اولین و آخرین تجربه کون دادن

1401/02/09

چیز هایی که در ادامه نوشته میشه داستان سرایی تخیلی یا فانتزی های یه ذهن جقی نیست
واقعیتیه که چطور حسی که بعد بیش از ده سال سرکوب شدن منجر به اولین و آخرین سکس من در ۲۸ سالگی شد
از زمانی که خودمو شناختم فهمیدم که دوست دارم بات باشم
اون موقع ها خیلی سخت بود و خودمو خیلی تخت فشار میذاشتم و تلاش می‌کردم این حس رو از بین ببرم
ولی ممکن نبود

یه مدت فکرش از سرم افتاده بود تا اینکه سوم راهنمایی سوار اتوبوس شدم و یه مرد سن بالا اومد کنارم وایساده
بلند شدم که جامو بدم بهش ولی قبول نکرد و همونجا وایساد
شروع کرد هی کیرشو به بازوم مالوندن و حس قدیمی که سعی کرده بودم خاموشش کنم مثل آتیش زیر خاکستر فوران کرد
کیرش خیلی کلفت بود و قشنگ از روی بازوم حسش میکردم
بعد از اون جریان حس من قوی تر از قبل ظاهر شد و باعث شد گاهی با خودم ور برم و اشیایی مثل مداد و دسته برس و … رو توی خودم امتحان کنم
به دلایل هورمونی بعد از سن بلوغ سینه های من رشد کردن و مثل یه دختر نوجوون ممه درآوردم.
ترکیب حس زنانگی و مردانگی در من باهم رشد میکرد
حس بات بودن روز به روز در من قوی تر میشد و من هر روز بیشتر تلاش می‌کردم که باهاش مبارزه کنم.
خیلی خواستم ولی ترس از بی آبرویی مانع این شد که با کسی سکس کنم تا سه سال پیش…
آشنایی من با یه ترنس توی تیندر و دوستی با اون باعث شد حس کنم زمانش فرا رسیده که به قول معروف کون بدم
با شماره دومم شروع کردم به گشتن توی گروههای گی
ولی تنها چیزی که فهمیدم اونجا هیچ کس حسی که داری براش مهم نبود . فقط آدمهای دست به کیری بودن که میخواستن به سوراخ باشه و بکنن توش
ماهها فقط یه سری آدم رندوم میومدن توی پیوی ، عکس کیر میفرستادن و کمی بعد مضخرف بودنشون ثابت میشد و میرفتن
حین این صحبت‌ها و… با امیر آشنا شدم
نه پیامی میداد و نه چیزی
عکس پروفایل مذهبی داشت و بهش پیام دادم که خوب نیست با این پروفایل بیای گروه‌های گی
اونم تشکر کرد و عکسشو پاک کرد
کم کم باهم شروع به چت کردیم و گفت که تنهاست و کسی نداره و ننه من عزیزم بازی درآوردن
خیلی ساده و خاکی حرف میزد و یه حس اعتماد بهش پیدا کردم
و اولین بار که عکس کیرشو برام فرستاد و دیدمش چندان به نظرم بزرگ نمیومد یه کیر معمولی یه آدم معمولی
معمولی تر از عکسهایی که هر روز توی تلگرام برام میفرستادن
ولی چیزی که مهم بود این بود که قرار بود اولین کیری باشه که بهش دست میزنم و باکرگی کونمو باهاش از دست میدم.
قرار گذاشتیم محل کارش و پرسیدم حتما اونجا دستشویی با آب گرم داشته باشه که گفت اوکیه
وقتی که رفتم پیشش هردو دستپاچه بودیم یه مقدار از این در و اون در حرف زدیم تا اینکه من گفتم برم دستشویی و این اسم رمز شروع سکس بود رفتم دستشویی ولی دیدم آبش یخه
از سماور یه ظرف آب گرم بردم و حسابی خودمو تمیز کردم و برگشتم دیدم ادکلن زده و پرده هارو کشیده و آماده است بغلم کرد و کمی بوسیدم
انگار بلد نبود، فقط یه نوع رفع تکلیف که مثلاً مستقیم نرفته سر کردن کون، رفتیم روی تخت و من شلوار و تیشرتمو درآوردم سینه های دخترونه و بدن سفید و کاملا شیو من آب دهنشو راه انداخته بود با اینکه عکس بدنمو دیده بود بازم شگفت زده بود که چرا بدن من اینطور دخترانه است
اونم لباساشو درآورد و کنارم دراز کشید و کمی بدنم و سینه هامو مالوند هردو با شرت بودیم دستمو دراز کردم و کیرشو از روی شرت گرفتم توی دستم، یهو برق از سرم پرید کیرش خیلی کلفت تر از عکس بود دستم به سختی تونست دورش حلقه بزنه با توجه به محیط کیرش که به اندازه دستم بود حدس زدم باید قطرش حدود شیش سانتی باشه دستهاش خیلی بزرگ بود و به خاطر همین کیرش توی عکس کوچیک به نظر می‌رسید آروم و با ترس بهش گفتم که من بار اولمه، باهام آروم رفتار کن نمیتونم این کیرو تحمل کنم گفت نگران نباش طوری میکنم که نفهمی.
شورتشو درآوردم و واقعا از عظمت کیرش خوف برم داشت گفت بخورش توی دهنم نتونستم بکنم دندونام میخورد بهش فقط سرشو کردم توی دهنم و تلاش کردم ببرم تو نشد کمی لیس زدم و دوباره کردم دهنم، یه ذره که بردم داخل عوقم گرفت و نتونستم بخورمش اونم گفت مهم نیست منو برگرندوند و از روی شورت کمی کیرشو مالوند به کونم چون گفته بودم خیلی دوست دارم این کارو بکنهو دوباره برم گردوند توی بغلش شورتمو درآورد و کیرمو دید
کیر من حدود چهارده سانته ولی در برابر کیر اون شوشولی بیش نبود
گفت چرا اینقدر کیرت کوچولوعه؟ گفتم خوبه و متوسط مال تو خیلی بزرگه و فقط با خنده خشکی جوابمو داد یکم دیگه بدنمو مالوند و یه پماد لیدوکایین درآورد و شروع کرد به زدن پماد به کونم خیلی خساست به خرج میداد و کم میزد یه کم زد نوک انگشتش و یهو کرد توی سوراخم، دردناک بود بهش گفتم آرومتر. گفت باشه ولی بازم همون جوری خشن ادامه داد یه ذره پماد میزد و تند تند توی سوراخم عقب جلو میکرد انگشتشو، حتی زیاد داخل رو چرب نکرد و فقط به اندازه یه بند انگشت تو میبرد من دمر بودم و اون نشسته بود از پشت روی زانوهام کمی کونمو بلند کرد و کیرشو آورد دم سوراخم
یه ذره فشار داد و گفتم هنوز کار داره و کونم باز نشده و باید بیشتر و ملایم با انگشت ماساژ بده تا عضلات سوراخم ریلکس بشه گفت تو نمیکنم نترس کمی کونمو بیشتر بلند کرد و کیرشو آروم میمالوند به سوراخم یهو یه فشار محکم داد و دادم رفت هوا وپریدم جلو ولی روز زانوهام نشسته بود با شکم خودم به تخت
دوباره انگشتشو یه ذره چرب کرد و خشن کرد تو کونمو تکون داد باز کیرشو چسبوند و این دفعه راه فرار نداشتم و به زور چپوند داخل، سر کیرش همراه جیغ و داد من رفت تو کونم و همون لحظه من ارضا شدم دستمو بردم که نذارم بیشتر فرو کنه ولی نا نداشتم، اونم نگه داشت همون‌جوری
گاهی یه تقه کوچیک میزد و من هوار میکشیدم بدنم هیچ انرژی برای مقابله نداشت مثل یه تیکه گوشت لَخت افتاده بودم تا اینکه کیرشو به زور تا ته کرد تو و همون‌جوری موند. آروم شروع کرد تلمبه زدن و هربار من با کیرش جلو و عقب میرفتم انگار من کیر اون شده بودم و وصل بودیم به هم آروم کشید بیرون منو به پشت برگرندوند پاهامو بلند کرد و دوباره شروع کرد فرو کردن باز هم تو نمی‌رفت و خیلی زور میزد بالاخره تونست دوباره تا ته بکنه تو خودشو انداخت روم و کمی سینه هامو خورد و چلوند و همزمان ادامه میداد هی میگفتم وایسا و آروم و … داشت اشکم درمیومد ولی اون لذت میبرد
لذت از یه کون تنگ و دست نخورده از یه بدن که هم دختر بود هم پسر یه بدن نرم و سفید و موزون …
دوباره برگرندوند و وبلندم کرد از تخت رفت پایین کونمو برگرندوند و کشیدش بالا تا حالت سگی بشم حال نداشتم روی زانوهام موندم و سرم و شونه هام افتاد روی تخت محکم رونهامو گرفت
و دوباره از پشت کرد تو، کمی تف به کیرش زد و آروم عقب جلو کرد کم کم داشت ناله میکرد و تند تر تلمبه میزد دیگه صدام درنمیومد و فقط یه سری ناله که با خوردن بدنش به بدنم یه حالت منقطع می‌گرفت ازم درمیومد یهو تند و آروم شد چند تا تلمبه عمیق زد و یهو کشید بیرون و روی کمرم پاشید
دستپاچه رفت کیر خودشو توی ظرفشویی شست و چندتا دستمال کاغذی برای من آورد من هنوز کون در هوا روی تخت ولو بودم به سختی پشتمو تمیز کردم و با چندتا دستمال هم داخل کونمو کمی تمیز کردم نشستم روی تخت دنیام عوض شده بود دیگه اون آدم قبلی نبودم
سخت ترین قسمتش همین بود اولین بار…
به زور سر پا شدم اونم سریع لباساشو پوشید و رفت یه چایی برام آورد به کندی لباسای پراکنده خودمو جمع کردم و پوشیدم یه چای و سیگار، بلند شد و اومد بغلم کرد با دستهاش کونمو گرفت و منو تو بغلش فشار داد حس عجیبی داشتم
یه دفعه موبایلش زنگ خورد و دیدم با زنش جر و بحث می‌کنه که برای بچه اش چیز میز بخره
حال عجیبی داشتم
انگار که یه آدم عوضی دختری رو گول زده باشه و بعد از گرفتن باکرگی ولش کنه
یارو زن داشت و تمام مدت چسناله میکرد که تنهام و…
بعد چای و سیگار زدم بیرون، از پشت سر فقط یه نگاه کرد و همونجا دیگه همه چیز تموم شد
از این واقعه نزدیک دوسال گذشته و من اولین و آخرین سکسمو تجربه کردم همین…
#گی #ترنسجندر #اولین_سکس
#کیر_کلفت
#کون_دادن

2960 👀
3 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2022-04-29 00:57:06 +0430 +0430

↩ Shomalizak
ممنونم ازت
درسته سخت ترین قسمتش گذشته ولی خوب بازم نمیدونم چیکار کنم

0 ❤️

2022-04-29 13:31:09 +0430 +0430

↩ دامارچی
خب عزیزم اون فرد فقط به فکر ارضا جنسی خودش بوده و دارای فاقد فهم و شعور انواع احساسات درونی فی ما بین بات و تاپ و یا ترنسکشوال بوده و طبیعتا هم موجب آزار روحی جسمی و جنسی فردی به لطیفی شما گشته .
اما من معتقدم که حرکت کثیف وی باعث از خود مراقبتی و انتخاب دقیق شما گشته.
و آرزومندم من بعد کیس مناسب و درخور لایق خودتان بزودی نسیب تان گردد💔

1 ❤️

2022-05-01 02:24:34 +0430 +0430

Up

0 ❤️

2022-05-30 01:11:12 +0430 +0430

↩ Atish@23-24
خوب تا اینجا هر کی تلگرام یا همینجا پیام داده یه کیر به دست بوده
انتظاری نیست واقعا

0 ❤️

2023-07-20 20:57:12 +0330 +0330

نویسنده این داستان هستم و این اکانتم بسته شده
اگر نیازه به همین پیج جدیدم پیام بدید

0 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «