در اتاقو بستم و چند ثانیه گوشمو به در چسبوندم. صدایی نشنیدم. برگشتم سمتش و آروم گفتم: خبری نیست.
لبخند دندوننمایی زد و چال گونهاش مشخص شد. چراغ رو خاموش کردم. حالا فقط یه نور ملایم و خفیف از چراغای حیاط بود که اتاق رو از تاریکی مطلق درمیآورد. جفتش روی زمین دراز کشیدم. میدونستم جفتمون استرس داریم و شروعش به همین آسونی نیست. گوشیمو برداشتم و وارد پورنهاب شدم. قلبم تند میزد. چند تا حس مختلف داشتم. هم دلم میخواست بخوابم و کلا به روی خودم نیارم که قبلا قرار گذاشته بودیم توی همچین موقعیتی سکس کنیم و از شر این استرس مزخرف راحت شم و از طرفیم از ته دلم میخواستم که این اتفاق بیوفته.
یه فیلم رمانتیک و معمولی رو انتخاب کردم. یکیشون یه دختر بلوند سفید بود و اون یکی موهای مشکی پر کلاغی و بدن کشیده به همراه پوست برنز خوش رنگی داشت. داستان فیلم ساده و بدون هیجان خاصی بود. سکسی که با عشق بازی طولانی و بوسه های عمیق و آروم شروع میشد، با لمس بدن و
و مالِش و تحریک شدن ادامه پیدا میکرد و با ارگاسم به پایان میرسید.
دیدن همون چند دقیقه کافی بود تا همون یه ذره استرس و خجالتم جاشو به شهوت و هیجانزدگی بده. گوشی رو قفل کردم و نشستیم. میتونستم ضربان قلبمو بشنوم. تاپامونو درآوردیم و متوجه شدم که اون هنوزم یکم معذبه و انگار توی خودشه. بغلش کردم و لبمو نزدیک گوشش بردم و آروم گفتم: استرس نداشته باش و فقط لذت ببر…
سرمو از گوشش دور کردم و روی لباش گذاشتم. همزمان دستمون روی بدن و سینههای همدیگه حرکت میکرد. انگشتای یه دستمو بین سینههاش گذاشتم و با فشار ملایمی ازش خواستم دراز بکشه. همونطوری که همدیگه رو میبوسیدیم و زبون بازی میکردیم روی زمین خوابید. خودمو روش کشیدم و لبام رو روی گردنش گذاشتم. چند بار گردن کشیده اش رو بوسیدم و شروع کردم به آروم مکیدن و لیسیدنش، درست همونطوری که خودم دوست داشتم و مطمن بودم اونم لذت میبره.
انگشتاش رو روی کمرم گذاشت و با لمس کردنش حشریتر شدم. بدنم رو با بیشترین تماس ممکن روی تنش پایین کشیدم. عاشق توپری و لطافتی بودم که حسش میکردم. به سینههاش رسیده بودم. دستمو آروم روی سینهی راستش گذاشتم و مشغول مکیدن سمت چپی شدم. بیشتر تمرکزم روی نیپل و نوکش بود و سعی میکردم همه ی این مالیدن و مکیدن آروم و بدون درد و فشار باشه. آه خفیفی کشید. سریع دستمو روی دهنش گذاشتم و کمی فشار دادم. مامان بابام اتاق بغلی بودن و احتمالا اگه میفهمیدن دارم با بهترین دوستم چیکار میکنم خیلی خوشحال نمیشدن!
ولی همون صدای سکسی و کوتاه کنترلمو بیشتر از قبل از دستم خارج کرده بود. برخلاف تصورم که فکر میکردم میتونم خودمو کنترل کنم و روی خوردن سینهها و شکمش مانور بیشتری بدم مشغول درآوردن شلوارک و شورتش بودم!
حالا یه دختر حشری و لخت که اتفاقا بهترین دوستم بود و چند سال بود که تو کَفِش بودم زیرم دراز کشیده بود و منتظر این بود که بیشتر از این دیوونش کنم.دستمو روی کس خیسش گذاشتم و کمی مالوندم. از اینکه میدیدم چطور سرش به عقب خم شده و به زور سعی میکنه صداش درنیاد حس لذت و هیجان جدیدی به وجودم تزریق شد. همیشه فکر میکردم خیلی بیشتر از سلطهگر بودنم سلطهپذیرم ولی دوباره داشتم لذت تسلط داشتن رو میچشیدم و دوستش داشتم!
بازم نتونستم خیلی صبر کنم. لبمو روی کسش گذاشتم و مشغول لیسیدن اون حجم نرم و خیس شدم. مزشو بیشتر از چیزی که فکر میکردم دوست داشتم و زبونمو تحریک میکرد که با شدت بیشتری براش بلیسم و اوج لذتو بهش هدیه بدم.
دستامو آروم بالا بردم و همونطوری که مشغول کسلیسیش بودم سینههاشو سفت گرفتم و مالوندم، حتی یه دستمو بالاتر بردم و دو تا از انگشتامو توی دهنش بردم. چند ثانیه ساکشون زد و وقتی که خوب خیس شدن سرمو روی رونش گذاشتم و انگشتای خیسمو روی کسش گذاشتم. چتریام باعث میشدن که دید بدی داشته باشم اما بازم زل زدم توی چشماش و با شدت نسبتا زیادی مشغول مالوندن چوچولهاش شدم. کل بدنش میلرزید و سفیدی چشماش کاملا پیدا بود، چون میدونستم اولین تجربشه برام طبیعی بود که ارضا شدنش یکم طول بکشه اما اصلا قصد نداشتم عقب بکشم!
دو سه بار دیگه مسیر بین گردن و سینه و کسشو طی کردم و بار آخر اونقدر سرمو بین پاهاش نگه داشتم و براش خوردم که شل شد و بالاخره به یه ارگاسم عمیق و طولانی رسید.
بالا رفتم و کنارش دراز کشیدم. عرق کرده بود و به شدت نفس نفس میزد. بغلش کردم و به طرز جوگیرانه ای و با لبخند گفتم: دوست دارم!
جوابمو با لبخند داد و ازم خواست پنکه رو روشن کنم. همین کارو کردم و دوباره کنارش دراز کشیدم و دستمو آروم روی بدنش کشیدم.
کمی که گذشت دوباره سرما رو حس کردیم. به بخاری نزدیک شدیم و همونطور که دراز کشیده بودیم کف پاهامون رو روی زمین گذاشتیم و از هم بازشون کردیم.
من همچنان کاملا خیس و حشری بودم و منتظر این بودم که حس ضعفش کمتر شه و خودم ارضا شم. توی فکر بودم و داشتم به ادامه فکر میکردم که خیلی غیرمنتظره انگشتای کشیده و ظریفشو روی کسم حس کردم. از اینکه اونقدر ترشح داشتم تعجب کرد و با صدایی که سعی میکرد تُنِش خیلی بالا نره گفت: چقدر خیسی!
چیزی نگفتم. یعنی نمیتونستم بگم! همه ی وجودم شهوت خالص شده بود و دلم نمیخواست روی چیزی به جز حرکت انگشتاش تمرکز کنم. شلوارکمو درآورد و یه انگشتشو آروم داخل سوراخم کرد. اونقدر انگشتش لیز شده بود که خیلی راحت رفت داخل. یکم بعد انگشت دومشم اضافه کرد و با سرعت مشغول جلو و عقب کردن انگشتاش توی کسم شد. یکی دو دقیقه بیشتر لازم نداشتم تا با تمام وجود بلرزم و به ارگاسم برسم…
همه ی وجودم احساس سبکی و شناوری داشت و حدودا چند دقیقه طول کشید تا تونستم از اون خلسه در بیام و تکون بخورم. همدیگه رو بغل کردیم و چشمامونو بستیم. عاشق این آرامش بودم و دَرِش غرق شده بودم که لبشو نزدیک گوشم کرد و گفت: نظرت چیه راند دومو شروع کنیم؟
با بوسیدن بیمقدمه لباش جوابشو دادم. انگشتامو روی شکمش لغزوندم و دو تا انگشتمو یجا فرو کردم. سرمو توی گردنش بردم و همزمان با انگشتام توی کسش تلمبه میزدم. خودشم یه دستشو روی کسش گذاشت و شروع به مالوندنش کرد. حرکت دست جفتمون سریع بود و کش و قوسهایی که به بدنش میداد نشون میداد که همکاری موفقیتآمیزی داریم. برخلاف بار قبل خیلی زودتر آبش اومد و مدت طولانیتری سست و لَش توی بغلم افتاد…
حدودا یه ربعی از ریلکس کردنمون گذشته بود که گفتم: بیا لباسامونو بپوشیم تا خوابمون نبرده.
بعد از پوشیدن، سرمو روی بالشت گذاشتم و با این فکر که فردا شب بعد از تعریف کردن خاطرات امشب برای دوست پسرم یه سکس چت فوق العاده رو تجربه میکنیم خوابم برد!
با تشکر ویژه از آخاعی که تو ویرایش کمکم کرد. 😌🥰❤️
ایشالله سری بعدی خاطره دادن به خودشو تاپیک میکنم. 🤤💦
الهی آمین 😔🙏🙏
↩ (Alone_Ghost)
تشکر دومو از جوجوی ناز گوگولی میکنم که اگه باهام شرط نبسته بود احتمالا این تاپیک حالا حالا ها زده نمیشد 😁😂😈
سلام ببخشید مزاحم شدم پستتو لایکم کردم
میشه بهم بگی چطوری تاپیک بذارم؟
↩ Mamal_amrikae
بعله، وارد انجمن میشی، بخشی مربوطه رو انتخاب میکنی، بالاش نوشته ایجاد تاپیک، اونو میزنی و تاپیکتو میزنی
چه قدر منتظرش یودم عشقمم،مرسی که وقت گذاشتی نوشتی🥰
ولی سکس چتامون همیشه فوق العاده هستش کلوچهی من😍🤤❤️
↩ negarmmm
مرسی ماه من❤️
ایشالا سری بعد به جای گیف عکسای واقعی میذاریم🤤💦💞
یاد سمیرا افتادم!
اولش استرس داشت 😇 آرومش کردم… ❤️
عالی بود…
↩ IamSheida
اوخیی🥺 خیلی دوست داشتنی اید شما دو تا😍♥️
مرسیی🥰🥰