Doug Main Jan 4 2018, 5:29am
**گاهی اوقات عشق آسیب میرساند ولی قطع رابطه اونقدرام بد نیست. یک نویسندهی مطالب علمی و روانشناسی، تجربهی شخصیش از قطع رابطه (Break Up) دردناک و اونچه از آن یاد گرفته را برایمان به اشتراک میگذارد:**من به تازگی یه قطع رابطهی سخت و غیر قابل تحمل رو تجربه کردم که خیلی ناگهانی اتفاق افتاد. چند هفته تو شوک بودم و گیج شده بودم. این جدایی منو مجبور کرد که بعضی حقایق تلخ و ناگوار رو درک کنم، و درباره خودم فکر کنم و ببینم که کی هستم و چی میخوام. در ضمن چون به علم و روانشناسی علاقه داشتم، خیلی دوست داشتم بدونم که تحقیقات علمی چه حرفی واسه گفتن درباره این قضیه دارن.
اینا چندتا از چیزاییه که یاد گرفتم:
• نوسان و تغییر حالتهای روانی
یکی از غیر عادیترین چیزایی که حتی در مقایسه با قطع رابطههای قبلیم، در این مورد اتفاق افتاد این بود که احساساتم به سرعت تغییر میکردن و قابل پیشبینی نبودن. یه لحظه پر از انرژی و خوشحال میشدم و خوشبینانه با خودم فکر میکردم که هرچند خیلی سخت بود ولی این قطع رابطه به صلاح خودمه. بعدش فکرای دیگه به ذهنم میومد و دوباره پر از غم، خشم و یا ترس میشدم. یا از خودم میپرسیدم که با بهم زدن و قطع این رابطه، تصمیم درستی گرفتم یا نه. البته همچین احساساتی عادی هستن و من از این وضعیت مثل یه فرصت استفاده کردم تا درباره ناپایداری احساسات و دیگر شرایط زندگی تفکر و تحقیق بکنم. اما دقیقاً چه چیزی باعث این نوسانات و تغییرات غیر قابل کنترل میشه؟
‘گریس لارسون’ (Grace Larson)، دانشجوی دکترا در دانشگاه ‘نورث وسترن’ (Northwestern University) که دربارهی قطع رابطههای عاشقانه تحقیق کرده، میگه پارتنرهایی که رابطهی عمیق و نزدیکی باهاشون داریم به ما کمک میکنن تا احساساتمون، ریتم شبانهروزی (وقت خوابیدن و بیدار شدن، وقت گرسنه شدن) و دیگر جنبههای فیزیولوژی بدنمون متعادل و تنظیم بشن. همچنین ما به شریک زندگی یا همون پارتنرمون وابسته و دلبسته میشیم چون اون باعث میشه احساس امنیت و دلگرمی کنیم و اون کسیه که ما احساساتمون رو باهاش درمیون میزاریم و خیلی از فعالیتها رو با هم انجام میدیم. پس وقتی که اون رابطه از بین بره و دیگه وجود نداشته باشه، چرخههای جسمی و احساسیمون هم نامتعادل میشن. لارسون میگه «کاملاً منطقیه که بدون همچین رابطهای، واسه یه مدت احساساتتون خارج از ریتم و ضرب باشه.»
‘گری لواندوفسکی’ (Gary Lewandowski)، پروفسور و رئیس دپارتمان روانشناسی دانشگاه ‘مانموث’ (Monmouth University)، میگه: «مثل خیلی از تجربههایی که از زندگی بدست میاریم، قطع رابطهها ترکیبی از نتایج مثبت و منفی هستن». اون همچنین میگه: «حتی اگه از تموم شدن رابطه ناراحت هستین، باید به این فکر کنین که چیزهای خوب و مثبتی هم وجود دارن مثلاً وقت بیشتری برای رسیدن به خودتون و وقت گذروندن با دوستاتون و چیزای دیگه دارین. اگه شما تصمیم به قطع رابطه گرفته باشین ممکنه در کل احساس بهتری بکنین چون آمادگی بیشتری برای این کار داشتین اما بازم احساسات منفی و بد به سراغتون میاد، مثلا شک میکنین که آیا تصمیم درستی گرفتین یا احساس گناه میکنین چون باعث ناراحتی پارتنرتون شدین.»
• احساس درد
یک تحقیق که در هفته نامه علمی آکادمی ملی علوم ( Proceedings of the National Academy of Sciences) در سال ۲۰۱۱ منتشر شده، محققها کسایی رو که تو آزمایش شرکت کرده بودن رو تو یه دستگاه امآرآی (MRI) قرار دادن تا الگوهای فعالیت عصبی مغزشون رو بسنجن. بعدش محققها عکس پارتنر قبلی این افراد رو که به تازگی با اونا قطع رابطه کرده بودن رو بهشون نشون دادن. بعد از این کار محققها شرکت کنندهها رو در معرض نوعی گرمای حسی دردناک (اما بیضرر) قرار دادن. هر دو آزمایش باعث بروز سطح یکسانی از فعالیت عصبی مغز شدن. محققها تو گزارششون نوشتن که این نتایج، مفهوم تازهای به این تفکر که خواسته نشدن و رد شدن میتونه باعث آسیب تو شخص بشه دادن.
• دوران پس از ترک (Withdrawal)
درحالی که همچنان درد و غم بعد از بهم زدن هست، یه حسی هم مثل دوران پس از ترک اعتیاد وجود داره. بعضی از تحقیقها نشون میدن که تأثیر عشق روی مغز درست مثل تاثیر یه ماده مخدر مثل کوکائینه، و از بین رفتن این عشق میتونه منجر به اثرات بیوشیمیایی شبیه دوران پس از ترک اعتیاد بشه. شخصاً از مقایسه کردن این دو موضوع خوشم نمیاد چون یه چیز سالم و زندگیبخش رو به یه چیز مخرب و اعتیادآور ربط داده، و همچنین مغز رو فقط از دیدگاه مادی بررسی کرده که محدودیتهای خاص خودشو داره. بهرحال واقعیت اینه که از یه طرف بین عشق و اعتیاد و از طرف دیگه بین قطع رابطه و دوران پس از ترک اعتیاد شباهتهای بیوشیمیایی وجود داره. ورزش کردن و برقراری ارتباط اجتماعی با دوستای جدید و قدیمی از راههای خوبیه که کمک میکنه این دوران رو پشت سر بزارین.
• حرف زدن دربارهش بهتون کمک میکنه
وقتی که با کسی وارد یه رابطه عاطفی و خصوصی میشین، احتمال داره که شخصیتتون تغییر کنه و این چیز عجیبی نیست. واسه یه مدتی با زنی رابطه داشتم که خانوادهش بهم گفته بودن که با رابطهمون موافقت نمیکنن مگر اینکه یهودی بشم. با اینکه رابطهمون ادامه پیدا نکرد و منم یهودی نشدم، اما واقعاً دربارهی این تغییر شخصیتی مهم فکر کردم. یکی از بخشهای چالشانگیز قطع رابطه جواب دادن به این سواله: «حالا که از پارتنرم جدا شدم، شخصیتم چه تغییری کرده و چه کسی هستم؟»
روانشناسها اسم این فرآیند بازسازی شخصیتی رو “سازماندهی خودانگاره” گذاشتن. توی تحقیقی که در مجله علمی (Social Psychological and Personality Science) منتشر شده، ‘لارسون’ و ‘دیوید سبرا’ (روان شناس دانشگاه آریزونا) آزمایش جدیدی رو طراحی و اجرا کردن؛ تو این آزمایش از ۲۱۰ تا دانشآموز که تازه قطع رابطه کرده بودن، استفاده شده. ۱۲۰ تا از این دانشآموزها چهار بار و در طول یه دوره نه هفتهای اومدن به آزمایشگاه و با محققها دربارهی قطع رابطهشون حرف زدن و روانشناسها علائم حیاتی و فشار خون این دانشآموزها رو اندازهگیری و ثبت کردن. ۹۰ دانشآموز دیگه فقط یک بار در شروع و یک بار در پایان این دوره نُه هفتهای اومدن به آزمایشگاه و با محققها حرف زدن. معلوم شد که گروه اول موفقتر بودن و بهتر با شرایط کنار اومدن و بعد از اون دوره “اختلالات خود انگارهای” کمتری تو اونا گزارش شده. به یه عبارت دیگه، افراد گروه اول با شخصیت خودشون که مستقل از رابطهی قبلیشونه بیشتر آشنا شدن و خودشونو بهتر شناختن.
همچنین در مقایسه با ۹۰ دانشآموزی که فقط دو بار با محققها حرف زدن، این ۱۲۰ دانشآموز گروه اول کمتر دچار احساسات منفی و ناخواستهی مربوط به قطع رابطه شدن، کمتر احساس تنهایی کردن و وقتی دربارهی جداییشون حرف میزدن از ضمیر اول شخص جمع کمتر استفاده کردن. لارسون میگه که این تغییرات ممکنه در نتیجه صحبتهایی باشه که دانشآموزها با روانشناسها داشتن، صحبتهایی که دربارهی احساساتشون بعد از قطع رابطه بود. به هر حال نتایج نشون میدن که حرف زدن با خانواده و دوستانتون و درمیون گذاشتن احساساتتون با اونها کمک زیادی بهتون میکنه، حرف زدن با دیگران هم از لحاظ حمایت عاطفی بهتون کمک میکنه و هم باعث میشه مسائل اطرافتون رو بهتر درک کنین.
• خواسته نشدن و رد شدن واقعاً روی قلب تاثیر میذاره
توی جریان قطع رابطه، فقط مغزتون درگیر موضوع نمیشه بلکه قطع رابطه تمام بدنتون رو تحت تاثیر قرار میده. مطلب جالبی توی مجله سایکولوژی ساینس (Psychological Science) در سال ۲۰۱۰ منتشر شده که یه آزمایش رو شرح میده. تو این آزمایش محققها چهرهی افراد ناشناس رو به کسایی که تو آزمایش شرکت کرده بودن نشون دادن؛ بعد از اینکه به شرکت کنندهها گفته شد که این افراد از اونا خوششون نیومده و اونا رو رد کردن، ضربان قلب شرکت کنندهها اومد پایین. این نتایج نشون دهنده نوعی اختلال تو دستگاه عصبی پاراسمپاتیک هستش که در حالت استراحت عملکرد خودکار بدن رو کنترل میکنه، اسم دیگه این عملکرد “فعالیت استراحت و گوارش” (Rest and Digest) هست.
توی یه تحقیق دیگه که تو مجله ‘سایکوزماتیک مدیسن’ (Psychosomatic Medicine) منتشر شده، محققها هفتاد مرد و زن که طلاق گرفته بودن رو مورد آزمایش قرار دادن و وضعیتشون رو بررسی کردن. تو این آزمایش از شرکتکنندهها خواسته شد که به طلاقشون فکر بکنن و این در حالی بود که محققها فشار خون اونا رو اندازه گیری میکردن. وقتی که شرکتکنندهها شروع به تفکر دربارهی جداییشون کردن؛ فشار خون مردایی که همچنان از این موضوع ناراحت بودن، بالا رفت اما این موضوع تاثیر خاصی رو زنها نداشت.
بدون در نظر گرفتن مدت زمان رابطهای که توش بودین، قطع رابطهها میتونن به طور غیر قابل باوری سخت باشن. اما احتمالاً از هر رابطه قویتر از قبل بیرون میایین و خودتون رو بهتر از قبل میشناسین و بهتر میدونین که چی میخواین. محققها میگن که بهترین راه برای کنار اومدن با قطع رابطه اینه که با احساساتتون روبرو بشین و اونا رو از اعماق وجودتون حس کنین، اصلاً سعی نکنین که از احساساتتون فرار بکنین و اونا رو پنهان بکنین. پروفسور ‘لواندوفسکی’ میگه تحقیقاتش نشون میدن که نوشتن دربارهی این تجربه (قطع رابطه) و به خصوص تمرکز کردن روی جنبههای مثبتش باعث میشه که روحیهتون بالا بره و بعد از قطع رابطه احساس بهتر و مثبتی داشته باشین. یاد گرفتن یه مهارت جدید یا امتحان کردن فعالیتهای جدید، غرق شدن در کار و با جون و دل کار کردن، دنبال کردن سرگرمیهای لذت بخش و وقت گذروندن با دوستان و خانواده از جمله چیزایی هستن که بهتون کمک میکنن تا این تجربه تلخ رو پشت سر بزارین.
و حالا میرسیم به مهمترین و آشکارترین عامل کمک کننده: زمان، زمان هرزخمی رو شفا میده. البته هیچ بازه زمانی سحرآمیز و مشخصی وجود نداره (نسبت به هر شخص و وضعیتی متغیره). خبر خوب اینه که تحقیقها نشون میدن که اکثر افراد دوست دارن درباره مدت زمانی که طول میکشه تا این تجربه (قطع رابطه) رو پشت سر بزارن و به حالت عادیشون برگردن، اغراق بکنن. و مطمئن باشین که با یکم شانس رابطه بعدیتون بهتر پیش میره.
همونطور که ‘ادل’ (Adele خواننده انگلیسی) گفته:
«گاهی عشق جاودان میشه، در عوض گاهی هم آسیب میرسونه»
*(“♫Sometimes it lasts in love, but sometimes it hurts instead♪”)*
برگرفته از:
vice.com/en_au/article/a3nk95/the-science-of-breaking-up