دومین خاطره

1402/05/04

سال ۱۴۰۱ تابستون رفتیم هفت تیر مانتو و شلوار بخریم چند سر زدیم یه جایی همسرم سه تا شلوار برد برای پرو چندتا اتاق بود تو آخر رفت منم وابسادم یکی رو از لای در داد گفت تنگه خواستم برم عوضش کنم دیدم پشتش به در یه کم باز گذاشتم سریع اومدم اینور شلوار رو عوض کردم از دور دیدم آقایون یواشکی دید میزنند نازی هم یکی یکی در میاره شورتشم سبز بود رقته بود لای کونش لوپای کونش بیرون بودند یه لحظه برگشت من دویدم سمت در شلوار رو گرفت گفت از کی باز بود گفتم نمیدونم حتما خوردی بهش باز شده خلاصه اون چند نفر کیف کردند منم بیشتر شبم تو سکس بهش گفتم الان چندتا کیر برات جق میزنند میخندید میگفت دیوس 😉😉

برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2023-07-26 15:23:48 +0330 +0330

به به😂😂

4 ❤️

2023-07-26 16:21:20 +0330 +0330

ای جان واقعا خوب کاری کردی

3 ❤️

2023-07-26 16:24:38 +0330 +0330

↩ Motahel35.30
عزیز عکسای خانومت رو دیدم خیلی سکسیه شما تجربه فلشینگ نداشتید ؟

1 ❤️

2023-09-14 21:22:09 +0330 +0330

برده و لیسر نمی خواید؟!

1 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «