همه قاتلن! همیشه زمین جاری از خون بوده. روی زمین کسانی که قتل میکنن بعدها صاحب بزرگترین افتخارها شدن.
من فقط می خواستم به مردم خوبی کنم. کشتن یک پیرزن رباخوار و از بین بردن یک حشره کثیف، کجاش جنایته ؟
“جنایت و مکافات”
به پایانِ دومین گام از مسیرِ پر پیچ و خم جشنواره رسیدیم. جشنوارهای که با شما و قلمهاتون جون گرفت و نفسهاش رو مدیونِ مشارکت و واژه واژهی شماست.
اینبار برامون از “جنایت” نوشتید. از عداوت، قتل، کینه و انتقام.
و ما هم خواندیم، با عدالت، صبر و با افتخار.
از سیاهی نوشتید و سپید خواندیمتان!
اینبار همراهِ ذهنهای گره زدهی شما به جُرم و جنایت شدیم، در کوچههای تاریک و پر راز و رمز اون قدم زدیم و هنر و تصویرتان از قتل و خشونت را به نظاره نشستیم.
انگیزهها را کاویدیم. یکی برای مال، یکی برای عشق، یکی برای انتقام و یکی برای شهوت… و چه زیبا گفت فریدون:
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است”
تشکری خلاصه و به رسمِ ادب از ادمین، داورانِ قدیم و جدید، ایده پرداز و مهم تر از همه عزیزانی که برامون قلم زدند و این جشنواره رو رقم زدند.
سخن کوتاه میکنیم و برندگان دوّمین دورهی جشنوارهی داستاننویسی شهوانی را با افتخار اعلام میکنیم:
🥉رتبهی سوم:
📕 داستانِ پاکسازی
✍️ نوشتهی Reza_sd77
✔️ با امتیاز ۳۶.۵
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈 🥈رتبهی دوم:
📕 شاهدِ خاموش
✍️ نوشتهی lor_boy
✔️ با امتیاز ۴۶.۲۵
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
🥇رتبهی اول🏆
و برندهی دورهی دوم جشنواره داستان نویسی شهوانی:
📕 روانی
✍️ نوشتهی black_destiny
✔️ با امتیاز ۴۸.۵
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
🎁 از کاربر برنده هم درخواست میشود شماره حساب مونیرواش را برای ادمین بفرستد تا جایزهاش تقدیم شود.
مانند دوره ی اوّل، داستان برنده با تگ مسابقه توسط ادمین منتشر خواهد شد.
داستانهای فرستاده شده به ترتیب امتیاز، هرشب در بخش داستانها منتشر میگردد.
لازم به ذکر است ۴ داستان، به علت عدم رعایت قوانین جشنواره(عدم رعایت تم جنایی)، از بخش مسابقه خارج شدند.
از همه دوستان و کاربرانی که با ارسال داستان یا حمایت های خود، در این راه، همراه بودند؛ ممنونیم.
نویسندگان و منتقدین عزیزی که تمایل دارند داور جشنواره شوند میتوانند درخواست خود را به خصوصی کاربرسپیده ارائه دهند.
امتیازهای داوران به تفکیک هر داستان در زیر ارائه میگردد.
↩ sepideh58
حالا انقد پاس کاری کنین جایزه رو که تهش بره تو اوت
جایزه نیمیخوام اصلن بابا
همون مقام قهرمانی برام کافیه😎😎😂
↩ sepideh58
ندا : خو خوبه من کیک اوردم بس هست؟
درونم : آاااااخ جون جون جون
عه بس کنین باز شروع کردین!! 😕 😕
درونم : جووون اینو ندوست؟ شیطون😏😏
نامردا😐😐😐
↩ sepideh58
ندا مثلا فرشته مهربون و درستکار سمت راست شونمه!!
درونم : لاف میده ندا دوست دخملمه!!!😎😎
😐😑😑
درونم : ندا جون ندایی😏😏
ندا : جونم!! واییی سپیه خانمیه 😍😍😍 سلاوم
↩ wrecked_erny
اوه الان حرف کدومتونو باور کنم؟🤔😂
سلام خانم قشنگه
↩ sepideh58
ندا : وای من خشگلم🙈🙈🙈 شما زیباتری ولیا فکر کنم البته ارنی هم چچون استاد داشنگاه هستین فهمیده روتون کراش زده و اگه خشن باشین هم بیشتر !!!😅😜
تو هم مثل درون شدی ندا!!😒😑🤦♂️
درونم : مگه چیه راست گفته!!😏😏
ندا : اره اره!! تازه عاشق اون سروان خانمه هستیا!!
شما دوتا دست به یکی کردین!!!
حنا : درون یکم کمکم میدی گاوا ببریم؟
همه درونام ریخت الان میریزه!!😐🤦♂️🤦♂️
ندا : عه سلام حنا من میاما!!! راستی انشرلی کو؟
درونم : 😑😍😍
↩ sepideh58
هعییی!! سیندرلا هم هست!!!
درونم : دوست دخترامن!! البته مثلا عشقاش😎😎😎😏😏
از دست تو درون!!😑😑😑
↩ sepideh58
:( بیا منو دستگیر بنما!!!
درونم : چه دستور میدهید؟
عاااا من چرا نمیدونستم که جشنوارس وگرنه داستانمو میدادم 😞 :((((((((
↩ sepideh58
درونم : یکم به دلیل پاره ای از مسائل مغزش مخدوشیه!! نمیفهمه بچمون چی میگه!!
خوبم میفهمم!! 🤨🤨🤨
درونم : 😒😒😒 نززار باز لوت بدم!!! که دیشب جق زدیا
ندا : به به کار کردی!!🤨🤨
باز شروع کردین؟🤦♂️🤦♂️
ندا :😒😒
درونم : هممم اها پس فهمیدم چیه هوومم😏🤨🤨🤨