به اسم پیروی از عقل از خودم دورم
به عشق سجده نکردم چقدر مغرورم!
جوانه میزنم از شوق اگر چه میدانم
دوباره میشکند شاخههای رنجورم
به قدر کوشش فواره وهم پروازم
به قدر هالهی شبتاب تهمت نورم
زمانه بین بد و بدترم مخیّر کرد
درون دایرهی انتخاب محصورم
خدا اگرچه به من اختیار بخشیدهست
به استفاده از این اختیار مجبورم
احسان انصاری
و جایی که همه به حبس ابد محکومند😑😑😑😑
↩ rrahmog
ادم گاهی مجبوره و نمیتونه بر خلاف اونچیزی که هست انجام بده 😊😊😊😊🙏
نمی دانی
چه رنجی می کشم
در کنج تنهایی،
مگر روزی بخوانی
خط به خط دیوار زندان را
😔😔😔😔
ممنون از تاپیک خوبت شبنم جان ، شعر عالی ، نقاشی ها عالی تر 👌🙏🌹❤️
عالی بود شبنم 🌷
مجبور بودن ک دل برای انجام ان نیست میشه فریب دادن دیگران ، تظاهر
↩ Joseph_Cooper
به به کوپر جان با طعم کراش نعنایی 😂😂😂انگار چراغ المپیک خاموش شد رو به افول رفتی بدرخش 😂😂😂😂
مرسی از لطفت🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹 دست جناب انصاری درد نکنه با شعرش فکر کنم با حال و هوای اکثر ماها در این روزها هماهنگی داره 👌👌👌👌
↩ eng.ram878
جناب مهندس شعر میگه که من اختیار دارم ولی کاری ازدستم برنمیاد فقط انتخاب بین بد و بدتر هست ، خوب نیست 🙏🙏🙏
↩ Shab.n1
سلام از ماست 🙋
نه اتفاقا الان با یک تاپیک با طعم انواع کراشیجات میخوام برسم خدمتتون 😁😜
آره ، واقعا شعرش قشنگ بود 👌
↩ Zahraa0078
یک بار هم مسیر دلم سوی تو نبود
اما مسیر تو به من افتاده بارها😊😊😊
قشنگ بود مرسی از حضورت🙏🙏🙏
↩ Zahraa0078
بیت بعدی شعر بود گلی 😋😋😋😋گر مسیرت به دلم افتاد سلامی برسان به دوست 😁😁😁😁🙏🙏🙏