اولين ام اف ام رايكا

1394/07/09

سلام من رايكا هستم مدّت زيادي نيست كه سكس پولي مي كنم ، دليلم هم به هيچ وجه مشكل مالي نيست فقط چون خيلي داغ و حشريم خواستم موقع حال كردن درآمدم داشته باشم .
دليل فعاليتم تو اين سايت اين نيست كه دور و اطرافم كير كمه ، من با اين سايت چند سال پيش البته با يه يوزر نيم ديگه كه الان پسوردش يادم رفته اولين بار خود ارضايي كردم براي همين به كوسم به شهواني ارادت خاصي داره .
خاطره اي كه ميخوام براتون تعريف كنم تير ما امسال برام اتفاق افتاد اولين باري كه دو تا مرد همزمان منو گاييدن و جرم دادن .
يادمه پنج شنبه شب بود و من كه اون موقع شديداً گُل ميكشيدم بعد از به دعواي طولاني با مادرم نسخ كردم و ساعت ١١ شب از خونه ي مادرم تو فاز سه ي شهرك غرب از خونه بيرون زدم و با ديلرم تماس گرفتم كه اسمش حميده ، حميد گفت بيا خونم باهم يه رول بكشيم منم كه بارها خونش رفته بودم و بهش كوس داده بودم راه افتادم و رفتم خونش .
وقتي حميد درو برام باز كرد و رفتم تو اول بغلم كرد و ازم يه لب سكسي گرفت ،
لبامو ميك ميزد و زبونشو كرده بود تو دهنم منم كه داغ كرده بودم لباشو گاز ميگرفتمو زير لب ميگفتم همممممم ، بعد چند دقيقه حميد ولم كرد كيرش سيخ شده بود ،
انقدر گل كشيده بود كه چشماش همرنگ رژ لب آلبالويي كه زده بودم شده بود ،
حميد يه پسر ٢٧،٢٨ ساله ي كوتاه اما پت و پهنِ كه برعكس قدش كير خوبي داره و خوب ميكنه
، وقتي رفتيم داخل سالن ديدم يه پسره ٢٢،٢٣ ساله نشسته جلوي ماهواره داره قليون استارباز ميكشه ،
حميد بهم معرفيمون كرد ، وقتي بلند شد باهام دست بده عاشق استايل و هيكلش شدم عليرضاقد ١٩٠ برنزه موهاي بلند مشكي كه از پشت دم اسبي بسته بود .
خلاصه حميد گل رو داد من رول كنم منم خودشم ازم پرسيد مشروب ميخوري يا نه و رفت نفري يه شات وودكا برامون ريخت و آورد .
مشروبو كه خوردم زدم زير گل و حسابي چت و پاره شده بودم .
حميد همش دست ميكشيد رو پاهام و پستونام و ازم لب ميگرف منم داغ كرده بودم با چشماي خمار ميخنديدم و گوش و گردنشو ميخوردم ديگه نفساي هردومون تند شده بود، تا اينكه آروم در گوشم گفت پاشو بريم تو اتاق ، منم كه شيطنتم گل كرده بود گفتم همممم نه نميخواممممم
، گفت اِ پاشو بهت ميگم
منم باز گفتم نه حميييييد نميخوامممم
گفت چي ميخواي
گفتم اينجاااا
گفت اينجا !!!؟ جلوي علي ؟!!!
گفتم اوهومممم
حميد خنديد و گفت پتياره نميگي حميد تركه غيرتي ميشه ؟!! گفتم نههه حميييد من عليو تورو باهم ميخواممم
. حميدم كه حالش خرابتر از اينا بود كه باهام بحث كنه ازم لب كرفت و تاپمو در آورد
عليرضا چشمش ٤ تا شد پاشد كه بره حميد گفت علي بيا يه گاز به اين هلوي ما بزن ، اونم چند لحظه صب كرد بعد اومد از پشت پستونامو ماليدن ،
حميد همونطوري كه از جلوم لب ميگرفت رف پايين و سينه هامو با يه دستش ميماليد و اون يكيو ميخورد ،عليرضا تيشرت و شلوارشو در آورد و جين منم كشيد پايين با يه شرت لامباداي مشكي طوري كه از آب كوسم خيس شده بود روي كاناپه ولو شده بودم و دوتا مرد داشتن باعلم حال ميكردن ، حميد سينه هامو ول كرد و اونم لخت شد
اومد وايساد روبرو مو كيرشو گرفت دستش عليرضاام همون كارو كرد
رفتم جلوشو رو زانوهام رو پاركت نشستم ، كير حميد انداخته بودم تو دهنم و ميخوردم و كير عليرضا تو دستم بود داشتم با كير و تخماش بازي ميكردم ، عليرضاام سينه هامو ميماليد و ميگفت جووووون چي ساختي رايكا .
همين كه اومدم براي علي ساك بزنم حميد بلندم كرد پرتم كر رو مبل و اومد روم همه ي كيرشو يهو كرد تو كوسمو شروع كرد تلمبه زدن ، منم كه چشامو بسته بودم داشتم حال ميكردم و آه و اوهم و همه ي همسايه ها ميشنيدن ، يهو عليرضا كيرشو كرد تو دهنم و گفت بخور جنده .
منم كه از خدا خواسته كلّ كيرشو كردم تو حلقم ، اونم موهامو گرفت و تو دهنم تلمبه ميزد داشتم ديگه عوق ميزدم .
حميد كير گندشو از تو كوسم كشيد بيرون نشست بغلم رو كاناپه عليم منو بلند كرد برد جلوي حميد راگي وايسوند كيرشو كرد تر دهنم ، حميد شروع كرد سوراخ كونمو ليس زد و بعد انگشت كرد منم داشتم ساك ميزدم و كوسمو ميمالوندم كه يهو گفتم حميد بسّه بكن
حميد گفت چي ؟
گفتم بسه ديگه منو بكن
گفت كجاتو بكنم جنده ي من ؟
گفتم حمييييد اذيتم نكن من كير ميخوااااام جرم بده لعنتي حالم بده
هنوز جملم تموم نشده بود كه حميد منو از كونم نشوند رو كيرش و فشارم داد كيرش تو كونم جا گرفت ، من كه كلا كوس و كون زياد ميدم بعد از اينكه انگشتم كنن بكنن تو كونم اصلا دردم نمياد حالم ميكنم .
گفتم آييييييي ، همين موقع حميدم اومد از جلوم كيرشو كرد تو كوسم ، داشتم جر ميخوردم دوتا كير همزمان تو كوس و كونم هيچ حسي تو سكس بهتر از اين نداشتم .
دوتاشون مثه وحشيا توم تلمبه ميزدن منم داد ميزدم جوووووون جرم بدييييين آييييييي ماماااااان دارم پاره ميشممممممم
تا اينكه حميد آبش اومدو ريخت تو كونم ، بعدشم گفت منو كشتي جنده
پاشد رفت حموم ، ولي عليرضا هنوز داشت تو كوس خيسم تلمبه ميزد .
يهو گفت كجا بريزم منم كه حالم بد بود گفتم بريز تو كوسم عشقمممممم . نبض كيرشو تو كوسم حس ميكردم چنتا آخ بلند گفت و تو كوسم خالي شد و افتاد روم .
بعد سكس بلند شدمو لباسامو پوشيدم و ديدم رو گوشيم ٢٠ تا ميس كال از دوس پسرم دارم ، سريع از حميد و عليرضا خدافظي كردم و يه تاپي بزرگ گل بهم دادن و سوار ماشينم شدم و رفتم خونه ي دوس پسر فابريكم .
چون هول شده بودم دوس پسرم نفهمه بهش خيانت كردم كلا يادم رفت قرص بخورم و از عليرضا حامله شدم .
يك ماه پيش بود كه فهميدم بچه دار شدم و رفتم با دوستم بچه ي عليرضا رو سقط كرديم
بعد ازون ديگه با حميد و علي سكس نكردم و نديدمشون چون دوس پسرم له اينكه حميد بهم نظر داره بو برد و ديگه نذاشت خودم گل بگيرم ، چن وقت بعدشم كلاً گل رو ترك كردم .

8847 👀
0 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2015-10-01 11:36:31 +0330 +0330

عالی

0 ❤️

2015-12-03 08:18:23 +0330 +0330

رایکا داستان خیلی قشنگی بود و مطمئنم واقعی بود
خیلی هم خوب و جذاب نوشته بودی
منم گیشا خونه مجردی دارم. اگه دوس داشتی پیش منم بیا
به خصوصیم پیام بده

0 ❤️

2015-12-03 14:54:47 +0330 +0330

عجب!
رایکا به معنی پسر زیبارو است!
موندم که اداره ثبت چطور قبول کرده؟ ?

0 ❤️

2015-12-03 22:24:10 +0330 +0330

بیا منم بزنم کستو حشری

0 ❤️

2016-04-05 14:37:56 +0430 +0430

نوش جونت ?

0 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «