دختران فوت فتیش (۱)

1401/11/13

سلام من آتوسا هستم22سالمه ،خاطره ای که میخوام تعریف کنم در مورد فوت فتیش هستش پس دوستانی که به این موضوع علاقه ندارن یا این حسو ندارن بهتره داستانو نخونن تا وقتشونو تلف نکنن ،خیلی سریع برم سر داستانم،
من تو یه شهر دور دانشجو هستم که اتفاقا تو همسایگی همین شهر خونواده داییم زندگی میکنن ،کلا فاصله دو تا شهر نیم ساعته بخاطر همینم از روزی که دانشگاه قبول شدم از اونجایی که با خونواده داییم صمیمی هستم آخر هفته ها رو معمولا میرم خونه اونا، دایی(سعید) و زن داییم(روناک) دو تا دختر و پسر دارن که جفتشون ازدواج کردن و حالا تنها با همن ،
چهارشنبه بود و به سمت خونه دایی حرکت کردم که طبق معمول تا جمعه رو اونجا بمونم،وقتی رسیدم متوجه شدم برادر زن داییم(مجید) و زن(عاطفه) و دخترشم(هدیه) اومدن اونجا و این اخر هفته رو قراره اونجا بمونن ،دخترشون همسن من بود قبلا راجب هدیه شنیده بودم و چند باری تو عروسیا و مجالس دیگه دیده بودمش اما برخورد آنچنانی باهاش نداشتم،راجب هدیه بگم که قیافه خوشگلی داشت و کلا خیلی لباسای بازی میپوشید و عاشق آرایش غلیظ بود و چن تا تتوی کوچیکم رو بدنش داشت و دختر فوق العاده شیطونی به نظر میرسید،خیلی زود باهام گرم گرفت و شروع کردیم باهم حرف زدن ،قرار بود بعد شام چنتا از همکارای دایی با خونوادشون بیان خونشون چون سر کار ارتقا گرفته بود.
راجب خودم اینو توضیح بدم که روی پا فتیش زیادی دارم و به همین خاطرم همیشه فوق العاده زیاد به پاهام میرسم, به همین خاطرم معمولا خیلی به پای بقیه هم توجه میکنم،یکی از چیزایی که از همون اول تو هدیه خیلی توجهمو به خودش جلب کرد پاهاش بود، پاهایی سفید با لاک مشکی و ناخنای بلند و کشیده و چنتا تتو ریز ستاره کنار قوزک پاهاش،منم لاک بنفش زده بودم و یه پا بند نقره ای به پاهام بسته بودم،چن باری متوجه نگاه هدیه رو پاهام شدم ولی توجه زیادی بهش نکردم طبیعتا اونم متوجه نگاه من رو پاش میشد اگه فتیش پا داشت.
بعد شام خونشون حسابی شلوغ شده بود و من و هدیه مجبور شدیم یه گوشه روی زمین بشینیم، کنار هم نشسته بودیم و با هم گپ میزدیم . فضای هال کوچیک بود و ما حسابی به هم نزدیک بودیم و چهار زانو نشسته بودیم که متوجه شدم هدیه کف پاهاشو به کف پاهام چسبوند،کلا با لمس پاهام حس عجیبی بهم دست میده و برام لذت بخشه، فکر کردم که اتفاقیه ،سعی نکردم که پامو جا به جا کنم و تمام ذهنم پیش پاهاش بود که حالا کامل کف اونو به کف پام چسبونده بود، خیلی ریلکس هم زمان داشت باهام حرف میزد بعد از چند دقیقه سعی کردم ببینم آیا حرکتش عمدیه یا نه به همین خاطر یکم به خودم جرات دادم و به آرومی انگشت شستمو‌کردم لای انگشت شستش و به ارومی کف پامو مالیدم به کف پاش متوجه شدم اونم در حال مالیدن پنجه پاش به پنجه پامه یه جورایی حدس میزدم اونم به فوت فتیش علاقه داره ،حرکت آروم کف پاهامون رو هم دیگه حس خوبی بهم میداد کامل کف پامون به هم چسبیده بود و هرچقد زمان بیشتر میگذشت مالیدن پامون به هم محسوس تر می شد ،انگشتای خوش فرم پاشو به انگشتام میمالید تا موقع رفتن مهمونا چند بار پا شدیم تا تو کارا به زن دایی کمک کنیم ولی هر بار که دوباره میشستیم بازم کف پامونو به پای هم میچسبوندیم…
نهایتا مهمونا رفتن ،اون شبو خونواده هدیه هم ازونجایی که مسافر بودن اونجا میموندن، مردا جاشونو تو هال انداختن و روناک و عاطفه اتاق خواب خوابیدن و من و هدیه هم جامونو تو اون یکی اتاق کنار هم انداختیم،جفتمون نشسته بودیم و سرمون تو گوشیامون بود ،با دیدن پاهای سفید و خوشگلش بازم کرمم گرفته بود و میخواستم کمی بیشتر از مالیدن پامون به هم پیش برم یه جورایی پامو دراز کرده بودم که کامل جلو چشم هدیه باشه،بعد چن دقیقه اونم پاشو دراز کرد و مجدد پامو لمس کرد،هدیه دختر شیطونی بود و اصلا خجالتی نبود بخاطر همینم برگشت گفت :راستی آتوسا چ پاهای خوشگلی داری ،خوش به حال دوس پسرت
من:پاهای تو که خوشگل تره ،بعدم چرا خوش به حال دوس پسرم؟
هدیه:آخه خیلی از پسرا پا دوس دارن و براشون جذابه حتی باهاش تحریک میشن…
من(خجالتو‌گذاشتم کنار):چرا فقط پسرا اتفاقا به نظر منم پاهای خوشگل جذابیت زیادی دارن و فوت فتیش یه حس مخصوص برای پسرا نیس که…
هدیه :اره خب منم خودم‌ خوشم میاد،پس جفتمون این حسو‌ داریم(با خنده)
یکم دیگه مکالممون طول کشید
و تو همین حین پاهاشو کامل به کف پاهام چسبوند و تو چشام نگاه کرد و شروع کرد به خندیدن و منم با این حرکت با خنده جوابشو‌ دادم.
هدیه:پس اگه کسی برات بخوره یا برا کسی بخوری بدت نمیاد؟
من:نه اتفاقا خوشمم‌ میاد(با خنده)
هدیه:پس کاری کنم که خوشت بیاد؟
من:ببینم چی میکنی(همچنان با حالت خنده و لبخند)
پامو به آرومی گذاشت بغلش و اونو تو دستاش گرفت و بشون نگاه میکرد،پامو بالا آورد و لبشو نزدیک انگشت شستم کرد و اونو بوسید، بعد به آرومی زبونشو دور شستم چند بار چرخوند و اونو کامل گذاشت تو دهنش و انگشتمو میمکید کل بدنم داغ شده بود و شهوت کل وجودمو گرفته بود ،پاهام نقطه ای از بدنم بود که واقعا باهاش تحریک میشدم ، دیدن اینکه یه دختر مث خودم داره پاهامو میلیسه دیوونه ترم میکرد ، میخواستم منم شروع کنم به لیس زدن پاهاش، زبونشو لای تک تک انگشتام حرکت میداد و آب دهنش راه افتاده بودو کامل انگشتامو خیس کرده بود زبونشو از پاشنه پام تا نوک انگشتام به کل پام میکشید دیگه طاقت نیاوردم کامل رو به روش قرار گرفتم و منم پاهای اونو بلند کردم و جلو صورتم گذاشتم ،زبونمو درآوردم و یه لیس به کف پاش کشیدم زبونمو کامل به کف پاش میکشدم و صورتمو بهش فشار میدادم با ولع خاصی تک تک انگشتاشو میکردم دهنم و تف میکردم رو پاهاش همزمان اونم با تفش کل پامو خیس کرده بود جوری که آب دهنش به وضوح رو پاهام بود و اون همچنان عین یه سگ مشغول لیس زدن بود با سرعت عین دیوونه ها ،منم شرایط بهتر از اون نداشتم و کل انگشتاشو با هم کرده بودم دهنم ، باورم نمیشد دارم این کارو با آدمی میکردم که تا چند ساعت پیش خیلی رسمی با هم حرف میزدیم و اگه تو خیابون میدیدمش شاید نمیشناختمش ، ولی حالا پاهامونو کرده بودیم دهن هم و با تموم وجود در حال لیسیدن اونا بودیم، داشتم پنجه پاشو میمکیدم که خودشم اومد جلو تر پامو ول کرده بود سرشو تا نزدیک کف پای خودش آورده بود جلو بدنش انعطاف زیادی داشت ، و شروع کرد بام همکاری کردن و همزمان لیسیدن پای خودش جفتمون نوک زبونمونو میزدیم به انگشتاش با اولین برخورد نوک زبونمون به هم بیشتر دیوونه شدم جوری که دیگه کامل پاشو ول کردم و نوک زبونمو با سرعت به نوک زبونش میزدم ، کامل دهنمونو گذاشته بودیم تو دهن هم ، زبونمونو بین زبون هم میچرخوندیم و در حال لولیدن تو‌هم بودن ، آب دهنمون کامل قاطی شده بود و زبونمون تو حلق هم دیگه بود ، یکم سرشو برد عقب تر و بم گفت تف کن دهنم، هر چی آب تو دهنم بودو ریختم تو دهنش و بعدش اونم تفو ریخت تو دهنم آب دهنمونو چند دور بین دهن هم رد و بدل کردیم خیلی حشری بودیم ،هدیه یکم ازم جدا شد و گفت:یهو کسی نیاد؟
من:نه همه خوابن ولی وایسا درو قفل کنم ، درو که قفل کردم برگشتم و خودمو انداختم تو بغلش و روش دراز کشیدم و باز هم شروع کردیم لبو زبون همو خوردن ،تو چشاش نگاه کردم و لباسشو به آرومی در آوردم و بعدش لباس خودمو،عین وحشیا افتادیم به جون ممه های هم نوک سینمونو میمالیدیم به هم و تف میکردیم روشون و حسابی میلیسیدیم یهو پرتم کرد عقب و افتاد روم ،دور‌ نافمو زبون میزد،پایین تر رفت و شورتمو با دندون از پام در اورد و به آرومی دهنشو چسبوند به کصم ،به زور میتونستم صدای آه و نالمو کنترل کنم،مغزم کار نمیکرد و تو حشری ترین حالت خودم قرار داشتم و هر آن ممکن بود ارضا بشم خیلی حرفه ای زبونشو میکرد تو کصم و اونو تو کصم میچرخوند و اطراف کصمو لیس میزد دستمو کرده بودم تو موهاش و با تمام وجود سرشو به کصم فشار میدادم کم کم داشتم به اوج میرسیدم ،سرشو بلند کرد و بهم نگاه کرد و منم اونو به عقب هل دادم و این بار نوبت من بود تا کصش رو براش بلیسم ،کامل پاشو دادم بالا تا کص و کونش کامل رو به صورتم قرار بگیره و بعد زبونمو به آرومی به کصش میزدم و همزمان انگشتمو تو کونش فرو میکردم به آرومی آه و ناله میکرد ،این دفعه زبونمو از سوراخ کونش تا کصش میکشیدم به این کار حس کردم داره دیوونه تر میشه زبونمو تند تند میزدم به سوراخ کونش و میومدم بالاتر و کصشو میمکیدم همزمان هدیه از شدت حشریت ملحفه رو چنگ میزد و به زور جلوی آهو نالشو گرفته بود،بعد از یکم ادامه دادن به خوردن پوزیشنو عوض کردیم و رو به هم نشسینیم و پاهامونو به حالت قیچی کردیم بین هم و کصمونو به هم چسبوندیم و شروع کردیم به مالیدن کصمون به هم ،واقعا داشتم دیوونه میشدم ،یکم ادامه دادیم من ارضا شدم باز دوباره یکم دیگه برا هدیه خوردم اونم ارضا شد و نهایتا پا شدیم رفتیم خودمونو یکم تمیز کردیم و خوابیدیم…
ادامه دارد…

.

نوشته: Yaldalz


👍 50
👎 6
77301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

913307
2023-02-02 06:26:27 +0330 +0330

کارت درسته… دوست داشتی بهم پیام بده تا پای جفتتونو باهم بخورم

0 ❤️

913348
2023-02-02 14:41:07 +0330 +0330

عالی

0 ❤️

913353
2023-02-02 15:34:07 +0330 +0330

-نگارش خوبی داشت،ولی خب تم داستان زیاد با علایقم‌ موازی نبود.یه لایک میرنیم دیگه چیکارت کنیم

1 ❤️

913513
2023-02-03 17:08:53 +0330 +0330

بجنورد بودی؟

0 ❤️

913541
2023-02-04 01:22:32 +0330 +0330

ارزوم داشتن دوتا زن اینجوریه
اخرش پیدا میکنم

0 ❤️

913605
2023-02-04 11:30:58 +0330 +0330

عالی بوود

0 ❤️

920013
2023-03-24 02:45:32 +0330 +0330

عالی عجب داستانی! واقعا میگم
اگه دوس داشتی بیا پیشم تا پاخور هم باشیمو یه داستان توپ درست کنیم و درضمن بدون خجالت میگم پسرم ۱۷

0 ❤️

922441
2023-04-08 02:52:24 +0330 +0330

👌

0 ❤️

932048
2023-06-08 02:28:26 +0330 +0330

عالی👍دیوانه کننده

0 ❤️

977562
2024-03-31 02:34:06 +0330 +0330

عاالیی✨

0 ❤️

978088
2024-04-03 12:20:37 +0330 +0330

قسمت پالیسیش عالی بود

0 ❤️

978958
2024-04-08 23:59:09 +0330 +0330

پای جفتتونو بخورم سکسیای ناز

0 ❤️