جامعه‌شناسی (دیدگاه ابن‌خلدون درباب چگونگی تشکیل دولت‌های تازه)

1402/10/13

عبدالرحمن ابن‌خلدون (۱۴۰۶-۱۳۳۲) جامعه‌شناس بزرگ تونسی بود که اثری مشهور به‌نام مقدمه دارد که به‌همت مرحوم محمدپروین گنابادی به‌فارسی برگردان شده است. او در این کتاب درباب موضوعات مختلفی از جمله تأثیر هوا در رنگ بدن آدمیان، چگونگی تشکیل دولت‌ها، طول عمر دولت‌ها، مراحل طبیعی هر دولت، بدویت (بیابان‌گردی) و برتری آن بر حضارت (شهرنشینی)، ستمگری حکام و مالیات‌ستانی سخن رانده است.
در این نوشتار به نقل گفتار او درباب چگونگی تشکیل دولت‌های تازه می‌پردازم. او در باب سوم، فصول ۴۸ و ۴۹ مقدمه می‌نویسد:

«وقتی دولت‌های کهن و استقراریافته به مرحله‌ی فرتوتی (انحطاط و بحران) می‌رسند، دولت‌های پس از آن‌ها ممکن است به دو گونه تشکیل یابند:

نخست آنکه فرمانروایان ولایات و استاندارانِ نواحی دوردست هنگامی که می‌بینند از نفوذ دولت مرکزی کاسته شده و سایه‌ی قدرتش از سرزمین آنان برافتاده، هریک به تشکیل دولتی نوین دست می‌یازند و بر اتباعِ استانِ خودشان تسلط می‌یابند. در این نوع تشکیل یافتنِ دولت نوین، میان بنیان‌گذاران دولت تازه و سران دولت استقراریافته جنگی روی نمی‌دهد، زیرا گروهی که به استقلال ناحیه‌ی خود نایل آمده‌اند به همان استان‌های تحت‌تسلط خود قناعت می‌کنند و جویای استیلا بر دولت مرکزی نیستند، بلکه فرتوتی و انحطاط دولت مرکزی را فرا می‌گیرد و از رسیدگی به آن مناطق دوردست باز می‌دارد. این وضع در دولت بنی‌عباس روی داد و هنگامی‌که این دولت به مرحله‌ی فرتوتی رسید و سایه‌ی قدرت و نفوذش از نواحی دوردست کوتاه شد، سامانیان در ماوراءالنهر و حمدانیان در موصل و طولونیان در مصر فرمانروایی را به خود اختصاص دادند.

در گونه‌ی دوم، از ملت‌ها و قبایل مجاور فردی طغیانگر که دارای لشکریان و عصبیتی بزرگ در میان طایفه‌ی خود است دست به انقلاب می‌زند و به مقام بلند پادشاهی اهتمام می‌کند و به ستیز با دولت مرکزی برمی‌خیزد و میان او و پیروانش با دولت کهن جنگ‌های محلی مکرری روی می‌دهد که هربار یکی پیروز می‌شود و دیگری شکست می‌خورد تا سرانجام شورشیان از راه درنگ و تأخیر بر دولت کهن استیلا یابند.

نکته‌ای که در مورد گونه‌ی دوم باید گفت اینست که شورشیان از راه درنگ و به‌تأخیر انداختنِ نبرد بر دولتِ استقراریافته (دولت مرکزی) غلبه می‌یابند نه از راه نبرد و پیکار مستقیم و با یک حمله. زیرا دولت استقراریافته چنان است که عادات و رسوم فرمانبری از آن ضرور و واجب شده است و همین عقیده‌ی تسلیم‌پذیری در برابر دولت استقراریافته باعث می‌شود همت و اراده‌ی لشکریانِ دولت نوبنیاد درهم بشکند و از سرسختی‌شان کاسته شود؛ و برای همین سران دولت نوبنیاد ناگریز در برابر چنین امری صبر و مسامحه و درنگ را بر پیکار ترجیح می‌دهند تا آنکه عقاید ملتشان درباره‌ی تسلیم شدن به دولت کهن سست و مضمحل گردد. گذشته از این، دولت کهن دارای ثروت بیکران و وسایل معاش فراوان و نعمت سرشار و لذایذ گوناگون است که در پرتو حکمرانی طویلش به‌دست آورده است و از اموال خراج نیز مبالغ بسیاری در اختیار دارد که سران دولت نوبنیاد از آن بی‌بهره‌اند؛ همچنین دولت کهن دارای اسطبل‌ها برای اسبان و سلاح‌های نیکوی فراوان است و عظمت و ابهت پادشاهی‌اش همچنان پایدار است و بذل‌و‌بخشش فراوان به لشکریان و مردمش می‌کند، در حالی‌که دولت نوبنیاد به‌کلی از همه‌ی این‌ها محروم است زیرا هنوز در مرحله‌ی بادیه‌نشینی و گرفتار فقر و بینوایی است و نمی‌تواند خود را بدین‌گونه وسایل مجهز کند؛ از این‌رو وقتی اخبار دولت کهن و کیفیت شکوه و عظمت آن درمیان مردم و لشکریان دولت نوبنیاد منتشر می‌شود، ترس و رعب بر آنان چیره می‌شود و از پیکار با دولت مزبور خودداری می‌کنند و، در نتیجه، فرمانروای دولت نوبنیاد (شورشی) درنگ و تأخیر را ترجیح می‌دهد تا وقتی که دولت کهن به اوج انحطاط و فرتوتی‌اش برسد و خلل و آسیب از همه جهات بدان راه یابد و اهالی دولت نوبنیاد به‌مرور زمان به فرتوتی و متلاشی شدن آن دولت پی‌ببرند و نابودی‌اش بر ایشان آشکار شود و خداوند زوال آن و پایان دوران فرمانروایی‌اش را اعلام فرماید. آن وقت است که مردم کشور نوبنیاد خویشتن را نیرومند می‌یابند و همتشان برانگیخته می‌شود و همگی یک‌دل و یکرو برای پیکار نهایی آماده می‌شوند و اوهامی که اراده‌هایشان را سست کرده بود از میان می‌رود و درنگ و تأخیرشان تمام می‌شود و سرانجام از راه پیکار بر دولت کهن استیلا می‌یابند و پیروز می‌شوند. این وضع در اواخر دولت بنی‌امیه روی داد که در آن شیعیان و هواخواهان بنی‌عباس در خراسان دعوت خویش را نشر دادند و مدت ده سال یا بیشتر پایداری کردند تا سرانجام پیروزی یافتند و بر دولت امویان غالب گشتند.»

آنچه در بالا رفت دیدگاه ابن‌خلدون درباب چگونگی فروپاشی دولت کهنه و تشکیل دولت جدید است. ایشان عرض کردند که دولت کهن همچنان از حیث ثروت و اسلحه و آمادگی نظامی بر شورشیان برتری دارد، و اگر شورشیان خواستار سرنگونی حکومت هستند، باید صبوری کنند تا دولت مستقر کاملاً منحط و فرتوت گردد، چه از حیث ثروت یا سلاح با وی همسری نمی‌کنند. این سخنان را باید جهت آن اوباش و ابلهانی خواند که برای سرنگون کردن نظام حکومتی کنونی ایران مردم را دعوت به قیام مسلحانه می‌کنند و خیال می‌کنند که اگر مردم ایران سلاح به‌دست بگیرند، یک هفته‌ای کار این رژیم تمام است! شما را به خدا قسم می‌دهم که بیچاره‌ترمان نکنید!

7 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2024-01-05 21:58:41 +0330 +0330

البته الان یه دسته از جامعه شناسا میگن چون امروزه دولت ها راههای کنترل و سرکوب مردم را یاد گرفتن به این سادگیها انقلاب نمیشه
و یکی دیگه این که همینطور که الان مردم دنیا با هم ارتباط دارن حکومت های دیکتاتور هم با هم ارتباط دارن و هوای همدیگه رو دارن که سقوط نکنن.چون هر جای دنیا وقتی یه حکومت سقوط میکنه بعدش تو کشورهای دیگه هم حکومت هاشون سقوط میکنن
مثل بهار عربی
مثل سال ۵۷ خودمون که توی چند جای دیگه هم حکومت ها سقوط کردن یا به نزدیکی سقوط رسیدن مثل عربستان ، افغانستان …

1 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «