زن عموی سکسی

1402/06/16

سلام داستان برمیگرده به ۱ سال پیش اول از خودم بگم که قدم ۱۹۲ وزن ۸۸ سایزمم ۱۷.۱۸ دوست دختر داشتم و از لحاظ سکس کم نمیزاشت کونش همیشه در اختیارم بود و دیگه رو کسی نظر نداشتم تا اینکه یبار خونه عموم با خانواده اومدن خونمون و زن عموم که اسمش هدیه ۳۰ سالشه اومد چایی تعارف کرد خم که شد تعارف کنه یقش یکم باز بود یهو چشمم خورد به چاک ممه و سوتین صورتیش واییی ممه هاش ۷۵ بعد یجوری شدم و رفتم تو فکرش دیگه هی دنبال این بودم که دوباره ببینمش وقتی بیشتر توجه میکردم هربار ی چیزی ب چشمم میومد مثلا کون پهنش رون گنده توپر بود واییی شق کرده بود براش گزشت تا مدتی من هی تو فکرش بودم و اینا که رفتیم مسافرت نزدیکی خانوادگی یه چشمه آب بود رفتیم آب بازی بدنش خیس شد لباسش نازک بود چسپید بدنش واییی چ چیزی بود منم میرفتم نزدیکشو بازی اینا یکی دو بار از پشت بهش مالوندم و آرنجمو به ممه هاش یجورایی فهمید ولی بروم نیاورد دیگه مدت ها ابنجوری سرو کله میزدیم تا متوجه شدم زن عموم با عموم قهر کرده و رفته خونه پدرش اینا منم از فرصت استفاده کردم بهش پی ام دادم و سر بحثو باز کردم گفت اگه میشه پسرمو چنوقت یبار بیاری ببینم چون عموم نمیزاشت ببینتش منم قبول کردم پسرش ۴ سال داشت و گفت اگه میتونی برو تو اتاق خونه مون یه پرونده هست برام بیاری بازم قبول کردم رفتم خونشون عموم گفت الان ک هستی من میرم تو با امیر بازی کن تا برگردم عموم ک رفت امیر خابش برد و من رفتم تو اتاق تو کشو میکشتم که یهو کشو لباس زیرای زن هموم اتفاقی باز کردم وایی نتونستم ازش بگزرم کلی لباس داش یهو چشمم به سوتین صورتی که اول بار دیدمش افتاد حال کردم بعد چنروز موفق شدم پسر عموم و پرونده رو ببرم پیش زن عموم ۳ ماهی از قهرش میگزشت وقتی رفتم پیشش تیپ کرده بود و ملی خوشحال شد که پسرشو دید پسر عموم رفت تو پارک منو زن عموم حرف میزدیمو کلی بحث گزشته و اینا که بحث اون روز چشمه آب پیش اومدو با خنده گفت که اره بهم مالیدیو خرنیستم ک منم گفته اره دیگه چیکار کنم دلم خاست گفت مگه دوسدختر نداری گفتم هر گلی بوی خودشو میده یهو خیلی ریلکس تو چشام گفت میخوای بوی منو حس کنی منم خندیدم و گفتم چرا که نه یکم دست همو گرفتیم و گفت نیاز دارم گفتم کی و کجا گفت خبرا میکنم گزشت چند روزی و زنگ زد گفت سریع بیا خونه بابام تنهام تا فردا منم رفتم درو که باز کرد اخخخخ چشمم به یه زنی افتاد که تو عمرم ارزو یک زره دیدن بدنشو داشتم یه تاپ و جوراب شلواری مشکی که بند سوتین قرمز معلوم بود رفتم تو شروع کردیم لب گرفتن و منم هی خوردم تا اهش دراومد لخت شدیم واییی کص کرمی و ممه ۷۵ کون بزرگ کیرمو ترکونت تا خاست بگه بکن توم یهو دهنمو گزاشتم رو کصش گفتتتت جوووون این اول باره منم انقد خوردن اب سرازیر شده بود تو سوراخ کونش یهو گفت بکن وگرنه از شهوت میمیرم منم کیرمو کردم تو کوص داغش اخخخخ گفتم زنعمو داری بهم کص میدی گفت اره من جنده توم جرم بده خلاصه انقد کردم که حال ازمون نموند ابم داشت میومد البته ارضاش کرده بودم گفت بریز رو کصم منم ریختم روش تا شب یبار دیگه کردمش داگی و خودش میومد رو کیرم بعد اون روز یبار دیگه کردمش و یک ماه بعد با عموم آشتی کردن وقتی برگشت گفت هرچی بوده گزشته فراموش کن چیزی بین ما نبوده منم درکش کردمو فراموش کردم مرسی که تا اخر خوندین

8740 👀
2 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2023-09-07 10:55:24 +0330 +0330

منتظر بودم ببینم درکش میکنی یانه که خدارو شکر دیدم درکش کردی و فراموش کردی! اسکلم خودتی

2 ❤️

2023-09-07 13:47:04 +0330 +0330

دروغگوی خوبی هم نیستی

0 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «