طلعت و رحمت

1401/01/07

ننه مراد یه زن واقعی بود. وقتی شوهرش سرش رو گذاشت زمین و مُرد. به کار اصطبل و رسیدگی به اسبها روی آورد. از جمع آوری فضولات اسبها گرفته تا غذا دادن و غشو کردن اسبها همه و همه کار ننه مراد بود. گاهی اونقدر خسته می شد. که در حین غذا دادن به سهراب(ته تغاری) خوابش می برد.
اما این خستگی و رنج تنها تنش را از بین می برد. ولی عشقی که به بچه های قد و نیم قدش و اسبها داشت. بهش نیرو می داد.
تا هم مادری کنه و هم پدری. ننه مراد هنوز از تک و تا نیفتاده بود. با اندامی تو پر و چهره ای زیبا و با نمک تو روستا خواهون زیاد داشت. بعد از مرگ همسرش از شهر هم براش خواستگار پیدا شده بود. اما اون دلش نبود. و تنها مردی را که تو زندگیش دوست می داشت رحمت بود. رحمت چوپونی بود که تو یه درگیری سر گله با دزدها کشته می شه. با اینکه سالها از مرگ شوهر ننه مراد میگذشت. اما آرزو نکرد که زندگی جدیدی رو با یکی دیگه شروع کنه. مراد پسر بزرگ طلعت بود‌.و همیشه کمک حالش بود.
طلعت سوار کار ماهری بود‌‌. و تو کورس اسب دوانی همیشه شرکت می کرد. تا زمانی که شوهرش زنده بود. همه احترامشو داشتن. ولی بعد از مرگ رحمت. خودش هم از صرافت اسب دوانی افتاده بود. تنها رقیبش تو سوارکاری مهران بود. گاهی شونه به شونه هم اسب می دواندن و تو مسابقه تلاش می کردن تا برنده بشن.
صاحب اصطبل(شاهرخ) از دوستای قدیمی رحمت بود. و همیشه از سوارکاری طلعت خوشش می اومد. همیشه بعد از اتمام کار طلعت را به دفتر فرا می خوند. و با هم گپ می زدند.

10 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2022-03-27 16:30:04 +0430 +0430

زیر پوستی بود👌👌
ادامه

1 ❤️

2022-03-27 16:49:37 +0430 +0430

من میگم با صاحب اصطبل شاهرخ رل میزنه 😂

2 ❤️

2022-03-27 17:10:11 +0430 +0430

↩ Elnazkhanum
ولی فضای داستان کاملا قابل بسط به جامعه حال ماست.

2 ❤️

2022-03-27 17:53:00 +0430 +0430

↩ Fuzzy01
اره یه نموره زیر پوستیه.
مرسی.
از نگاهت.
فازی جون. 👍

1 ❤️

2022-03-27 17:54:37 +0430 +0430

↩ Mehrbano negan
نگان جان قدرت تحلیل خوبی داری ادامه بده… 👌
ممنونم از حضورت.

1 ❤️

2022-03-27 17:55:37 +0430 +0430

↩ Elnazkhanum
سپاس.
نظر لطفت شماست. 🌹

1 ❤️

2022-03-27 17:56:04 +0430 +0430

↩ rrahmog
😂 😂 😂
ولی پسراش یا فامیل شوهر واسش مشکل درست میکنند

1 ❤️

2022-03-27 17:56:46 +0430 +0430

↩ Mehrbano negan
اینم یه حرفیه. 👏

1 ❤️

2022-03-27 17:58:37 +0430 +0430

ادامه داره؟
خوب بود

1 ❤️

2022-03-27 17:59:51 +0430 +0430

↩ .Azi.
بله عزیزم…
ادامه داره…
مرسی از حضورت… 🌹

1 ❤️

2022-03-27 18:03:05 +0430 +0430

↩ Fuzzy01
بله همینطوره البته قدیمی نیست و مال همین دوره و زمونه است. اما شهری نیست. روستایی و کمی با داستانهای شهری فرق داره…

1 ❤️

2022-03-27 18:06:00 +0430 +0430

↩ rrahmog
کاملا درسته.
به قول فرستاد
“قلمت مانا”

1 ❤️

2022-03-27 18:08:06 +0430 +0430

↩ Fuzzy01
سپاسگزارم.
دوست عزیز و یگانه ام.
شمام موفق باشید. 🙏

1 ❤️

2022-03-27 19:33:54 +0430 +0430

↩ Mehrbano negan
البته شوهر طلعت مهاجر بوده و از جنوب به شمال مهاجرت کرده فک و فامیل همه جنوبند. 👌

1 ❤️

2022-03-27 20:03:12 +0430 +0430

↩ rrahmog
پس پیشگویی من خراب شد
تامام 🌹

1 ❤️

2022-03-27 20:27:03 +0430 +0430

↩ Mehrbano negan
متاسفم. مهربانو. 😳

1 ❤️

2022-03-27 21:57:40 +0430 +0430

↩ rrahmog
😂 🌹 🌹 🌹 🙏

0 ❤️

2022-03-27 23:20:10 +0430 +0430

بله…
و اینگونه شد که فهمیدیم جریاناتی در پشت پرده در حال رخ دادنه😅✋🏻

0 ❤️

2022-03-28 02:40:45 +0430 +0430

بسیار زیبا و جذاب بود، من فکر میکنم شاهرخ آخرش که نه همون اولش ترتیب همسر دوست قدیمیش رو میده، البته خیلی فکری هم لازم نداشت.
عکسی که انتخاب کردی هم خیلی قشنگ و با ابهته. ❤️ 🌹 ❤️

1 ❤️

2022-03-28 03:37:33 +0430 +0430

↩ Insect-pussy
👍 لایک به وجودت عزیرم.
اخی مثل اینکه همه توقع دارن که طلعت گاییده بشه. البته اگر پازل را درست بچینی به همین نتیجه خواهی رسید. ممنونم از حضورت. 🌹 👌 🙏

1 ❤️

2022-03-28 14:14:13 +0430 +0430

↩ Nafas7196
مرسی ازت. فداتشم. خوشحالم که حس خوب به شما منتقل میشه. پایدار باشی مهربونم. 🌹

0 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «