سلام خاطرات شیطنت هاتون و مردم ازاریهاتون کرم ریختناتون رو اینجا تعریف کنید به عضویت افتخاری مردم ازاران نامدار شعبه شهوانی در بیاید دور هم بخندیم خوش میگذره!!😁 😁 😁
مهم کوچکی و بزرگی کار نیست همین که قصد و نیت مردم ازاری کنید به درگاه من قبوله!!! ?
موتور و بروبچ و آیینه بغل ماشینا رو که یادته حاجی؟! 🙄
مردم ازاران شکارچیان اعصاب شنکنجه گران روح و ای رونق دهندگان مطب روانپزشکان سال نو رو به تک تک شما جانوران ناشناخته به شما بازماندگان نسل رندان و اخرین ابرقهرمانان افسانه ای جهان تبریک میگم باشد که در سال جدید به فرهنگسازیتون ادامه بدین و با کاهش جمعیت مخصوصا دقمرگ کردن خرپیره هایی که چهل سال پیش ریدن تو سرنوشتمون در راه عدالت بجنگید!! باشد که نیرو همراهتان باشد!! اوبی وان جقوبی!! ?
خدایا،خداوندا!!
این دم عیدی ازت نمیخوام مریضارو شفا بدی،یا اینکه پول و ثروت بدی،فقط ما را از شرّ این شیطان حفظ بفرما ?
سال نو مبارک…
سپاهیان نامدار:
ادامه بدید،با اقتدار ادامه بدید
این دم عیدی ازت نمیخوام مریضارو شفا بدی،یا اینکه پول و ثروت بدی،فقط ما را از شرّ این شیطان حفظ بفرما ?
سال نو مبارک…
سپاهیان نامدار:
ادامه بدید،با اقتدار ادامه بدید
حالا نه که سالهای قبل که ازش خواستی از اسمون برات سکه طلا بارید؟؟ روغن چراغ ریخته رو خرج امام زاده میکنه گنده بک …زرنگ!!! ?
منم یه خاطره موقع نوجوونی الان یادم اومد شما گفتین کرم ریختن ولی بنظر من بیشتر شبیه مردم ازاریه تا کرم ریختن …
من نه بچه تهرانی ام نه بچه شهری ما یه روستا هستیم که خیلی به جاده اصلی و ترانزیتی نزدیکه و هروقت با موتور میرفتیم رو جاده و تو حال خودمون بودیم یهو یه تریلی کزکش میومد با فاصله دو متری ما بوق میزد که تا خراب کردن خودمون یه تار مو فاصله داشتیم!..
هیچی سرتون رو درد نیارم کار من و یکی از رفیقام که اسمش حمید هست هر روز بعد از تاریکی هوا میرفتیم رو جاده و یکیمون راننده میشد و یکی هم مسئول پرتاب سنگ به شیشه تریلی ها البته تریلی هایی که از روبرو میومدن
سنگ که میخورد تو شیشون و ما هم رد میشدیم اگه تریلی وامیستاد ما هم میزدیم جاده خاکی و چراغ خاموش و یه جای امن پیدا میکردیم که به تریلیه دید داشته باشه و نگاه میکردیم و هرهر که نه عرعر میخندیدیم ما هیچ وقت به جزء تریلی با ماشینای دیگه کاری نداشتیم یادمه یه شب اشتباهی شیشه یه اتوبوس رو اوردیم پایین که خیلی هم ناراحت شدیم چون زمستون به طرز بگایی سرد بود و مسافرا که تخممونم نبودن فقط بچه ها که سردشون میشد اعصابمونو بهم میریخت و دفعات بعدی سعی میکردیم یه جوری نزدیک بشیم که مطمئن بشیم تریلیه بعد بزنیم
اینم شده بود یکی از تفریحای ما شب اگه شیشه پنج شیش تا تریلی خورد نمیکردیم شب خوابمون نمیبرد
اگه باز هم یادم بیاد مردم ازاریامون مینویسم
در ادامه…
شاه ایکس عزیز من کل داستانات خوندم و به این نتیجه رسیدم من ۱۰ به هیچ ازت عقبم منم از کوچیکی تا حالا که بابای دوتا بچه ام زیاد اذیت این و اون کردم خدمتتم از قضا مث خودت تو ارتش بودم و دعنم گاییده شد و دعنا رو گاییدم ولی متاسفانه مغزم هنگه همش یهو یجا یادم نمیاد که مث تو داستانشو بنویسم و نسل اینده رو مستفیز بفرمایم?
لوسیفر عزیز حقیقتش بیشتر از یک هفته است که مداوما اینجا بهم پیشنهاد سکس میشه و هر وقت میام انلاین فقط دارم پیام میخونم و پاک میکنم به تاپیک رفتن نمیرسم خلاصه به شدت از زمینو زمان شاکیم!!!
با اینکه برای تدریس دیر شده اما اون مردم ازاری شما ناقص بود اول اینکه باید در بطری ها رو باز میزاشتید تا اب تبخیر بشه و عصاره غلیظ تری تهش بمونه بعد عصاره ها رو روی زمین خالی میکردید اما ترقه رو نمی انداختید که صاحبخونه زود بیاد . اینجوری طرف اومده دیده چه خبره سریع اب گرفته شسته زمینو اما اگر میزاشتید یک شب تا صبح می موند خشک میشد انچنان بوی وحشتناکی میگرفت که یارو تا صیح نمی تونست بخوابه مردم از جلوی خونش با سرعت رد میشدن تنها راه از بین بردن ادرار مونده اینه که نفت میخرید میریخت بعد چهار زانو میشد با برس مثل خر میسابید زمینو البته شما هم اول مثل گوسفند چهار دستو پاشدنشو میدید و هرهر میخندیدید بعد چند روز بعد کارتونو تکرار میکردید!!! وقتی براش تبدیل به عادت میشد رو دیوار خونش مینوشتید اگر میخوای کون بدی راحت بگو نیازی نیست هر روز جلو خونت چهار دستو پا وایسی!!!
دوستان در مردم ازاری استاندارد شما به لذت لحظه فکر میکنید و با ترکوندن ترقه یارو رو میکشونید در خونش که ببینه چه ضد حالی خورده اونم سریع همه چیو درست میکنه اما در مردم ازاری پیشرفته باید به اهداف دراز مدت فکر کرد و اینده نگر بود!!!
امید من به شما جوانان است ? ? ?
منم میخوام اینکار رو انجام بدم
فعلا دارم شاش جمع میکنم بعدم میخوام برم بریزم دم خونه یکی از این همسایه پر رو ها
فقط مشکل اینه کا یکی از همسایه ها خونش دوربین داره و خونه کسی از رفقا یا فامیل هم نزدیک اینجا نیست که برم بعد با قیافه ماسک زده برگردم.
الان تو سالن پذیرایی سالن ماساژ منتظر نشستم چون برق رفته دخترا دارن شمع روشن میکنن که همه جا روشن شه. نظری عقیده ای پیشنهادی دارین بگین انجام بدم!!! ? (inlove)
از هکر های روسی دعوت میشود جهت آزمون استخدامی مردم آزاران فرم پر کنند!!
پی نوشت: خانواده های شهدا و مو طلایی ها و چشم آبی ها در اولویت هستند!! 😁
↩ ♤Joker♤
خیر بنده از هکر های روس هستم اقدام دیشب هم صرفا برای اثبات لیاقتمون به شاه ایکس بزرگ بود شاید قابل بدونن به غلامی قبول کنن تو گروه مردم آزاران راهمون بدن!! 😀
دبیرستان میرفتیم سر راهمون یک درخت سیب بود اقا هر وقت میرفتیم چند تا ازش میدزدیدیم و میخوردیم
1 بار رفتیم کتابازو گذاشتیم یک گوشه دیوار اماده شدیم از دیوار بکشیم بالا اقا نگو 2 نفر کمین کردن دم در تا ما بریم بیرون درو وا کنن
به دوستم گفتم مجید این بی ناموسه اب نمیده درخته سیباشم مفت نمی ارزه دیگه خوردن نداره
اقا اینو گفتیم یکی نزنه بیرون من فرار کردم اقا رفیقم خورده بود زمین مرده گرفته بودتش رفیقم داد میزد ای اقا ضربه مغزیش دم بخدا بد خوردم زمین ضربه مغزی شدم 😂 😂 😂 😂 خلاصه ما فرار سیر دل رفیقمونو زدن 1 ماهی گذشت
گفتیم بریم واسه تاوان اون روزش خونشون رو به گا بدیم
3 نفر بودیم 2 نفر از جلو رفتن من موندم کنار خونه بند کفش سفت کنم
اقا من اماده شدم برم سمتشون دیدم داد میزد فرار کن فرار کن اومد
اقا 2 نفر فرار مرده هم پشتشون بود رسید به من گفت تو هم یکیشونی گفتم حاجی بدو بگیریمشون این تخم سگارو اقا رفیقام بدو من و صاحب خونه بدو من میگفتم تخم سگا دزدی میکنین بمونین…صاحبخونه میگفت افرین پسرم بگیرشون خلاصه فرار کردن و ما هم برگشتیم 2 سبد بهم میوه داد 😂 😂 😂 😂 😂 توی دوران دبیرستان تا 1 سال 3 نفری به اون میخندیدیم صاحب خونه کسخلی بود به غایت کم پیدا
↩ آقا_حسین
یعنی رفیقاتو به دو تا سبد سیب گندیده فروختی!! خیلی گرون دادی مردم آزاران همدیگه رو به یه دونه پیاز معامله میکردن اونم قسطی تخفیفم میدادن!!! 🤤
↩ shahx
بیخ گوشم بود من بد موقع رسیدم …نه راه فرار نه راه کاری فقط باید منم میفتادم دمشون
برای ما 3 نفر خیلی چسبید
سبده هم دیگه شد مال 3 نفرمون
یه مصرع این گم شده کسی دارتش؟؟