سلام من رايكا هستم مدّت زيادي نيست كه سكس پولي مي كنم ، دليلم هم به هيچ وجه مشكل مالي نيست فقط چون خيلي داغ و حشريم خواستم موقع حال كردن درآمدم داشته باشم .
دليل فعاليتم تو اين سايت اين نيست كه دور و اطرافم كير كمه ، من با اين سايت چند سال پيش البته با يه يوزر نيم ديگه كه الان پسوردش يادم رفته اولين بار خود ارضايي كردم براي همين به كوسم به شهواني ارادت خاصي داره .
خاطره اي كه ميخوام براتون تعريف كنم تير ما امسال برام اتفاق افتاد اولين باري كه دو تا مرد همزمان منو گاييدن و جرم دادن .
يادمه پنج شنبه شب بود و من كه اون موقع شديداً گُل ميكشيدم بعد از به دعواي طولاني با مادرم نسخ كردم و ساعت ١١ شب از خونه ي مادرم تو فاز سه ي شهرك غرب از خونه بيرون زدم و با ديلرم تماس گرفتم كه اسمش حميده ، حميد گفت بيا خونم باهم يه رول بكشيم منم كه بارها خونش رفته بودم و بهش كوس داده بودم راه افتادم و رفتم خونش .
وقتي حميد درو برام باز كرد و رفتم تو اول بغلم كرد و ازم يه لب سكسي گرفت ،
لبامو ميك ميزد و زبونشو كرده بود تو دهنم منم كه داغ كرده بودم لباشو گاز ميگرفتمو زير لب ميگفتم همممممم ، بعد چند دقيقه حميد ولم كرد كيرش سيخ شده بود ،
انقدر گل كشيده بود كه چشماش همرنگ رژ لب آلبالويي كه زده بودم شده بود ،
حميد يه پسر ٢٧،٢٨ ساله ي كوتاه اما پت و پهنِ كه برعكس قدش كير خوبي داره و خوب ميكنه
، وقتي رفتيم داخل سالن ديدم يه پسره ٢٢،٢٣ ساله نشسته جلوي ماهواره داره قليون استارباز ميكشه ،
حميد بهم معرفيمون كرد ، وقتي بلند شد باهام دست بده عاشق استايل و هيكلش شدم عليرضاقد ١٩٠ برنزه موهاي بلند مشكي كه از پشت دم اسبي بسته بود .
خلاصه حميد گل رو داد من رول كنم منم خودشم ازم پرسيد مشروب ميخوري يا نه و رفت نفري يه شات وودكا برامون ريخت و آورد .
مشروبو كه خوردم زدم زير گل و حسابي چت و پاره شده بودم .
حميد همش دست ميكشيد رو پاهام و پستونام و ازم لب ميگرف منم داغ كرده بودم با چشماي خمار ميخنديدم و گوش و گردنشو ميخوردم ديگه نفساي هردومون تند شده بود، تا اينكه آروم در گوشم گفت پاشو بريم تو اتاق ، منم كه شيطنتم گل كرده بود گفتم همممم نه نميخواممممم
، گفت اِ پاشو بهت ميگم
منم باز گفتم نه حميييييد نميخوامممم
گفت چي ميخواي
گفتم اينجاااا
گفت اينجا !!!؟ جلوي علي ؟!!!
گفتم اوهومممم
حميد خنديد و گفت پتياره نميگي حميد تركه غيرتي ميشه ؟!! گفتم نههه حميييد من عليو تورو باهم ميخواممم
. حميدم كه حالش خرابتر از اينا بود كه باهام بحث كنه ازم لب كرفت و تاپمو در آورد
عليرضا چشمش ٤ تا شد پاشد كه بره حميد گفت علي بيا يه گاز به اين هلوي ما بزن ، اونم چند لحظه صب كرد بعد اومد از پشت پستونامو ماليدن ،
حميد همونطوري كه از جلوم لب ميگرفت رف پايين و سينه هامو با يه دستش ميماليد و اون يكيو ميخورد ،عليرضا تيشرت و شلوارشو در آورد و جين منم كشيد پايين با يه شرت لامباداي مشكي طوري كه از آب كوسم خيس شده بود روي كاناپه ولو شده بودم و دوتا مرد داشتن باعلم حال ميكردن ، حميد سينه هامو ول كرد و اونم لخت شد
اومد وايساد روبرو مو كيرشو گرفت دستش عليرضاام همون كارو كرد
رفتم جلوشو رو زانوهام رو پاركت نشستم ، كير حميد انداخته بودم تو دهنم و ميخوردم و كير عليرضا تو دستم بود داشتم با كير و تخماش بازي ميكردم ، عليرضاام سينه هامو ميماليد و ميگفت جووووون چي ساختي رايكا .
همين كه اومدم براي علي ساك بزنم حميد بلندم كرد پرتم كر رو مبل و اومد روم همه ي كيرشو يهو كرد تو كوسمو شروع كرد تلمبه زدن ، منم كه چشامو بسته بودم داشتم حال ميكردم و آه و اوهم و همه ي همسايه ها ميشنيدن ، يهو عليرضا كيرشو كرد تو دهنم و گفت بخور جنده .
منم كه از خدا خواسته كلّ كيرشو كردم تو حلقم ، اونم موهامو گرفت و تو دهنم تلمبه ميزد داشتم ديگه عوق ميزدم .
حميد كير گندشو از تو كوسم كشيد بيرون نشست بغلم رو كاناپه عليم منو بلند كرد برد جلوي حميد راگي وايسوند كيرشو كرد تر دهنم ، حميد شروع كرد سوراخ كونمو ليس زد و بعد انگشت كرد منم داشتم ساك ميزدم و كوسمو ميمالوندم كه يهو گفتم حميد بسّه بكن
حميد گفت چي ؟
گفتم بسه ديگه منو بكن
گفت كجاتو بكنم جنده ي من ؟
گفتم حمييييد اذيتم نكن من كير ميخوااااام جرم بده لعنتي حالم بده
هنوز جملم تموم نشده بود كه حميد منو از كونم نشوند رو كيرش و فشارم داد كيرش تو كونم جا گرفت ، من كه كلا كوس و كون زياد ميدم بعد از اينكه انگشتم كنن بكنن تو كونم اصلا دردم نمياد حالم ميكنم .
گفتم آييييييي ، همين موقع حميدم اومد از جلوم كيرشو كرد تو كوسم ، داشتم جر ميخوردم دوتا كير همزمان تو كوس و كونم هيچ حسي تو سكس بهتر از اين نداشتم .
دوتاشون مثه وحشيا توم تلمبه ميزدن منم داد ميزدم جوووووون جرم بدييييين آييييييي ماماااااان دارم پاره ميشممممممم
تا اينكه حميد آبش اومدو ريخت تو كونم ، بعدشم گفت منو كشتي جنده
پاشد رفت حموم ، ولي عليرضا هنوز داشت تو كوس خيسم تلمبه ميزد .
يهو گفت كجا بريزم منم كه حالم بد بود گفتم بريز تو كوسم عشقمممممم . نبض كيرشو تو كوسم حس ميكردم چنتا آخ بلند گفت و تو كوسم خالي شد و افتاد روم .
بعد سكس بلند شدمو لباسامو پوشيدم و ديدم رو گوشيم ٢٠ تا ميس كال از دوس پسرم دارم ، سريع از حميد و عليرضا خدافظي كردم و يه تاپي بزرگ گل بهم دادن و سوار ماشينم شدم و رفتم خونه ي دوس پسر فابريكم .
چون هول شده بودم دوس پسرم نفهمه بهش خيانت كردم كلا يادم رفت قرص بخورم و از عليرضا حامله شدم .
يك ماه پيش بود كه فهميدم بچه دار شدم و رفتم با دوستم بچه ي عليرضا رو سقط كرديم
بعد ازون ديگه با حميد و علي سكس نكردم و نديدمشون چون دوس پسرم له اينكه حميد بهم نظر داره بو برد و ديگه نذاشت خودم گل بگيرم ، چن وقت بعدشم كلاً گل رو ترك كردم .
رایکا داستان خیلی قشنگی بود و مطمئنم واقعی بود
خیلی هم خوب و جذاب نوشته بودی
منم گیشا خونه مجردی دارم. اگه دوس داشتی پیش منم بیا
به خصوصیم پیام بده
عجب!
رایکا به معنی پسر زیبارو است!
موندم که اداره ثبت چطور قبول کرده؟ ?