برداشت اول: وقتی نون آدم تو یه کاری باشه…
برداشت دوم: وقتی نفهمی 130 میلیارد دلار یعنی چقدر پول! و اینکه آخه بر اساس چه مبنای حقوقی تو میخوای اقامه دعوا کنی!
یکی هم نیست از این فلان فلان شده بپرسه تو غرامت جنگ ایران-عراق رو بعد 30 سال از پایان جنگ گرفتی که حالا…؟
پ.ن. 130 میلیارد دلار درآمد بیش از 2 سال صادرات نفت ایران در بهترین شرایط “قبل از تحریم” بوده!
برداشت سوم: وقتی یه آدم دستمال به دست و احمقی مثل حداد عادل رو با نابغه ای مثل امانوئل کانت مقایسه کنی!
برداشت چهارم: آقای مطهری فرمودند که در آلمان بعد جنگ دوم چند همسری بوده!
یعنی آدم صرفا برای اینکه این داستان مسخره چند همسری رو جا بیاندازه دیگه پای آلمان رو هم بکشه وسط!
برداشت پنجم: بدون شرح!
ممنون.
چرا اگه سری به پروفایلم بزنین تاپیک های سکسی هم هست...پورن نمیذارم اما میتونین عکسهای خیلی جذابی از خانمهای زیبا رو ببینین...
ممنون.
چرا اگه سری به پروفایلم بزنین تاپیک های سکسی هم هست…پورن نمیذارم اما میتونین عکسهای خیلی جذابی از خانمهای زیبا رو ببینین…
منظورم ""صرفا"" سکسی نبودنِ تاپیک هاته دوست من
متوجهم...ممنون.
این لامصبا بخاطر ساقیشون نیست میدونن مزخرف میگن اما از بس این ملت احمقه اینا میتونن هر مزخرفی رو بگن…
اول یه نفر باید بدونه 130 میلیارد دلار یعنی چی که بفهمه این بابا داره مزخرف میگه! باور کن 90% مردم ما درک درستی از اعداد ندارن…
این رجزخونی ها هم از سر عجز و بیچارگیشونه. آخوند دیگه خودش هم میدونه رفتنیه (n)
سحر نزدیک است…
میدونی این مسائل رو برای اینکه خودم رو اذیت میکنه نمینویسم! هدف اصلی آگاهی دادن هست. تا وقتی که مردم آگاه نباشن داستان اون حکایت “مار و مار” هست. اگه نشنیدی بگو همینجا میگم داستان رو برات.
خلاصه داستان اینه که تا وقتی که مردم عوام باشن در بر همین پاشنه میچرخه…مسلما ما همه میخوایم اینا برن اما اگه از عوام بودن خودمون دست برنداریم بعدی که میاد هم همین داستان خواهد بود…
این رجزخونی ها هم از سر عجز و بیچارگیشونه. آخوند دیگه خودش هم میدونه رفتنیه (n)
سحر نزدیک است…
میدونی این مسائل رو برای اینکه خودم رو اذیت میکنه نمینویسم! هدف اصلی آگاهی دادن هست. تا وقتی که مردم آگاه نباشن داستان اون حکایت “مار و مار” هست. اگه نشنیدی بگو همینجا میگم داستان رو برات.
خلاصه داستان اینه که تا وقتی که مردم عوام باشن در بر همین پاشنه میچرخه…مسلما ما همه میخوایم اینا برن اما اگه از عوام بودن خودمون دست برنداریم بعدی که میاد هم همین داستان خواهد بود…
آره متوجه منظورت هستم 👌 اون حکایت مار و مار داستان کاملش چیه؟ توی تاپیکای قبلیت هست؟
نه ننوشتم قبلا.
خلاصه داستانش اینه:
شیخی توی دهی بر و بیایی داشت. از مرکز معلمی رو فرستادن توی اون ده که به مردم سواد یاد بده. شیخ که میدونست اگه مردم باسواد بشن و آگاه بشن به مزخرفات اون گوش نمیدن در صدد بود که معلم رو کنف کنه. یه روز که معلم درس میداد شیخ دید که داره به روستاییا میگه ببینین:
میم الف ر –> مار
شیخ فوری اومد توی کلاس و گفت همولایتی ها! شما همه دیدین که این آقا معلم میگه این ماره نه؟ میگن آره!
بعدش شیخ روی تخته عکس “مار” رو میکشه و میپرسه حالا اینی که من کشیدم ماره یا اونی که آقا معلم میگه؟
اونا هم گفتن مال تو! 😁
خلاصه اینکه تا مردمی آگاه نشن وضع همینه! یکی دیگه میاد میکنه تو پاچشون!
آره رفیق…داستان روازاده رو هم با چند مورد دیگه یه تاپیک کردم قبلا. هدف اینه که اینا رو تا میشه ریشخند کرد. باید آبرو برای اینا نذاشت. باید جوری بشه که حتی اون زن خونه دار یا اون کسی که توی شهر کوچکی زندگی میکنه هم بفهمن رسایی و امثالهم مزخرف میگن!
تمام تلاش من واقعا همینه…
مردم باید آگاه بشن وگرنه دوباره بجای عآقای قبلی میرن عکس یه خر دیگه ای رو توی ماه میبینن!
این رجزخونی ها هم از سر عجز و بیچارگیشونه. آخوند دیگه خودش هم میدونه رفتنیه (n)
سحر نزدیک است…
میدونی این مسائل رو برای اینکه خودم رو اذیت میکنه نمینویسم! هدف اصلی آگاهی دادن هست. تا وقتی که مردم آگاه نباشن داستان اون حکایت “مار و مار” هست. اگه نشنیدی بگو همینجا میگم داستان رو برات.
خلاصه داستان اینه که تا وقتی که مردم عوام باشن در بر همین پاشنه میچرخه…مسلما ما همه میخوایم اینا برن اما اگه از عوام بودن خودمون دست برنداریم بعدی که میاد هم همین داستان خواهد بود…
آره متوجه منظورت هستم 👌 اون حکایت مار و مار داستان کاملش چیه؟ توی تاپیکای قبلیت هست؟
نه ننوشتم قبلا.
خلاصه داستانش اینه:
شیخی توی دهی بر و بیایی داشت. از مرکز معلمی رو فرستادن توی اون ده که به مردم سواد یاد بده. شیخ که میدونست اگه مردم باسواد بشن و آگاه بشن به مزخرفات اون گوش نمیدن در صدد بود که معلم رو کنف کنه. یه روز که معلم درس میداد شیخ دید که داره به روستاییا میگه ببینین:
میم الف ر –> مار
شیخ فوری اومد توی کلاس و گفت همولایتی ها! شما همه دیدین که این آقا معلم میگه این ماره نه؟ میگن آره!
بعدش شیخ روی تخته عکس “مار” رو میکشه و میپرسه حالا اینی که من کشیدم ماره یا اونی که آقا معلم میگه؟
اونا هم گفتن مال تو! 😁
خلاصه اینکه تا مردمی آگاه نشن وضع همینه! یکی دیگه میاد میکنه تو پاچشون!
این از اون داستانایی هس که باید از بَر کرد تا گاهی تعریف بشه. موافقم : آگاهی مقدم بر هرچیز هست 👌
فکر میکنی به درد تاپیک بخوره؟ اگه میخوره با تغییراتی مینویسمش. یه حقیقت مهمی رو خیلی ساده بیان میکنه…
آره رفیق…داستان روازاده رو هم با چند مورد دیگه یه تاپیک کردم قبلا. هدف اینه که اینا رو تا میشه ریشخند کرد. باید آبرو برای اینا نذاشت. باید جوری بشه که حتی اون زن خونه دار یا اون کسی که توی شهر کوچکی زندگی میکنه هم بفهمن رسایی و امثالهم مزخرف میگن!
تمام تلاش من واقعا همینه…
مردم باید آگاه بشن وگرنه دوباره بجای عآقای قبلی میرن عکس یه خر دیگه ای رو توی ماه میبینن!
این همون قضیه ماره و کسی که خودشو به خواب زده. فعلا چاره ای نمیبینم جز اینکه بریم از این کشور چون هرگونه اعتراض = مرگ.
خب گفتن بی تاثیر نیست. نباید قطع امید کرد. منتها کار یک نفر دو نفر نیست. همه باید بگن و بنویسن...