اسی دندون طلا 5

1400/12/05

رعنا در حالیکه در بیقوله به خوابی عمیق فرو رفته بود. با باز شدن صدای در از خواب بیدار میشه. سعید(پسری که رعنا را با چاقو در پارک تهدید کرد) با یه حرکت رعنا را بغل می کنه رعنا شروع به جیغ زدن و لگد زدن می کنه و سعید را از خودش دور می کنه. اما سعید دست بردار نبود با کمک دوستش حامد دستها و پاهای رعنا را با طناب می بنده و لباس از تن رعنا خارج می کنه. رعنا هر چی تقلا می کنه نمی تونه از دست این دو نفر نجات پیدا کنه. پس تسلیم میشه و سعید از جلو و حامد از عقب شروع به دستمالی رعنا می کنند.
لازم نیست که اینجا قلمفرسایی کنم از اندام زیبای رعنا که تا اون لحظه دست هیچ بنی بشری به اون نرسیده بود. حتی اسی دوندن طلا هم اونو اینجوری لخت ندیده بود. اون پستونای انار گونه اش که سفت بودن و نوکشون رو به بالا دل هر مردی را می لرزوند. کمر باریکش و باسن و ساق پا هایی که خوش تراش بوند. و سفیدی بدنش که مثل برف می درخشید. سعید شروع به مالش سینه های رعنا کرد و حامد هم یکسره دستاشو لای پای رعنا و توی رانهای رعنا به حرکت در می آورد. ناگهان حامد دستش را به انتهای ران رعنا می بره و دادش بلند میشه و رو می کنه به سعید و میگه: حامد این دختر نیست پسره بیا ببین لاپاش چیه ؟
سعید با عجله میاد وحامد را هل میده اونطرف و پاهای رعنا را از هم باز میکنه و با تعجب می بینه بله کیر و خایه ای مثل خودشان لای پای رعنا هست.
سریع لباسهای رعنا را به تنش می کنند و از بیقوله خارج می شوند.
و خبر را به گوش یاور گاوکش می رسانند. و یاور با این خبر خوشحال میشه و دیگه از کشتی گرفتن با اسی دندون طلا منصرف میشه.
رعنا بعد از اینکه از فرار نوچه های یاور با خبر میشه سریع خودش را از بیقوله رهایی میده و فرار می کنه. و بر میگرده به خونه اشون. حالا مادرش بعد از دیدن رعنا خوشحال میشه اما رعنا هنوز آن شب را از یاد نبرده بود و غم بزرگی که رازش را بر ملا می ساخت روی دلش سنگینی می کرد. و اینکه حالا تو همه شهر راجع به اون چه ها خواهند گفت؟
اسی دندون طلا از اینکه یاور از کشتی خودداری کرده بود. ناراحت شد. و تو راه داشت به خونه اش بر می گشت که ساغر را می بینه و به اسی دندون طلا می گه: مژدگونی بده که رعنا پیدا شده.
اسی دندون طلا هم گل از گلش میشکفته و راه میفته که بره طرف خونه رعنا اما ساغر به اون میگه: فعلا رعنا حال خوبی نداره و باید چند روزی صبر کنی تا همه چی به حالت طبیعی اش برگرده و آنوخت تو می تونی اونو ببینی.
اما رعنا تو خواب و بیداری همش به فکر فاش شدن رازش بین مردم بود. و از این آبرو ریزی غصه می خورد.
یه روز که برای خرید نون به نونوایی رفت. شاگرد نونوا به اون نگاه چپ چپ کرد و جواب سلامش را نداد. و خنده ای کرد. خیلی متوجه موضوع نشده و گفت شاید حال شاگرد نانوایی خوب نبوده و بخاطراون جواب سلامش را نداده و سرسری از این موضوع گذشت.
و نون را خرید و در حین برگشت به خونه دوتا زن که از کنارش می گذشتن به هم دیگه می گفتن…
شنیدی که یکی از دخترای این محل یه شبه پسر شده …
خبر تو کل شهر پیچیده شده بود. و رعنا شده بود نقل حرف مردم. بله نوچه های یاور این راز رعنا را به گوش یه شهر رسانده بودند. و تنها کسی که از ماجرا خبر نداشت اسی دندون طلا بود.
اسی دندون طلا با گل و شیرینی اومد در خونه رعنا تا از اینکه سالم و سلامت برگشته سر سلامتی به خودش و خونواده اش بده اما با صدای جیغ مادر رعنا همه اهل محل به خونه رعنا می ریزن و رعنا را که رگ دستش را زده بود غرق در خون می بینند.

11 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2022-02-24 23:27:47 +0330 +0330

یعنی
این 4قسمت < قسمت5
تو روحت🤣🤣🤣

1 ❤️

2022-02-24 23:28:43 +0330 +0330

↩ Fuzzy01
چرا؟
اونطوری که فکر می کردی نشد؟

1 ❤️

2022-02-24 23:30:20 +0330 +0330

↩ rrahmog
شب جمعه است امشب، نه😁😁😁

1 ❤️

2022-02-24 23:30:50 +0330 +0330

↩ Fuzzy01
دیگه ببخشید اذیت شدین استاد فازی

1 ❤️

2022-02-24 23:31:54 +0330 +0330

↩ Fuzzy01
خب که چی؟
داش آکل هم عاقبتش درام بود اینم مثل اون

1 ❤️

2022-02-24 23:32:31 +0330 +0330

↩ rrahmog
ولی قشنگ بود و جالب
دمت گرم

1 ❤️

2022-02-24 23:33:03 +0330 +0330

↩ Fuzzy01
یادمه تو همه شرایط رو در نظر گرفته بودی الا این حالت رو؟ 😀

1 ❤️

2022-02-24 23:34:12 +0330 +0330

↩ Fuzzy01
قربونت برم من عزیزی
خوشحالم که مورد توجهت قرار گرفت.
حالا تو پیام این داستان را برام بگو ببینم چیه؟

1 ❤️

2022-02-24 23:36:23 +0330 +0330

↩ rrahmog
آره
یعنی پریود شدم 🤣🤣

1 ❤️

2022-02-24 23:37:47 +0330 +0330

↩ Fuzzy01
دور از جونت داش گلم
پریودی مختص ذات خانوماست

1 ❤️

2022-02-24 23:48:16 +0330 +0330

یه سوال فنی
بچه که به دنیا میاد اگه کیر خایه داشته باشه که دیگه بهش نمیگن دختر و اسم دختر روش نمیزارن !

1 ❤️

2022-02-24 23:50:27 +0330 +0330

↩ Annabelle
دو جنسه بوده بعدا مشخص شده

1 ❤️

2022-02-24 23:53:06 +0330 +0330

↩ Annabelle
خیلی از ترنسها در سنین بلوغ متوجه موضوع میشن

1 ❤️

2022-02-24 23:54:53 +0330 +0330

↩ rrahmog
واقعا نمیتونم در مورد رعناها
افکارم منسجم کنم

1 ❤️

2022-02-24 23:58:34 +0330 +0330

↩ Fuzzy01
😞 😞 😞

0 ❤️

2022-02-25 00:05:58 +0330 +0330

↩ Annabelle
جالبه که شما که اصلا کامنت گذاشتن را به صلاح نمی دونستید امروز رسم خودتون را زیر پا گذاشتین آنا خانم بازم سپاس ❤️ ❤️

1 ❤️

2022-02-25 00:09:51 +0330 +0330
2 ❤️

2022-02-25 00:11:47 +0330 +0330

↩ Fuzzy01
الان کدوم از نشانه ها رو شما دارین ؟

0 ❤️

2022-02-25 00:14:57 +0330 +0330

↩ rrahmog
سردرگمی و آشفتگی ذهنی
و
خستگی

1 ❤️

2022-02-25 00:32:57 +0330 +0330

↩ rrahmog
من در این مورد هیچ اطلاعی ندارم ، و احتمالا تا الان اشتباه فکر میکردم ،
منتظر بقیه داستان هستم 🌹

1 ❤️

2022-02-25 00:36:14 +0330 +0330

↩ Annabelle
آخر داستان همین است و السلام

1 ❤️

2022-02-25 01:07:29 +0330 +0330

littlecute
بله واقعا بیچاره رعنا و رعناهای دیگری که اینگونه می روند 😞

1 ❤️

2022-02-25 08:39:49 +0330 +0330

↩ Elnazkhanum
نه بعد از بلوغ معلوم شد.

0 ❤️

2022-02-25 12:05:09 +0330 +0330

↩ Elnazkhanum
تو دوره قدیم مشخص نبوده چون سونوگرافی کم بوده یا نبوده داستان مال دوره زورخونه و پهلوون و جاهل بازیه هفتاد هشتاد سال پیش چطور دو جنسه را تشخیص میدادن

0 ❤️

2022-02-25 12:11:55 +0330 +0330

↩ Elnazkhanum
ضمنا این مورد و موارد شبیه این اگر یه سرچ بزنی خواهی یافت.
من خودم موردش را که در سن بلوغ تغییر جنسیت داده و متوجه شده سراغ دارم.
مربوط به چهل سال گذشته است.

0 ❤️

2022-02-25 13:14:51 +0330 +0330

↩ Elnazkhanum
شما هرجور صلاح می دونید فرضتون قبوله النازجان
بعد اسم هم مثل چیزای دیگه دلبخواهیه شما الان خیلی از اسمها هستند که مشترکند مثل ایمان، اقبال، و…
ولی این قضیه که اتفاق افتاده تا جایی که طرف دختران همسنش را هم مورد ازار قرار داده

1 ❤️

2022-02-25 13:29:04 +0330 +0330

↩ Elnazkhanum
نه خواهش میکنم نفرمایید دور از جونتون جسارت چه حرفیه.
حتما من از نقد شما استفاده کردم و از نقد بدم نمیاد چون بیشتر یاد خواهم گرفت.
سپاس از اینکه داستان رو خوندید و وخت گذاشتید.
حمایتتون دلگرم کننده است. 🌹

1 ❤️

2022-02-25 15:59:19 +0330 +0330

قسمت اول تا سوم وافعا خوب بود.
قسمت 4 بنظرم کمی ضعیف بود اما این قسمت بهتر بود. و منتظر ادامه ش میمونم.مرسی

1 ❤️

2022-02-25 16:05:12 +0330 +0330

↩ اینیوعه
شرمنده ادامه ای ندارد رعنا مرد دیگه.

0 ❤️

2022-02-25 20:35:44 +0330 +0330

↩ rrahmog
شت.
مرسی.
این خبر تلخ تر از خود داستان بود.

1 ❤️

2022-02-25 20:43:20 +0330 +0330

↩ اینیوعه
شوربختانه به پایان رسید این دفتر ولی حکایت رعناهای این سرزمین همچنان باقیست… 😭

1 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «