های جماعت!
از رفقای قدیمی کسی هنوز اینطرفا هست؟!
من جوجو نیستم. من داش مجدلم!
شما کی هستید؟؟
صحبت یا رفاقتی نداشتیم
ولی یادمه از افراد پایه ثابت زیر داستان ها بودی
البته اون موقع هم بچه های نویسنده بیشتر فعالیت میکردن و بعضا داستان های قوی تری بود
سلام بانو جان …کم پیدا خوبی؟خواستم خصوصی سلام عرض کنم اما فعال نبود دلم برات تنگ شده بود
میگن یه تیم از باستان شناسا دارن آثار باستانی سایتو پیدا میکنن…
سلام مریم جان
خوشحال شدم از دیدن تالارت و بعد از مدتها که اومدم دیدم هستی و سالمی :-*
اینجام انگار دیگه لطف اونوقتا که تو انفرادیش زندانی بودیم و با قاشق نقشه فرار داشتیم رو نداره ? الانا اینجا آزادیم ولی زندان زندگی دیگه فرصتی بهمون نمیده :(
بله تقریبا سه چار سالی هست که خیلی کم اومدم…
ولی یادمه از افراد پایه ثابت زیر داستان ها بودی
البته اون موقع هم بچه های نویسنده بیشتر فعالیت میکردن و بعضا داستان های قوی تری بود
بله روزای خوبی بود اون روزا… دوستامون بودن و یه عالمه وقت که کشتیم :))
عشقی ? ? ? ?
مام دلتنگ بودیم. ایشالا بیشتر در خصوصی حرف میزنیم اونقدر که از دلتنگی دربیایم >3
عرضی نیس… اومده بودم عرض ارادت…
همین کم هم غنیمت ه بسیار!
سقت سیاه نباشه چشمون کنی؟!
یه چیزی یادم ه ولی نه دقیق!
فقط باستان شناسا میدونن ما عتیقه ها چه ارزشی داریم :))
سلام الی! منم خوشحالم اونقدر زنده موندم که دوباره در این فضای روحانی ببینمت :)) متاسفانه نسل عوض شده و این سوسول جدیدا نه میدونن قاشق چی ه، نه نقشه، نه فرار، نه زندان! واقعا امان از بی وقتی که ماها اینقدر از هم دور شدیم. خیلی دلم برات تنگ شده و اگه تو تلگرام منو از بلاکی دربیاری میتونیم گپ بزنیم! پخ پخ من :))