بکارتمو بهش تقدیم کردم

1401/10/24

سلام شهوانی های عزیز این خاطره ادامه وقتی دو نفره منو کردن هستش که از امروز با اسم بکارتمو بهش تقدیم کردم مینویسمش.

چندتا تلمبه تو کونم زد و نشست لبه وان حمام.
اشاره کرد به من.
رفتم رو به روش پشت بهش کیرشو سیخ نگه داشت اروم اروم رو کیرش نشستم و کونم فشار دادم پایین تا تمام کیرش رفت توش.یه درد همراه با لذت.
کیرش کامل تو کونم بود رونام روی رونای هادی.
دستشو گذاشت زیر کونم گفت بشین پاشو کن.
منم دستم گذاشتم روی رونش و روی کیرش بالا پایین شدم.
خیلی بهم حال داد.
یهو از جاش بلند شد گفت بشین.
من سریع نشستم و زبونم از دهنم اوردم بیرون و سرم بالا گرفتم تمام آبش تو صورت و دهنم خالی کرد.

با لذت همشو خوردم.
اونایی که رو صورتم بود با دست جمع کردم و خوردم.
بلندم کرد رفتیم زیر دوش.اونجا یکم عشق بازی کردیم که گفت بریم کلی کار داریم.
خوشحال بودم چون میدونستم امشب تو بغلش خانوم میشم.
رفتیم رخت کن خودمون خشک کردیم.
وارد اتاقش شدم موهام با سشوار خشک کرد و در اخر کنار‌گردنم بوس کرد.
هادی: تینا جان پاشو یه لباس خوشگل بپوش بریم.

تینا: کجا عشقم؟

هادی: میریم هتل.

هادی چند سال قبلش هتل داشت.و با خیلی از هتلی ها اشنا بود.
برای یه شب، یک اتاق از بهترین هتل های مشهدو کرایه کرده بود.
اماده شدم و کلی به خودم رسیدم.از لباسهایی که قبل برام خریده بود انتخاب کردم و راه افتادیم.
تو راه زنگ زد به صاحب هتل.گفت امادس؟
نمیدونم اون چی جواب داد که هادی گفت ۱۰ دقیقه مونده برسیم بهت زنگ میزنم.

تو راه جلوی یک گلفروشی ایستاد یه سبد گل برام خرید گفت تقدیم خانومم و کلی ذوق کردم.

از لبش یه بوس کوچولو گرفتم راه افتادیم.
گوشیم زنگ خورد مامانم بود.
یکم حرف زدم.گفتم امشب نمیام.
جلو دارخانه ایستاد رفت یدونه ژل روان کننده خرید.
و قرص اورژانسی برای من.
نزدیک هتل بودیم دوباره زنگ زد و گفت ما ۱۰ دقیقه دیگه میرسیم.
دل تو دلم نبود.
تینا:
هادی چرا هتل؟خونه خودت تو تختمون بهتر نبود.
یه نگاه قشنگ بهم انداخت گفت سورپرایزه.
ماشینو تو پارکینگ هتل گذاشت و رفتیم لابی.
صاحب هتل شخصا اومد استقبالمون.
و کلید داد و راهنمایی کرد.
از اینجا به بعدش خیلییییی زیبا بود.
رفتیم طبقه اخر بالاترین نقطه هتل.
از اسانسور پیاده شدم باورتون نمیشه از جلو در اسانسور گل پرپر شده ریخته بود که مثل فرش قرمز شده بود دستم گرفت از رو گلها رفتیم تا جلو اتاق.
درو باز کرد گفت بفرمایین.
وااااااای چه فضایی😍
چراغها خاموش یه راه برام درست کرده بودن که همون گل بود و دورش شمع روشن کرده بودن دستم گرفت از اون مسیر رفتیم تا جلو اتاق.
در باز بود و مسیر ادامه داشت و خیلی رمانتیک.
منو تا پای تخت برد.
اتاق پراز شمع بود روی میز مبل کوچیکی که تو اتاق بود
روی زمین، روی لبه های تخت، شمع ارایی زیبایی بود و اتاق با نور شمع روشن بود.
لباسام دونه دونه در اورد.خیلی با حوصله.
شرتم کشید مایین ول کرد خودش تا پایین سر خورد.
دستم گرفت پامو از شرتم در اوردم رفتم رو تخت.
لباساش دونه دونه در اوردم.
الان لخت مادر زاد بودیم.
منوبغل گرفت یکم لب گرفتیم اروم دراز کشیدم و موهام ریختم رو متکا.
نور شمع فضارو عاشقانه کرده بود.
هادی روی من دراز کشید و کیرش بین رونام بود.
شهوت و عشق داشت دیوانم میکرد.
نازم کرد و تو چشمام نگاه کرد.
بهش گفتم چرا اینجا چرا با این شکل؟
هادی:
تو میخوای قسمتی از وجودت به من بدی که ارزشمنده.
میخوام بهترین اتفاق زندگیت رغم بزنم باید توی این فضا باشه.
لبمو خورد و گردنم بوسید.
کیرش از آب کصم خیس شده بود.
میمالید لای کصم ، گوش و گردنم لیس میزد و میخورد.
فضا پراز شهوت و عشق شده بود.
صدای کم ولی دلنشینی میومد وقتی کیرش لای کصم بالا پایین میشد.
صدای ناله های منم بلند شده بود.
حتی دستمال کاغذی روی تخت اماده بود.
تن داغمون توی هم قفل شده بود.لب تو لب بودیم و روی تخت قلط میزدیم.
یهو منو برگردوند رو خودش.
شیطون تر شدم لباشو مثل وحشی ها میخوردم.
دراز کشیده بودم روش و لبشو گاز گرفتم یه اخی گفت که صداش تا راه روهای هتل رفت نیم خیز شدم بهش چشمک زدم گفتم جووووون اولشه.
لاله گوشش مکیدم و زبون کردم تو گوشش این کارو خیلی دوست داشت.نفساش تند تند شد.میخواستم دیوانش کنم.
گردنشو بوسه بارون کردم.لیس زدم که کمرشو قوص میداد.
من میدونستم هادی به کجاش حساسه و میخواستم هرچی در توانم دارم بزارم تا عشق کنه.
گردنش محکم مکیدم که چندجاش کبود شد.
رو شکمش نشستم و یه چشمک زدم چهار دست و پا شدم روش.
از گردنش لیس زدم و بوس کردم اومدم پایین تا رسیدم به کیر شق شده و خوش فرمش.
کثافت کیر خوشگلی داره.سفید سرش صورتی.
به سینه هاش اصلا حساس نیست برای همین مستقیم رفتم تا به کیرش رسیدم.
گرفتمش دستم وموهام ریخت جلو دیدش گرفت.
سر کیرشو بوس کردم و کیرشو کردم دهنم و با تمام وجودم مکیدم.
هادی موهامو از صورتم جمع کرد و نگاه میکرد.
هادی:
قربون تینای خوشگلم بشم من.

دختر کوچولوی جذاب من.قربون صورت ماهت بشم.
لبای خوشگلشو نگاه کن.

منم در حال خوردن کیر و خایه هادی بودم.
هادی:
اوووف تینا خیلی جیگری لامصب.
خوشگل و خوشهیکل
سفید و سکسی.
جووون.
یهو بلند شد منو بقل زد برمگردوند رو تخت و خودش روم دراز کشید.
دستام باز کرد به دو طرف نگه داشت.
هادی:
نوبت منه جیگر.

لبمو محکم خورد که مطمن بودم باد میکنه.
لیسم زد تمام صورت و گوشم لیس زد و سینمو محکم فشار میداد.لبش گذاشت رو سینه و چنان مکید که چندجای سینم کبود شد.
انگار امروز فقط قرار خون و خونریزی بشه😂
سینم که کبود شد بعدش نیپل های سینم محکم میخورد هم لذت میبردم هم یکم درد داشت.
لیسم زد تا رسید به نافم.
هادی: اووووف اخه این همه زیبایی و سفیدی از کجا اوردی تو دختر.
نافمو بوس کرد و لیس زد.
داشتم از شدت لذت به خودم میپیچیدم.
دستش گذاشت رو کصم.
خیس خیس بود.
هادی: جوووونم تینا.
کصت برای کی خیس شده؟

تینا: برای تو عشقم.
حسابی کصم خورد.
حتی براش مهم نبود کصم خیسه پاک نکرد و خورد.
عاشق این کارش بودم.
زبونش میکرد تو کصم و محکم مکیدش.
نشست و کیرش گرفت دستش ، میمالید وسط چاک کصم.
تینا: بکن توش دیگه

هادی:
به وقتش.
فضای خونه خیلی زیبا بود.توی نور شمع.تختی که روش پراز گل پرپر شده بود.
خونه که با گل و شمع برای ورود من اماده شده بود.
من تو فضا و مکان به این زیبایی قرار بود بکارتم بهش بدم.
و هر لحظه داشتم به اون نزدیکتر میشدم.
ادامه دارد…

برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2023-01-14 17:42:41 +0330 +0330

↩ Jdjdbdbdb
مرسی

1 ❤️

2023-01-14 17:46:23 +0330 +0330

↩ MaTily
⚘🙏

1 ❤️

2023-01-14 18:27:05 +0330 +0330

😊

0 ❤️

2023-01-14 18:34:36 +0330 +0330

↩ Johnny010
🙄🙄🙄

1 ❤️

2023-01-14 18:50:29 +0330 +0330

خیلی عالی بود تینا جون تصویر سازی عالی بود

1 ❤️

2023-01-14 19:54:33 +0330 +0330
0 ❤️

2023-01-14 20:42:36 +0330 +0330

چقدر عاشقانه…امیدوارم این همه عشق تا حال تداوم داشته و باهم بوده باشید.

0 ❤️

2023-01-14 20:44:38 +0330 +0330

↩ Seksi54
ممنونم.

1 ❤️

2023-01-14 21:01:06 +0330 +0330

😊

1 ❤️

2023-01-15 07:36:20 +0330 +0330

😊

0 ❤️

2023-01-15 16:18:32 +0330 +0330

امیدوارم قصه ت پایان خوب داشته باشه… خواهش میکنم

1 ❤️

2023-01-15 18:21:15 +0330 +0330

↩ mardejavan
مرسی

0 ❤️

2023-01-15 18:50:42 +0330 +0330

🙄

0 ❤️

2023-01-15 22:45:24 +0330 +0330

😕

0 ❤️

2023-01-15 22:54:36 +0330 +0330

↩ Tina78
من مشهدیم تینا بیینمت میدزدمت مطمئن باش توله ی کردنی

1 ❤️

2023-01-15 22:56:09 +0330 +0330

↩ Alisinam
😕😕😕😕

0 ❤️

2023-01-15 22:57:04 +0330 +0330

↩ Tina78
کوفت سفید برفی

1 ❤️

2023-01-15 23:04:34 +0330 +0330

↩ Alisinam
😊😊😊من مثل خرگوش تیزم
نمیتونی بهم برسی😁

1 ❤️

2023-01-15 23:07:16 +0330 +0330

↩ Tina78
اگر بیینمت تینا وای اگر من
تورو ببینم و بفهمم تویی !
البته لباس خرگوشی هم بهت میاد …🤣

1 ❤️

2023-01-16 13:53:04 +0330 +0330

↩ Alisinam
😂دیوانه ای😂

1 ❤️

2023-01-16 14:58:02 +0330 +0330

↩ Tina78
دعا کن پیدات نکنم تولههه

1 ❤️

2023-01-16 15:27:13 +0330 +0330

ای بابا هنوز ادامه دارد ؟؟؟؟
بابا بیخیال …

1 ❤️

2023-01-16 15:55:39 +0330 +0330

هادی خودش هتل داشته وتومشهدپرازاین داستانهای سکس بازوارها وخونش توهاشمیه بااین امکانات که گذاشته پرده توبزنه جالبه واقعان !قشنگ بودخیلی دوستدارم بدونم الان که متاهل شدی این همون هادی هست یاکسی دیگه درهرصورت موفق باشی ❤️

1 ❤️

2023-01-16 16:09:26 +0330 +0330

اصل داستان اینه هادی تو خونه کلنگی داغون روی یه پتوی کثیف کردنی ازت کرد که تاچندروز پشیمون بودی از دادنت، حالا فانتزی بساز واسه خودت…

1 ❤️

2023-01-16 16:47:45 +0330 +0330

خیلی عالی بود
دخی سکسی و خواستنی

0 ❤️

2023-01-17 01:14:13 +0330 +0330

هادی وارد میشود 🤦‍♂️

0 ❤️

2023-01-17 14:37:42 +0330 +0330

↩ zander68
خب دارم کل داستان زندگیم مینویسم

0 ❤️

2023-01-17 14:39:07 +0330 +0330

↩ BagherFani
ادامش بخونی جواب سوالت میگیری

0 ❤️

2023-01-17 15:06:03 +0330 +0330

↩ BagherFani
هتل داشت الان نداره ولی هتلی ها میشناسنش.
اتفاقا شیطون بوده خاطرات هتلش چندتاییشو نوشته

0 ❤️

2023-01-17 15:07:51 +0330 +0330

↩ khonsaa
شخصیتها فرق میکنن.ادمها اول به خودشون احترام میزارن.منم بکر بودم فقط با خودش از اولین سکس با خودش تجربه کردم بقیه خاطرم بخونی و دنبال کنی متوجا میشی

0 ❤️

2023-01-17 15:20:43 +0330 +0330

سلام تینا
یه تاپیک زدی با این عنوان؛ تن و بدن لخت هدیه شب یلدا. یه پسره که اسم پروفایلش پسر کونی داغ داغ داغ هست توی همون لوکیشن یعنی جلو همون یخچال و روی همون فرش دوتا عکس دیگه ازت گذاشته با عنوان کوص و کون دوس دخترم. برو ببین جالبه. البته عکسها توی پوزیشن های دیگری هستن ولی دقیقا همونجان

1 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «