به عنوان بخشی از برنامه 10 مرحله‌ای که به منظور افزایش پاسخگویی جنسی در کتاب جدیدم ارائه خواهم کرد، ده‌ها سؤال نیز که به طور معمول از افراد، پیرامون اینکه رابطه‌ی جنسی دارند (یا ندارند) دریافت می‌کنم را به اشتراک می‌گذارم. در اینجا تنها به تعدادی از این سوالات و پاسخ‌هایم به آنها اشاره می‌کنم:

1. در ابتدای رابطه، خیلی سریع‌تر و بیشتر به ارگاسم می‌رسیدم. چرا اینطور بود؟

اشتیاق احساسی که در ابتدای یک رابطه معمولا بیشتر از اواخر آن است و بر میل جنسی ما تأثیر می‌گذارد. هورمون‌ها به شدت باعث تقویت حس ما می‌شوند و باعث می‌شوند لمس را با شدت بیشتری احساس کنیم. همچنین زوج‌ها در ابتدای رابطه تمایل بیشتری به تحرک و فعالیت دارند. تمایل به کشف یک بدن جدید نیز نیازمند تحرک و ماجراجویی است. وقتی که یک رابطه، تازه شکل گرفته است، معمولاً در مرحله‌ای هستیم که همه چیز به راحتی پیش می‌رود و زمان به سرعت می‌گذرد. در این مرحله، ما محرک‌هایی را ارسال و دریافت می‌کنیم که منجر به میل بیشتر و ارگاسم‌های بیشتر در تمام سطوح و از طریق تمام مسیرها می‌شود. برخی از زوج‌ها با حسرت به ابتدای رابطه‌شان نگاه می‌کنند و فکر می‌کنند این شور و اشتیاق را نسبت به هم از دست داده‌اند. اما این هم یک تصور اشتباه است زیرا شور و اشتیاق را هم می‌توان آموخت!

2. اگر در سکس فقط روی خودم تمرکز کنم، از لحاظ احساسی، غیرفعال به نظر نمی‌رسم؟ اگر در دنیای خودم گم بشوم، رابطه جنسی سرد و بی روح نمی‌شود؟

شما غیر فعال نیستید، بلکه فقط روی خودتان و احساسات و تجربه‌تان با همسرتان تمرکز می‌کنید. اگر در حین رابطه جنسی به لیست خرید فکر می‌کنید یا از همسرتان عصبانی هستید، در آن صورت بسیار غیر فعال خواهید بود. اما بله، ممکن است در ابتدا همسرتان با دیدن اینکه بیشتر حرکت می‌کنید یا بیشتر از خودتان مراقبت می‌کنید، گیج شود ولی در دراز مدت، او هم از این موضوع سود خواهد برد.
علاوه بر این، بسیاری از مردان می‌گویند احساس برانگیختگی پارتنر‌شان برایشان مهم است. اگر دو نفر در رختخواب دراز بکشند و هر کدام منتظر بمانند تا دیگری برانگیخته شود، اتفاق زیادی نمی‌افتد. برانگیختگی یک نفر تأثیر مثبتی بر برانگیختگی دیگری دارد.

3. آیا اگر کمی خودخواه باشم، رابطه جنسی بدتر نمی‌شود؟

مسلماً، رابطه جنسی تغییر خواهد کرد، اما مطمئناً بدتر نمی‌شود؛ ولی با این وجود، با گذشت زمان، بسیار بسیار بهتر خواهد شد، زیرا شما از آن لذت بیشتری خواهید برد و این باعث تحریک پارتنرتان می‌شود. با تمرکز بیشتر روی احساسات‌تان، بیشتر در لحظه حال هستید و می‌توانید بیشتر نسبت به برانگیختگی پارتنرتان، واکنش نشان دهید. هیچ یک از شما با چیزهای غیرعاشقانه‌ای مانند آخرین قبض کارت اعتباری‌تان، حواس‌تان پرت نخواهد شد. اما بله، بهبود سکس به معنای تغییر آن است و با تغییر، ریسک هم به وجود می‌آید. اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می‌دادید، حداقل می‌دانید چه انتظاری دارید. جرات می‌خواهد که یک چیز آشنا را با چیز جدیدی معامله کنید. جرات داشته باشید که این کار را امتحان کنید.

4. چه کار کنم اگر دلم سکس نخواهد، مثلاً اگر به تازگی دعوای بزرگی کرده‌ایم؟

البته، مجبور نیستید در آن زمان یا هر زمان دیگری سکس داشته باشید؛ اما شاید متوجه شده‌اید که می‌توانید با بدن خود، روی احساسات‌تان تأثیر بگذارید. عصبانیت، خلق و خوی بد یا استرس می‌توانند با گذراندن اوقات خوش و پرشور با پارتنرتان در سطح فیزیکی، بهتر شوند. برای این کار، نیازی به هماهنگی کامل ندارید.
رابطه جنسی علی‌رغم دعوا، از یک طرف به این دلیل که سکس و ارگاسم به آرامش شما کمک می‌کند و از طرف دیگر به این دلیل که راهی برای نزدیک‌تر شدن دوباره به هم است، می‌تواند تأثیر کاملاً مثبتی روی رابطه‌تان داشته باشد. اما چگونه می‌توانید زمانی که هیچ تمایلی ندارید، خودتان را برای رابطه جنسی آماده کنید؟ به اصل مطلب فکر کنید: به سراغ پارتنرتان بروید، او را ببوسید، با ملایمت نوازشش کنید. به این ترتیب، از افتادن به مارپیچ منفی جلوگیری می‌کنید. البته منظورم این نیست که برخلاف میل‌تان، سکس داشته باشید. فقط در مورد این است که به همدیگر فرصت دهید و ببینید که آیا با این کار، اشتهایتان برای رفتن به مرحله بعدی زیاد می‌شود یا خیر؟ یکی از دانشجویانم تتویی روی بدنش دارد که می‌گوید: «وقتی همدیگر را بغل می‌کنید، همدیگر را ترمیم می‌کنید.»

5. چه کار کنم وقتی پارتنرم حس رابطه جنسی ندارد؟

بعد از مدتی، زوج‌های زیادی در الگوی اغوای معکوس گیر می‌کنند. توضیح کامل این موضوع به یک کتاب نیاز دارد، اما به طور خلاصه، معنای آن این است: شرکا یکدیگر را مقصر می‌دانند، به راحتی از هم رنجیده می‌شوند و ایده‌های بسیار خاصی در مورد نحوه‌ی اغوا شدن دارند. اما اغوا کردن در واقع بدین معنی است که “چگونه می‌توانم فرد مقابل را وادار به کاری کنم که می‌خواهم انجام دهد؟”. به عنوان یک زن اغواگر، باید به این فکر کنید که چگونه می‌توانید پارتنرتان را برای مشارکت ترغیب کنید. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید فیلم غم‌انگیزی ببینید و می‌دانید این فیلمی نیست که همسرتان دوست داشته باشد، باید خلاقیت به خرج دهید و به این فکر کنید که چگونه می‌توانید او را راضی کنید که به هر حال بیاید و با شما همراه شود. شما قول پاپ‌کورن می‌دهید و در مورد بازیگر زن فیلم اغراق می‌کنید. به این فکر می‌کنید که او چه چیزی را ممکن است بپذیرد. اگر نقاط ضعف او را می‌دانید، از آن‌ها استفاده می‌کنید. با ترجمه این کار به اتاق خواب، این به معنای “چگونه می‌توانم دوباره رابطه جنسی را برای همسرم جذاب کنم؟” خواهد بود.

6. ما مدت زیادی هست که همديگر را مي‌شناسيم. عجیب نیست که یک دفعه وانمود کنم که نمی‌دانم پارتنرم چه چیزی می‌خواهد؟

تعریف‌تان از اغوا را دوباره ارزیابی کنید. در زندگی روزمره، شما اغلب سعی می‌کنید چیزهایی را که بدان تمایل دارید برای پارتنرتان جذاب کنید. چرا در مورد سکس هم همین کار را انجام ندهید؟ به این فکر کنید که چطور او را در بخش‌های دیگر زندگی اغوا می‌کنید و این را به سکس منتقل کنید. کلیشه‌ها را کنار بگذارید. اغوا کردن لزوماً به معنای لباس خواب فانتزی نیست. این خیلی قبل‌تر از سکس شروع می‌شود. می‌تواند شامل پیام‌های متنی، نگاه‌های طولانی، بازی با نزدیکی و دوری، نوازش آرام بازوی او و سپس دور شدن دوباره باشد. اما اگر می‌خواهید لباس خواب سکسی بپوشید، برایش اقدام کنید! شجاعت همیشه نتیجه می‌دهد.
در یک رابطه طولانی مدت، شما با هم چیزهای زیادی را تجربه می‌کنید و همدیگر را کاملاً می‌شناسید. این فوق العاده است، اما همچنین شما را آنقدر به هم نزدیک می‌کند که به ندرت فرصت دلتنگ شدن برای همسرتان یا دیدن او از راه دور را دارید. این به طور خودکار اتفاق می‌افتد: فرد مقابل همیشه آنجا است. بنابراین، یک رابطه عاشقانه گاهی اوقات نیاز به کمی فاصله و فضا دارد که می‌توان آن را زمان تنهایی نامید. این برای تمایلات جنسی شما نیز بسیار مهم است. من به بیمارانم توصیه می‌کنم که به تنهایی یا با دوستان وقت بگذرانند و عمداً زمانی را برای خودشان برنامه‌ریزی کنند. این به هیجان زده شدن دوباره نسبت به هم و شاید حتی عاشق شدن دوباره منجر می‌شود.

منبع