سال ۱۴۰۱ تابستون رفتیم هفت تیر مانتو و شلوار بخریم چند سر زدیم یه جایی همسرم سه تا شلوار برد برای پرو چندتا اتاق بود تو آخر رفت منم وابسادم یکی رو از لای در داد گفت تنگه خواستم برم عوضش کنم دیدم پشتش به در یه کم باز گذاشتم سریع اومدم اینور شلوار رو عوض کردم از دور دیدم آقایون یواشکی دید میزنند نازی هم یکی یکی در میاره شورتشم سبز بود رقته بود لای کونش لوپای کونش بیرون بودند یه لحظه برگشت من دویدم سمت در شلوار رو گرفت گفت از کی باز بود گفتم نمیدونم حتما خوردی بهش باز شده خلاصه اون چند نفر کیف کردند منم بیشتر شبم تو سکس بهش گفتم الان چندتا کیر برات جق میزنند میخندید میگفت دیوس 😉😉
↩ Motahel35.30
عزیز عکسای خانومت رو دیدم خیلی سکسیه شما تجربه فلشینگ نداشتید ؟