بعد از تاپیک خوب اردیمنیش
درباره رابطه جنسی خواستم مطالبی مفصل در باره انحرافات جنسی و ریشه های اون رو در این جا ذکر کنم:
تا اینجوری متوجه شیم که خیلی از رابطه های سکسی که ما از اون با نفرت یاد میکنیم و اصحاب اونو آدمهائی کثیف میبینیم چرا و چگونه از این نوع رابطه سکسی لذت میبرن.
ساديسم(Sadism):
ساديسم عبارت از انحرافي است که شخص مبتلا به آن فقط از راه شکنجه دادن به جفت جنسي خود، به کسب شعف و لذت جنسي نائل ميشود.
به معناي اعم: شخص مبتلا به ساديم که او را « ساديک» ميگويند، انساني است که اصولا ميل به آزار و شکنجه دادن ديگران و همچنين ايجاد انهدام و نيستي در او يک ميل طبيعي است.
انحراف ساديسم که در زبان فارسي به آن « دگر آزاري» تعبير کرد داراي انواعي است:
1.ساديسم ذهني: حالتي است که شخص ساديک، بجاي اينکه به ديگران آزار و اذيت وارد کند صحنههاي اعمال ساديسم را در ذهن خود، مجسم ميکند و از آنها لذت ميبرد.
2.ساديسم سمبوليک: يک حالت انحرافي و غير عادي رواني است که مبتلايان آن، بجاي وارد کردن زجر و شکنجة بدني به ديگران، کوشش ميکنند با تحميل حالات مخرب رواني ( تمايل به توهين و تحقير کردن و پايمال کردن شخصيت افراد) نسبت به آنها، براي خود يک حالت ارضاء و تشفي رواني ايجاد کنند.
3.ساديسم بدني: افراد مبتلا به ساديسم بدني( واقعي) کسب لذت و شعف جنسي را در تحميل آزار و اذيت بدين و ايجاد دردهاي جسمي براي ديگران ميبينند و اين اعمال را بعضي اوقات حتي تا مرحلة قتل و کشتار مرتکب ميشوند.
در اواخر قرن 18 در فرانسه نويسنده اي به نام مارکي دوساد در نوشته هاي خود ويژگي شخصيت اين گونه افراد را بيان کرده بود. اصطلاح “ساديسم” را از نام “دوساد” گرفته اند.
اين ويژگي شخصيتي تا چند سال قبل، يعني تا زمان طبقه بندي موسوم به “اي.اس.ام سه” به عنوان اختلال شناخته مي شد، ولي از زمان انتشار طبقه بندي “اي.اس.ام چهار” از آن به عنوان يک ويژگي شخصيتي نام برده مي شود و با وجود نادر بودن آن متاسفانه در زندگي روزمره به افرادي برخورد مي کنيم که معيارهايي از اين ويژگي را دارند.
هنوز علت کاملا مشخصي براي ديگرآزاري مشخص نشده است و اطلاعات کمي در مورد زمينههاي ژنتيکي يا خانوادگي افراد مبتلا وجود دارد.
در دوران نوجواني و اوايل بزرگسالي خود را نشان مي دهد و هيچ گونه ارتباطي با سوء مصرف داروها، بيماري هاي جسمي يا ضربه مغزي قبلي ندارد.
• تقلیل قوه تفکر
• عارضه های عصبی و روانی
• افزایش بیماریهای جنسی
• افسردگی
• برهم خوردن روابط و شکست در ازدواج
• کم شدن حافظه و فراموشی
• نا امنی اجتماعی
• طرد شدگی
• رواج روابط نامشروع
• عقب ماندگی اجتماعی
طبیعی است که برخی از موارد فوق نشانگر سادیسم جنسی حاد و برخی دیگر از شدت کمتری برخوردارند. کسانی که نشانه های فوق را دارند باید برای رهایی از تاثیرات مخرب فردی و اجتماعی این بیماری به متخصصین روانکاو مراجعه و با بهره گیری از روشهای درمانی اقدام به معالجه خود کنند.
برخی از اقداماتی که میتوان برای درمان انجام داد :
• زدودن افکار نامعقول جنسی، کنترل و پالایش تصورات ذهنی.
• مطالعه و بالا بردن سطح آگاهی.
• ازدواج هوشمندانه و زندگی عاشقانه.
• ورزش.
• شرکت در فعالیتهای سالم اجتماعی.
• ارتباط با خدا و روی آوردن به معنویات.
• برقراری ارتباط با افراد سالم و یافتن دوستان مفید.
• خویشتن داری.
ماسوخيسم (Masochism):
يا «شهوت آزار دوستي»، نقطه مقابل انحراف جنسي« ساديسم» است، يک فرد ساديک از ايذاء و اذيت ديگران لذت جنسي ميبرد، اما يک انسان مبتلا به «ماسوخيسم» از عذاب و شکنجه وارد شدن به خودش لذت جنسي کسب ميکند.
انحراف ماسوخيسم را از لحاظ شدت و ضعف به سه دسته تقسيم کردهاند:
1.ماسوخيسم رواني: مبتلايان به اين نوع ماسوخيسم، بجز دشنام و خفت و خواري چيزي نميطلبند و زخم زبان، اهانت و ناسزا، آنها را به اوج لذت جنسي ميرساند.
2.ماسوخيسم احساساتي: مبتلايان به اين نوع ماسوخيسم ميکوشند با تجسم صحنههاي مختلف ماسوخيستي بوسيلة فکر و خيال، تمايلات غير عادي خويش را ارضاء کنند.
3.ماسوخيسم جسمي: حالتي است که انسان را وادار ميکند از احساس درد و رنج، لذت ببرد و بدن خويش را با اشتياق در معرض زجر، درد و عذاب قرار دهد.
جالب توجه اين که ساديسم زيادتر در مردان و ماسوخيسم بيشتر در زنان ديده ميشود، و روان شناسان علت آن را منفعل و ضعيف بودن زن و فاعل و قوي بودن مرد دانستهاند.
ماسوخ در سال ۱۸۳۶در اتریش قدم به عرصه وجود نهاد وبه سال ۱۸۹۵رخت از جهان بربست و این دریچه را به روی جهان باز کرد.این نویسنده در کتابهایش از زنانی سخن میگفت که در هنگام آمیزش جنسی طالب خشونت و آزار هستند .و کلاً این افراد در حین عمل جنسی با آزار خود ارضا می شوند.
پس از ماسوخ، چند نفر از دانشمندان بزرگ از جمله گرافت ایبنک، مول و هاولاک الیس با کنجکاوی زیاد به کمک پسیکانالیز فروید در صدد بر آمدند که در عمق انکونسیانس بشر فرو رفته اسرار مگوی این انحراف روانی را کشف کنند.
این انحراف رابطه مستقیمی با میزان خشونتی که مردان بر زنان وارد می نمایند دارد.
مازوخیسم نمایانگر تلاش برای دستیابی به آرامش و امنیت از راه وابستگی است.
تمايلات و تصورات مازوخيستي در اغلب افراد مبتلا، بسيار ديرپا و مربوط به دوران کودکي آنهاست
در نهايت مازوخيسم داراي درمان نيست و بايد با يک فرد مازوخيست مدارا کرد و با عشق او را درک کرد.عناويني تحت عنوان درمان مازوخيسم بوسيله هيپنوتيزم،درمان دارويي گياهي يا شيميايي جز داشتن عوارض بيشتر در بلند مدت موضوعي را همراه ندارد.به شدت عنوان ميکنم مراقب پزشکان معالج در اين زمينه باشيد؛متاسفانه با مراجعه به پرونده هاي قضايي نظام پزشکي کشور ايران به وضوح مي توان مشاهده کرد که حرمت شکني،اخاذي و تجاوز به زناني که داراي مازوخيسم هستند به وفور يافت مي شود و آمار شايان توجهي دارد.
سادومازوخیسم (sadomasochism):
حالتی مرکب از آزارگری و آزارخواهی.
وجود همزمان گرایشهای انفعالی و پرخاشگری در روابط اجتماعی و جنسی که با تمایلات ویرانگری قابل ملاحظه همراه است؛ حالتی که فرض میشود بار انرژی لیبیدویی دارد. شخص تحت تأثیر مقابل اجزاء غریزی عشق و نفرت است، در حالیکه تکانههای تخریبی حالت تسلط موقتی دارد.
بهطور کلی در روابط انسانی هر کسی ممکن است سه نوع گرایش متفاوت نسبت به شخص دیگر داشته باشد: اول، حقوقی برابر با خود برای موجودیت دیگری قائل باشد؛ دوم، خود را برتر یا پایینتر از دیگری تصور کند معهذا به وجود او علاقهمند باشد؛ سوم، همزمان آرزوی بقا و فنای دیگری را داشته باشد.
در روابط اجتماعی بهنجار وجود شخص دیگر نه تنها لازم است بلکه نیازهای روانی درونی را اقناع میکند، هر چند با تکانههای ویرانگری همراه است. فقط زمانی میتوان سادومازوخیسم را مطرح کرد که ویرانگری سطح بالای در روابط دو نفر وجود داشته باشد.
فروید معتقد بود که مازوخیسم از برگشت خیالات منحرف به طرف خود ناشی میشود. در بعضی موارد شخص زمانی میتواند احساس ج ن س ی را تجربه نماید که در پی آن تنبیه در کار باشد. حدود 30 درصد مازوخیستها خیالات سادیستی هم دارند و سادومازوخیست شناخته میشوند.ین بیماری به گونه ای است که فرد با آزار دیگری ، وی را وسیله ای برای آزار خویش قرار میدهد. این دقیقا حالت تکامل یافته دو تعریف بالاست
تلذذ از ادرار ديگران(Urolagnia):
مبتلايان به اين انحراف افرادي هستند که ارضای خاطر جنسي آنها فقط بر اثر ادرار کردن ديگران بر آنها و يا رؤيت منظرة ادرار و يا بوي آن حاصل ميشود، و از اين راه به حالت رضايت جنسي ميرسند، اين انحراف از جمله انحرافات مربوط به ماسوخيسم است.
انحراف عشق و شهوت نسبت به اطفال( Pedophilia):
انحراف «پدوفيليا» و يا عشق و شهوت نسبت که کودکان، يک نوع ناراحتي رواني است که فرد مبتلاي به اين انحراف بحاي عمل جنسي عادي با جنس مخالف مشروع خود، بچهها و افراد جوان را اعم از مذکر و مؤنث براي اطفاء شهوت انتخاب و به اين وسيله غريزة جنسي خود را ارضاء ميکند.
پدوفيلى كه در ترجمه لغوى آن به فارسى ميتوان تركيب ”بچه باز“ را به كار برد، مشكلى روانى است كه كمتر در محافل عمومى در مورد آن صحبت مىشود. متخصصان معتقدند پدوفيلى يا ”بچهبازى“ مشكلى است كه يا به دلايل ژنتيكى و تغييرات هورمونى بروز مىكند و يا ريشه در دوران كودكى نحوه تربيت و برخوردهاى اجتماعى فرد دارد. اين حالت از دوران بلوغ خود را نشان مىدهد.
بچه بازی در ایران انحرافیه که از قدیم وجود داشته و متاسفانه کودک مفعول ضربات روانیه جبران ناپذیری رو در این رابطه متحمل میشه.
شروع بچه بازی از اوایل دوره بلوغ فرد تا سن 60 تا 70 سالگی هم گزارش شده:
باید توجه داشت بجه بازهای در دوره بلوغ و جوان بسیار بی پرواتر و خطرناک تر از همین منحرفین در سنین بالاتر هستند و صدمات وارده بر کودک از طرف اونه گاه بسیار شدید و منجر به مرگ کودک میشه و حتی در موارد زیادی فرد منحرف مبادرت به قتل کودک می نماید.
با عرض ادب و احترام به ساحت مقدس معلم و دبیران:
متاسفانه این انحراف در مدارس به انحا مختلف از سوی بعضی معلمان مشاهده شده:
از شوخیهای کلامی بین زنگ تفریح در جمع دبیران گرفته
تا دست در گردن انداختن و به پشت سر دانش آموز رفتن و خود را به او چسپاندن و …
میرشکار عزیز/کامران/اکسیژن و دیاموند
ممنون از اظهار لطف همتون
منو به این کار امیدوار تر کرد.
جناب اسی خان با تشکر از مطالب مفید شما,جسارتا یه پیشنهاد براتون داشتم L) چرا این مطالب رو در همون تاپیک جناب اردیمنیش نمیزارین؟ اینطوری اگه کسی نیاز به اطلاعاتی داشته باشه سریعتر امکان دسترسی داره و در ضمن اینکه اونجا تنوع و گستردگی مطالب هم بیشتر هست. البته با عرض پوزش :)