کتاب جاده
اثر کورمک مک کارتی
در سالهای آینده بر اثر حوادث نامعلوم جهان تغییر میکند. هیچ گیاهی نمیروید. غذایی نیست. همه مردم مردهاند و فقط تعداد معدودی باقیماندهاند که اکثر آنها هم در حال نابودی اند. حال که جهان به ویرانهای عظیم تبدیل شده که آدمها از فرط گشنگی به خوردن یکدیگر روی آوردهاند و عواطف انسانی جایشان را به غرایض بی رحم حیوانی دادهاند، پدر و پسری در حال دور شدن از خطرات و آدمخواران هستند. تمام چیزی که برای آنها مانده است در یک چرخ خرید که در آن وسایل و پتو هایشان را ریختهاند و یک اسلحه که در دست پدر است خلاصه میشود. مرد برای حفظ و نجات فرزندش (که در طول کتاب بارها او را فرشته خطاب میکند و میتواند نماد ذرهای انسانیت باقیمانده باشد) به همراه او دست به سفری پرماجرا در جادهای یخ زده میزند.
آنها در طول سفر با افرادی برخورد میکنند. مثل یک دزد، یک پیرمرد نیمه جان و کور، عدهای آدمخوار، یک کودک و یک مرد نجات دهنده.
مک کارتی در این رمان دنیایی کابوس زده و تیره و تار را به مخاطب نشان می دهد که در انتها روزنه ای از امید به آن راه یافته.
لکن لازم به ذکر است که در سال 2009 فیلمی با همین نام با شرکت ویگو مورتنسن ساخته شد که البته داستانش کمی متفاوت است از رمان اصلی
میگن کتاب رو با جلدش قضاوت نکنین
جلدش ک مسخره س. ایشالا ک رمانش خوبه 😁
↩ SweetSamira
اصلا حدیث داریم : کتابی که کتاب نباشد،کتاب نیست!
لکن کتاب خوبیست بخوانیدش
↩ Nafas7196
این کتاب رو چندین سال پیش خوندم، نشرش رو یادم نیست اما یادمه مترجمش یک خانوم بود.
هیچ کتابی بالاتر از قرآن نیست!!!😁😁😁
بعد از قرآن هم کتاب رساله ی توضیح المسائل بنده در جایگاه دوم قرار دارد که موجب رستگاری مسلمین میشود.😜😜😜😜
در ضمن:
مسئله ۱۵۷۶
در صورتیکه در جهان قحطی شود، آدمخواری مانعی ندارد. مگر در ماه مبارک رمضان که مسلمین باید روزه بگیرند و آن آدم را تا قبل از افطار تناول ننمایند.😁
کتاب جاده اثر کورمک مک کارتی دربارهی سفر حیرتانگیز پدر و پسری در دنیایی ویرانه است و تصویری هولناک از جهان پس از مرگ طبیعت و تمدن بشری ارائه میدهد. این رمان بیهمتا که به عنوان کتاب پرفروش ملی آمریکا شناخته میشود، در سال 2007 برندهی جایزهی پولیتزر در بخش داستانی شد.
دربارهی کتاب جاده:
این رمان دنیایی پر از تباهی و سرشار از ترس را به نمایش میگذارد و داستانی آخرالزمانی ارائه میکند. کتاب جاده (The Road) زمانی را نشان میدهد که انسانهای کمی توانستهاند از انفجار اتمی آمریکا جان سالم به در ببرند و در دنیایی زندگی میکنند که از تمدن بشری چیزی نمانده است. شخصیتهای اصلی رمان کورمک مک کارتی (Cormac McCarthy) پدر و پسری هستند که به دنبال نشانهای از حیات جستوجوی خود را آغاز میکنند.
تنها داراییهای پدر یک چرخدستی، یک اسلحه و کمی نان خشک است. او با پسرش به سمت جنوب میرود تا محیط مناسبی بیابند و از گزند دیگر بازماندگان در امان باشند. انسانهای دیگری که زنده ماندهاند خوی انسانی خود را از دست دادهاند و تنها پسربچهی داستان است که به عنوان نماد یک انسان پاک با آن آشنا میشوید.
این رمان دربارهی بازماندگان انفجار اتمی و نابودی کشور آمریکاست؛ این فاجعه بسیاری از مردم آمریکایی را به کشتن داد و آنهایی هم که زنده ماندهاند باید برای بقا مبارزه کنند. در چنین شرایطی، دیگر چیزی به نام دولت، کشور، نظم و قانون وجود ندارد و تنها اصل مهم برای انسانها بقاست. طبیعت زمین دگرگون شده و خورشید در میان ابرهای خاکستری دیده نمیشود. کسانی که زنده هستند یا به عضویت گروههای جنایتکار درآمدهاند و یا زبالهگردانی تنها و خطرناک به شمار میآیند.
شاید در نگاه نخست تصور کنید که کتاب جاده، داستان ناامیدکنندهای دارد و در فضای تیره و تاریکش شما را با بدترین وجوه انسانی آشنا میکند اما برداشت بسیار سطحی است و در نهایت با غلبهی انسانیت و عشق در طول داستان، نور امید بر دلتان تابیده میشود. شخصیتهای رمان جاده اسم ندارند و شما با آنها به عنوان مادر، پسربچه، مرد و… آشنا میشوید.
ایدهی اولیهی داستان جاده سالها قبل از نوشتن در اتاق هتلی در تگزاس آمریکا به ذهن نویسنده خطور کرد؛ او زمانی که پسرش در خواب بود، از پنجره به شهر نگاه میکرد و سعی داشت وضعیت شهر را در 50 یا 100 سال آینده پیشبینی کند و یادداشتهایی هم در این زمینه نوشت. مک کارتی مدتی بعد متوجه شد که یادداشتهایش میتوانند به داستانی جذاب تبدیل شوند.
در سال 2009 نیز کارگردانی ایتالیایی به جان هیلکات براساس رمان معروف جاده فیلمی سینمایی به همین نام ساخت و بازیگران مطرحی مانند ویگو مورتنسن و چارلیز ترون در آن نقشآفرینی کردند.
جوایز و افتخارات کتاب جاده:
نکوداشتهای کتاب جاده: