامی حکم مساحقه ، حد کامل یعنی صد ضربه شلاق است و تفاوتی بین فاعل و مفعول در مورد میزان مجازات وجود ندارد . نحوه ی اثبات ارتکاب مساحقه، اثبات مساحقه به همان روشی است که در اثبات لواط است. اعمال این مجازات فرقی بین فاعل و مفعول ، مسلمان و غیر مسلمان ، محصن و غیرمحصن و عنف و غیرعنف وجود ندارد و در صورتی که مساحقه سه بار تکرار شود و هر بار حد بر مرتکب جاری گردد بار چهارم مجازات مرتکب ، اعدام است .
حال ادامه داستان
من دوربین ها را در نقاط مختلف جاسازی کردم و منتظر شدم تا طرف مورد نظر را پیدا کنم. باورم نمی شد که این صحنه ها را می دیدم، زن ها و دختران جوان، میانسال و حتی سالمند که خارجی و ایرانی هستند مشغول دستمالی هم و لز با هم هستند. این را بگویم که مجتمع ورزشی شهیده سیاری یک مکان عمومی است و از خارج از حوزه و مردم عادی هم به آنجا می توانند بروند همینطور گردشگران و زائرین خارجی که البته همگی باید زن و دختر باشند و چون این مجتمع بسیار مناسب و حرفه ای و پیشرفته است متقاضیان زیادی از شهر قم،کل کشور و خارج از کشور برای ورزش و تفریح و استراحت روحی (مثل شنا و سالن سونا) به آنجا می آیند و در کنار آن برخی قراردادهای ملاقات زنان با هم نیز در آنجا چون امکاناتی مثل کافی شاپ دارد که من قبلاً همه را در بخش نخست نوشتم. برای همین وقتی من فیلم دوربین ها را نگاه کردم متوجه شدم که برخی از این زنان اصلاً ایرانی نیستند (البته شاید طلبه باشند) مثلاً دیدم یک زن سیاه پوست با یک زن چشم بادامی در اتاق سونار لز می کنند و یا یک زن مو طلایی که خارجی است با یک زن دیگر خارجی که مال اروپا یا شمال امریکا است مشغول لز هستند. من در این فیلم ها بالاخره یک دختر را پیدا کردم که دارد با خوش خود ارضایی می کند و به خودم گفتم شاید این خودش باشد. آمار او را از متصدی استخر بدون اینکه متصدی بفهمد با داستان سرایی گرفتم و متوجه شدم که او نیز مثل من طلبه و تازه وارد است و اسمش زینب است. پیش خودم گفتم که این شخص همان پارتنر من است که دنبالش می گشتم. یک روز که متوجه شدم زینب آمده بو به استخر منم رفتم استخر و وقتی که خواست برود به اتاق سونا من دنبالش رفتم و وقتی بعد داخل شدن داشت در را می بست من سریع آمدم دم در و نزاشتم ببنده و به هش گفتم که من هم می خواهم بیایم داخل با تو باشم ،اول گفت نه ولی بعد من با زور آمدم داخل و تا خواست اعتراض کند من به او
گفتم که این را ببین و بعد فیلم خود ارضایی او را در گوشی تلفن همراه نشان دادم. اول سعی کرد که گوشی را از من بگیرد ولی من که ورزش های رزمی بلد بودم (تو قسمت قبل درباره اش نوشتم) به چند حرکت دست و پا او را زمین زدم و رویش خوابیدم بعد که دید کاری نمی کند تسلیم شد و خواهش و التماس کرد که به کسی چیزی نگوید و حتی ناراحت و حالت گریه گرفته بود که من به او دلداری دادم و از رویش بلند شدم و گفتم من نیز مثل تو هستم و منم همجنس باز یا لزبین هستم و دنبال پارتنر می گردم. اولش باور نکرد ولی وقتی شروع کردم به بغل کردن و لب گرفتن و سپس لز کردن اونم همراهی کرد و در نهایت حالت های 69 و بعد حالت قیچی و چند حالت جنسی دیگر را روی هم انجام دادیم. در آخر از او خواستم به اتاق من بیاید تا بیشتر از هم آشنا شویم. و او نیز قبول کرد گفت چهارشنبه شب به اتاق من می آید. من این موضوع را به فریده (همان فرناندو برزیلی) گفتم و او نیز مشتاق شد تا با من در اتاق باشد. چهارشنبه شب شد و صدای در آمد، در را که باز کردم زینب را دیدم گفتم بیاید داخل وقتی وارد شد فریده (فرناندو) را دید و تعجب کرد من به او گفتم که تعجب نکن این فریده است و مثل ما هست و به فریده هم گفتم این زینب است پارتنر (دوست دختر) من. بعد برای زینب داستان فریده یا فرناندو را برایش گفتم و او بسیار خوشحال و مشتاق شد. بعد از کمی آشنایی فریده گفت چرا یک لز گروهی انجام ندهیم من قبول کردم و زینب نیز قبول کرد و پرسید ما سه نفر و او گفت نه سه نفر دیگر از کوبا و ونزوئلا و نیکاراگوئه هم هستند (همان بچه های لاتین تو قسمت قبل) که من و زینب با کمال خوشحالی گفتیم چرا که نه! و گفتیم کجا برویم برای حال و حول، گفت یک سوئیت برای یک شبانه روز تو قم اجاره می کنیم می رویم. البته چون اون قبلاً این مکان ها را کرایه کرده بود می دانست کجا برویم که صاحب خونه دهانش قرص باشد و فضولی نکند. خلاصه یک شب پنج شنبه رفتیم و تا صبح جمعه سوئیت را اجاره کردیم ما شش نفر که اهل پنج کشور بودیم داخل سوئیت حسابی حال می کردیم و نوبتی با هم لز، یک بازی را هم راه انداختیم به این صورت که شورت های هم را با هم داخل یک پلاستیک زباله سیاه بندازیم و بعد به نوبت هر که که می خواست با اون دیگری لز کنه دستش را می کرد تو پلاستیک و شورت را در می آورد و مال هر کی که بود با اون حال و لز می کرد. من و زینب که تو اون روز کلی حال کردم خصوصاً لز با خارجی ها که خیلی می چسبید. بعد از اون من به زینب گفتم ماجرای دوربین ها را که کار گذاشتم و خواستم که آن ها را دوباره مخفیانه بردارم که زینب گفت بیا فیلم ها را ببینیم و بعد آنها را بردار که من نیز قبول کردم. تو این فیلم ها چه صحنه هایی که نبود و نوشتنش خودش یک کتاب می شود. ولی در یک از فیلم های سونا یک زنه را دیدم که تعجب کردم اون زنه وقی وارد اتاق سونای خشک شد یک زنه دیگر آمد و زن مورد نظر از تو حوله همراهش یک دیلدو کمری با ظرف روغن که فکر کنم وازلین بود درآورد و دیلدو را بست به کمرش و وازلین را به مقعد اون زن زد و شروع کرد به کردن اون. اما انگار این ماجرا عجیب بود چون زنه که داشت می کرد حکم ارباب را داشت و زنه که داشت می شد حکم برده چون دیدم موقع کردن چند ضربه به باسن اون میزنه و بعد موقع کردن از جلو به سینه و پستان و صورتش هم ضربه میزنه و هر کاری دستور می ده می کنه. برای من سوال بود که این زنه کیه. برای همین تصمیم گرفتم که آمارش را دربیارم و دوربین ها را که جمع نکردم یک دوربین خیلی ریز را نیز تو قسمت رختکن به طوری کاملاً مخفی و تصویر از بالا گذاشتم که ببینم اون کدام کمد را دارد. زینب نیز مثل من کنجکاو بود تا از ماجرا مطلع شود که این زنه کیه. بعد از مدتی که زنه آمد و کمش را پیدا کردم تو فیلم های سونا چیز های عجیبی از اون دیدم. زکه این زنه وقتی میاد استخر و بعد سونا زن های مختلف را می کنه که ایرانی هم نیستند، مثلاً دیدم زن ترک (اهل آذربایجان و ترکیه) را می کنه و یا زن فکر کنم اهل آسیای میانه (ترکمنستان،تاجیکستان،ازبکستان، قرقیزستان را آسیای میانه گویند) را می کنه، و یا زن عرب که نمی دانم مال کدام کشور عربی بود(ما 23 کشور عربی داریم) را می کنه. نکته جالبش این بود که اون زن های غربی و حتی شرقی چشم بادامی را می کنه تو تمام صحنه های کردن انگار اون اربابه. من که خیلی تعجب کردم گفتم باید آمارش را حتماً در بیارم برای همین رفتم و دوباره از متصدی استخر در مورد رختکن لباس ها و کمد ها سؤال کردم که اون گفت برخی از این کمد ها اختصاصی است و شخصی آن را اجاره می کند و برخی عمومی است و هر کی می خواهد لباس داخلش می گذارد. من متوجه شماره کمد شدم و از متصدی خواستم که یک کمد اختصاصی به من بدهد. کمد ها ماهانه اجاره می شود و من برای یک ماه اجاره کردم و از متصدی پرسیدم اگر کلید کمد را گم کنم چه می شود اون گفت کلید یدک را می دهد تا از روی آن یکی بسازید.
من مرتب اون زن را زیر نظر داشتم از طریق دوربین هایی که مخفی کردم در اتاق سونا و رختکن و شانس و اقبال با من بود که کسی تا به آن حال متوجه این قضیه نشد و بعد که فیلم ها را با زینب می دیدیم برخی وقت ها پیش خودمان نیز همین حالت جنسی دست می داد که یکی با دیلدو دیگری را بکند تا این که من یک روز به متصدی گفتم کلید کمدم را گم کردم و از شما می خواهم کلید یدک را بدهید تا از روی آن بسازم و از من پرسید شماره کمد تو چند بود منم شماره کمد اون زنه را دادم و بدون هیچ سوالی کلید را داد. (من پیش خودم فکر می کردم الان می گوید که کلید کمد تو این نبود ولی ظاهراً یادش نبود) خلاصه رفتم و از روی کلید یدکی یکی ساختم، بعد که یک روز اون زنه آمد به استخر (از بس فیلم ها را دیدم دیگر ساعت آمدن اون زن را به دست آوردم) و لباس هایش را درآورد و رفت استخر من رفتم سمت رختکن خوشبختانه خلوت بود و کسی داخل نبود در کمد را اون را باز کردم و وسایلش را گشتم دیدم یک تفنگ کمری یا همان تپانچه دارد بازم گشتم دیدم که یک چاقوی جیبی دو لبه نیز دارد خیلی تعجب کردم،تو وسایلش دیلدو و وازلین هم دیدم یک کیف دستی شبیه کیف جیبی بود که وقتی باز کردم دیدم کارت شناسی است که مال وزارت اطلاعات است و نامش را نوشته صدیقه (در بخش قبل گفتم که جامعةالزهرا چسبیده به وزارت اطلاعات یا دیوار به دیوار وزارت اطلاعت استان قم است) من این قضیه را با زینب در میان گذاشتم و زینب گفت که باید در عمل انجام شده اون را قرار دهیم یعنی این بار که می خواهد از مجتمع ورزشی خارج شود جلوش را بگیری و فیلم را نشان دهی و از او بخواهی به اتاق تو بیاید تا بفهمی که اون کیست. منم گفتم باشه، البته من از متصدی در مورد اون پرسیدم که متصدی گفت اسم اون مرضیه است ولی در کارت شناسی چیز دیگری دیدم برای همین یک بار موقع خارج شدن صدایش کردم مرضیه خانم ببخشید می خواستم با شما صحبت کنم که اون گفت وقت ندارم که من کمی اصرار کردم و همین که به یک جای خلوت رسیدیم به او گفتم این فیلم را ببینید و اگر خواستید با من صحبت کنید و بعد فیلم های کردن اون را نشانش دادم وقتی این ها را دید پرسید که تو کی هستی و من به او گفتم تو کی هستی اسم تو صدیقه است ولی می گویی مرضیه و این که تو وسایلت تفنگ و چاقو است و این کارها را میکنی، بعد هم گفتم اگر می خواهی حرف بزنیم بیا به اتاق من فردا شب و اونم گفت باشه. فردا شب اون امد به سمت خوابگاه خدیجه آمد اتاق من من در را بستم و به او گفتم که منم یک همجنس باز زن یا لزبین هستم و مشکلی نیست و تو بگو کی هستی. اون گفت اگر دهانت قرص باشد می گویم که منم گفتم بگو مشکلی نیست. اون گفت من عضو وزارت اطلاعات هستم و در اینجا می آیم تا با تعدادی از مأموران مخفی وزارت اطلاعات چه داخلی و چه خارجی تماس بگیرم و اطلاعات رد و بدل کنم و اون زن هایی که می کنم برخی از آن ها مأمور زیر دست و مطیع من هستند و البته برخی نیز زن خیابانی هستند که برای ارضای جنسی آن ها را می کنم من پرسیدم خارجی ها چی اون گفت اون ها مأموران مخفی هستند که من برای اطاعت پذیری از خودم می کنمشان. من تعجب کردم پرسیدم مگر وزارت اطلاعات از این کارها نیز می کند که اون گفت آری و سپس گفت می خواهی آمار سازمان های اطلاعتی ایران را بدهم که من مشتاق شدم و گفتم بگو. اون گفت ایران سه سازمان اطلاعاتی به نام وزارت اطلاعات،سازمان اطلاعات سپاه و سازمان اطلاعت فراجا دارد. من پرسیدم که چند نفر مثل شما زن در آنجا هستند که صدیقه گفت وزارت اطلاعات 33000 نیرو دارد که 30% درصد آن را زنان تشکیل می دهند و سازمان اطلاعات سپاه 50000 نیرو دارد که 40% درصد از آن را زنان تشکیل می دهند و سازمان اطلاعت فراجا 40000 نیرو دارد که 35% درصد آن را زنان تشکیل می دهند. من پرسیدم اگر این ها درست باشد پس شما تو حوزه علمیه جامعةالزهرا چه کار می کنید. اون گفت جذب و انتخاب جاسوس از این جا انجام می شود من پرسیدم یعنی چی و چگونه گفت ببین زهرا الان از چند تا کشور دارن اینجا درس طلبگی می خونن من گفتم از 100 تا کشور تا به حال درس خوندن اینجا، صدیقه گفت که ما از بین همین خارجی ها و همین طور ایرانی ها جاسوس ها و مأموران خودمان را انتخاب می کنیم. من پرسیدم چرا از اینجا. اون گفت که اولاً این ها گزینش شدن و بعد اینکه از بعد وفاداری نیز می توان روی آن ها حساب کرد من پرسیدم حالا چرا از خارجی ها اون گفت ببین اگر می خواهی در کشور خاجی مثلاً اسرائیل جاسوس بفرستی برای جاسوسی اگر ایرانی باشد نیامده لو می رود ولی اگر آلمانی یا انگلیسی یا در کل غربی باشد کسی شک نمی کند. و ما این گون عوامل اطلاعاتی خود را در کشورهای دیگر قرار دادیم که برخی به صورت همسایه با خانه مقامات زندگی می کنند و برخی توانستند با مقامات کشوری و حتی نمایندگان مجلس معاون وزیر خود وزیر و حتی مقامات بالاتر دست و نزدیک شوند و به عنوان دوست دختر یا پارتنر (لزبین) با آن ها باشند و کسی شک نکند مثلاً یک زن که عضو دفتر نخست وزیری اسرائیل باشد و همجنس باز باشد و
یک دوست دختر پارتنر یا حتی همسر همجنس باز داشته باشد و اون دوست دخترش اهل فرانسه باشد ولی جاسوس ما باشد چه قدر می تواند مفید باشد و کسب اطلاعات کند برای ما. یا همین ماجرای کودتا در آفریقا در کشورهای زیمباوه، گابن، نیجر، بورکینافاسو که کودتا شد برخی از زنان نظامی آن در ایران و حوزه علمیه درس خوانده بودند و چون تو آفریقا سواد کم است و کسی که سواد داشته باشد به مقامات بالا می رسد این زنان با توجه به این که باسواد بودند در دستگاه های نظامی و اطلاعاتی به مقاماتی مثل درجه سرهنگ تمامی رسیدند و همین ها کمک کردند تا کودتا به وقوع بپیوندد که برخی رسانه های خارجی گفتند که عوامل ایران کودتا کردن. من که متعجب شده بودم پرسیدم آیا در ایران هم کاری کردید که اون گفت این چیزها محرمانه است ولی یک مورد را می گویم در مورد سازمان اطلاعات فراجا، شخصی به نام شهروز سخنوری معروف به الکس که رئیس بزرگترین باند قاچاق زنان و دختران در تاریخ حکومت ایران بود هیچ وقت گیر نمی افتاد چون در دستگاه های حکومتی و دولتی عوامل داشت و هر وقت می خواستند او را بگیرند فرار می کرد یم بار می رفت امارات،یک بار می رفت اوکراین و باز می رفت مالزی. و این که برخی از مقامات نیز از اون پول می گرفتند و مانع از دستگیری او می شدند. برای همین سازمان تصمیم گرفت از طریق عوامل و مأموران مخفی زن به شبکه اون نفوذ کند تا همه رابطین اون را شناسایی کند و اقدام لازم را انجام دهد. برای همین تعدادی از زنان و دختران سازمان در پوشش زنان قاچاق شده به شبکه او می پیوستند و در امارات در فاحشه خانه ها و دیسکوها و کاباره ها خدمات انجام می دادند و همینطور با نزدیک شدن به اعضای شبکه الکس توانستند اطلاعت لازم را به دست بیاورند و سپس سازمان فراجا اقدام کرد و اول رئیس باند در ایران که زنی به نام مانلی بود را دستگیر کرد و سپس از طریق ارتباط با پلیس امارات مادر الکر و در نهایت خود الکس را در مالزی دستگیر و به ایران آورد و اعدام کرد در حین دستگیری عوامل الکس که در دولت و حکومت بودند را از طریق اطلاعت همین زنان مأمور شناسایی و بازداشت کرد. من که تعجب کردم و نمی دانستم چه بگویم که صدیقه گفت تو کارت در فیلم گرفتن خیلی خوب بوده اگر بخواهی تو نیز می توانی به وزارت اطلاعات بیایی و اینجا مشغول شوی که من گفتم که باید فکر کنم و بعد تصمیم می گیرم. بعد که صدیقه رفت من با زینب صحبت کردم و ماجرا را گفتم و بعد از زینب خواستم که نظر دهد که اون گفت که هیچ وقت نرود یا به قول معروف گفت: هر که را اسرار حق آموختند مهر کردند و دهانش دوختند.
منم با صدیقه ملاقات کردم و به اون گفتم که نه و گفتم که تمامی فیلم ها را پاک می کنم و اصلاً تو را نمی شناسم. و اونم گفت باشه و این گونه این ماجرا تمام شد. بعد من و زینب تصمیم گرفتیم که با هم باشیم و با هم رابطه های جنسی مختلفی را انجام دادیم در این بین یک سایت اینترنتی پیدا کردیم که حالت ها یا پوزیشن های مختلفی را نشان می داد به نان هلو به این آدرس https://holox.ir/sex-love/sexual-positions/ و با این سایت حالات مختلف را امتحان می کردیم. البته برخی وقت ها فرناندو یا همان فریده تنها یا با دوستانش می آمدند و ما با هم لز گروهی می کردیم. در ادامه می با یک سایت آشنا شدم به نام https://fighting-divas.com/ و بعد این https://www.xvideos.com/?k=ultimate+surrender که در مورد کشتی زنان بود و تصمیم گرفتیم با دوستان خارجی بیرون برویم و در یک سوئیت اجاره کنیم و با هم کشتی بگیریم. وقتی به فرناندو گفتم اونم حمایت کرد و یک روز چند نفر جمع شدیم و رفتیم یک باغ که برای آخر هفته کرایه کرده بودیم و اونجا یک دختر از نیجریه بود و و سیاه تمام و من با اون مثل همین سایت لباسها را درآوردیم و کشتی گرفتیم و چون من ورزش رزمی بلد بودم اون را شکست دادم و بعد شکست نیز اون شد برده و من ارباب و حسابی با هم حال می کردیم و به همین منوال تا به حال من با زینب دارم روزگار میگذرانم. البته برای ازدواج هم فکر کردم که بهتر است از جامعة المصطفی یک شوهر پیدا کنم ولی فعلاً نیازی ندیدم هر چند تقاضا برایم بود ولی فعلاً می خواهم با زینب باشم. واین بود بخش دو و پایانی داستان من.

نوشته: فاطمه


👍 5
👎 25
35801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

977546
2024-03-31 00:48:13 +0330 +0330

🤩🤩

0 ❤️

977549
2024-03-31 01:18:39 +0330 +0330

چطوری‌موبایل بردی داخل استخر و‌سونا؟😁😁

0 ❤️

977553
2024-03-31 01:52:22 +0330 +0330

خیلی تخیل داخلش زیاده
مشخصه یه شخص قمی نوشته داستان رو ولی این حد از لز و رابطه واقعا بین طلبه های فضول قمی و غیره خیلی اغراق آمیزه
ولی اگه این نویسنده اش طلبه هست باید بگم که خیلی حشری هست و هرکی باهاش عروسی کنه دیگه واسش کمر نمی مونه

1 ❤️

977555
2024-03-31 02:04:56 +0330 +0330

معلوم تو ام گیر آوردی ملت نصف شبی ، نمی‌گم نیست چنین چیزهایی و هرجا آدم باشه روابط و سکس هم هست ولی تو بیشتر کصشعر تلاوت کردی و خیلی زیادی اغراق کردی ، تو خارجم تو استخر ها رابطه جنسی آزاد نیست مگر جای مخصوص و سکس آزاد باشه حالا اونجا که مثلاً حوضه هست و دوربین کار گذاشتن هم به این راحتی ها نیست ، نمی‌گم لز نیست ، هست ولی تو هزار تا سوراخ و … و باز جریان زنه اطلاعاتی هم یک کصشعر کامل بود، چرا ؟! چون اولا به این راحتی ها نمیاد بهت
اطلاعات بده چون مثلاً ازش فیلم داری و بعد بیاد بهت درخواست همکاری بده و بدون مشکل فقط با گفتن فیلم پاک میکنم از تو بگذره ؟! اگه ندیدی یکی دوتا فیلم جمز باندی و جاسوسی ببین تا بفهمی نیروهای امنیتی وقتی احساس خطر بکنند چه بر سر طرف میارن و اگه واقعی بود الان تو اینجا نبودی که کصشعر تفت بدی ، کلا داستانت زیادی سادگی توش موج‌ میزنه و تابلو بچگانه هست و آمار داشتن استخر و امکانات هم که چیز پیچیده و مخفی نیست ولی حرفات کصشعر محض هست .

5 ❤️

977563
2024-03-31 02:34:40 +0330 +0330

بیشتر بزن و کمتر بنویس

1 ❤️

977564
2024-03-31 02:35:43 +0330 +0330

ما مردها هستیم خوب بگین ماهم بیام جامه الزهرا به ما احتیاج ندارد قربوتون‌ بررم

1 ❤️

977573
2024-03-31 03:05:08 +0330 +0330

وقتی که نوشتی ادامه کدوم داستان و رفتم دیدم داستان قبلی چی بوده ، اومدم بدون اینکه این داستان رو بخونم نظر بدم که داستانت به شدت تخمیه. چون خودت تخمی

0 ❤️

977581
2024-03-31 03:37:59 +0330 +0330

کسکش اومدی انشا بنویسی
معلومه ی کس ندیده جقی بودی اومدی عن مالیدی ب صورتت
گل دسته شاه جمال قم تو کونت

0 ❤️

977599
2024-03-31 07:48:53 +0330 +0330

کار ندارماا ولی در قسمت قبلی اولش زهرا بودی آخرش فاطمه شدی…🙃

2 ❤️

977601
2024-03-31 09:04:10 +0330 +0330

خارکصه اینجا جای تبلیغ اون حوزه کیری نیست و به تخمم هم نیست که مساحت اون کصدونی چند هکتاره!
یا مثل آدم ساده و روان بنویس یا برو سرتو بکن تو کصت و دیگه هم این ورا نبینمت.

1 ❤️

977607
2024-03-31 10:58:19 +0330 +0330

کانسپت داستان جذابه. ولی کاملا تخیلی و غیر قابل باور. متاسفانه قلم خوبی هم ندارد. انگار انشأ یک بچه نهایت ۱۳ ساله رو میخونی

1 ❤️

977631
2024-03-31 17:53:09 +0330 +0330

حالا با شهوانی چطور اشنا شدی ؟

1 ❤️

977641
2024-03-31 20:21:07 +0330 +0330

چرت میگه اصلا مجتمع ورزشی شهید سیاری وجود ندارن تو قم بزنید تو نقشه نگاه کنید

0 ❤️

977651
2024-03-31 23:44:18 +0330 +0330

در همه جای دنیا از سکس و پرستو های اطلاعاتی برای نفوذ استفاده میکنن ولی اگه داستانت در رابطه با اون خانم عضو رسمی اطلاعات قم واقعی باشه ، سایبری ها و نیرو های اطلاعاتی حکومت که داخل سایت بعنوان کاربر حضور دارن بزودی شناساییت میکنن و توی دردسر میفتی

1 ❤️

977767
2024-04-01 14:35:04 +0330 +0330

اخبارهم میگفتی وسط نوشتن

0 ❤️

977782
2024-04-01 20:50:53 +0330 +0330

خخخخ
جالبه فرض که حوزه محل خرابی هم باشد با توصیف تو از فاحشه خونه هم بدتره.
کل مطلب بالا عین یک تخیل هست یه عقده ای تمام و عیار.

0 ❤️

977783
2024-04-01 22:14:12 +0330 +0330

ونزوئلا کوبا پاراگوئه… چه قدر جق زدی بدبخت اینطوری توهم زدی

0 ❤️

977826
2024-04-02 01:42:45 +0330 +0330

یعنی کسخل تر از خودت فقط خودت
خوشبحالت که آخر مشنگی
من بعضی از داستانای سایتو میخونم میگم طرف چه کسخلی بوده اما تو تنهایی از جمع همه اونا کسخل تری

ماشین حسابم دم دستت بود وقتی تایپ میکردی چون اعداد بشدت رند هستن ، بعنوان مثال :
وزارت اطلاعات 33000 نیرو دارد که 30% درصد آن را زنان تشکیل می دهند و سازمان اطلاعات سپاه 50000 نیرو دارد که 40% درصد از آن را زنان تشکیل می دهند و سازمان اطلاعت فراجا 40000 نیرو دارد که 35% درصد آن را زنان تشکیل می دهند
فیکس وزارت اطلاعات 11 هزار نیروی زن داره
از موتوری جنس نگیر

0 ❤️

977881
2024-04-02 10:15:04 +0330 +0330

این جا ک تبلیغشو میکنی انقدر بی در و پیکره ک هرکی دلش خواست میتونه گوشی ببره توی استخر زنونه؟؟؟؟

0 ❤️

977911
2024-04-02 15:08:52 +0330 +0330

کسشعر تمام…
میخواستی آمار و اطلاعات بدی یا داستان سکسی تعریف کنی…؟؟؟
کسخل!!!

0 ❤️

977918
2024-04-02 15:46:32 +0330 +0330

من خودم مربی شنا و ناجی غریق هستم
قم هم زندگی میکنم یه کصشر محضه
همون جامعه الزهرا آدم تخم نمیکنه از درش رد شه بعد این سیستم مدار بسته و اطفا حریق و گوشی زیر آب و اینا برده؟؟؟
این آماررو هم از گوگل میشه در بیاری
بعد مگه سونای استخر اونجا تک نفره س زینب رفت تو در رو بست بعد تو بروسلی شدی باهم رفتین تو
دوس داشتی خصوصی پیام بده تا بیشتر بحرفیم دادا

0 ❤️

978111
2024-04-03 16:57:12 +0330 +0330

چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده

0 ❤️

981171
2024-04-26 17:10:47 +0330 +0330

ببین من قم زندگی میکنم دانشجو هستم اینایی که میگی اصلا نمیتونه اتفاق بیفته چون از تمام زن هایی که داخل قم زندکی میکنن میرن استخر جامعه الزهرا یا حداقل یبار رفتن چون اونجا غیر طلبه ها رو هم راه میدن
محاله گوشی اجازه بدن ببری
اگه واقعا اینایی که میگی راسته پی‌وی پیام بده یه سوال میپرسم اونو جواب دادی همه ی حرفاتو باور میکنم

0 ❤️