بقول قدیمی ها گاو باش شاخ بزن
توأم به جای دست به مشت شدن دست به قلم بشو تا همه باندها و گروه ها بیان راجع به توأم نظر بدن ولی از بی احترامی شما بعیده در حد فکر باشی چه رسد به قلم
و. از تمامی دوستان تقاضا داشتم ودارم تا سالم به نظردهی و انتقاد از دوستان بدور از هر تعصبی نظر بدن وگرنه توهین رو که همه بلدن
بقول نادر فتورچی
فحش نده فحش بلدم
پس مودب باشین
لطفأ
خواهشأ

ممنون از حمایتت دوست عزیز ? بنده کماکان گی خواهم نوشت و کماکان جواب تمام کامنتای پای داستان رو خواهم داد…کم کار هم نخواهم شد.دوهفته یکبار داستان میفرستم که جای نوشته های زیبای دیگه ک به لطف کاربرا تو جدول برگزیده ها قرار میگیره رو نگیرم…

مرسی از همه دوستانی که منو میخونن و همیشه بهم لطف دارن…
‏
عشق یعنی باور رنگین کمان…پر گرفتن در میان آسمان

توکه عشقی
شادی عزیزم امیدوارم کسالت پیش اومده رفع شده باشه و باقدرت ادامه بدی ممنونم ازت بابت حضورت و احترامت
همیشه باااش

سامان عزیز بزار به من و امثال من بگن مگسان دور شیرینی و هرچی لایق خودشون بارمون کنن چون خبر ندارن شماحضورتون طعم میده به این سایت،گاهی شیرین،گاهی تلخ گاهی غم و تراژیک و…
مرسی. که هستین و ادامه میدین
و خواهش اینکه همین دوهفته یکبارم نکن و هر وقت عشقت کشید بنویس چون ادما بر اساس لیاقتشون به جایی میرسن نه ادعاشون.
آدم ها شبیه لیوانند
ظرفیت هایی مشخص دارند…
بعضی به اندازه ی استکان،
بعضی فنجان ،
بعضی هم یک ماگ بزرگ,
وقتی بیش از ظرفیت لیوان در آن آب بریزی، سر ریز می شود،
خیس می شوی،
حتی گاهی که در اوج بدشانسی باشی
و در لیوان به جای آب ،
شربتی چیزی را زیادی ریخته باشی
وسرریز شده باشد ،
لکه ش تا ابد بر روی لباست می ماند…
آدم ها مثل لیوان می مانند …
ظرفیت هایی مشخص دارند… لطفا" قبل از ریختن مهر و عطوفت در پیمانه های وجودیشان ،
ظرفیتشان را بسنج…
به اندازه محبت کن…
اگر این کار را نکنی ،
اگر زیادی محبت کنی
اگر سر ریز شدند و محبت بالا آوردند ،
باد الکی به غبغب انداختند
و پیراهن احساست را لکه دار کردند ،
فقط از خودت
و عملکرد خودت عصبانی باش،
نه از آدم ها که شبیه لیوانند…
…
"سيمين دانشور "

مرسی از تاپیک خوبت دوست عزیز…
هر کدوم از نویسنده ها با سبک های متفاوتشون تلاش میکنن تجربه های زندگی رو در اختیار خواننده ها قرار بدن و چقدر خوبه خواننده های خوبی مثل تو پیدا میشن و قدر میدونن!
اینجوری آدم احساس میکنه نوشته هاش به درد خورده و سودمند بوده
موفق باشی

با این وضع که مشاهد میشه

به زودی شاهد این خواهید بود که رفاقت ها تبدیل به دشمنی خواهد شد!

اکانت های بن یا حذف خواهد شد!

و تعداد زیادی از کاربران از سایت خواهند رفت

و شاهد تاپیک ها و داستان های بی محتوا و بی اساس و پایه خواهیم بود

• اگر میخواهید اتفاق نیافته تمومش کنید!

یا بهش دامن بزنید!

صرفا یک پیشنهاد بود

لاجرم بر دل نشیند…
عجایب نقش‌ها بینی خلاف رومی و چینی

اگر با دوست بنشینی ز دنیا و آخرت غافل

در این معنی سخن باید که جز سعدی نیاراید

که هرچ از جان برون آید نشیند لاجرم بر دل
سپیده عزیز شماکارخودت درسته ماچیزی جز حقیقت رو بیان نمیکنیم،اگه بفهمن که حقیقت با واقعیت فرق میکنه و هرکی نونِ بازو و مزدِ دستشونو میخوره که مملکت این نمیشد،متأسفانه بقول استاد اعظم نسیم شمال
مامردم ایران همه باهوش و زرنگیم
افسوس مثلِ بوقلمون رنگ به رنگیم

بله و خیلی وقتها میدونیم حق با ما نیست صرفا بخاطر افکار عصر حجر و غرور بی جا بجای اعتراف به اشتباه پافشاری میکنیم بر اون غلط و میخ آهنین در افکار سنگ شده ما فرو نمی رود که نمی رود…!

ببخشد نتونستم اسم شمابزرگوار و سپیده و روح بیمار عزیزو میتی و خیلیای دیگه رو ببرم چون همه شماهاعزیزو باقابل هستین و چون متأسفانه مملکت جای ک…مغزها شده تا موندن مغزها و استعدادای بینظیروبیشماری چون شمارو حتی اینجاکه بایدآزادانه باشه واسه ممنوعه نویس های این سرزمین نفرین شده باشه رو لایق نیست ولی شما بخاطر علاقه منداتون ادامه بدین.ممنون که هستین…

نویسنده‌هایی که اسم‌شونو اوردی نمی‌شناسم؛ منتهی یه تاپیک دیگه دیده بودم که یه بنده‌خدایی راجبه خواننده‌ها زده بود و یه شرح مشروح و مبسوط ازشون داده بود توش. از نظر من اون خیلی خیلی عالی بود؛ دقیقا وصف حال تمام کامنت‌گذاران زیر داستانها بود؛ از سال ۸۹ تا همین حالا.

متاسفانه چون تازه اومدم متوجه این موضوع نشدم و کلا سر درنمیارم این باتد بازی هارو ولی
در مملکتی که مردم بجای کتاب سیگار وارد میکنه و بجای تشیع جنازه انسان های باسواد به تشیع یک لات بی سرو پا میپردازند هیچ شکی نیست اینکارا
اقا من هم حمایت میکنم ببینم کدوم مغز جنده ای میخواد چرک های تفکراتشو بهم بگه حمایت حمایت حمایت

مهمه روبهان ره دلم گرفت، گرگ این تبار نیست
گرگ گرسنه ای که دل و ذهن میدرد، راه فرار نیست
آن گرگ کو زند به رم گلۀ خدا، رحمی به کار نیست
ما کافریم و عاشق و زندیق و سرخوشیم، آن نابکار نیست!
بر ملتی که وهم خدا در نهان زدود، کفر آشکار نیست
صبح آید و سیاهی چهرش ز بر کشد، شب زنگبار نیست
شمشیر برکشیده و فریاد میکند، این کارزار نیست
در مسند ستیز دلم را طلب کند، دل در کنار نیست
دیشب دلم به شوخ نگاهی رمیده است، صبحم خمار نیست.
بهت پیشنهاد میکنم نویسنده های برچسب دار سایت رو داستان هاشونو بخونی و لذت ببری مثل جنایات و مکافات و قمارباز استاد…

ممنونم از مطلبت ودقیقا باید بیشعوری خاویر کرمنت و بارها مطالعه کرد تا این مردم کوته فکر و کوته نظر دست از قضاوت زود و پیش داوری بیجابردارن تا بیشعورنباشن،ولی راجع به نکته آخر عرض کنم که این دوستان از همون بی کفایتی سران این مملکت به ناچار و باالجبار سرازیر اینجاشدن تادلنوشته هاشون که اونابهش میگن ممنوعه رو اینجا ارائه کنن ولی عده ای انگِ باندوغیره زدن که دوراز انصاف و خیلی چیزای دیگه اس که امیدوارم خللی در به تصویر کشیدنه هیولاهای درونی هرکس که این دوستان به زیبایی به تصویر میکشن وارد نشه،بیشتراوقات اجتماعی و بیشترشم تراژدی های زندگی و خیلی وقتام دردای دل همه ما...

درسته ولی اولین چیزی که باید یاد بگیریم اینکه تقصیر خودمونه یکی از عوامل ژنتیکی ایرانی جماعت انداختن مشکلات گردن دیگرانه دولت سوار بر جهل مردمه و مردم مقصرن در هر حال دوستان نویسنده در مسیر رسالت خودشون همیشه توهین میشنوند از نظر من ما هم باید مثل جوامع دیگه سر یک سری مسائل باید خون بدیم و حضور مداوم داشته باشیم

به عنوان یک خواننده داستان ها باید عرض کنم که بالاخره هر نویسنده ای در یک زمان خاص در اوج هست و با ورود نویسندگان جدید مجبوره که دقت بیشتری به خرج بده تا خوانندگان قبلی رو از دست نده - شاید دلیل کم کاری دوستان همین هست - ضمنا دوست گرامی اینکه عده ای همیشه آماده سمپاشی در هر زمینه ای هستنند قابل انکار نیست - اما به نظرم وافاداران به این سایت تعدادشان کم نیست و در اخر اینکه بالاخره چهره نقاق و دورویی سمپاشان بالاخره نمایان می شوند - پس عزیزان نویسنده با قدرت به کار خود ادامه دهید

اخه عزیز دل آن چیز که عیان است
چه حاجت به بیان است
بقول مارک تواین آنقدر بنویسید تا کسی پیدا شود و برای نوشته هایتان هزینه کند.
هنره هر نویسنده ای به جذب مخاطب و کاریزما بودنه نوشته هاشه که تو دوست بزرگوار و دوستداشتنی آنچه همه خوبان دارن تو یکجا داری
بیشتره هدفم از تاپیک اعتراض تو به جواب ندادن به کامنتا بود که امیدوارم اونم رفع بشه مثل همه عزیزان که باقدرت ادامه میدن ودوستان عزیز حمایتشونو دارن اعلام میکنن.

ممنون که حمایتتو اعلام کردی و. یه عذرخواهی ازhidden.moonهیدن مون عزیز و بقیه دوستان زحمتکشه نویسنده که واقعا اگه به بعضیا پولم بدی اینهمه زحمته حتی تایپشم نمیکشه چه رسد به سلول سوزوندن بابت اینهمه. ذوق و سلیقه ازهمه نویسنده هایی که نامی ازشون برده نشده معذرت خواهی میکنم.

دوستان تجربه من بعنوان یکی از پیرغلامان شهوانی میگه که این بازی ها به نفع هیچ کس نخواهد بود و نهایتا چند کاربر از سایت میره و چندی را ادمین حذف میکنه و فعالیت همه نویسندگان هم کم میشود یادمان نرود که شخصیتها اینجا مجازیست و ما کاربران را با اکانتشان میشناسیم لایک بیشتر یا کمتر و بازدید بیشتر یا کمتر هیچ فرقی به حال شخصیت مجازی و واقعی کاربران نخواهد داشت.

دیدی شد،
دیدی سامان جانِ جانان چطور پر کشید،شایگان عزیز هرکجا هستی یه ندا بده عزیز دل
راستی وحید کریس انجل کی بودی ?