سلام.اسمم حمید هست ۳۲ بدنم سفید و کونم و رونهام تپل و نرم یه فاعل دارم (س) ۱۹ سالشه و یه کیر فوق العاده خوب کلفت و گوشتی حدود ۱۷ با یه کمر قوی حدود ۲ سال هست که با هم هستیم یه روز که داشت من رو میکرد بهم گفت حمید دوست داری یه کونی دیگه بیارم جفتتون رو باهم بکنم اون موقع و توی اون حالت واقعا حشری بودم گفتم باشه اونروز تموم شد حدود ۲ هفته بعدش زنگ زد که برم خونشون وقتی رسیدم دیدم با یه شورته گفتم خیلی عجله داری بکنی من رو حدود ۱۰ دقیقه ایی گذشت منم داشتم کیرش رو میمالیدم که زنگ خونشون خورد به خدا کپ کردم دیدم در رو باز کرد اومد نشست واقعا یه جوری شده بودم با اینکه ۲سال بود کونیش بودم و بهش اعتماد داشتم اما بازم استرس داشتم دیدم یه پسر تقریبا همسن خودم که بعدا فهمیدم اسمش مجیده و ۲۹ سالشه اومد تو با هم دست دادیم نشستیم که س اومد معرفی کرد حمید کونیم مجید کونیم مثل اینکه اون خبر داشت چون تعجب نکردم اما من فقط داشتم س رو نگاه میکردم که به مجید گفت برو تو اتاق آماده شو وقتی تنها شدیم گفتم این کیه گفت اسمش مجیده چند وقتی هست دارم میکنمش گقتم اینجا چیکار میکنه که گفت تو خودت قبول کردی ۲تا کونی باشید بکنمتون دهنم وا مونده بود اصلا فکرش رو نمیکردم بعدش مجید صدام کرد رفتم توی اتاق ۲تا لباس توری یه سره که پشتت باز بود رو داد بهم گفت یکیش رو بپوش میدونم شورت زنونه میپوشی موقع کون دادن خیلی راحت بود اما من چون توی عمل انجام شده بودم یکم استرس داشتم گفت حمید بیخیال ۲ساله داره میکنتت از چی میترسی خودش لباسش رو عوض کرد رفت بیرون منم لباس توری دستم دیگه پوشیدمش دیدم خیلی حشری کننده هست کونم بدجور زده بود بیرون توری سیاه بود به بدن سفیدم میومد رفتم تو حال دیدم مجید زانو زده داره کیر س رو میخوره راستش اوکی بودم اونجا چون خیلی وقت بود به س کون میدادم رفتم جلو بهم گفت برگرد کونت رو ببینم منم دیگه گفتم بزار لذت ببرم کونم رو کردم سمتش تکون میدادم اونم کونم رو میمالید کونم بزرگه و گوشتی وقتی میزد رو لپ کونم حسابی میلرزه گفت بشین حمید با هم بخوریدش نشستم بغل مجید بالا سرمون وایساده بود کیرش رو نوبتی میکرد تو دهنمون مجید گفت حمید چجوری ۲سال زیر این کیر طاقت اوردی چون واقعا بد میکرد منم خندیدم گفتم عاشق کیرشم کیرش رو میزد رو صورتمون مثل جنده ها ناله میکردیم بعد ۱۰ دقیقه گفت کونیها داگی قمبل کنید وقتی جلوی آینه خودم رو دیدم واقعا کردنی شده بودم کونمون رو چسبوند بهم مجیدم خیلی جنده بود همش کونش رو میزد به کون من وقتی س شروع کرد به کردنم اونم کونم رو میمالید میگفت حمید عجب کونی داری خوش بحال س که کونیش هستی منم اون زیر حال میکردم نوبت مجید شد یه جوری ناله میکرد س همش میگفت خفه شو کونی یواش اما بهش حق میدادم واقعا بد تلمبه میزد بعدش جفتمون رو دمر خوابوند منم خیلی حالم بد بود لپهای کونم رو میلرزوندم وقتی س خوابید روم گفت مجید فکر میکردی یه بچه سال اونجوری بکنتتون کونی وقتی میگفت کونی یا جنده واقعا بهم لذت میداد منم گفتم نه واقعا اخه قیافت خیلی مثبته فکر نمیکردم اینجوری بکنی مجیدم گفت منم گول قیافه اش رو خوردم دیدم بچه مثبته.من و مجید با هم حال میکردیم س هم جفتمون رو میکرد اینکه ۲تا سن بالا زیر یه بچه ۱۹ ساله بخوابیم واقعا حشریم میکرد بعدش دراز کشید گفت کونیها بیاد بشینید روش اول مجید نشست بعدش من که گفت حمید آبم رو توی کون تو میریزم دمر من رو خوابوند یه جوری من رو کرد که واقعا تخت رو گاز گرفتم آبش رو خالی کرد تو کونم تازه تونستم نفس ب بکشم.نمیدونم شاید چون ۲تا کونی بودیم یکی از بهترین سکسهام بود.

نوشته: حمید