درود دوستان ، در ابتدا پوزش میخوام از تمام عزیزانی شخصیت بالایی دارند و همیشه ادب و متانتشان باعث شرمندگی من است 🙏🥰🌺
این تاپیک رو در جواب آن عده از بیماران روانی و جنسی زدم که ندیده و نشناخته به من و خیلی از خانمهای این سایت پیام میدهند و از همون ابتدا ، ابراز عشق میکنند !
لطفا ترشحات هورمونهای بی صاحب مونده خودتون رو به عشق نسبت ندید!
عشق حرمت داره و بذارید پاک باقی بمونه !
شما دچار عشق بدون ع هستید !
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
روزگاری است همه عرض بدن می خواهند
همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند
دیو هستند ولی مثل پری می پوشند
گرگ هایی که لباس پدری می پوشند
آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند
عشق ها را همه با دور کمر می سنجند
خب طبیعی است که یک روزه به پایان برسد
عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد …!
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
↩ سالومه۲۸
6-–نمیدونم اینجا چطور میشه نشون داد حس مردی رو که واستاده داره با تمام وجود برای راوی ابیات کف میزنه رو 👏 👏 👏 👏 عالی بود عاااااااااااااااالی🥰🌺🙏
♩♪♬تیز دَوَم تیز دَوَم تا به سواران برسم
نیست شوم نیست شوم تا بر جانان برسم
♩♪♬خوش شدهام خوش شدهام پاره آتش شدهام
خانه بسوزم بروم تا به بیابان برسم
♩♪♬خاک شوم خاک شوم تا ز تو سرسبز شوم
آب شوم سجدهکنان تا به گلستان برسم
♩♪♬چرخ بود جای شرف خاک بود جای تلف
بازرَهَم زین دو خطر چون بر سلطان برسم
♩♪♬عالم این خاک و هوا گوهر کفر است و فنا
در دل کفر آمدهام تا که به ایمان برسم
آن شه موزون جهان عاشق موزون طلبد ♩♪♬
شد رخ من سکه زر تا که به میزان برسم
رحمت حق آب بود جز که به پستی نرود ♩♪♬
خاکی و مرحوم شوم تا بر رحمان برسم
هیچ طبیبی ندهد بیمرضی حب و دوا ♩♪♬
من همگی درد شوم تا که به درمان برسم
تیز دَوَم تیز دَوَم ♩♪♬
نیست شوم نیست شوم
خوش شدهام خوش شدهام ♩♪♬
چون بر سلطان برسم
↩ وحید_لاهیجی
🥰🌺🙏
*گوشه یِ دنجِ دلت را به دلم بخشیدی
تحفه یِ قیمتے ات را به جهانے ندهم*
سیدشهرام_علیزاده
↩ سالومه۲۸
دارم میرم از این خونه که رویاهاش پریشونه
از این کوچه که دلتنگه از این شهری که دل خونه
تو دیگه پا به پام نیستی ولی من باز هم زندم
عجب جون سختی ام من که هنوزم فکر آیندم
به فکر روزهایی که بدون تو بازم شاده
ببین این زخمای کهنه چه امیدی بهم داده
میدونم باز هم میشه بدون فکر عاشق شد
برای یک دل ساده دوباره صاف و صادق شد
اگه سخت و اگه آسون من آخر از تو دل کندم
اگه ازم بدی دیدی حلالم کن که شرمندم
اگه سخت و اگه آسون من آخر از تو دل کندم
اگه ازم بدی دیدی حلالم کن که شرمندم
تو از چشام نمیخونی غمای بی زبونم
غم داغی که سوزونده تا مغز استخونم رو
واسه این درد بی درمون دیگه راه علاجی نیست
دارم میمیرم و دیگه به دارو احتیاجی نیست
غرورم میگه باید رفت دلم میگه یکم دیگه
تحمل کن ولی هرگز دلم … خورده که میگه
اگه سخت و اگه آسون من آخر از تو دل کندم
اگه ازم بدی دیدی حلالم کن که شرمندم
اگه سخت و اگه آسون من آخر از تو دل کندم
اگه ازم بدی دیدی حلالم کن که شرمندم
↩ وحید_لاهیجی
و خداحافظیاش
آنچنان چلچله سانست
که من میخواهم
دایماً باز بگوید که
خداحافظ، اما نرود…😊
↩ سالومه۲۸
به به چلچله که بخواند و هرگز نرود چه سعادتی برای یه عاشق بالتر از این درووود عالی بود 12- وحید ایستاده و با تمام افتخار کف میزنه براتون 👏 👏 👏 👏
گو چه رازی است در این موج مهآلود نگاهت✿●✿
که تو چون باد پریشانی و مستی
دست در دست خزان، خندهکنان✿●✿
در دل این باغ نشستی
قامت عمر مرا خشکتر از شاخه بیجان✿●✿
بشکستی، بشکستی
چه بگویم، به که گویم✿●✿
که دلم گلشن اسرار تو گشته
گل هر یاد در این باغ پریشان✿●✿
به سرانگشت تو در خاطره خاک نشسته
وای بر من که دلم پُر ز تمنای تو گشته✿●✿
چه بگویم، به که گویم، که زبانم گره خورده
نتوانم، نتوانم، نتوانم که بگویم :✿●✿
دل من لیلیاش از یاد نبرده
من که عمرم به تماشای نگاهش همه بر باد نشسته✿●✿
همچو لیلای پریشان تو بر خاک نشستم
خستهام، خستهتر از مرغ پر و بال شکسته✿●✿
خستهام، خستهتر از قامت مینای شکسته
جز غم روی رخش در دل ویران چه توان دید✿●✿
به که گویم، به که گویم که من از عشق غریبش
نگذشتم، نگذشتم
↩ وحید_لاهیجی
آدم بدون اینکه بفهمد
یکهو می شود امانتی،
امانتیِ کسی که دوستش دارد،
پس لطفا
حتما"مراقب باش🥰🌺🙏
↩ سالومه۲۸
من خیلی وقته فهمیدم باهوش تر از این حرفام 😁 😍
دل شیدا
(شیشة میدر شب یلدا شکست)
خواننده:استاد شجریان شاعر:بابام طاهر
آهنگساز:علیاکبر شیدا دستگاه:دستگاه سهگاه
متن ترانه:
تودوری ازبرم ، تودوری ازبرم دل دربرم نیست ، خدا ، خدا
هوای دیگری ، هوای دیگری اندرسرم نیست ، اندرسرم نیست
…
بهجان دلبرم ، بهجان دلبرم کز هردو عالم ، خدای من
تمنای دیگر ، تمنایدیگر جزدلبرم نیست ، جزدلبرم نیست
…
آرام جانم ، سرو روانم من بیتو نمانم ، خدا ، خدا
بیا ای نازنین ، بیا ای مه جبین دردت بهجانم ، دردت بهجانم
…
ازغم عشقت ، ازغم عشقت دلشیدا شکست ، دلشیدا شکست
…
شیشه میدر ، شیشه میدر شبیلدا شکست ، شبیلدا شکست
ازبسکه زدم ، ازبسکه زدم ریگ بیابان بهکف ، ریگ بیابان بهکف
خارمغیلان ، خارمغیلان همه درپا شکست ، همه درپا شکست
…
ازغم عشقت ، ازغم عشقت دلشیدا شکست ، دلشیدا شکست
…
شیشه میدر ، شیشه میدر شبیلدا شکست ، شبیلدا شکست
ازبسکه زدم ، ازبسکه زدم ریگ بیابان بهکف ، ریگ بیابان بهکف
↩ وحید_لاهیجی
😁😁😁😁🥰🌺🙏
نه کسی ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺳﺖ!
ﻧﻪ کسی ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ!
ﻧﻪ ﺧﻴﺎﻝ ﮔﺬﺭ ﺍﺯ
ﮐﻮﭼﻪ ی ﻣﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﺎﻩ؛
ﺑﻴﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻥ ﻭ ﻣﺮﮒ
ﻣﮕﺮ ﻓﺮقی ﻫﺴﺖ؟
ﻭقتی ﺍﺯ ﻋﺸﻖ نصیبی
ﻧﺒﺮی ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺁﻩ!
فریدون مشیری
↩ سالومه۲۸
فکر کردی کم الکیم من خیلی الکیم لاکو…
حکایت الکی بودن من این ترانه هستش بخند یکم:
افتادم تو دام عاشقی نفهمیدم نفهمیدم
با یک نگاه ساده ای نفهمیدم نفهمیدمنداره راه و چاره ای نفهمیدم نفهمیدم
نمی شه بی تو زندگی نفهمیدم نفهمیدم
اونی که حواسش به توست عاشق و خسته ی توست
وقتی صداش می کنی دستاش تو دستای توست
حس می کنی همیشه می خوای که پیشت باشه
وقتی می ری راه دور چه قدر دلت تنگ می شه
افتادم تو دام عاشقی نفهمیدم نفهمیدم
با یک نگاه ساده ای نفهمیدم نفهمیدم
نداره راه و چاره ای نفهمیدم نفهمیدم
نمی شه بی تو زندگی نفهمیدم نفهمیدم سوزان روشن
افتادم تو دام عاشقی با یک نگاه ساده ای
نداره راه چاره ای نمی شه بی تو زندگی
تو نغمه های عشقی تو نوری از بهشتی
تو آیه های عشقو رو قلب من نوشتی
تو نغمه های عشقی تو نوری از بهشتی
با بوسه های گرمت این عاشق رو تو کشتی
افتادم افتادم
افتادم تو دام عاشقی نفهمیدم نفهمیدم
با یک نگاه ساده ای نفهمیدم نفهمیدم
نداره راه و چاره ای نفهمیدم نفهمیدم
نمی شه بی تو زندگی نفهمیدم نفهمیدم
اونی که حواسش به توست عاشق و خسته ی توست
وقتی صداش می کنی دستاش تو دستای توست
حس می کنی همیشه می خوای که پیشت باشه سوزان روشن
وقتی می ری راه دور چه قدر دلت تنگ می شه
افتادم تو دام عاشقی نفهمیدم نفهمیدم
با یک نگاه ساده ای نفهمیدم نفهمیدم
نداره راه و چاره ای نفهمیدم نفهمیدم
نمی شه بی تو زندگی نفهمیدم نفهمیدم
عشقه عشقه عشق بچگی
با تو با تو با تو زندگی
عشقه عشقه عشق بچگی
با تو با تو با تو زندگی
افتادمتو نغمه های عشقی تو نوری از بهشتی
تو آیه های عشقو رو قلب من نوشتی
تو نغمه های عشقی تو نوری از بهشتی
با بوسه های گرمت این عاشق رو تو کشتی
افتادم تو دام عاشقی نفهمیدم نفهمیدم
با یک نگاه ساده ای نفهمیدم نفهمیدم
نداره راه و چاره ای نفهمیدم نفهمیدم
نمی شه بی تو زندگی نفهمیدم نفهمیدم
افتادم تو دام عاشقی نفهمیدم نفهمیدم سوزان روشن
با یک نگاه ساده ای نفهمیدم نفهمیدم
نداره راه و چاره ای نفهمیدم نفهمیدم
نمی شه بی تو زندگی نفهمیدم نفهمیدم
↩ وحید_لاهیجی
😂😂😂👏👏👏👏👏👏🙏🌺
مهندس سوزان روشن هم خوشگله هم خوش صدا و هم خوش هیکل 🥰🥰🥰
آهوی ¸ دشت زنگاری ¸ آهوی ¸ دشت زنگاری
تویی ¸ که میگی ¸ دوستم داری ¸ میری ¸ و سراغم نمیای
به کی ¸ منو اینجا میسپاری ¸ آهوی ¸ دشت زنگاری
آهوی ¸ دشت زنگاری ¸ تویی ¸ که میگی ¸ دوستم داری
تو قلب این شهر شلوغ به کی ¸ منو اینجا میسپاری
آهوی ¸ دشت زنگاری ¸ آهوی ¸ دشت زنگاری
امان از این جدایی ¸ آهوی ¸ من کجایی
دلم هواتو کرده کی ¸ پیش من میایی
آهوی ¸ مست دشتی ¸ دنبال عشق میگشتی
نقشتو جا گذاشتی ¸ رفتی ¸ و برنگشتی
↩ سالومه۲۸
از خانم مهندس یاد کردم یکم بخندی😁 😁 😁
ولی تا خانم دکتر تشریف دارن باید بره بوق بزنه خانم مهندس سوزان روشن 😁 😁 😁 👿 👿 👿 😍 😍 😎 🙏
تقدیم در ثنای شما
کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه
خودت میدونی عادت نیست فقط دوست داشتن محضه
کنارم هستی و بازم بهونههامو میگیرم
میگم وای چقد سرده میام دستاتو میگیرم
یه وقت تنها نری جایی که از تنهایی میمیرم
از این جا تا دم در هم بری دلشوره میگیرم
فقط تو فکر این عشقم تو فکر بودن باهم
محاله پیش من باشی برم سرگرم کاری شم
می دونم که یه وقتایی دلت میگیره از کارم
روزایی که حواسم نیست بگم خیلی دوست دارم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگیا داری
تو هم از بس منو میخوای یه جورایی خودآزاری
کنارم هستی و انگار همین نزدیکیاس دریا
مگه موهاتو وا کردی که موجش اومده اینجا
قشنگه ردپای عشق بیا بیچتر زیر برف
اگه حال منو داری میفهمی یعنی چی این حرف
میدونم که یه وقتایی دلت میگیره از کارم
روزایی که حواسم نیست بگم خیلی دوسِت دارم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگیا داری
تو هم از بس منو میخوای یه جورایی خودآزاری
افشین مقدم
↩ وحید_لاهیجی
سوزان روشن دکتر شده ؟ چه خوب 👏👏👏👏
چگونه از دل غمگین حساب میگیرد
مگر خراج، کسی از خراب میگیرد؟
چه جای غم، که تو شادی و غم گرفته مرا
که هر که را به طریقی شراب میگیرد
شنیدهام ز رفیقان به حلقه مویت
دخیل هر که ببندد، جواب میگیرد!
به پای این گل اگر آبروی ما رفتهست
چرا رقیب ز رویش گلاب میگیرد؟
چه دلخراش نجابتی که مرگ هم حتی
مرا به تیزی قلاب از آب میگیرد
به پیشگاه خدایی به توبه آمدهام
که ناصوابِ مرا هم ثواب میگیرد
↩ Omid_krj75
سپاس از لطف شما 🌺🙏
امدی در دل و برخاست به تعظیم تو جان
بنشین ورنه محال است که جان بنشیند
شاپور_تهرانی
↩ سالومه۲۸
از اینجایی که من هستم تموم ِ شهر معلومه
کنارم خیلیـا هستن… دلم پیش ِ تــو آرومه
به من بدبین نشو هرگز بگو چی بوده تقصیرم؟
به جز آرامش و حسی که از صدات میگیرم
بدبین شدی چـرا؟ باور نمیکنی
تنهایی منو کمتر نمیکنی
طوفان نشو منو یه قاصدک نکن
من عاشق تـوام… یک لحظه شک نکن!
اگه دلتنگ باشی تو … مث ِ بارون شروع میشم
که با هر قطرهى اشکت منم که زیرو رو میشم
همیشه ساده رنجیدی… همیشه سخت بخشیدی
تو رو میبخشم این لحظه… شاید بازم منو دیدی!
ترانه سرا: مونا برزویی
↩ سالومه۲۸
باشه باشه دمت گرم شما هم بپیچون مارو 😎
پردلشوره شدم پر تشویش
همه تنم اتیش
انگارعاشق شدم عاشق
تن من زلزله بارون
من عاشق چی شده که شدم گنگو پریشون
انگارعاشق شدم عاشق
یه چیزتازه مهمون میگرده تو حسم
که مثه حس بلوغه چه جوری بگم چیه اون
نکنه وسوسه باشه شده با سادگی ماخون
مثه سیب سرخ حوا شد از وسوسش پشیمون
تب تند تنم یه تابسون تو چشام اینو بخون انگار عاشق شدم عاشق
نکنه یه روزی پنهون توی جلدم اومده
روح شیطونی شیطون انگار عاشق شدم عاشق
یه چیزتازه مهمون میگرده تو حسم
که مثه حس بلوغه چه جوری بگم چیه اون
نکنه وسوسه باشه شده با سادگی ماخون
مثه سیب سرخ حوا شد از وسوسش پشیمون
تب تند تنم یه تابستون تو چشام اینو بخون
انگار عاشق شدم عاشق
نکنه یه روزی پنهون توی جلدم اومده
روح شیطونی یه شیطون انگار عاشق شدم عاشق
یه چیز تازه مهمون میگرده تو حسم
که مثه حس بلوغه چه جوری بگم چیه اون
نکنه وسوسه باشه شده با سادگی ماخون
مثه سیب سرخ حوا شد از وسوسش پشیمون
پردلشوره شدم پر تشویش
همه تنم اتیش
انگار عاشق شدم عاشق
تن من زلزله بارون
من عاشق چی شده که شدم گنگو پریشون
انگار عاشق شدم عاشق 😁 😁 😎
↩ وحید_لاهیجی
آخر نگهے به سوے ما ڪن
دردے به ارادتے دوا ڪن
بسیار خلاف عهد ڪردی
آخر به غلط یڪے وفا ڪن
ما را تو به خاطرے همه روز
یک روز تو نیز یاد ما ڪن
سعدی
↩ سالومه۲۸
ضیافت های عاشق را خوشا بخشش،خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق،برایِ گُم شدن در یار…
چه دریایی میان ماست خوشا دیدار ما در خواب
چه امیدی به این ساحل؟خوشا فریاد زیر آب
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن،خوشا از عاشقی مردن…
اگر خابم اگر بیدار،اگر مستم اگر هشیار
مرا یارای بودن نیست،تو یاری کن مرا،ای یار
تو ای خاتون خاب من،منِ تن خسته را دریاب
مرا همخانه کن تا صبح،نوازش کن مرا تا خواب
همیشه خوابِ تو دیدن دلیلِ بودنِ من بود
چِراغِ راهِ بیداری اگر بود از تو روشن بود…
ضیافت های عاشق را خوشا بخشش،خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق،برایِ گُم شدن در یار
نه از دور و نه از نزدیک تو از خواب،آمدی،ای عشق
خوشا خودسوزی عاشق ، مرا آتش زدی ، ای عشق
↩ وحید_لاهیجی
به به چقدر زیبا 🥰🌺🙏👏👏👏👏
به دستت دست بسپارم قشنگ است
قدمها با تو بردارم قشنگ است
به زیر نم نم باران احساس
جهان با “دوستت دارم” قشنگ است
↩ سالومه۲۸
یکی از ترانه های داریوش بود که جوانی و نوجوانی رو با اون گذروندم تقدیم کردم خوشحالم به دل نشست سالومه جان 🥰🌺🙏
مرا دوست بدار
به سان گذر از یک سمت خیابان
به سمتی دیگر…
اول به من نگاه کن
بعد به من نگاه کن
و بعد،
باز هم مرا نگاه کن
جمال_ثریا
↩ وحید_لاهیجی
شادم از عمری که زخمم منّت مرهم نبُرد
گفت هرکس؛ «حال و روزت چیست؟»،
گفتم: «عالیام!»
سجاد_رشیدیپور
↩ سالومه۲۸
این سرزمین من است که می گرید
این سرزمین من است
که عریان است
باران دگر نیامده چندی است
آن گریههای ابر کجا رفته است؟
عریانی کشتزار را
با خون خویش بپوشان
۵ این کاجهای بلند دست
که در میانهی جنگل
عاشقانه میخواند
ترانهی سیال سبز پیوستن
برای مردم شهر
نه چشمهای تو ای خوبتر ز جنگل کاج
اینک برهنهی تبرست
با سبزی درخت هیاهوست
خسرو گلسرخی
↩ North.88
منم همینطور
خانه یِ اهل کرم نیست ز مهمان خالی
دل عشاق محال است که بی غم باشد…!!
صائب_تبریزی
↩ وحید_لاهیجی
دلخوش به جمعکردن یک مشت آرزو
این شادی حقیر، همین است زندگی…
فاضل_نظری
↩ سالومه۲۸
ایستاده بر سر این دوراهیها،
بر لب جاری خواهم کرد، بدرورد خویش را
تا گام نَهم در جادهٔ روح و جان خویش.
خاطرهها بیدار میشوند
ساعتهای شوم بیدار میشوند
من خواهم رسید به باغچهٔ کوچکِ سرودِ سپیدِ خویش
و لرزی ناگهان به جانم خواهد نشست
درست مثل ستارهٔ سحری.
■ فدریکو گارسیا لورکا
↩ وحید_لاهیجی
جز در عشق بهر در که شدم خوار شدم
خار بودم همه از عشق تو گلزار شدم
داشتم تا خبر از خویش نبودم خبری
تا شدم مست می عشق تو هشیار شدم
رضیالدین_آرتیمانی
↩ سالومه۲۸
ای که شعر تلخ چشمات / قصه ی غربت من بود
عینهو نفس کشیدن / دیدنت عادت من بود
میون دفتر شعرام / رو تن سپید هر برگ
با همون خط قشنگت / تو نوشتی :"یا تو یا مرگ "
ای رفیق نیمه راهم / می دونم که تو نمـُردی
ولی وقتی رفتی انگار / پیش چشمام جون سپردی
گل ناز پرپرم ، ای همدرد / به نبودنت باید عادت کرد…؟!!
اردلان سرافراز
↩ وحید_لاهیجی
شاعر که باشی ، شعرهایت درد دارد !
حتی قلم ، گاهی به جایت درد دارد !
وقتی که دلتنگی فقط باید بباری
حتی خدا هم ، پا به پایت درد دارد !
با گریه هر شب سر به بالین می گذاری
هر تار و پودت ، بی نهایت درد دارد !
شب ها که تنها می شوی با خاطراتش
حتی خیالش هم ، برایت درد دارد !
با غم دعایش می کنی ، برگردد اما
در آن زمان ، حال دعایت درد دارد !
همصحبت تو می شود دیوار و دفتر
شاعر که باشی ، شعرهایت درد دارد !
↩ سالومه۲۸
چه میدانی تو از سادهترین چیزها
روزها خورشیدهایی بزک شدهاند
که شبانه خوابِ سرخ گلها را میبینند
و همهی آتشها چون دود به آسمان میروند
چه میدانی تو از شوربختی دوست داشتن؟!
تو را در انتهای اتاقها جستهام
آنجا که چراغی روشن بود
پاهایمان همراه هم طنین نمیانداختند
و نه آغوشمان که بر روی هم بسته ماندند
چه میدانی تو از شوربختی دوست داشتن؟!
تو را در پنجرهها جستهام
بوستانها بیهوده از رایحهها پُرند
کجا، کِی میتوانی باشی؟!
به چه چیزِ زندگی باید دل بستن در میانهی بهار؟!
چه میدانی تو از شوربختی دوست داشتن؟!
چه میدانی تو از انتظار طولانی
و از زیستن فقط برای نامیدنات
همیشه همان و همیشه متفاوت
و از سوی من فقط ملامت و نکوهیدن
چه میدانی تو از شوربختی دوست داشتن؟!
باید که از یاد بَرَم و زندگی کنم
همچون پاروزنی بیپارو
میدانی چهقدر طولانیست زمانِ مردن
زمان بهخود گوش دادن و از پا درآمدن
میشناسی تو آیا شوربختی دوست داشتن را؟!..
■ لویی آراگون