نغمه روسپی 🌹 سیمین بهبهانی 💋 💋 ❤️ ❤️

1400/10/14

بده آن قوطی سرخاب مرا

تا زنم رنگ به بی رنگی خویش

بده آن روغن ، تا تازه کنم

چهر پژمرده ز دلتنگی خویش

بده آن عطر که مشکین سازم

گیسوان را و بریزم بر دوش

بده آن جامه تنگم که کسان

تنگ گیرند مرا در آغوش

بده آن جام که سرمست شوم

به سیه بختی خود خنده زنم

روی این چهره ناشاد غمین

چهره ئی شاد و فریبنده زنم

وای از آن همنفس دیشب من

چه روانکاه و توانفرسا بود

لیک پرسید چو از من ، گفتم

کس ندیدم که چنین زیبا بود

وان دگر همسر چندین شب پیش

او همان بود که بیمارم کرد

آنچه پرداخت ، اگر صد می شد

درد ، زان بیشتر آزارم کرد

پر کس بیکسم و ، زین یاران

غمگساری و هوا خواهی نیست

لاف دلجویی بسیار زنند

لیک جز لحظه کوتاهی نیست

نه مرا همسر و هم بالینی

که کشد دست وفا بر سر من

نه مرا کودکی و دلبندی

که برد زنگ غم از خاطر من

آه ، این کیست که در می کوبد ؟

همسر امشب من می آید !

وای ، ای غم ، زدلم دست بکش

کاین زمان شادی او می باید !

لب من – ای لب نیرنگ فروش

بر غمم پرده ای از راز بکش !

تا مرا چند درم بیش دهند

خنده کن ، بوسه بزن ، ناز بکش ! …


برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2022-01-10 10:06:12 +0330 +0330

با آن همه دلداده دلش بسته ی ما شد
ای من به فدای دل دیوانه پسندش

نرگس ز چه بر سینه زد آن یار فسون کار؟
ترسم رسد از دیده ی بدخواه گزندش
سیمین

1 ❤️

2022-01-10 10:08:01 +0330 +0330

↩ سالومه۲۸
یا رب مرا یاری بده، تا سخت آزارش کنم
هجرش دهم، زجرش دهم، خوارش کنم، زارش کنم

از بوسه های آتشین، وز خنده های دلنشین
صد شعله در جانش زنم، صد فتنه در کارش کنم

در پیش چشمش ساغری، گیرم ز دست دلبری
از رشک آزارش دهم، وز غصه بیمارش کنم

بندی به پایش افکنم، گویم خداوندش منم
چون بنده در سودای زر، کالای بازارش کنم

گوید میفزا قهر خود، گویم بخواهم مهر خود
گوید که کمتر کن جفا، گویم که بسیارش کنم

هر شامگه در خانه ای، چابکتر از پروانه ای
رقصم بر بیگانه ای، وز خویش بیزارش کنم

چون بینم آن شیدای من، فارغ شد از احوال من
منزل کنم در کوی او، باشد که دیدارش کنم
سیمین ادب پارسی

1 ❤️

2022-01-10 18:20:35 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی
مرسی آقا وحید 👌 🌹 🌹

1 ❤️

2022-01-10 23:01:58 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی
نه باهوشم ،
نه بیهوشم ،

نه گریانم نه خاموشم
همین دانم که می سوزم ،

همین دانم که می جوشم
پریشانم ، پریشانم ،

چه می گویم؟
نمی دانم

ز سودای تو حیرانم ،
چرا کردی فراموشم؟

سیمین جان بهبهانی

2 ❤️

2022-01-11 10:06:59 +0330 +0330

↩ سالومه۲۸
دوباره می‌سازمت وطن!
اگرچه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می‌زنم
اگرچه با استخوان خویش

دوباره می‌بویم از تو گل
به‌میل نسل جوان تو
دوباره می‌شویم از تو خون
به‌سیل اشک روان خویش

دوباره یک روز روشنا
سیاهی از خانه می‌رود
به شعر خود رنگ می‌زنم
ز آبی آسمان خویش

اگرچه صدساله مُرده‌ام
به‌گور خود خواهم ایستاد
که بردَرَم قلبِ اهرمن
به‌نعرۀ آنچنان خویش

کسی که « عظم رمیم» را
دوباره انشا کند به لطف
چو کوه می‌بخشدم شکوه
به عرصۀ امتحان خویش

اگر چه پیرم ولی هنوز
مجال تعلیم اگر بُوَد
جوانی آغاز می‌کنم
کنار نوباوگان خویش

حدیث «حبّ‌الوطن» ز شوق
بدان رَوش ساز می‌کنم
که جان شود هر کلام دل
چو برگشایم دهان خویش

هنوز در سینه آتشی
به‌جاست کز تاب شعله‌اش
گمان ندارم به کاهشی
ز گرمی دودمان خویش
سیمین جان
با صدای داریوش و با یاد و درووود بر آبتین عزیز 🌹

2 ❤️

2022-01-12 03:06:01 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی
👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏🖤🌹😔

دلم سکوت میخواهد
خلسه ای سرد میان این ازدحام دروغین
تمامم را بردارم
کوچ کنم به ته زمان
انجا زمان در سکوت دنیا ایستاده
گم شوم در ابرهای بی باران
بمانم پس یک کوه
هیچ کس نجوید از من نشانی رد پایی، تار مویی
دلم سکوت میخواهد سکوتی ابدی

2 ❤️

2022-01-12 04:55:32 +0330 +0330

قطعا اگه همع شعرا همینجور بود الان همه پسرا یه پا شاعر بودن به سبک هایه کیپاپ،رپ،پاپ،دیسلاو،وغیره😂😂😂😂

0 ❤️

2022-01-12 15:04:28 +0330 +0330

↩ سالومه۲۸
ای رایت شه گرفته از نام تو نام
طبع تو به نظم داده انصاف کلام

هر شه بیتی ز نظم تو دیده تمام
در جلوه عروس نطق را هفت اندام
رونی

1 ❤️

2022-01-14 13:20:35 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی
سیمین_بهبهانی

بازآ که فرمان می برم،
عشق تو با جان می خرم
آن را که می خواهی ز من،
آن می کنم، آن می کنم.

2 ❤️

2022-01-14 13:23:42 +0330 +0330

عالی بود 👏👏👏👏👏👏👏👏

1 ❤️

2022-01-14 20:20:21 +0330 +0330

↩ sepideh58
مرسی گلم 🌹 🌹 😘 😘

1 ❤️

2022-01-14 20:32:44 +0330 +0330

↩ shoqi_bahar
😘😘😘😘

1 ❤️

2022-01-15 13:14:24 +0330 +0330

↩ سالومه۲۸
رفیق اهل دل و یار محرمی دارم
بساط باده و عیش فراهمی دارم

کنار جو، چمن شسته را نمی خواهم
که جوی اشکی و مژگان پُر نَمی دارم

گذشتم از سر عالم، کسی چه می داند
که من به گوشهء خلوت، چه عالمی دارم

تو دل نداری و غم هم نداری اما من
خوشم از این که دلی دارم و غمی دارم

چو حلقه بازوی من، تنگ، گِرد پیکر توست
حسود جان بسپارد که خاتمی دارم

به سربلندیِ خود واقفم، ز پستی نیست
به پشت خویش اگر چون فلک خمی دارم

ز سیل کینهء دشمن چه غم خورم سیمین؟
که همچو کوهم و بنیان محکمی دارم

‫‏"سیمین بهبهانی"

1 ❤️

2023-01-31 02:47:21 +0330 +0330

عالی 👌 😎

0 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «