زندگی عاشقانه مامانم و پسرعموم (سرنوشت یک پسر هیز قسمت چهاردهم و پانزدهم و شانزدهم)

1400/08/24

قسمت چهاردهم
وقتی رفتم سروقتش دمر شده بود رفتم پهلوش نشستم یه متکا زیر شکمش گذاشتم گفت این برا چیه گفتم صبر کن بهت میگم وقتی متکا رو گذاشتم کونش قمبل شد دست بردم دامنشو دادم پایین وقتی داشتم از پاش در می‌آوردم گفت این دیگه برا چیه گفتم سوراخ کونت رو مخمه باید اول اونو با پماد ماساژ بدم بعد باقی بدنتو اینو که گفتم یه آه سرد کشید و من گفتم دستش بشکنه که تورو به این روز انداخته دیدم خودش گفت دست چیه کیرش بشکنه که راحت شم از دستش شرتشو هم در آوردم دیدم گفت امروز سه بار برا تو لخت شدم برا جعفر هم انقد لخت نشدم تو یه روز، بهش گفتم بلاخره من طبیبتم و عامل بیماری هم خود جعفره پس تو مقصر نیستی، همزمان که انگشت شصتمو رو سوراخ کونش میچرخوندم سعی می‌کردم انگشت وسطیم به کسش بخوره که حشری بشه شروع کردم با پماد اطراف سوراخشو مالیدن چشماشو بسته بود و داشت لذت می‌برد گهگاهی هم دستمو به کصش میزدم یکم گذشت دیدم کصش خیس شده وقتی فهمید متوجه رطوبت کسش شدم گفت ما زنا از لمس شدن ارضا میشیم منم گفتم اشکال نداره طبیعیه بعد دستمو بردم رو خط کسش و لبه هاشو از هم جدا کردم خیلی خیس شده بود آروم در گوشش گفتم اینجوری؟ گفت آره، ادامه دادم انگشتمو تو سوراخش میکردم و شروع کردم به زبون زدن کسش فک کنم هیچوقت کسی براش زبون نزده بود چون کسشو به زبونم نزدیک می‌کرد و آه لذت سر میداد چند دقیقه این کارو کردم و بعدش انگشت وسطیم رو کردم تو سوراخش و دنبال نقطه جی میگشتم انقد با انگشت باهاش بازی کردم که یه لحظه جیغ خفیفی کشید و آبش پاشید یکم که از ارضا شدنش گذشت یه بوس از کسش کردم و با دستمال خشکش کردم دوباره شروع کردم ماساژ دادن پاهاشو ماساژ دادم باسنش هم همینطور به کمرش که رسیدم گفت بشین رو باسنم نشستم و کمرش رو ماساژ دادم که گفت شما مردا هم با لمس کردن لذت می‌بریم من گفتم چطور مگه گفت از این گرز سفتت بپرس گفتم بستگی بعضیا دیدنشون هم آدمو مست میکنه بعد گفت مثلا گفتم مثلا دیدن تو می ارزه به سکس کردن با خیلیا دیگه ماساژ پشتش تموم شد ناهید گفت خب من بدن تورو ندیدم شاید بدن تو هم دیدنش لذت بخش باشه گفتم پس دعا کن تو حموم بیهوش بشم😂
ماساژ پشتش که کامل شد نتونستم طاقت بیارم از پشت با کونش چسبوندن و با دست از زیر تاپ ممه هاشو فشار میدادم انقد این کار برام لذت بخش بود که پنج دقیقه نشده آبم اومد، دوباره برش گردوندم این دفعه سینه هاشو ماساژ دادم و کسش رو از روبرو ماساژ دادم بازم ارضا شد و دراز کشیدم کنارش گفت امیر یه کار بگم برام میکنی گفتم چی گفت دراز شو روم منم دراز شدم دیدم سرمو گرفته و داره لب میگیره لبشو برداشت گفت زبون بزن از عصر که زبون زدی حس میکنم تنها مرد دنیا تویی روش دراز کشیدم و شروع کردیم به لب گرفتن خواستیم بخوابیم که گفت به یه شرط اینجا بخوابی که لخت بشی منم لخت شدم و پتو رو کشیدم رو خودمون

قسمت پانزدهم
راوی این قسمت ناهید:
صدای آلارم گوشی بیدارم کرد چشمو باز کردم که گوشیو قطع کنم تازه متوجه شدم تو چه وضعیتیم منو امیر لخت تو بغل هم خوابیده بودیم دیشب، یه حس عجیبی داشتم از اینکه دیشب یا مردي غیر از شوهرم برای اولین بار ارضام کرده بود مثل روز قبل عذاب وجدان نداشتم ولی خجالت میکشیدم خواستم بلند شم یه لحظه کمرم درد گرفت یه آخ گفتم دیدم امیر هم بیدار شد گفت چی شده گفتم درد دارم لباشو گذاشت رو گردنم منو بوسید صدای نفسش زیر گلوم و کیرش که به باسنم میخورد خیلی لذت بخش بود به آرومی سرمو برگردوندم شروع کرد به لب گرفتن من قبلا تو زندگیم هیچ وقت لب نگرفته بودم یکم که لب گرفت حس کردم از اینکه همراهیش نمیکنم اذیت میشه و می‌خواست لباشو برداره که منم باهاش همکاری کردم زبونمونو به هم میزدیم حس بی نهایت زیبایی بود اگه یه کم دیگه ادامه میداد باز کسم خیس میشد بعد لب گرفتن گفت ناهید جون اگه درد داری خو استراحت کن گفتم باید علی رو بفرستم مدرسه گفت خودم میرم روونش میکنم خیلی حس خوبی بود وقتی میدیدم بهم اهمیت میده پاشد پتو رو که از رو خودش کشید بدنشو دیدم، دیشب وقتی لخت شد و اومد تو تخت خواب من دمر بودم نتونستم ببینمش الان که داشتم نگاش میکردم یه بدن ورزیده و قد بلند داشت یکم که خیره شدم گفت رو تو بکن اونور لباس بپوشم گفتم خندم گرفت گفتم تو لخت منو ببینی من تورو نبینم گفت تو مریض بودی چاره ای نبود من که مریض نیستم و بلند شد شرتشو بپوشه که کیرشو دیدم آویزون بود به زور تو شرت جا میشد درازیش دو برابر کیر اون شوهر نفهمم بود کیرشو که دیدم بی اختیار کسمو مالیدم و داشتم خودمو خیس میکردم امیر لباساشو پوشید و خواست بره که گفتم خو برا منم لباس بپوش علی منو اینجوری نبینه لبخندی زد و اومد شرتمو بیاره گفتم نمیخواد یه ساپورت بیار و یه تاپ یه ساپورت کرمی برام آورد با یه تاپ قهوه ای وقتی تنم می‌کرد خیسی کسم رو که دید گفت لا اله الا الله این چقد خوشگل میشه وقتی حشری میشی یکم خجالت کشیدم ولی اصلا احساس نا امنی نمیکردم میدونستم تا من نخوام اون هیچ کاری نمیکنه و این باعث می‌شد بیشتر دوسش داشته باشم احساس اعتماد به نفس میکردم وقتی میدیدم خواسته من عملی میشه چیزی که هیچوقت تو زندگی با شوهرم عملی نمیشد اگر هم عملی میشد بابتش باید با کونم بهش باج میدادم تا اون خواستمو انجام بده وقتی خواست تاپو تنم کنم بی اختیار با دستش ممه هامو مالید اومد بوسشون کرد خوب بو کشید داشتم دیوونه میشدم تاپو تنم کرد و دوباره دراز کشیدم رفت صبحانه رو آماده کرد و بعدش علی رو بیدار کرد و روونش کرد به مدرسه و خودش هم گفت برم یه نون داغ بگیرم رفت نون گرفت و بعد که برگشت منو کمک کرد برم دست و صورتمو بشورم نسبت به دیشب یکم بهتر بودم منو برد دسشویی ولی اونجا دیگه خودم تونستم دسشویی کنم با هزار زور کونمو هم خالی کردم دوس نداشتم اگه امروز کونمو ماساژ داد کثیف باشه صبحانه رو آورد برام لقمه می‌گرفت عین دوتا تازه نامزد بودیم صبحونه رو که خوردیم منو برد رو مبل نشوند یه نسکافه هم آورد خوردیم و کنارم نشست جفتمون سرمون پایین بود نمیدونستیم این اتفاقات دو روز گذشته رو چطور هضم کنیم نمیدونستم قراره چه اتفاقی برام بیفته یه لحظه یه صدای آخ کشیدم که توجهش جلب بشه گفت چی شد گفتم یکم درد دارم سرمو گذاشت تو بغلش یکم گردنمو بو کرد و شروع کرد به نوازش کردن بعدش منو رو مبل دراز کرد گفت بزار ماساژت بدم رو به بالا بودم رفت از مچ پام شروع کرد خیلی خوب ماساژ میداد از رو ساپورت شروع کرد به ماساژ دادن این پسر خیلی نجیب بود اصلا احساس نمیکردم که هدفش از این کارش سکس کردنه دستاشو رسوند روی رونم و داشت ماساژ میداد خودم حشری شده بودم دیدم گفت واقعا حق با توئه شما زنا با لمس شدن لذت می‌برید گفتم چطور مگه دستشو از رو ساپورت گذاشت رو کصم و گفت بازم خیس شده یکم خجالت کشیدم دیدم دستشو آورد بالاتر که شکمم رو ماساژ بده با صدای بریده بریده و خجالت گفتم همونجا رو ماساژ میدادی زیر ساپورت شورت نداشتم و کص تپلم و خط کصم از روی ساپورت معلوم بود شروع کرد به ماساژ دادن یه آه عمیق کشیدم و اونم به ماساژ کصم ادامه داد یکم که این کارو کرد با لرزیدن من که از رو شهوت بود و با صدای بریده بریده گفتم توروخدا بخورش برام مثل دیشب یکم مکث کرد انگار که موذب باشه بعدش آروم آروم ساپورتمو کشید وقتی دستش به بدن لختم میخورد ناخودآگاه بدنم می‌لرزید ساپورت که درآورد نشست پایین مبل و سرشو برد وسط پاهام شروع کرد با زبون سوراخمو لیس میزد یکم لبه های کصم مو داشت فک کنم واسه این لبه هاشو کمتر لیس میزد ادامه داد و زبونش و می‌کرد تو سوراخم انگار رو ابرا بودم یه پسر جنتلمن و نجیب داشت کصمو میخورد کسی که تو دو روز تونسته بود قلبمو تصاحب کنه حس لذت زیادی داشتم بعد اینکه خوب با زبونش با سوراخم بازی کرد با انگشتاش شروع کرد به بازی کردن با کصم انگشتشو کرده بود تو کصم، کصمو داشت قلقلک میداد با این کارش یکم که ادامه داد یه‌ک لرزه عجیبی به بدنم اومد و بعد چند بار انگشت کردن آب کصم با فشار میومد اون بازم داشت ادامه میداد تا کامل ارضا شدم بعدش اومد بالاتر با لباش شکمم رو می‌بوسید تاپو داد بالا و از تنم درآورد بازم جلوش کامل لخت شدم شروع کرد با دستای تنومندش سینه هامو ماساژ دادن سینه هامو می‌بوسید و بو می‌کرد میدونستم اونم الان به شدت حشریه بعدش حسابی گردنم خورد و شروع کرد به لب گرفتن لبمو میمکید و زبونش رو کامل می‌کرد تو دهنم منم یاد گرفته بودم و همراهیش میکردم بعد لب گرفتن ازم جدا شد دوس نداشتم بازم مثل دیشب فقط من ارضا بشم نذاشتم فاصله بگیره جلوم وایساده بود که دست بردم شلوارشو باز کردم دستش رو گذاشت رو دستم و به هم خیره شدیم انگار اونم دو دل بود بعد یکم مکث دستشو از رو شلوار برداشت و کمربندش رو باز کردم شلوارشو دادم پایین کیرش از رو شرتش مشخص بود خیلی گنده بود یکم شرتشو بو کردم و بعدش کشیدم پایین کیر بلندش نمایان شد بلندی کیرش حدود ۲۰ سانت بود بر عکس کیر کوتاه و زشت شوهرم کیرش خیلی خوشکل و آنکارد شده بود رنگش هم سفید بود کلفتی کیرش یکم از شوهرم بیشتر بود سر کیرش رو که کردم تو دهنم یه لحظه لرز گرفتم اولین کیری بود که بجز شوهرم داشتم میخوردم یکم مکث کردم بعد شروع کردم با زبونم سر کیرشو قلقلک دادن سعی کردم تا جایی که میتونم جاش بدم تو دهنم ولی نهایتا تونستم نصفشو جا بدم حسابی با آب دهنم لیزش کردم و رفتم سراغ تخماش اونارو هم لیس زدم انگار جادوم کرده بود دوباره کیرشو ساک زدم دستشو گذاشتم رو سرم تا فشار بده میدونستم مردا اینو دوس دارن شروع کرد تلمبه زدن تو دهنم گاهی اوق میزدم ولی کیرشو بیرون نیاوردم حسابی که تلمبه زد داشت ارضا میشد که نزاشتم کیرشو بیرون بیاره و آبشو ریخت تو دهنم خوشمزه ترین چیز دنیا بود شیره وجود مردی که عاشقش بودم خوب کیرشو میک زدم و آبشو کامل خوردم یکم بی حال شد نشست رو مبل و بغلم کرد بعد یه ربع دوباره خودم شروع کردم پیراهنش رو از تنش در آوردم و شروع کردم بوسيدن سینش خوب بوسیدم و اونم شروع کرد دوباره منو ماساژ دادن اینبار سوراخ کونمو ماساژ میداد بهش گفتم رفت کرمو آورد و شروع کرد کرم زدن و نوازش سوراخم که خودم بهش گفتم داخلش رو هم کرم بزنه دوس داشتم از همین الان راهو باز کنم که بعدا بتونه تقاضای کونمو بکنه من که به اون شوهر بیوجود کون میدادم این خو عشقم بود همه وجودمو می‌خواستم تقدیمش کنم انگشتشو کرم زد و فرستاد تو کونم خیلی لذت بخش بود کارش یکم که انگشت کرد دوباره کیرش شق شده بود دستمو گذاشتم رو کصم که اونم سریع فهمید یکم با کصم ور رفت و کصم شروع کرد به خیس شدن با دستام کیرشو گرفتم و آوردم سمت کصم اونم یکم تردید داشت ولی بلاخره اونم آدم بود و حشری میشد طاقباز بودم پاهامو داد بالا و کیرشو گذاشت رو کصم از شدت لذت داشتم می‌لرزیدم وقتی سرشو کرد تو چشامو بستم، این اولین کیری بود که به جز شوهرم داشت کصمو فتح می‌کرد آروم آروم نصفشو کرد داخل کم کم داشت دردم می‌گرفت ولی دوس نداشتم اون موذب بشه تلمبه هاش که بیشتر شد هر بار قسمت بیشتری از کصم رو فتح می‌کرد کیرش داشت جاهایی از کصم رو میخاروند که کیر شوهرم هیچوقت به اونجاها نرسیده بود وقتی تمام کیرشو تپوند تو کصم داشتم جر میخوردم حسابی منو جر داد ولی لذت بخش ترین سکس عمرم بود خوب که منو کرد وقتی که ارضا شدم بعد کیرشو کشید بیرون گذاشت لای ممه هام اونجا هم یه مقدار لاپستونی زد و آبش رو ریخت رو ممه هام بعدش اومد رو مبل منو به پهلو از پشت بغل کرد و شروع کرد بوسيدن گردنم
قسمت شانزدهم
تو عمرم انقد از سکس لذت نبرده بودم بخش زیادش به خاطر همین توجهات امیر به من بعد سکس بود برعکس شوهرم که ارضا میشد ولم می‌کرد امیر تازه بعد ارضا شدن نوازش کردناش بیشتر می‌شد تو بغلش بودم داشت با ممه هام بازی می‌کرد بهش گفتم،: امیر

امیر، : جانم
ن: فردا باز جعفر میاد چکار کنیم
ا: ناهید جون بخدا نمیخواستم اینجوری بشه سکس من و تو اشتباهه
ن: منم اول عذاب وجدان داشتم ولی من عاشقت شدم سکس رو فقط با تو میخوام
ا: ببین ناهید تو زن عمومی من نمیتونم بگم عاشقت نیستم چون واقعا از بودن با تو لذت میبرم ولی نمیخوام وابسته بشی من و تو فقط تا زمانی میتونیم با هم باشیم که تو زن عموم باشی
ن: از بودن با جعفر متنفرم فکر اینکه فردا بیاد باز ازم سکس بخواد دیوونم میکنه

امیر یه آهی کشید و گفت فک میکنی برا من آسونه؟ منم دوس ندارم ولی راضی بودن و وجود عمو برا ما لازمه من یه نظامیم چهارسال دیگه باید برم همدان نمیتونم تو رو با خودم ببرم بهت حق میدم از سکس با عمو لذت نبری ولی دوس ندارم وابسته من بشی تو خوشگلی خیلیا آرزوشونه جای من باشن خودمم آرزومه همیشه داشته باشمت ولی نزار این عشق تو رو وابسته کنه تو اختیار تن خودتو داری میتونی با هرکسی باشی من از این لحاظ بهت خورده نمیگیرم چون فهمیدم عموم چقد بی محبته، ازت نمیخوام فقط با من باشی ولی ازت خواهش میکنم عمو رو رام کن ما به وجود اون نیاز داریم اگه این کارو بکنی حتی اگه با کس دیگه ای هم باشی بهت گیر نمیدم تو به خاطر من سکس با عمو رو تحمل کن منم بخاطر تو با هرکسی که سکس کنی تحمل میکنم فقط برام مهمه که تو لذت ببری یکم دیگه با امیر حرف زدیم شرایطمون خیلی پیچیده بود با اینکه بهم برخورد وقتی که بهم گفت با غریبه سکس کنی ولی به روی خودم نیاوردم تو دلم گفتم من فقط تجربه سکس با جعفرو داشتم شاید بقیه هم مثل امیر باشن، یکم ذهنم مشغول بود و از اینکه وجود امیر فقط در گرو وجود جعفر بود عصبی بودم قرارمون این شد من سعی کنم جعفرو رام کنم امیر هم راهنماییم کنه که یه مرد مثل جعفر چطور رام میشه بهم گفت دیروز لباس زیراتو دیدم خیلی قدیمی بودن بعد از ظهر با هم بریم خرید کن و از این به بعد به خودت برس دوس دارم همیشه شیک پوش باشی اینجوری جعفر هم فکر میکنه تو برا جلب توجه اون خودتو خوشگل میکنی و گیر دادنش کمتر میشه فقط باید همزمان با این تغییرات تو سکس براش سنگ تموم بزاری اون مغزش تو کیرشه بعد گفت یه خونه این اطراف میگیرم چون خونه سازمانیا پرن هر وقت خواستی میای پیشم من نباید زیاد اینجا باشم که عمو مشکوک نشه یه لحظه ذهنم جرقه زد گفتم چرا واحد بالای خودمونو نمیگیری مستاجرش این ماه میره یه خونه ساخته قراره بره خونه خودش جعفر هم از خداشه کی از تو بهتر دیگه راحت هم پیش همیم هر وقت جعفر نیست کافیه بیام بالا

امیر گفت البته با بلایی که جعفر سرت میاره تو نمیتونی بیای بالا من باید بیام پایین😂 نیشگونش گرفتم و گفتم زهر مار
هنوز لخت تو بغل هم بودیم که گفتم من عصر چجوری بیام بریم خرید هنوز بدنم درد میکنه گفت نگران نباش با ماساژ و دارو و یه دوش آب گرم بهتر میشی گفتم من دیروز رفتم دوش بگیرم از هوش رفتم دیگه جرات ندارم تنهایی برم حموم دستمو گرفت و بلندم کرد گفت پس با هم بریم رفتیم حموم اونجا زیر دوش حسابی ماساژم داد زیر دوش همو بغل کرده بودیم و مشغول بوسيدن بودیم که دستمو به کیرش زدم خیلی خوشگل بود خواستم ساک بزنم که منو نشوند رو سکوی تو حموم و یه ژیلت برداشت رفت وسط پاهام شروع کرد برق انداختن کصم خوب که کصمو برق انداخت بعدش شروع کرد به ور رفتن با کصم تو حموم هم یبار دیگه سکس کردیم خیلی سرحال شدم دیگه بعدش لباس پوشیدیم و عصر با امیر و پسرم رفتیم خرید چندتا لباس خواب سکسی و لباس زیر خریدم برناممون این بود من سعی کنم شوهرمو رام کنم و این لباسا رو هم مثلا برا اون خریدم در صورتی که در اصل همشون به سلیقه امیر و برای امیر بودن شب که اومدیم خونه موقع خواب لباس خواب رو پوشیدم و قرار شد بعد اینکه علی خوابید امیر بیاد تو اتاق
راوی علی:
مامان فک می‌کرد من قراره بخوابم نمی‌دونست پسرش تو جریان تموم این اتفاقاته وقتی امیر رفت داخل مامان با یه لباس توری مشکی رو تخت لم داده بود زیر لباسش هم یه شرت و سوتین فانتزی بود، امیر هم رفت بغلش کرد و یکم عشق بازی کردن مامان خیلی با روحیه بود واقعا اومدن امیر برا مامان معجزه کرده بود بعد عشق بازی کردن و مالیدن همدیگه امیر لباس مانو از تنش در اورد و شروع به مالیدن ممه های مامان کرد یکم که ممه هاشو از رو سوتین مالوند مامان هم شلوار امیرو کشید پایین و رفت سراغ کیرش خوب با دست مالیدش و براش ساک زد نمیتونست حتی نصف اون کیرو تو دهنش جا بده بعد اینکه حسابی ساک زد مامان رو به بالا دراز شد و امیر رفت رو شکمش و کیرشو از پایین سوتین گذاشت بین پستوناش یه مدت که این کار رو کرد یهو آبش پاچید رو گردن و صورت مامان حس کردم چندشش میشه ولی داشت لبخند میزد و خوشش میومد آب امیرو با انگشت جمع کرد و خورد این بار علی رفت سراغ کص مامان و شروع کرد به خوردن کصش دیدم صدای آه مامان داره میاد امیر که کیرش شق شده بود کیرشو گذاشت رو کصش و شروع به تلمبه زدن کرد مامان قبلا حتی کون هم میداد یا اون سکسای خشن بابا بازم حواسش جمع بود صداش درنیاد که یه وقت من نشنوم ولی الان صدای آه و نالش اتاقو گرفته بود بعد تلمبه زدنای امیر، مامان ارضا شد امیر هم مامانو دمر کرد یکم با سوراخ کونش بازی کرد که مامان گفت عزیزم کرم بزن کیرت گندس دردم میگیره، امیر گفت نترس کونتو نمیکنم یکم میخوام لاش تلمبه بزنم به روش assjob کیرشو گذاشت لای کون مامان و شروع کرد تلمبه زدن تا آبش اومد آبشو ریخت رو سوراخ کونش و با کیرش ابشو به سوراخش می‌مالید بعد اینکه سکسشون تموم شد پتو رو کشیدن رو خودشون و یکم لب گرفتن و لخت تو بغل هم خوابیدن فرداش عصر بود که بابا اومد خونه مامان که تا قبل اینکه بابا بیاد جلو ما تو خونه تاپ و دامن بدون شلوار تنش می‌کرد رفت یه شلوار زیر دامنش پوشید و یه تیشرت هم تنش کرد و یه شال هم انداخته بود رو سرش، قبلش یه آرایش خوشگل هم کرده بود که البته برا امیر بود فکر کنم 😂

8520 👀
6 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2022-05-01 03:35:46 +0430 +0430

داستان به این خوبی حیفه ادامش ندادی

0 ❤️

2022-05-30 15:51:33 +0430 +0430

ادامه نداشت؟

0 ❤️

2023-08-29 01:00:54 +0330 +0330

کاش ادامه میدادی یه ساله منتظریم

0 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «