لعنت بر کوروش صغیر

1395/04/02

لعنت بر کوروش صغیر ملعون

3978 👀
0 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2016-06-22 06:34:51 +0430 +0430

متاسفانه جدیدا مد شده که هرکسی میاد بخاطر اینکه ی تایپینگی زده باشه میان به اینو اون فحش میدن تا بازدیدکننده داشته باشن که اینجوری حداقل دو نفر به اینا توجه کنن لطفا زیر پستای همچین ادمای مغز پریودی کامنت نزارین تا تو مریضی که دارن بمونن

3 ❤️

2016-06-22 07:00:06 +0430 +0430

لعـ.ـنت به کس مـ.ـادرت که تو رو پس انداخت… الان حسناخانم و مرتـ.ـیکه رکسانا009 و چندتا حـ.رومزاده دیگه میان تو رو تایید میکنن کونی

1 ❤️

2016-06-22 07:05:14 +0430 +0430

بلند بگووو fuckkk cyrus

0 ❤️

2016-06-22 07:06:32 +0430 +0430

اقیانوس با تف سگ نجس نمیشه اگه فکر کردی مثل ممد چاچول بازت ضعفی در این مرد بزرگ پیدا کردی کور خوندی اینقدر فوش بده فوش دوند پاره بشه کوروش بزرگ دشمنانش و شرمنده میکرد تو که سوسک مستراح جمکران هم نیستی

5 ❤️

2016-06-22 08:50:46 +0430 +0430

لعنت خدا و 124000 پیامبر و 12 امام و 2 رهبر و ولایت فقیه و فرشته ها و ملائک و اجنه و پری و تمام جنبدگان در دریا و خشکی بر دشمنان کورورش بزرگ…اینان کر و کور و لالند و هیچ فهم نمیکنند…اینان کافر و نجس اند…بلکه از چهارپایان بدترند…باشد که همایون بزرگ آنها را بوزینه گرداند…آیا هیچ پند گیرنده ای هست…نقل از کتاب قرآن نوشته ابن دیلاق قمی

3 ❤️

2016-06-22 08:57:52 +0430 +0430
نقل از: mHdADS کاش روزی همه بدانند کیر زدن به صاحب تاپیک با فحاشی نیست با کامنت نزاشتنه ?

? ? -_-

0 ❤️

2016-06-22 09:04:20 +0430 +0430

گوه سگ تو ذات اهورا مزدا (کسدا)

0 ❤️

2016-06-22 09:17:26 +0430 +0430

این حرومزاده دو حالت بیشتر نداره

ا خشکه مذهبیه یا پانتورچه که از کیر خردوغان بالا میره

5 ❤️

2016-06-22 10:01:41 +0430 +0430

حتما یه نسبتی با برادران روس داره ;) ;)

0 ❤️

2016-06-22 14:55:31 +0430 +0430

سگ رید به قبر کوروش صغیر

0 ❤️

2016-06-22 15:09:08 +0430 +0430

گوه تو دهن زرتشت (خرتشت) پیامبر دروغین

0 ❤️

2016-06-22 15:11:16 +0430 +0430

کیر تو ناموس کسی باشه که به مذهب دیگرات فحاشی میکنی حتی اگه اون شخص مذهب یهودیت داشته باشه.لعنت بر تمام بی سوادان … با فحاشی کردن چه چیزی عوض خواهد شد جز اینکه زنا زادگیتونو مشخص میکنه چیزه دیگه هم هست

1 ❤️

2016-06-23 08:07:58 +0430 +0430

حالا من پان‌ایرانیست نیسم ولی کوروش دو هزارو پونصد سال پیش مادر تو رو گائیده که اینجوری ازش کینه داری عایا؟!

0 ❤️

2016-06-23 08:08:51 +0430 +0430
نقل از: fuckcyrus گوه تو دهن زرتشت (خرتشت) پیامبر دروغین

_

پس دوتایی با هم مامانتو گنگ بنگ کردن :D

0 ❤️

2016-06-23 09:31:45 +0430 +0430

لعنت به پدرت ومادرت
کسکش بی ناموس

0 ❤️

2016-06-23 09:33:41 +0430 +0430
نقل از: fuckcyrus گوه تو دهن زرتشت (خرتشت) پیامبر دروغین

چاه فاضلاب قم هم تو دهن خاندانت

0 ❤️

2016-06-23 09:50:03 +0430 +0430
0 ❤️

2016-06-23 09:54:30 +0430 +0430
0 ❤️

2016-06-23 09:57:21 +0430 +0430

حالا کاری به این ندارم که فحاشی اغلب مال آدمای ضعیف النفسه.ولی میشه بفرمایید دلیل این کینه شتری شما نسبت به کوروش هخامنشی چیه؟
اصلا چقدر درباره ایشون مطالعه داشتید یا نکنه توهین و دشنام سر دلت سنگینی کرده میخوای همینجور حوالش بدی به یه نفر؟؟

0 ❤️

2016-06-23 10:08:01 +0430 +0430
0 ❤️

2016-06-23 10:20:27 +0430 +0430
نقل از: charlatan1375 حالا کاری به این ندارم که فحاشی اغلب مال آدمای ضعیف النفسه.ولی میشه بفرمایید دلیل این کینه شتری شما نسبت به کوروش هخامنشی چیه؟ اصلا چقدر درباره ایشون مطالعه داشتید یا نکنه توهین و دشنام سر دلت سنگینی کرده میخوای همینجور حوالش بدی به یه نفر؟؟

مادرش و تازه پیدا کرده خوشحاله قبلا برده بودنش کنیزی


0 ❤️

2016-06-23 10:44:29 +0430 +0430

جالبه صاحب تاپیک که یه آدم جعلیه ‌ ، بخاطر یه تاپیک دیگه داره از عصبانیت منفجر میشه بنده خدا با زبان روزه خخخخخ خودش تنهایی فحش میده ، تنهایی آپ میکنه ، با زبان روزه گشته تو گوگل هرچی عکس پی پی بوده جمع کرده ، فتوشاپ کرده وقت گذاشته بنده خدا خخخخخ خدا بهت اجر بده برادر طاعات و عبادات قبول

2 ❤️

2016-06-23 10:53:18 +0430 +0430
نقل از: Masih2020 جالبه صاحب تاپیک که یه آدم جعلیه ‌ ، بخاطر یه تاپیک دیگه داره از عصبانیت منفجر میشه بنده خدا با زبان روزه خخخخخ خودش تنهایی فحش میده ، تنهایی آپ میکنه ، با زبان روزه گشته تو گوگل هرچی عکس پی پی بوده جمع کرده ، فتوشاپ کرده وقت گذاشته بنده خدا خخخخخ خدا بهت اجر بده برادر طاعات و عبادات قبول

یه مشت بچه کونی بسیجی نشستن تو مسجد محل اول سیر کون هم گذاشتن بعد مغز نخودیشون ریختن رو هم هیچی گیرشون نیومده عکس باباشون و اوردن گذاشتن اینجا

1 ❤️

2016-06-23 10:57:51 +0430 +0430

این یارو باید سید باشه شک نکنید. سید هم یه کسی میگن که تخم عرب هستن یعنی عربا نسل اندر نسل ترتیب خارمادرشو به هفت روش سامورایی دادن این بابا سید شده 🙄

3 ❤️

2016-06-23 12:05:34 +0430 +0430
نقل از: peymankharkir3 علت برآمدگی شکم  علی ابن آب طالبی

خبر داد به ما محمد بن ابراهيم بن اسحاق طالقاني گفت:خبر داد به ما حسن بن علي عدوي,از عباد بن صهيب بن عباد از پدرش از جدش از جعفر بن محمد كه گفت :
مردي از علي سوال كرد و بدو گفت درباره 3 چيز كه در تو هست از تو مي پرسم:يكي كوتاهي قدت دوم از بزرگي شكمت سوم از ريخته شدن موهاي جلوي سرت علي گفت:

خداوند تبارك و تعالي مرا دراز نيافريد و نيز كوتاه خلق نكرد بلكه معتدل آفريد(در نتيجه) بر كوتاه قامت ضربه مي زنم و او را از طول به دو نيم مي كنم و بر دراز قامت ضربه مي زنم و او را از عرض دو نيم مي كنم!

و اما بزرگي شكمم(علتش اينست كه)رسول خدابه من بابي از علم آموخت و آن باب هزار باب را براي من گشود و علم در شكم من ازدحام كرد و از اين رو شكمم بر آمد!

و اما ريخته شدن موي جلوي سرم بعلت بر سر نهادن كلاه خود بمدت دراز و كارزار با رقيبان است! منبع:

الخصال,اثر شيخ صدوق,باب الثلاثه,ص 189 از منشورات جماعه المدرسين كانال_انديشه_و_تفكر
کوروش طبق عکس هایی که بر جل مانده مردی بلند قد و خوش پوش بوده .

فقط ببین این عمامان و ملاهای شیغه چه عن مغزی بودن فکر میکردن مکان علم و دانش شکم ههههههههههههههههههههههههههههههههههههه 🙄 🙄 🙄 🙄 🙄 🙄 🙄 عربای پوفیوز فقط به شکم و کمر به پایین فکر میکنن هههههههههههههههههههههههههه 🙄 🙄 🙄 🙄 🙄 این کسشرا هم تو قرعان هم هست که مکان تفکرو شکم میدونه هههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ 🙄 🙄 🙄 🙄 🙄 🙄 🙄

0 ❤️

2016-06-24 07:02:56 +0430 +0430
نقل از: peymankharkir3 علت برآمدگی شکم  علی ابن آب طالبی

خبر داد به ما محمد بن ابراهيم بن اسحاق طالقاني گفت:خبر داد به ما حسن بن علي عدوي,از عباد بن صهيب بن عباد از پدرش از جدش از جعفر بن محمد كه گفت :
مردي از علي سوال كرد و بدو گفت درباره 3 چيز كه در تو هست از تو مي پرسم:يكي كوتاهي قدت دوم از بزرگي شكمت سوم از ريخته شدن موهاي جلوي سرت علي گفت:

خداوند تبارك و تعالي مرا دراز نيافريد و نيز كوتاه خلق نكرد بلكه معتدل آفريد(در نتيجه) بر كوتاه قامت ضربه مي زنم و او را از طول به دو نيم مي كنم و بر دراز قامت ضربه مي زنم و او را از عرض دو نيم مي كنم!

و اما بزرگي شكمم(علتش اينست كه)رسول خدابه من بابي از علم آموخت و آن باب هزار باب را براي من گشود و علم در شكم من ازدحام كرد و از اين رو شكمم بر آمد!

و اما ريخته شدن موي جلوي سرم بعلت بر سر نهادن كلاه خود بمدت دراز و كارزار با رقيبان است! منبع:

الخصال,اثر شيخ صدوق,باب الثلاثه,ص 189 از منشورات جماعه المدرسين كانال_انديشه_و_تفكر
کوروش طبق عکس هایی که بر جل مانده مردی بلند قد و خوش پوش بوده .

البته این که فردی رو به خاطر شکل و شمایل ظاهریش بخواید مسخره کنید کاملا به دور از اخلاق و انسانیته ولی در جواب شما عرض شود که:
ابن سعد در کتاب طبقات مي نويسد :
. . . أبو عوانة عن مغيرة عن قدامة بن عتاب قال کان علي ضخم البطن ضخم مشاشة المنکب ضخم عضلة الذراع دقيق مستدقها ضخم عضلة الساق دقيق مستدقها . . .
الطبقات الکبرى ـ محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري الزهري ـ ج 3 ، ص 26 ، باب : ذکر صفة علي بن أبي طالب عليه السلام ، الوفاة: 230 ، ناشر: دار صادر - بيروت - ؛ أنساب الأشراف ـ أحمد بن يحيى بن جابر البلاذري ، المتوفى : 279هـ ـ ج1، ص 283 و 284 .
. . . قدامة بن عتاب گفت : علي داراي شکمي نيکو و کامل وسينه اي بسيار فراخ بود ، ساعد دستش عضلاني بوده و در قسمت مفاصل نازک شده و شکيل بود و ساق پايش عضلاني بوده و در قسمت مفاصل نازک شده و شکيل بود . . .
محمد بن يوسف صالحي شامي مي نويسد :
وکان ضخم البطن شاسع المنکب ، ضخم الذراعين مستدقهما ضخم عضد الساق ، فوق الربعة ، ضخم المنکبين ، طويل اللحية عظيمها .
سبل الهدى والرشاد في سيرة خير العباد ج11، ص287 ـ محمد بن يوسف الصالحي الشامي ، الوفاة: 942هـ ـ ، ناشر : دار الکتب العلمية - بيروت - 1414هـ ، چاپ اول ، تحقيق : عادل أحمد عبد الموجود وعلي محمد معوض .
علي داراي شکمي نيکو و کامل وسينه اي بسيار فراخ بود ، ساعد دستش عضلاني بوده و در قسمت مفاصل نازک شده و شکيل بود و ساق پايش عضلاني بود و قد مبارکش از فرد ميان قامت مقداري بلند قد تر بود و کتفهايي قوي و عضلاني داشت و محاسني پرپشت و بلند داشت .
عبد الملک بن حسين بن عبد الملک الشافعي العاصمي المکي مي نويسد :
کان رضى الله تعالى عنه فوق الربعة من الرجال أدعج العينين عظيمهما حسن الوجه . . .
سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي ج2 ، ص554 ، ـ عبد الملک بن حسين بن عبد الملک الشافعي العاصمي المکي، الوفاة: 1111هـ ـ ، ناشر : دار الکتب العلمية - بيروت - 1419هـ- 1998م ، تحقيق : عادل أحمد عبد الموجود- علي محمد معوض
قد مبارک علي عليه السلام از فرد ميان قامت مقداري بلند قد تر بود ، چشمان مشکي و درشت و صورت زيبايي داشت .
لازم به ذکر است که وقتي در مورد کسي کلمه ضخم البطن به کار برده مي شود فقط به معناي شکم بزرگ نيست بلکه گاهي به اين معناست که شکم ايشان لاغر و نحيف نيست و به استخوانهاي کمر نچسبيده بلکه متوازن و زيبا و نيکو و کامل است .
چنانچه إسماعيل بن محمد بن الفضل التيمي الأصبهاني در توصيف شمايل حضرت داود ، به اين مطلب تصريح مي کند :
وقوله ضخم البطن أي لم يکن بطنه لاصقا بظهره بل کان تاما حسنا .
دلائل النبوة ـ إسماعيل بن محمد بن الفضل التيمي الأصبهاني، متوفي: 535 ـ ج 1 ص 95 ( از مصادر اهل سنت ) ، ناشر : دار طيبة - الرياض - 1409 ، چاپ اول ، تحقيق : محمد محمد الحداد .
اينکه گفته اند (حضرت داود) ضخم البطن بوده است ، به اين معناست که شکم ايشان تو رفته به صورتي که به استخوانهاي کمرش چسبيده باشد نبوده بلکه (عضلات ) شکم ايشان متوازن و زيبا و نيکو بوده است .

1 ❤️

2016-06-24 07:40:20 +0430 +0430
نقل از: peymankharkir3

این دو بیت با وجود شهرت فراوانی که دارند و با آنکه در برخی چاپهای متداول شاهنامه ، در بخش “نامه رستم فرخزاد به سعد وقاص” نقل شده اند ، به دلایل متعدد از استاد طوس نیستند. به همین علت است که در چاپ خالقی مطلق نیز به نشانه الحاقی بودن در میان [ ] آمده اند.

آقای ابوالفضل خطیبی – از شاهنامه شناسان معتبر این روزگار- در مقاله ای که پیش از این در نشر دانش منتشر کرده اند ، دلایل متعددی بر الحاقی بودن این بیتها اقامه کرده اند ، از این قبیل که (۱)این ابیات را در نسخه های کهن تر شاهنامه نمی توان یافت .(۲) ارتباط این دو بیت با ابیات قبل و بعد بسیار ضعیف است و همچون وصله ای ناجور گویا به متن شاهنامه سنجاق شده اند و با حذف آنها خللی بر سیر داستان وارد نمی شود (۳)”تفو” از واژه ها شاهنامه نیست و جز در یکی دو بیت الحاقی و مشکوک دیگر نیامده و از همه مهم تر اینکه(۴) تحقیر قومی به بهانه نوشیدن – مثلا – شیر شتر و برپایه نگرشهای قومی و نژادپرستانه دور از شان شاعر و اندیشمند بزرگی چون فردوسی است. اساسا در سراسر شاهنامه نمی توان چیزی یافت که بر ستیزه شاعر آن با دیگر نژادها و اقوام – صرفا – به خاطر مسائل نژادی دلالت کند. از همه اینها گذشته باید توجه داشت که ابیات مورد بحث در سیاق روایت آمده اند و حتی به فرض صحت ، لزوما بیانگر دیدگاه خود شاعر نیستند و…

حال که دانستیم این ابیات، به حکیم طوس و اثر انسانی و ارجمندی چون شاهنامه تعلق ندارند ، این سوال پیش می آید که این ابیات از کجا آمده اند؟ برای پاسخ دادن به این سوال باید نظری بیفکنیم به کتاب قصه حمزه که ظاهرا قدیمی ترین ماخذی است که این ابیات در آن، با کمی تفاوت، آمده اند.قصه حمزه یکی از کهن ترین روایتهای عامیانه است و آن را از زمره حکایات عیاران و جوانمردان می توان شمرد. تحریرهای مختلفی از این قصه سنتی که قرنها ورد زبان نقالان و قصاصان بوده وجود دارد که از آن جمله به رموز حمزه و حمزه نامه و حمزه صاحب قران و …می توان اشاره کرد. روایت کهنی از این قصه نیز به زبان عربی وجود دارد که هنوز در سرزمینهای عربی مشهور است.مرحوم دکتر جعفر شعار قصه حمزه را در سال ۱۳۴۷ در دو جلد منتشر کرده است.در چند موضع از قصه حمزه ابیات مورد بحث به این صورت آمده اند:

به شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را بدین جا رسیده ست کار

که ملک عجم شان کند آرزو
تهو باد بر چرخ گردان تهو !

همان گونه که ملاحظه می فرمایید بین متن این بیتها در حمزه نامه با بیتهای منسوب به شاهنامه تفاوت معناداری مشاهده می شود . این تفاوت این گمان را تقویت می کند که کاتبان حمزه نامه یا مولف اصلی، آن را از شاهنامه به وام نگرفته اند. در نقل حمزه نامه به جای «تفو» « تهو» آمده که واژه ای کهن به همان معنی”تفو” است و به نظر می رسد از اصالت بیشتری برخوردار است. گویا کاتبان شاهنامه بعدا “تهو ” را با تعبیر مانوس تر “تفو” عوض کرده اند.سیاق کاربرد این ابیات در حمزه نامه – بخلاف شاهنامه – طبیعی به نظر می رسد و مفهوم آن نیز با روایت کاتبان شاهنامه به شکل معناداری متفاوت است.

در روایت حمزه نامه، حمزه – قهرمان داستان – وارد دربار خسرو انوشیروان می شود و به واسطه خدمات و شجاعتهایی که از خود نشان می دهد ، مورد توجه پادشاه ایران قرار می گیرد، در نتیجه جمعی از درباریان بر او رشک می برند و «تاجها بر زمین زدند که فریاد از دست عرب کشکینه خوار و پشمینه پوش به ریگ بیابان پرورده! به شیر شتر خوردن و ….» مفهوم ابیات حمزه نامه ظاهرا این است که امان از این امیر حمزه عرب که کارش به جایی رسیده که در دربار پادشاه ایران نیز جایگاه والایی یافته و در ملک عجم او را طلب و آرزو می کنند…!

بر این اساس، این ابیات حتی در حمزه نامه هم مفهوم نژادپرستانه ندارند و آنچه برخی به اصرار و تعصب تمام می خواهند به آزادمردی با فرهنگ چون فردوسی نسبت بدهند، از خلال عبارات این کتاب نیز فهمیده نمی شود، چون منظور از “عرب” در ابیات حمزه نامه قوم خاصی نیست، بلکه شخصی خاص، یعنی قهرمان داستان( حمزه) مورد نظر است.

تاریخ دقیق تالیف قصه حمزه دانسته نیست.دکتر ذییح الله صفا معتقد بودند که کتاب قصه حمزه به دستور حمزة بن عبدالله خارجی که در قرن دوم هجری در نواحی شرقی ایران دستگاه حکومت داشته تالیف شده است. بر اساس این دیدگاه سابقه کتاب قصه حمزه به پیش از روزگار سروده شدن شاهنامه باز می گردد ،ولی هیچ قرینه تاریخی یا درون متنی وجود ندارد که سخن نویسنده محترم تاریخ ادبیات در ایران را تایید کند. به هرحال آنچه ما در مورد ماخذ این بیتها احتمال داده ایم نیز تنها یک احتمال است و اینکه آیا کاتبان شاهنامه این دو بیت جنجالی را از حمزه نامه که افسانه ای بسیار رایج در آن روزگار بوده گرفته اند یا از جایی دیگر، یا از پیش خود آنها را افزوده اند.
البته اگه این اعتقاد شماست(حالا صرف اینکه فردوسی گفته باشه یا نه مسئله دیگه ایه)

0 ❤️

2016-06-24 08:21:50 +0430 +0430
نقل از: peymankharkir3
نقل از: charlatan1375
نقل از: peymankharkir3 علت برآمدگی شکم  علی ابن آب طالبی

خبر داد به ما محمد بن ابراهيم بن اسحاق طالقاني گفت:خبر داد به ما حسن بن علي عدوي,از عباد بن صهيب بن عباد از پدرش از جدش از جعفر بن محمد كه گفت :
مردي از علي سوال كرد و بدو گفت درباره 3 چيز كه در تو هست از تو مي پرسم:يكي كوتاهي قدت دوم از بزرگي شكمت سوم از ريخته شدن موهاي جلوي سرت علي گفت:

خداوند تبارك و تعالي مرا دراز نيافريد و نيز كوتاه خلق نكرد بلكه معتدل آفريد(در نتيجه) بر كوتاه قامت ضربه مي زنم و او را از طول به دو نيم مي كنم و بر دراز قامت ضربه مي زنم و او را از عرض دو نيم مي كنم!

و اما بزرگي شكمم(علتش اينست كه)رسول خدابه من بابي از علم آموخت و آن باب هزار باب را براي من گشود و علم در شكم من ازدحام كرد و از اين رو شكمم بر آمد!

و اما ريخته شدن موي جلوي سرم بعلت بر سر نهادن كلاه خود بمدت دراز و كارزار با رقيبان است! منبع:

الخصال,اثر شيخ صدوق,باب الثلاثه,ص 189 از منشورات جماعه المدرسين كانال_انديشه_و_تفكر
کوروش طبق عکس هایی که بر جل مانده مردی بلند قد و خوش پوش بوده .

البته این که فردی رو به خاطر شکل و شمایل ظاهریش بخواید مسخره کنید کاملا به دور از اخلاق و انسانیته ولی در جواب شما عرض شود که:
ابن سعد در کتاب طبقات مي نويسد :
. . . أبو عوانة عن مغيرة عن قدامة بن عتاب قال کان علي ضخم البطن ضخم مشاشة المنکب ضخم عضلة الذراع دقيق مستدقها ضخم عضلة الساق دقيق مستدقها . . .
الطبقات الکبرى ـ محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري الزهري ـ ج 3 ، ص 26 ، باب : ذکر صفة علي بن أبي طالب عليه السلام ، الوفاة: 230 ، ناشر: دار صادر - بيروت - ؛ أنساب الأشراف ـ أحمد بن يحيى بن جابر البلاذري ، المتوفى : 279هـ ـ ج1، ص 283 و 284 .
. . . قدامة بن عتاب گفت : علي داراي شکمي نيکو و کامل وسينه اي بسيار فراخ بود ، ساعد دستش عضلاني بوده و در قسمت مفاصل نازک شده و شکيل بود و ساق پايش عضلاني بوده و در قسمت مفاصل نازک شده و شکيل بود . . .
محمد بن يوسف صالحي شامي مي نويسد :
وکان ضخم البطن شاسع المنکب ، ضخم الذراعين مستدقهما ضخم عضد الساق ، فوق الربعة ، ضخم المنکبين ، طويل اللحية عظيمها .
سبل الهدى والرشاد في سيرة خير العباد ج11، ص287 ـ محمد بن يوسف الصالحي الشامي ، الوفاة: 942هـ ـ ، ناشر : دار الکتب العلمية - بيروت - 1414هـ ، چاپ اول ، تحقيق : عادل أحمد عبد الموجود وعلي محمد معوض .
علي داراي شکمي نيکو و کامل وسينه اي بسيار فراخ بود ، ساعد دستش عضلاني بوده و در قسمت مفاصل نازک شده و شکيل بود و ساق پايش عضلاني بود و قد مبارکش از فرد ميان قامت مقداري بلند قد تر بود و کتفهايي قوي و عضلاني داشت و محاسني پرپشت و بلند داشت .
عبد الملک بن حسين بن عبد الملک الشافعي العاصمي المکي مي نويسد :
کان رضى الله تعالى عنه فوق الربعة من الرجال أدعج العينين عظيمهما حسن الوجه . . .
سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي ج2 ، ص554 ، ـ عبد الملک بن حسين بن عبد الملک الشافعي العاصمي المکي، الوفاة: 1111هـ ـ ، ناشر : دار الکتب العلمية - بيروت - 1419هـ- 1998م ، تحقيق : عادل أحمد عبد الموجود- علي محمد معوض
قد مبارک علي عليه السلام از فرد ميان قامت مقداري بلند قد تر بود ، چشمان مشکي و درشت و صورت زيبايي داشت .
لازم به ذکر است که وقتي در مورد کسي کلمه ضخم البطن به کار برده مي شود فقط به معناي شکم بزرگ نيست بلکه گاهي به اين معناست که شکم ايشان لاغر و نحيف نيست و به استخوانهاي کمر نچسبيده بلکه متوازن و زيبا و نيکو و کامل است .
چنانچه إسماعيل بن محمد بن الفضل التيمي الأصبهاني در توصيف شمايل حضرت داود ، به اين مطلب تصريح مي کند :
وقوله ضخم البطن أي لم يکن بطنه لاصقا بظهره بل کان تاما حسنا .
دلائل النبوة ـ إسماعيل بن محمد بن الفضل التيمي الأصبهاني، متوفي: 535 ـ ج 1 ص 95 ( از مصادر اهل سنت ) ، ناشر : دار طيبة - الرياض - 1409 ، چاپ اول ، تحقيق : محمد محمد الحداد .
اينکه گفته اند (حضرت داود) ضخم البطن بوده است ، به اين معناست که شکم ايشان تو رفته به صورتي که به استخوانهاي کمرش چسبيده باشد نبوده بلکه (عضلات ) شکم ايشان متوازن و زيبا و نيکو بوده است .

اگه شما به عکس ایشون در موزه لوور فرانسه نگاه کنید متن بالا به طور کامل رد می شه .توی موزه به این معروفی هم که اثارالکی نمی زارن

اول اینکه شما باید منبع موثق بدی که این عکس تو موزه لوور فرانسه نگهداری میشه.
دوم اینکه باید ثابت کنی صرف وجود یه نقاشی که قدمت زیادی داره(اگر قدمت داشته باشه تازه) معلوم میکنه که حتما علی(ع) همچین شمایلی داشته (که با دلایل بالا کاملا رد میشه).
سوم اینکه باید ثابت کنی تو موزه لوور فرانسه اثار الکی نمیزارن.
اینم سایت رسمی موزه لوور http://www.louvre.fr/ که میتونید مشاهده کنید همچین عکسی اصلا وجود خارجی داره یا نه.(شما بیا لینک عکس رو تو خود موزه لوور یا عکسی از موزه لوور که همچین عکسی درش مشاهده میشه رو نشون بده)
چیزی که بنده ارائه دادم منبع موثق بود و چیزی که شما ارائه دادید فقط یه سری شایعه.

0 ❤️

2016-06-24 08:24:47 +0430 +0430
نقل از: peymankharkir3
نقل از: charlatan1375
نقل از: peymankharkir3

این دو بیت با وجود شهرت فراوانی که دارند و با آنکه در برخی چاپهای متداول شاهنامه ، در بخش “نامه رستم فرخزاد به سعد وقاص” نقل شده اند ، به دلایل متعدد از استاد طوس نیستند. به همین علت است که در چاپ خالقی مطلق نیز به نشانه الحاقی بودن در میان [ ] آمده اند.

آقای ابوالفضل خطیبی – از شاهنامه شناسان معتبر این روزگار- در مقاله ای که پیش از این در نشر دانش منتشر کرده اند ، دلایل متعددی بر الحاقی بودن این بیتها اقامه کرده اند ، از این قبیل که (۱)این ابیات را در نسخه های کهن تر شاهنامه نمی توان یافت .(۲) ارتباط این دو بیت با ابیات قبل و بعد بسیار ضعیف است و همچون وصله ای ناجور گویا به متن شاهنامه سنجاق شده اند و با حذف آنها خللی بر سیر داستان وارد نمی شود (۳)”تفو” از واژه ها شاهنامه نیست و جز در یکی دو بیت الحاقی و مشکوک دیگر نیامده و از همه مهم تر اینکه(۴) تحقیر قومی به بهانه نوشیدن – مثلا – شیر شتر و برپایه نگرشهای قومی و نژادپرستانه دور از شان شاعر و اندیشمند بزرگی چون فردوسی است. اساسا در سراسر شاهنامه نمی توان چیزی یافت که بر ستیزه شاعر آن با دیگر نژادها و اقوام – صرفا – به خاطر مسائل نژادی دلالت کند. از همه اینها گذشته باید توجه داشت که ابیات مورد بحث در سیاق روایت آمده اند و حتی به فرض صحت ، لزوما بیانگر دیدگاه خود شاعر نیستند و…

حال که دانستیم این ابیات، به حکیم طوس و اثر انسانی و ارجمندی چون شاهنامه تعلق ندارند ، این سوال پیش می آید که این ابیات از کجا آمده اند؟ برای پاسخ دادن به این سوال باید نظری بیفکنیم به کتاب قصه حمزه که ظاهرا قدیمی ترین ماخذی است که این ابیات در آن، با کمی تفاوت، آمده اند.قصه حمزه یکی از کهن ترین روایتهای عامیانه است و آن را از زمره حکایات عیاران و جوانمردان می توان شمرد. تحریرهای مختلفی از این قصه سنتی که قرنها ورد زبان نقالان و قصاصان بوده وجود دارد که از آن جمله به رموز حمزه و حمزه نامه و حمزه صاحب قران و …می توان اشاره کرد. روایت کهنی از این قصه نیز به زبان عربی وجود دارد که هنوز در سرزمینهای عربی مشهور است.مرحوم دکتر جعفر شعار قصه حمزه را در سال ۱۳۴۷ در دو جلد منتشر کرده است.در چند موضع از قصه حمزه ابیات مورد بحث به این صورت آمده اند:

به شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را بدین جا رسیده ست کار

که ملک عجم شان کند آرزو
تهو باد بر چرخ گردان تهو !

همان گونه که ملاحظه می فرمایید بین متن این بیتها در حمزه نامه با بیتهای منسوب به شاهنامه تفاوت معناداری مشاهده می شود . این تفاوت این گمان را تقویت می کند که کاتبان حمزه نامه یا مولف اصلی، آن را از شاهنامه به وام نگرفته اند. در نقل حمزه نامه به جای «تفو» « تهو» آمده که واژه ای کهن به همان معنی”تفو” است و به نظر می رسد از اصالت بیشتری برخوردار است. گویا کاتبان شاهنامه بعدا “تهو ” را با تعبیر مانوس تر “تفو” عوض کرده اند.سیاق کاربرد این ابیات در حمزه نامه – بخلاف شاهنامه – طبیعی به نظر می رسد و مفهوم آن نیز با روایت کاتبان شاهنامه به شکل معناداری متفاوت است.

در روایت حمزه نامه، حمزه – قهرمان داستان – وارد دربار خسرو انوشیروان می شود و به واسطه خدمات و شجاعتهایی که از خود نشان می دهد ، مورد توجه پادشاه ایران قرار می گیرد، در نتیجه جمعی از درباریان بر او رشک می برند و «تاجها بر زمین زدند که فریاد از دست عرب کشکینه خوار و پشمینه پوش به ریگ بیابان پرورده! به شیر شتر خوردن و ….» مفهوم ابیات حمزه نامه ظاهرا این است که امان از این امیر حمزه عرب که کارش به جایی رسیده که در دربار پادشاه ایران نیز جایگاه والایی یافته و در ملک عجم او را طلب و آرزو می کنند…!

بر این اساس، این ابیات حتی در حمزه نامه هم مفهوم نژادپرستانه ندارند و آنچه برخی به اصرار و تعصب تمام می خواهند به آزادمردی با فرهنگ چون فردوسی نسبت بدهند، از خلال عبارات این کتاب نیز فهمیده نمی شود، چون منظور از “عرب” در ابیات حمزه نامه قوم خاصی نیست، بلکه شخصی خاص، یعنی قهرمان داستان( حمزه) مورد نظر است.

تاریخ دقیق تالیف قصه حمزه دانسته نیست.دکتر ذییح الله صفا معتقد بودند که کتاب قصه حمزه به دستور حمزة بن عبدالله خارجی که در قرن دوم هجری در نواحی شرقی ایران دستگاه حکومت داشته تالیف شده است. بر اساس این دیدگاه سابقه کتاب قصه حمزه به پیش از روزگار سروده شدن شاهنامه باز می گردد ،ولی هیچ قرینه تاریخی یا درون متنی وجود ندارد که سخن نویسنده محترم تاریخ ادبیات در ایران را تایید کند. به هرحال آنچه ما در مورد ماخذ این بیتها احتمال داده ایم نیز تنها یک احتمال است و اینکه آیا کاتبان شاهنامه این دو بیت جنجالی را از حمزه نامه که افسانه ای بسیار رایج در آن روزگار بوده گرفته اند یا از جایی دیگر، یا از پیش خود آنها را افزوده اند.
البته اگه این اعتقاد شماست(حالا صرف اینکه فردوسی گفته باشه یا نه مسئله دیگه ایه)

مگه من گفتم از فردوسی هست؟؟؟؟؟؟؟مهم اصل و زیبایی شعر هست .

درباره اصل شعر هم که اشاره شد از چه باب سروده شده.
کما اینکه نژاد پرستی شما به هیچ وجه زیبا نیست و از کریه ترین و زشت ترین رفتار های انسانیه.

0 ❤️

2016-06-24 08:34:06 +0430 +0430
نقل از: fuckcyrus گوه تو دهن زرتشت (خرتشت) پیامبر دروغین

خیلی داغونی عزیز!!!

0 ❤️

2016-06-27 14:14:01 +0430 +0430

یه مشت بی همه چیز اومدن کوروش و میهن پرستی رو الم کردن برای مقابله با دین و یه مشت احمق تر میان به کوروش فحاشی میکنن که از دین دفاع کرده باشن(هرچند تو دین دار بودن دومی شک دارم)

1 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «