کریم آقاخان یا آقا خان چهارم

امام زمان شیعیان اسماعیلی شعبه نزاریه است که پیروان آن بالغ بر 20 میلیون نفر از مجموع شیعیان جهان را تشکیل می‌دهند. آقاخان چهل و نهمین امام شیعیان اسماعیلیه است، که از فرزندان علی بن ابی‌طالب و فاطمه زهرا محسوب می‌شود.
شاهزاده کریم حسینی 1936 در ژنو سویس متولد در کنیا بزرگ شده، تابعیت و مقام شاهزاده انگلیس را دارد و از دانشگاه هاروارد فارغ التحصیل و اکنون در قصری در پاریس زندگی میکند دو زن گرفته که از هردو جدا شده ماجرای طلاق زن دومش ده سال طول کشید و در آخر با حکم دادگاه مجبور به پرداخت 50 ملیون پوند به همسرش شد. سه فرزند بنامهای حسین و رحیم و زهرا دارد. او سال 1957 در 20 سالگی طبق وصیت پدربزرگش به سمت و مقام آقا خان رسیده.
به باور اسماعلیه قرآن محدود به یک زمان ومکان خاص بوده و حامل یک پیام جهانی که شامل حال هر کس در هر کجا و هر وقت باشد نیست پس برای مسلمانانی که بعد از عصر محمد زندگی میکنند تنها قرآن و سنت نباید اساس دین و مذهب پنداشته شود و لازمه که امام و پیامبر زنده داشته باشیم تا با توجه به شرایط و گذر زمان، جامعه را بسوی شکوفایی سوق دهد. به عقیده آنها رهبر روحانی اسماعلیان، آقا خان قرآن زنده، و ناطق است فرمان های دینی وی هرچه که باشد برای مسلمانان عصر حاضر هدایتگر و راهنماست. آنها عقیده ای بر ختم نزول وحی و پیامبری بعد از حضرت محمد ندارند و معتقدند که وحی از جانب خداوند همچنان ادامه دارد. آقا خان رسمن خود را به عنوان “مظهر الهی در روی زمین” اعلام کرده است و گفته من میخواهم پیروان و حتا بشریت را بسوی رفاه و آسایش هدایت کنم. اسماعلیه خودشان را مکلف بر ادای نماز، روزه و حج نمیدانند. بجای نماز، روزی سه باردعا میخواند از نظر آنها به حضور شخص آقا خان رسیدن را حج میپندارند. آقا خان و افراد خاصش صلاحیت دارند که گناهان اتباع خود را مورد بخشش قرار دهند. اسماعلیان باور دارند در روز آخرت در مورد گناهانی که از طرف آقاخان و افراد خاص وی مورد بخشش قرار گرفته اند مورد پرسش و جزای مجدد قرار نمیگیرند. پس از فوت امام جعفر صادق بین پسران او برای جانشینی اختلاف افتاد . گروه بزرگی به پسر بزرگ او عبدالله گرویدند و گروه دیگری به نوه او که پسر اسماعیل بود و در زمان حیات پدرش در گذشته بود، گروه دیگری هم به فرزندان دیگرش از جمله به موسی. عبدالله چند ماه بعد از پدرش فوت کرد و ان گروه انبوه به موسی بن جعفر پیوستند و بین محمد نوه امام و موسی در مدینه اختلاف افتاد لذا محمد مجبور به ترک مدینه و در عراق ساکن شد و فرزندان او در شام به کسوت بازرگانی مشغول شده و شروع به تبلیغ آئین خود کردند. انها عقیده داشتند که امامت بر محمد بن اسماعیل خاتمه یافته و پس از او امام دیگری نیست او مهدی است و ظهور خواهد کرد. طی ۱۵۰ سال آنها توانستند گروه بسیاری را به مذهب خود که معتقد به شش امام و ظهور امام محمد بن اسماعیل بود وارد نمایند وقتی سرپرستی این گروه به عبیدالله رسید او به تداوم امامت در نسل محمد بن اسماعیل معتقد شد و خود را امام نامید و همان مقامی که شیعیان برای امامان خود قائل بودند برای خود قائل شد . در حقیقت منکر امام زمانی محمد شد اینجا بود که در گروه اختلاف افتاد و گروهی بنام قرمطیان از انها جدا شدند. پیروان عبیدالله خود را اسماعیلی خواندند چون نسل انها به محمد فرزند اسماعیل بن جعفر صادق میرسید این گروه پس از مبارزات زیاد توانستند شمال افریقا را فتح و پس از ان مصر و عربستان و سوریه را نیز فتح کنند و حکومتی فوق العاده قوی بنام شیعه اسماعیلی تشکیل دهند قدرت آنها بحدی بود که عباسیان از انها بسیار بیمناک بودند انها اهل علم و دانش بودند اما خط قرمزی در افکار و اندیشه نداشتند دانشگاه الازهر قاهره در مصر که قطب جهان اسلام است از اقدامات انها است که تا کنون دایر است. خلافت که به المستنصر بالله رسید و او فوت کرد در بارگاه کودتا شد وزیر پر قدرت او نزار جانشین مستنصر را خلع و خلافت را به پسر کوچک او مستعلی سپرد
در این موقع در ایران رهبری گروه را حسن صباح داشت که در قلعه الموت ساکن بود وقتی این خبر به او رسید او از قبول خلافت المستعلی امتناع کرد و خلیفه بر حق را نزار دانست، و شروع به تبلیغ در ایران کرد حسن صباح از علوم مختلف از جمله فلسفه، هندسه، نجوم و سیاست آگاهی کامل داشت. وی بسیاری را به اسماعیلی نزاری وارد کرد و دشمن شماره یک اسماعیلیان که پایگاهشان در مصر بود شد. و دست به ترور چند تن از آنان زد، صباح، پیرامون اصول دینی بسیار سختگیر بود بطوری که دو فرزند خود را یکی بجرم نوشیدن شراب و دیگری را به جرم مشارکت در قتل یکی از یاران خود حسین قائنی اعدام کرده بود پس از مدتی مشخص شد پسرش در قتل دست نداشته، وقتی حسن صباح فوت کرد جانشین او “کیا بزرگ امید” شد در این زمان اسماعیلیان ایران قدرت بزرگی بدست اورده بودند و قلعه های حکومتی مستقلی در سراسر سرزمین های آسیای مرکزی و آسیای صغیر برای مقابله با تُرکان سلجوقی در قلل کوهها ایجاد کرده بودند وقتی حکومت الموت به نوه “کیا بزرگ امید” رسید او تکلیف شرعی را از دوش اسماعیلیان بر داشت و خود را از نوادگان نزار بن المستنصر بالله دانست یعنی خود را از طریق نزار به امام جعفر صادق منتسب کرد. حسن صباح بنیان گذار فرقه حشاشین بود افرادی جان بر کف و تعلیم دیده که برای ترور مخالفین در سراسر آسیا و حتا اروپا آمادگی داشتند حشاشین بر خلاف باور عامه به معنی کسانیکه حشیش می‌کشیدند سپس دست به اعمالی چون قتل میزدند نیست بلکه ریشه واژه حشیش به دارو ساز یا گیاه شناس برمیگردد در قرون چهارم و پنجم خورشیدی در کشورهای اسلامی بخصوص ایران افرادی را که در کار ساخت دارو، فروش دارو، تهیه دارو، بودند را حشاشین مینامیدند. حکومت الموتیان آخر العمرتوسط مغولان فرو ریخت و انها پس از سالهای دراز مجبور به مهاجرت شده و حکومت خود را در حوالی اراک و محلات ادامه دادند تا اینکه در زمان فتحعلیشاه امام چهل و پنجم آنها در یزد توسط شیعیان دوازده امامی کشته شد فتحعلیشاه قاجار از پسر او دلجویی کرد و دخترش را به عقد او در آورد و به او لقب آقا خان داد. اقا خان پس از مرگ فتحعلیشاه حکومت کرمان را گرفت و به فکر خودمختاری کرمان افتاد زمانی که دولت ایران برای باز پس گیری هرات با انگلستان در جنگ بود آقا خان علم مخالفت با دولت مرکزی بر داشت ولی سر انجام شکست خورد و از طریق افغانستان به هندوستان گریخت و خود را در پناه دولت انگلستان قرارداد آقاخان و پسرش آقا خان دوم به اسماعیلیان هند خدمات ارزشمندی نمودند. پس از فوت آقاخان دوم آقاخان سوم جانشین وی شد که برای جامعه اسماعیلیه مسلمین هند و تشکیل کشور مستقل برای انها فعالیت میکرد، وی که تحت حمایت دولت انگلیس بود و با سفرا و نمایندگان بسیاری از کشورها ارتباط نزدیکی داشت توانسته بود به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی، آلمانی، فرانسه، تسلط یابد وی مردی زیرک و با هوش بود لذا تصمیم گرفت در اروپا اقامت کند و خیلی زود فرهنگ اروپایی را فراگرفت او روشنفکری غربگرا بود و علم و دانش برای او بسیار حائز اهمیت بود به همین دلیل نوه خود را که در هاروارد تحصیل میکرد به جانشینی خود گمارد کریم آقاخان چهارم، امام چهل و نهم شیعیان اسماعیلیان است. این گروه مترقی ترین فرقه اسلامی است و از تعصب بیزار و با علوم روز پیشرفت کرده اند. امام انها صاحب ثروت فراوان است که در کشورهای فقیر فعالیت های اقتصادی به نفع مردم آنجا میکند. آقا خان با بسیاری از پادشاهان و روسای جمهور کشورها در ارتباط نزدیک است ثروت آقا خان حدود 3 میلیارد دلار است که بخشی از آن خمس و زکات و سهم امام است که از سوی پیروان تامین میشود وی بخشی از این سرمایه‌ها را در صدها موسسه تجاری سرمایه‌گذاری کرده‌است پروژه های اقتصادی آقا خان جهانی و یا در غالب موسسات چند ملیتی در سراسر دنیا با به خدمت گرفتن حدود 40 هزار کارمند مشغول به کار میباشند دانشگاه آقا خان در کراچی جزو 100 دانشگاه برتر پزشکی جهان میباشد. آقاخان در جوانی در رشته اسکی مسابقه می‌داد و در المپیک زمستانی ۱۹۶۴ در اینسبروک اتریش به نمایندگی از ایران در سه رشته اسکی شرکت کرد. او یکی از چهار ورزشکار ایران در این رشته المپیک بود پیروان اقا خان در کشورهای در افغانستان، تاجکستان، پاکستان، بنگلادش، هندوستان، تانزانیا، اوگاندا و کنیا هستند