عادی‌سازی سکس مقعدی و بحث رضایت طرفین

(و دلیل اهمیت بحث درمورد این موضوع)

در طول چند سال اخیر شاهد تغییر دیدگاهی اساسی نسبت به مقوله‌ی سکس مقعدی بوده‌ایم. از ماجرای ‘Drake’ (خواننده) و علاقه‌اش به کونلیسی گرفته تا تجلیل‌های علمی و عملی از کون‌های بزرگ، دخول توسط دیلدو به کون یک مرد (Pegging) در سریال “Broad City”، رقص‌های کون‌مأبانه (مانند Twerk)، کون براق و حجیم “کیم کارداشیان” روی جلد مجله‌ی “Paper”، همگی نشان‌دهنده‌ی آن است که هرآنچه کون‌محور باشد برای ما تبدیل به یک جریان اصلی و رسانه‌ای شده است.

🍑 مطالعه‌گران فرهنگ عامه سال 2014 را “سال کون” نام‌گذاری کردند که به نوبه‌ی خود سِیلی از اخبار و تفاسیر مربوط به نمایش سکس مقعدی در تلویزیون (همچون نمایش “The Mindy Project”) را به سمت مجلات و روزنامه‌ها سرازیر کرد. همچنین مقالاتی به ارزیابی سکس مقعدی به عنوان عملی اروتیک و شهوانی پرداختند. حال این جریان در فرهنگ عامه برای خود جا خوش کرده و عادی شده. یعنی وقتی صحبتی از آن به میان می‌آید، دیگر خبری از چهره‌های متعجب و شوک‌زده نیست.

آمار پورن‌هاب از سال 2009 تا 2015 نشان می‌دهد که تعداد جست‌و‌جوی ویدیوهای سکس مقعدی تا ۱۲۰٪ جهش داشته‌اند. اما فقط فانتزی‌های مجازی نبوده‌اند که افزایش یافتند بلکه خود مردم نیز سکس مقعدی را به عنوان بخشی از سکس معمول در زندگی‌شان وارد کرده‌اند. پرسش‌نامه‌ای در سال 2017 با بیش از ۳۰۰۰ شرکت‌کننده‌ی فعال از نظر جنسی نشان می‌دهد که ۳۵٪ زنان و ۱۵٪ مردان «حداقل گاهی اوقات» سکس مقعدی می‌کنند.

⚠️ سوء تفاهم نشود، سکس مقعدی همچنان یک تابوی وسیع در آمریکاست. یک عالمه بازخورد منفیِ مقاله‌ی “سکس مقعدی برای مبتدیان” در مجله‌ی “Teen Vogue” (نوشته‌ی همین نگارنده) بیانگر همین ماجراست. حتی اگر سکس مقعدی کمتر از قبل شرم‌آور باشد، همچنان چیزی نیست که نسل جوان به راحتی راجع به آن آموزش ببیند یا صحبت کند.
اما همچنان پرسش‌هایی نیاز به پاسخ دارند: درست است که سکس مقعدی عادی‌سازی و به بخشی از فهم جنسی روزانه‌مان تبدیل شده؛ اما آیا این به آن معناست که برای هر بار سکس کردن به عنوان گزینه‌‌ای روی میز تلقی شود؟ عادی‌سازی سکس مقعدی چگونه نقطه نظرات و بحث‌های ما را پیرامون “رضایت” تغییر داده است؟ پیشروی این گفتوگوها در نتیجه‌ی محبوبیت سکس مقعدی چگونه باید باشد؟
نباید تصور کرد که چون فرهنگ راجع به مسائل مقعدی کمی بازتر شده دیگر همه راضی به این کار هستند. با این که همه‌مان می‌دانیم نه گفتن یعنی عدم رضایت، داستان‌های وحشتناک زیادی از زنان وجود دارد مبنی براین‌که برای سکس مقعدی تحت فشار قرار گرفته‌اند و این لای منگنه گذاشتن در لفافه‌ی «نگاه مثبت به سکس و ماجراجویی جنسی» پیچیده شده بود.

• ‘ویویَن’، ۲۳ساله، به marieclaire می‌گوید حتی پس از اعلام واضح عدم رضایتش، همچنان تحت فشار قرار گرفته بود:

  «من مست بودم و گفتم نمیخواهم از پشت سکس کنم اما او به کار خود ادامه داد حتی وقتی ازش خواستم بس کند.»

یادم است یک بار در قرار ملاقات سوم، طرفم اصرار کرد که با من سکس مقعدی داشته باشد و برایش جای تعجب هم بود که چرا با وجود ادعایم در مثبت‌نگری به سکس این مسأله را دوست نداشتم!

دکتر ‘نیکی گلداستاین’ (Dr. Nikki Goldstein)، سکسولوژیست و نویسنده‌ی “single but dating” به marieclaire می‌گوید که توانمندسازی جنسی این نیست که هر کار جنسی‌ای را انجام دهی بلکه یعنی «***آزادی برای کاوش تمایلات جنسی به طریق دلخواهت را داشته باشی. یعنی آنگونه که می‌خواهی زندگی جنسی‌ات را مدیریت کنی و در این امر حق انتخاب داشته باشی.***»

پژوهشی در سال 2014 منتشر شده در BMJ open دیدگاه جوانان درباره‌ی سکس مقعدی را بررسی کرد. بیشتر زنان جوانی که سکس مقعدی داشته بودند، تجربه‌‌ای پر از فشار روحی و عمدتاً دردناک را به خاطر می‌آوردند. میان ۱۳۰ نوجوان در بازه‌ی سنی ۱۶ تا ۱۸؛ رضایت، مساله‌ای گنگ و پیچیده بود‌. مردان جوان به تصور خودشان نیازی به رضایت‌خواهی برای انجام سکس مقعدی نداشتند.

‘مل هریسون’ (Mal Harrison)، مجری مرکز هوش شهوانی، هوش اجتماعی پایین را مقصر فقدان ارتباط موثر پیرامون بحث رضایت می‌داند. این هوش پایین همان استیصال است برای داشتن هر مدل سکسی بدون توجه به عواقب، درد و اهانتی که متوجه طرف مقابل می‌شود. او هوش اجتماعی بالا را اینگونه توصیف می‌کند:

«دانستن این که بهترین سکس زمانی اتفاق می‌افتد که طرفین واقعاً علاقه و اشتیاق به آن را داشته باشند.»

این بیشتر برای آقایان یک قدرت‌نمایی‌ست تا مساله‌ی ارضای نیاز جنسی. برای آنها، قانع کردن شما برای انجام آنچه دوست ندارید، مهم و رضایت‌بخش است.

‘سارا تامچسون’ (Sarah Tomchesson)، معلم سکس و رییس روابط تجاری در “Pleasure Chest” می‌گوید:

«تجمع پایانه‌های عصبی، داخل و اطراف مقعد زیاد است. پس در تئوری، پتانسیل تبدیل شدن به یک ناحیه‌ی تحریک پذیر جنسی را دارد. با این وجود، احتمال خطا هم در انجام اعمال مقعدی بالاست.»

او یادآور می‌شود که افراد زیادی دل خوشی از وقتی سکس مقعدی را برای اولین بار امتحان کردند، نداشتند. عدم استفاده از روان‌کننده، شتابزده عمل کردن، سکس مقعدی را با دخول عمیق اشتباه گرفتن (در حقیقت، تحریک خارجی و دخول کم و سطحی برای دسترسی به پایانه‌های عصبی مقعد ایده‌آل است) و تحت فشار بودن از دلایل این تجربه‌های بد بودند.
باید در این باره صحبت شود. نمی‌توان از زیر آن در رفت. سرکوفت و قیافه‌ی حق به جانب گرفتن راستی‌ها (حزب محافظه‌کار آمریکا) با شعار : «دیدید گفتیم آنال گناه و بد است» نباید مانع‌مان شود‌.
برای این که مردم هنگامی که سکس مقعدی نمی‌خواهند، از آن جلوگیری کنند و زمانی هم که آن را می‌خواهند، سکس خوبی داشته باشند، نیاز به آموزش‌هایی روشن و لذت‌محور در مدارس و خانه است. الان که رسانه‌ی لیبرال‌ها (حزب چپی‌ها) پر شده از آنال، بیانگر این نیست که هنگام سکس، مقعد، خودجوش وارد بازی می‌شود یا این که جوانان یاد گرفته‌اند سکس مقعدی بی‌خطر انجام دهند.
تامچسون می‌گوید:

«سکس مقعدی بخشی از کاوشگری جنسی است که لزوم رضایت در آن به چند دلیل حرف اول را می‌زند.»

• یک فاکتور مهم این است که مقعد مایع روان‌کننده ترشح نمی‌کند و بافت اطرافش خیلی حساس است. پس آماده‌سازی و برنامه‌ریزی و ارتباط بیشتری نیاز دارد. ما با باور این که «باسن جای کثیفی‌ست» بزرگ شده‌ایم. یعنی خیلی از ما پیش از شروع به ماجراجویی نیاز به حل مسائلی از این قبیل داریم. مهم نیست که چقدر برای کاوشگری مقعدی هیجان‌زده هستیم یا چقدر حس ماجراجویی‌مان بالا زده‌؛ سکس مقعدی نیازمند حساسیت، ارتباط روشن و درک متقابل است. یادتان باشد همه قرار نیست به این موضوع علاقه داشته باشند‌.

ما می‌خواهیم هر شکلی از تمایلات جنسی که اخلاقی و بی‌خطر هستند معرفی شوند اما این به معنای کم اهمیت شدن رضایت نیست. در حقیقت، هر چه بیشتر در جهت نگاه مثبت به سکس پیش می‌رویم این بحث‌ها اهمیت بیشتری می‌یابند:

• «ماجراجویی سکسی» معنی‌اش «برای هر کاری همیشه پایه بودن» نیست
• «نه» معنی‌اش «بیشتر تلاش کن» نیست
• «نه» به معنی امّل بودن یا نبودن نیست
• «نه» معنی‌اش «سکس از جلو نه ولی عقب آره» نیست
• «نه» یعنی «نه». توضیحی نمی‌خواهد…

مادامی که سکس مقعدی را بدون آموزش‌های مناسب، با‌شکوه جلوه دهیم، راه را برای گیج شدن و خطا باز گذاشته‌ایم. همه چیز از پایه شروع می‌شود تا بتوانیم نسلی را تربیت کنیم که به خودآگاهی و بلوغ جنسی رسیده‌اند.

← منبع: marieclaire