رفقا … نجات در صداقته … فی الواقع سه سال پیش … با بچه ها یه کاری انجام دادیم … کلی هزینه استودیو … رفت و آمد … وقت و الی ماشااله … در آخر هیچ …بی معرفتا تُف کف دستمون ننداختن … مارو میگی … به قول مرشد … لوتی اگه نگه به تخمم از غصه دق میکنه … گفتیم به چپش … ولی زد و بعد از دوسال یکی از کار ما خوشش اومد … بگیر و ببند … یه وقتم دیدم فقط من موندم و سایم … بچه ها همه رفتن اون محله … اگر دقتم کرده باشین سال قبل تقریبا تمام کارها رو چاکرتون تقدیم کرده … اواخر سال 2021 به دعوت استودیو رفتیم پای کار … پیش خودم گفتم هم فال و هم تماشا … خلاصه لُب کلام طرف پیشنهادی داده که رد کردنش سخت شده … الان هوایی شدم … سال قبل … از کار که میومدم خونه … تنها و کم حوصله بودم … میومدم تو شهوانی در کنار شما از روزمرگی فرار میکردم … شهوانی هم بهونه ای میشد که … بچه های تیم رو دور هم جمع کنم … ختم کلام … عارضم به حضور انور باسعادتتون که … همچین یه نمور کم رنگ میشم … دیگه ببخشید … هر وقت مجالی باشه … کما فی السابق در خدمتم … دنیا به کام … نقطه …
↓
در حاشیه …
اینکار هیچ ربطی به مقوله کمیک ندارد … اینجا فقط واسه فرار از روزمرگی و تفریح کار میکردم … ولاغیر … نقطه …
↩ عیـاش
به به … میبینم که با توجه به اختلاف ساعت … یادی از ما کردی … نه … تحت تاثیر قرار گرفتم …
↩ عیـاش
متاسفم … داشتم یک تاپیک را نگاه میکردم … حالا در کل … میشود خواهش کنم شما lighten up کنید … لطفا …
↩ golb
داداش هر جا هستی موفق باشی
هر وقتم حال داشتی این داستانو ادامه بده. ممنون
ممنون از تلاش و زحمتی که کشیدید و وقت گذاشتید
خدا قوت و خسته نباشید
بهترین لحظات و خاطرات خوب را با کمیک ها و تصاویری که از شما دیدم داشتم
پاینده باشید