سپیده، صفحهی موبایلش رو خاموش کرد و روی میز گذاشت: کاش لااقل گربه یا سگ داشتم، یا حتی یه همستر.
مرد، بدون اینکه نگاهش رو از تلویزیون بگیره پوزخندی زد و گفت: همسنهای تو مادر شدن، تو اگر عرضه داشتی باید بچّتو میبردی مدرسه، هه تازه افتاده به حیوون بازی خانم !
در حالیکه کانال رو عوض میکرد چشماش از شوق برقی زد: لعععععنتی چه گل تمیزی بود.اوووووف
دست چپِ سپیده هنوز روی شکمش بود.
مرد نیمخیز به طرف تلویزیون گفت: چای داریم؟
سپیده گفت: الان دَم میکنم و بلند شد.
به طرف اتاقِ خواب رفت و از زیر تخت، یک ساک پارچهای بیرون کشید. دستش رو تا زیر بغل توی ساک کرد. انگار دنبال چیزی میگشت.
بعد چهرهش روشن شد، چشمهاش برق زد و بلافاصله بغض کرد.
ساک رو با عجله بست و زیر تخت فرستاد و به طرف آشپزخانه رفت.
از کتری همیشه جوشِ رویِ گاز، دو لیوان پُر کرد.
یکی ماگ گلبهی لبپَر، با عکس یک بچه درحال بازی کردن با سگش و یکی لیوان شیشهای معمولی، از همونهایی که توی همهی خونهها هست؛ پیمانهی برنج و کیک!
چای کیسهای رو سه بار در لیوان خودش فرو کرد و بعد توی لیوان شیشهای گذاشت.
قندان، نعلبکی، یه شکلات تلخ و لیوانها رو توی سینی، قوری خالی روی کتری و چای کیسهای رو در سطل آشغال گذاشت.
کنار مرد نشست، مرد نصف لیوان چای رو توی نعلبکی خالی کرد؛ دست چپش روی پای زن گذاشت و در حالیکه تلویزیون تماشا میکرد گفت: این چای خیلی خوبه، زود دم میکشه؛ همیشه از همین بخر و هورت کشید.
سپیده هنوز به لمس “مستطیل پلاستیکی کوچک سفید” ته ساک فکر میکرد. با دو خط قرمز پررنگ، چندماه قبل از تصادف…
سپیده 🎈
واو…
چقدر زیبا داستان از دست دادن بچه و تلاش برای فراموشی و در نهایت سرزنش شدن رو به تصویر کشیدید…
حقیقتا احسنت! 🌹 🌹 🌹
واقعا جالب بود👌🌹
موضوع جالبتر این که همیشه تو مقصری حتی اگر کنترل شرایط دستت نباشه و همیشه بهخاطرش سرزنش بشی🤦♂️☹
↩ Masks
ممنونم عزیزم
فقط تلاش کردم تشویش ذهنی این چندروزم رو کمی آروم کنم 😘🎈
↩ Mime
خوشحالم دوست داشتی تشویقت بسیار با ارزشه برام مهراد جان🎈😘
عاااالی بود نازنینم و چقدر خفه کننده ست غمهای پنهانی بانوان😢❤️
↩ Black Lantern
نوش دلت عزیزم
ممنون که با این دقت و توجه تحلیلم میکنی 😘
سیاه نیستم اتفاقا. اما بشدت این موضوعات روی ذهنم تاثیر میذاره.
بیشتر چیزهایی که نوشتم از دوستام دیدم و عذابم داده وگرنه خودم که مجردم🙏🎈
شایدم از خط خطی بودن خسته شده و دلش رنگی بودن میخواد…آره بشدت...اما نمیشه ... خبر پشت خبر بد بود...
↩ Azar31
نوش دلت عزیزم 🙏🎈😘
بله درگیریهای زن ها بخصوص توی این مملکت تمومی نداره
همیشه خیلی قشنگ مینویسی من واقعا نوشته هاتو دوست دارم
مثل آب رودخونهن
فقط دیگه چرا داستان بلند نمینویسی؟
↩ sepideh58
نوچ هیچ وقت اصطلاح گل تمیزی نمیگند
گل قشنگ ،زیبا،خارق العاده،فنی.سوپر گل و… میگند
↩ ■miomio■
ممنونم عزیز دلم خوشحالم دوست داری 😘
خیلی درگیریهای بد ذهنی دارم. کمی آروم بشم حتما مینویسم .مرسی از تشویقت 😍🎈🙏
↩ .Nazanin.
نازنین جانم 😍😍😍😍😍 قربونت بشم که خوندی و نظر دادی😍🥰
باعث افتخاره که دوسش داشتی ❤❤❤🎈
↩ raihana.6.30
هوراااا مرسی ازت 🥰😍😍😍 منم شنیدم این اصطلاح رو
↩ raihana.6.30
برعکس اتفاقا خیلی فوتبالی هستمو اطلاعات فوتبالیم خداشکر خیلی خوبه
اتفاقا گل ها نام بردی بهش میگند سوپر گل
نمونه من ی سوپر گل نام میبرم گل زلاتان با پیراهن سوئد به تیم ملی المان که دروازه بان نویر بود
یا گل وان پرسی با پیراهن هلند به اسپانیا
حرکت تمیز هست یعنی بدون نقص ولی گل خیر