نگاهی متفاوت به داستان ظهر عاشورا

1391/12/25

نخست در مورد بی آبی ، وضعیت بیابانی و عطش حسین و یارانش:

همانطور که میدانید جنگی که در روز عاشورا رخ داده در نزدیکی رود فرات بوده. در هیچ کجای کره زمین نمی توانید سرزمینی در کنار یک رود را بیابید که صحرا و بیابان
بی آب و علف باشد

مگر رودی که از میان کوهستان می گذرد. همه در درازای تحصیلمان خوانده ایم که در کنار رودخانه ها جلگه و زمین های حاصل خیز به وجود می آید.

واقعیت این است که اطراف فرات را نیز مانند سایر رودخانه ها، جلگه ها و زمین های حاصل خیز تشکیل میدهد و کربلا نیز سرزمینی سرسبز است.

منطقه کربلا را بنگرید، اینجا همان صحرای جهنمی کربلا است؟

از آن گذشته در چنین مناطقی به دلیل نزدیکی به رودخانه بستر زیرین زمین را سفره های پهناور آبی تشکیل می دهد و دست رسی به آب آسان تر از آن چیزیست که به ذهن می رسید.

تنها با کندن 4 یا 5 متر از زمین می توان به آب رسید. در منطقه اهواز یکی از مشکلات ساخت و ساز همین سفره های زیرزمینی است که کاملا زیر شهر با فرا گرفته اند.
72 نفر نتوانسته اند یک گودال 4 متری حفر کنند؟

از طرفی بر طبق گفتار شیعیان این رویداد در تابستان و هوای گرم و جهنمی رخ داده ولی با مراجعه به این www.fourmilab.ch/documents/calendar و وارد کردن تاریخ 10 ام محرم

سال 61 هجری قمری در قسمت Islamic Calendar در می یابید که عاشورا در روز چهارشنیه 21 مهر ماه بوده است.البته 21 مهر نیز هوای کربلا آنچنان خنک نیست ولی آن تابستان جهنمی هم
که شیعیان میگویند نیست.

اکنون می گویند شرایط آب و هوایی 1400 سال پیش با امروز فرق دارد.

نخست اینکه در یک پریود 1400 ساله آن تغییر آب و هوایی که در ذهن مسلمانان است نمی تواند رخ دهد و دوم اینکه اگر هم تغییری باشد مطمئنا هوا خنک تر نشده بلکه دما بالاتر هم رفته است.

یعنی 1400 سال پیش نسبت به امروز خنک تر بوده.

اما یک نکته ی جالب دیگر

در داستان هایی که از واقعه ی عاشورا گفته شده اشاره ای به گرسنگی نگردیده ، یعنی کاروان حسین مشکل گرسنگی نداشته است. مسلما کاروان برای سیر کردن خود علف نمی خورده.

پس این کاروان نیز مانند سایر کاروان ها حیوانات اهلی به همراه خود داشته که با مشکل گرسنگی مواجه نشود، مثلا گوسفند یا بز، برای رفع تشنگی نیز میتوانستند از شیر همین

حیوانات اهلی استفاده کنند. در ضمن شتر نیز همراه آنها بوده ، عربzaبه خوردن شیر شتر علاقه ی بسیار دارند ، میتوانستند از شیر شتر ها نیز استفاده کنند.

باز هم نکته ای دیگر، سه نقل قول در مورد مقبره حسین:

هارون الرشيد را در حالى پشت سر گذاشتم كه قبر حسين عليه السلام را خراب كرده و دستور داده بود كه درخت سدرى را كه آنجا بود به عنوان نشانه قبر براى زوار، و سايه‏بانى

براى آنان قطع كنند. (تاریخ‏الشیعه،محمد حسین المظفری، ص 89، بحار الانوار،ج 45،ص 39
قبر شريف آن حضرت مورد تعرض‏و دشمنى متوكل عباسى قرار گرفت.او به توسط گروهى از

لشكريانش قبر را احاطه كرد تا زائران به آن دستريس نداشته باشند و به تخريب قبر و كشت و كار در زمين آنجا دستور داد… (اعیان الشیعه،ج 1،ص 628،تراث کربلا،ص 34;بحارالانوار،ج 45،ص 397)

سال 236 متوكل دستور داد كه قبر حسين بن على و خانه‏هاى‏اطراف آن و ساختمانهاى مجاور را ويران كردند و امر كرد كه جاى قبر را شخم زدند و بذر افشاندند و آب بستند و از آمدن مردم به آنجا جلوگيرى كردند. (همان)

از این دست نقل قول ها بسیار است که تنها به سه مورد اشاره کردم. در بیابان بی آب علف و صحرای جهنمی کشت و کار کرده اند و بذر افشانده اند؟

پس با این همه موارد چگونه حسین و کاروانش از تشنگی و گرمای هوا رنج دیده اند؟ آیا مذهب عقلی را که فکر که می کند نمی رباید؟
دوم هرمله و گردن علی اصغر:

این داستان علی اصغر هم از آن افسانه های جالب عاشوراست که تنها ذهن گنگ و مسخ شده یک مسلمان می تواند باورش کند.
داستان از این قرار است:

حسین به علت عطش فراوان که در پست قبلی اشاره کردم عطشی در کار نبوده ، فرزند شیرخوارش را در بغل گرفته و جلوی سپاه میرود و میگوید دست کم به این طفل آب بدهید

از آن طرف (سپاه یزید) شخصی به نام حرمله که گویا تیرانداز قابلی بوده تیری را به قصد گلوی نوزاد رها کرده و او را می کشد، یا شهید می کند یا هر چه شما بگویید.

در ظاهر تراژدی واقعا دردناکیست ولی با کمی تامل مطالبی دال بر خرافی و غیر واقعی بودن این داستان می ابیم.

نخست آنکه نوزاد شیرخوار و چندین ماهه اصلا گردنی به آن صورت که ما تصور می کنیم ندارد.اگر دقت کنید سر نوزاد به بدنش چسبیده است،دلیلش هم آن است که هنوز استخوان

و عضلات گردن چنان رشد نکرده اند که وزن سر را تحمل کنند.

پس تیر حرمله به کجا خورده است؟

تنها در یک صورت می توان گردن نوزاد را تا حدودی دید، در صورتی که سر کودک به پشت برگشته و به سمت زمین آویزان شود. هیچ دیوانه ای چنین کاری با بچه اش نمی کند زیرا مطمئنا در این حالت نخاع کودک صدمه خواهد دید.

دوم آنکه فاصله دو سپاه در هنگام نبر معمولا 200 یا 300 متر بوده است. اگر قهرمان تیراندازی المپیک با آن کمان های مجهز و مدرن را نیز بیاوریم نمیتواند از آن فاصله گردن کودک که هیچ حتی پدر کودک را نشانه بگیرد و به هدف بزند.شاید با دراگانوف نیز چنین کاری دشوار باشد چه رسد به تیر و کمان.

سوم آنکه برای چه حرمله نوزاد را نشانه گرفته؟ در تمام جنگ ها مهمترین شخص فرمانده سپاه است. حرمله باید حسین را می زده نه نوزاد را. کدام عقل سالمی چنین چیزی را می پذیرد؟ حرمله فرمانده سپاه را ول کرده و نوزاد را از پای درآورده؟ اگر به قول مسلمانان واقعا هوا جهنمی بوده مگر این حرمله مازوخیسم داشته که در آن شرایط، جنگ را کش بدهد و خودش را بیشتر اذیت بکند؟

در جایی مسلمانی گفت حضرت کودک را در دست گرفته و نزدیک سپاه رفته تا صدای او را بشنوند، در این صورت باید یه عقل حضرت شک کرد که هم خودش و هم فرزندش را اینگونه به خطر انداخته. او که فک و فامیل وحشی خود را بهتر می شناخته.

چهارم که از همه نیز جالبتر است آن است که اصلا کودک چند ماهه چه نیازی به آب دارد؟ نوزاد چندین ماهه شیر می نوشد و نه آب و مادرش میتواند به نوزاد شیر بدهد و تشنگی او را بر طرف سازد. در ضمن شیر آن حیوانات اهلی که پیشتر گفتم نیز موجود بوده.

آیا مذهب ذهنی را که فکر می کند نمی رباید؟

سوم، ابوالفضل رفته آب بیاره:

این داستان آب آوردن ابوالفضل بی سر و ته ترین افسانه عاشوراست. به اندازه ای این داستان مسخره ساخته شده که گمان می کنم با یک بار مرور آن دیگر نیازی به تجزیه نباشد.

داستان از این قرار است که آقا ابوالفضل که مسلمانان ماشین شان را بیمه ایشان می کنند برای رفع تشنگی لشگر حسین به دل دشمن زده و مشکی را از آب رودخانه پر کرده و در مسیر برگشت شخصی آن دستش را که مشک را گرفته بوده قطع می کند.

حضرت مشک را با دست دیگرش می گیرد و به راهش ادامه می دهد. دوباره یک از خدا بی خبری آن دست دیگر را هم قطع می کند. حضرت اکنون مشک را با دندانش می گیرد و در آخر چند از خدا بی خبر دیگر وی را به شهادت می رسانند.

لطفا یکی برای من توضیح بدهد که حضرت چگونه مشک را از دستی که قطع شده میگیرد؟ آیا حضرت از اسب پیاده شده و می رود مشک را که همراه دست قطع شده اش روی زمین افتاده بر می دارد و دوباره سوار اسب می شود و می رود؟

دوباره که آن یکی دستش قطع می شود چه کار می کند؟ آیا حضرت باز از اسب پیاده شده و می رود به سراغ دست افتاده و دولا شده و مشک را با دندان می گیرد؟ آیا در این میان که هی حضرت از اسب پیاده و دوباره سوار می شده اند کسی نبوده ایشان را بکشد؟

یا اصلا هیچ کدام از اینها رخ نداده و پیش از آنکه دست مبارکشان را قطع کنند، حضرت بر اساس مهارت هایشان مشک را به هوا پرتاب کرده اند با آن یکی دست گرفته اند و به دنبال آن دوباره مشک را به هوا پرتاب کرده و این بار با دندان می گیرند؟ مگر حضرت هنرمند سیرک بوده؟

اصلا دست حضرت چگونه قطع شده؟ از مچ؟ از آرنج؟ از کتف؟ با چه چیز قطع شده؟ شمشیر؟

خاطرم هست در یک مراسم مذهبی در محرم روضه خوان گفت با کمان به سوی دست حضرت نشانه رفته اند و دست را قطع کرده اند. مگر کمان های آن ها تبر پرتاب می کرده است؟

خون ریزی شدید ناشی از قطع شدن دست در این میان کشک بوده؟ آیا حضرت به خاطر حضرت بودنشان چند لیتر بیشتر از انسان های معمولی خون داشته اند که در میانه راه به دلیل کم خونی نمرده اند یا دست کم از هوش نرفته اند؟

به راستی مذهب عقلی را که فکر می کند نمی رباید؟

این تنها سه نمونه از افسانه های عاشورا بود. به داستان غسل کردن قاسم نیز اشاره ای نکردم زیرا برخی از مسلمانان خود این داستان رو قبول ندارند. از این دست افسانه ها بسیار است.

امیدوارم بیاموزیم که تنها عقل و اندیشه خود را میزان قرار دهیم.

نقل از گروه سایه

8906 👀
0 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2013-03-15 13:24:54 +0330 +0330

امام حسین زیر بار حرف زورو ناحق نمیره جایی که با قلندر یا چوپان داره صحبت میکنه میگه ک با یه اشاره میتونم زمینو زیرو زبر کنم این یعنی احتیاجی به اب ندارم هدفم چیز دیگس.

0 ❤️

2013-03-17 06:58:03 +0330 +0330

کی حرف زور زد…منظرم اینه که زیاد گندش کردن ماجرای عاشورا رو همین…

0 ❤️

2013-03-17 07:09:57 +0330 +0330

در ضمن دوست عزیز آقای حسین مسئول افرادی بود که در کنارش بودن… من غذا نمیخوام دلیل میشه بقیه هم نخوان

0 ❤️

2013-03-17 07:18:22 +0330 +0330

تشکر… متن بالا رو بخونید… ببینید چقدر مغز مارو شست و شو دادن…

0 ❤️

2013-03-17 07:33:58 +0330 +0330

خريت حد و مرز نميشناسد. ملت شريف ايران آنقدر نفهم هستند که اگر خود امام حسين بياد داستان واقعي رو براشون تعريف کنه، باز هم پاي خرافاتشان ميمانند. مردم عاشق قهرمانهاي خيالي هستند. در اروپا هرکول، در شمال بايوولف ، در شرق سان تزو و در ايران حسين. در کودکي اين چرت و پرت ها توي مغزشون فرو ميکنند. اما باز هم تأثير شام نذري را دست کم نگيريد. … اي ملت ايران! من شما را به بسيجي بودن متهم نميکنم. من فقط به شما ميگويم که به درک و شعور خودتان احترام بگذاريد و اسير سلطه ي دين بر زندگيتان نشويد.

0 ❤️

2013-03-17 07:42:00 +0330 +0330

خیلی خیلی جالب بود
مخصوصا این که کودک شیرخواره گردن نداره و احتیاج به اب نداره
واقعا کسی که این واقعه رو توصیف کرده مخش معیوب بوده

0 ❤️

2013-03-17 12:58:19 +0330 +0330

X( X( X( X( X( X( اصلا به تو چه.

0 ❤️

2013-03-17 13:03:38 +0330 +0330

تاپیک بسیار قدیمی وقبلا راجب این موضوع بحث,شده .
ببین درخواست vipچیکاراکه نمیکنه… کپی پیست

0 ❤️

2013-03-17 13:13:53 +0330 +0330

اولا کاروان با خودش بیل و کلنگ ندارن که هرجا رسیدن چاه بزنن
دوم اینکه تیر به گلوی علی اصغر خورد نه به گردنش
سوم اینکه حضرت عباس مشک رو جلوی خودش و روی زین نگه داشته بوده چون همزمان با نگه داشتن افسار باید مشک رو هم میگرفته و وقتی هم دستی قطع میشده با دست مخالف سعی بر نگه داشتن افسار و مشک میکرده و وقتی هم که دست دومش قطع شد به ناچار با دندان سعی کرده مشک رو نگه داره
چهارم دست حضرت عباس از ساعد قطع شده
و پنجم و مهمتر از همه اینکه تو بچه بابات نیستی و احتمالا بچه کس دیگه هستی که تو رحم ننت نطفه بستی

هر وقت یه جایی دچار مشکل و گرفتاری شدی یاد این نشریاتت بیفت و بدون که از کجا گرفتار بلا شدی

0 ❤️

2013-03-17 14:04:57 +0330 +0330

اين همه هوش و ذکاوت رو از کجا آوردي؟ فرق گلو با گردن دقيقأ چيه؟ ولي بازم ممنون که ثابت کردي منطق مسلمونا فحش دادنه.

0 ❤️

2013-03-17 14:53:20 +0330 +0330

اولا اینا کپی پیست نیستند… بیشترشون رو خودم جمع اوری کردم…جای که این مطالب رو دیدی منم همون جام… اینجا تازه عضو شدم…
حالا شما این همه مطلب رو ول کردید گیر دادید به گلو و گردن…حالا گلو
به نظر شما که همه تون استاد و دانشمند هستید گلوی یه کودک چندماهه مگه چقدره که بشه با تیر زدش اونم از فاصله چند صدمتری…
منطقی باشید لطفا…

0 ❤️

2013-03-17 15:06:49 +0330 +0330

مرده گوزید…2کلام هم بشنویم از شیخ کونی.!

0 ❤️

2013-03-17 15:08:34 +0330 +0330

حالا اگه گردن بود باز یه چیزی،گلو که دیگه به سینه چسبیده ،
ثانیا اینم بزرگواری ساوالاون بود وگرنه باید از ادمین شکایت میکرد و مینداختت بیرون واسه اون بی ادبیت

0 ❤️

2013-03-17 15:10:06 +0330 +0330

بس بقیه اش چی شد ادامه بده جالب بود

0 ❤️

2013-03-17 15:14:22 +0330 +0330

[quote=جغدشب]مرده گوزید…2کلام هم بشنویم از شیخ کونی.![/quote]
دوست من به جای دفاع کردن بدتر گند زدی که/اون میگه منطق مسلمونا فوشه بعد تو فوش میدی?

0 ❤️

2013-03-17 15:19:44 +0330 +0330

داستان اونیکه مغزمونو باهاش پر کردند این واقیعته…گرچه خیلی ها اون داستان رو بیشتر دوست دارن تا واقیعت

0 ❤️

2013-03-17 15:22:26 +0330 +0330

اینج و سایت قبلی یه خورده فرق دارن… هنوز مونده تا یادبگیرم…

0 ❤️

2013-03-17 15:26:33 +0330 +0330

نباید توجیه میکردم… ببخشید

حغد شب

0 ❤️

2013-03-17 16:09:24 +0330 +0330

با سلام
اولا حرمله تير رو رها كرده به طرف امام و طفل؛خب تير خورده به گلوي طفل؛احتمال داشت تير بخوره به شكم طفل يا قسمتهاي ديكه؛يا اصلا بخوره به امام حسين(ع)؛اين دليل نميشه كه شما همش ميفرماييد حتي بهترين تيراندازها هم نميتونن گلوي كسي رو از اون فاصله نشانه بكيرند؛ دوما امام حسين (ع) ميدونستند كه تو اين جنك شكست ميخورند البته طبيعي هست كه به علت زياد بود تعداد نفرات دشمن يه گروه شكست بخوره!امام خواستن با اين جريان و اين چنين شكستي واقعه ي عاشورا ماندكار بشه.ضمنا به جاي شير نميشه از آب استفاده كرد!و نهايتا اينكه دوست عزيز شما قصد داريد با اين حرفها چي رو ثابت كنيد؟خب طبيعتا هر واقعه اي با كذشت زمان داستانش اضافه كم ميشه ولي اصل ماجرا كه اتفاق افتاده!خب گيريم كه بله حرمله اصلا از گلوي طفل نزده؛يا اصلا حضرت وقتي رفتن آب بيارن وقتي مشك رو پر كردن همونجا دستهاشون قطع شده و به شهادت رسيدن؛و اصلا مشك رو با اون يكي دست و سپس با دهنشون نگرفتن؛خب كه چي؟بالاخره كه اصل حادثه ي كربلا اتفاق افتاده.از ادمين محترم خواهش ميكنم كه اجازه ي بحث در مورد اين موضوعات و مسائل مربوط به دين و اعتقادات رو تو اين سايت ندن لطفا…يا حق

0 ❤️

2013-03-17 19:08:16 +0330 +0330

کسکش اینجا سایت سکسی هر کی راست میکنه میاد اینجا. با امام حسین هم هر کی مشکل داره بره وبلاگ درست کنه اونوقت ببین کسی اصلا میاد کسشعراتت رو بخونه

0 ❤️

2013-03-17 19:38:45 +0330 +0330

منم با دوستان موافقم… داستانی که 1400سال پیش اتفاق افتاده قاعدتاً کم و زیاد میشه و این کاملاً طبیعیه… مهم اصل ماجراست که اتفاق افتاده و در اون شکی نیست… همچنین تاثیر گذاری واقعه عاشورا به هیچکدوم از این چیزایی که گفتی ربطی نداره و وابسته نیست. مهم ذات واقعه و هدف اون بوده … در ضمن پیش نهاد میکنم بجای ایراد گرفتن های بنی اسرائیلی و دنبال حاشیه بودن بیشنر در مورد هدف و استراتژی عاشورا مطالعه کنی… قطعاً از بزرگان و مبارزینی که در تاریخ از امام حسین الگو گرفتن برتر نیستی… بزرگان و انقلابیونی که به صراحت جریان واقعه عاشورا رو در رسیدن به هدفشون موثر میدونن.

0 ❤️

2013-03-17 19:46:24 +0330 +0330

در ضمن دوست عزیز ذرتشتی من… تو دین ذرتشت دیگه اینقد تحریف های مضخرف وجود داره که الان موندم چجوری روت شده تو این تاپیک شرکت کنی و به خودت اجازه بدی تا در مورد واقعه ای که خود بزرگان دینتون تاییدش کردن که مو لا درزش نمیره نظر بدی… اینقد تو دینت گندکاری وجود داره که تا آخر عمرت اگه بخوای اسکولشون بشی بازم کمه…

0 ❤️

2013-03-17 19:57:28 +0330 +0330

آقا اینجا سایت سکسی یه مشت بیشعور نفهم دینو قاطیش میکنن. درضمن گوساله رهبر مسیحی ها پاپ بزرگ گفته هدف امام حسین مقدس بوده

0 ❤️

2013-03-17 20:00:56 +0330 +0330

با سلام
درود به ایرانم ایرانیان پاک سرشت و مسلمانان و مخصوصا شیعیان
اصلا شیعیان بد کافر جهنمی
شما که انسانهای خوبی هستید نمیدونید نباید با عقاید و اعتقادات دیگران بازی کنید و به مسخره بگیرید ؟
من نمیدونم شاید در جاهایی در داستان عاشورا از سر نداستن و یا احساسات شیعیان در طول 1400 سال چیزهایی اضافه و یا کم شده ولی این به نظر من به کل داستان عاشورا و شهادت مظلومانه امام حسین در مقابل 3000 نفر لشگر کوفی تاثیر نمی گذاره
اگر کمی تحقیق کنید از منابع معتبر خواهید دید امام حسین شهادت مظلومانه او چطور بوده است و شبهات شما برطرف خواهد شد نه اینکه در یک سایتی که اعضا از نظر اطلاعات دینی در سطح کاملی قرار ندارند سوال بپرسید
با تشکر
به امید ایرانی زیبا

0 ❤️

2013-03-17 20:22:01 +0330 +0330

[quote=savalan22]نخست در مورد بی آبی ، وضعیت بیابانی و عطش حسین و یارانش:

همانطور که میدانید جنگی که در روز عاشورا رخ داده در نزدیکی رود فرات بوده. در هیچ کجای کره زمین نمی توانید سرزمینی در کنار یک رود را بیابید که صحرا و بیابان
بی آب و علف باشد

مگر رودی که از میان کوهستان می گذرد. همه در درازای تحصیلمان خوانده ایم که در کنار رودخانه ها جلگه و زمین های حاصل خیز به وجود می آید.

واقعیت این است که اطراف فرات را نیز مانند سایر رودخانه ها، جلگه ها و زمین های حاصل خیز تشکیل میدهد و کربلا نیز سرزمینی سرسبز است.

منطقه کربلا را بنگرید، اینجا همان صحرای جهنمی کربلا است؟

از آن گذشته در چنین مناطقی به دلیل نزدیکی به رودخانه بستر زیرین زمین را سفره های پهناور آبی تشکیل می دهد و دست رسی به آب آسان تر از آن چیزیست که به ذهن می رسید.

تنها با کندن 4 یا 5 متر از زمین می توان به آب رسید. در منطقه اهواز یکی از مشکلات ساخت و ساز همین سفره های زیرزمینی است که کاملا زیر شهر با فرا گرفته اند.
72 نفر نتوانسته اند یک گودال 4 متری حفر کنند؟

از طرفی بر طبق گفتار شیعیان این رویداد در تابستان و هوای گرم و جهنمی رخ داده ولی با مراجعه به این www.fourmilab.ch/documents/calendar و وارد کردن تاریخ 10 ام محرم

سال 61 هجری قمری در قسمت Islamic Calendar در می یابید که عاشورا در روز چهارشنیه 21 مهر ماه بوده است.البته 21 مهر نیز هوای کربلا آنچنان خنک نیست ولی آن تابستان جهنمی هم
که شیعیان میگویند نیست.

اکنون می گویند شرایط آب و هوایی 1400 سال پیش با امروز فرق دارد.

نخست اینکه در یک پریود 1400 ساله آن تغییر آب و هوایی که در ذهن مسلمانان است نمی تواند رخ دهد و دوم اینکه اگر هم تغییری باشد مطمئنا هوا خنک تر نشده بلکه دما بالاتر هم رفته است.

یعنی 1400 سال پیش نسبت به امروز خنک تر بوده.

اما یک نکته ی جالب دیگر

در داستان هایی که از واقعه ی عاشورا گفته شده اشاره ای به گرسنگی نگردیده ، یعنی کاروان حسین مشکل گرسنگی نداشته است. مسلما کاروان برای سیر کردن خود علف نمی خورده.

پس این کاروان نیز مانند سایر کاروان ها حیوانات اهلی به همراه خود داشته که با مشکل گرسنگی مواجه نشود، مثلا گوسفند یا بز، برای رفع تشنگی نیز میتوانستند از شیر همین

حیوانات اهلی استفاده کنند. در ضمن شتر نیز همراه آنها بوده ، عربzaبه خوردن شیر شتر علاقه ی بسیار دارند ، میتوانستند از شیر شتر ها نیز استفاده کنند.

باز هم نکته ای دیگر، سه نقل قول در مورد مقبره حسین:

هارون الرشيد را در حالى پشت سر گذاشتم كه قبر حسين عليه السلام را خراب كرده و دستور داده بود كه درخت سدرى را كه آنجا بود به عنوان نشانه قبر براى زوار، و سايه‏بانى

براى آنان قطع كنند. (تاریخ‏الشیعه،محمد حسین المظفری، ص 89، بحار الانوار،ج 45،ص 39
قبر شريف آن حضرت مورد تعرض‏و دشمنى متوكل عباسى قرار گرفت.او به توسط گروهى از

لشكريانش قبر را احاطه كرد تا زائران به آن دستريس نداشته باشند و به تخريب قبر و كشت و كار در زمين آنجا دستور داد… (اعیان الشیعه،ج 1،ص 628،تراث کربلا،ص 34;بحارالانوار،ج 45،ص 397)

سال 236 متوكل دستور داد كه قبر حسين بن على و خانه‏هاى‏اطراف آن و ساختمانهاى مجاور را ويران كردند و امر كرد كه جاى قبر را شخم زدند و بذر افشاندند و آب بستند و از آمدن مردم به آنجا جلوگيرى كردند. (همان)

از این دست نقل قول ها بسیار است که تنها به سه مورد اشاره کردم. در بیابان بی آب علف و صحرای جهنمی کشت و کار کرده اند و بذر افشانده اند؟

پس با این همه موارد چگونه حسین و کاروانش از تشنگی و گرمای هوا رنج دیده اند؟ آیا مذهب عقلی را که فکر که می کند نمی رباید؟
دوم هرمله و گردن علی اصغر:

این داستان علی اصغر هم از آن افسانه های جالب عاشوراست که تنها ذهن گنگ و مسخ شده یک مسلمان می تواند باورش کند.
داستان از این قرار است:

حسین به علت عطش فراوان که در پست قبلی اشاره کردم عطشی در کار نبوده ، فرزند شیرخوارش را در بغل گرفته و جلوی سپاه میرود و میگوید دست کم به این طفل آب بدهید

از آن طرف (سپاه یزید) شخصی به نام حرمله که گویا تیرانداز قابلی بوده تیری را به قصد گلوی نوزاد رها کرده و او را می کشد، یا شهید می کند یا هر چه شما بگویید.

در ظاهر تراژدی واقعا دردناکیست ولی با کمی تامل مطالبی دال بر خرافی و غیر واقعی بودن این داستان می ابیم.

نخست آنکه نوزاد شیرخوار و چندین ماهه اصلا گردنی به آن صورت که ما تصور می کنیم ندارد.اگر دقت کنید سر نوزاد به بدنش چسبیده است،دلیلش هم آن است که هنوز استخوان

و عضلات گردن چنان رشد نکرده اند که وزن سر را تحمل کنند.

پس تیر حرمله به کجا خورده است؟

تنها در یک صورت می توان گردن نوزاد را تا حدودی دید، در صورتی که سر کودک به پشت برگشته و به سمت زمین آویزان شود. هیچ دیوانه ای چنین کاری با بچه اش نمی کند زیرا مطمئنا در این حالت نخاع کودک صدمه خواهد دید.

دوم آنکه فاصله دو سپاه در هنگام نبر معمولا 200 یا 300 متر بوده است. اگر قهرمان تیراندازی المپیک با آن کمان های مجهز و مدرن را نیز بیاوریم نمیتواند از آن فاصله گردن کودک که هیچ حتی پدر کودک را نشانه بگیرد و به هدف بزند.شاید با دراگانوف نیز چنین کاری دشوار باشد چه رسد به تیر و کمان.

سوم آنکه برای چه حرمله نوزاد را نشانه گرفته؟ در تمام جنگ ها مهمترین شخص فرمانده سپاه است. حرمله باید حسین را می زده نه نوزاد را. کدام عقل سالمی چنین چیزی را می پذیرد؟ حرمله فرمانده سپاه را ول کرده و نوزاد را از پای درآورده؟ اگر به قول مسلمانان واقعا هوا جهنمی بوده مگر این حرمله مازوخیسم داشته که در آن شرایط، جنگ را کش بدهد و خودش را بیشتر اذیت بکند؟

در جایی مسلمانی گفت حضرت کودک را در دست گرفته و نزدیک سپاه رفته تا صدای او را بشنوند، در این صورت باید یه عقل حضرت شک کرد که هم خودش و هم فرزندش را اینگونه به خطر انداخته. او که فک و فامیل وحشی خود را بهتر می شناخته.

چهارم که از همه نیز جالبتر است آن است که اصلا کودک چند ماهه چه نیازی به آب دارد؟ نوزاد چندین ماهه شیر می نوشد و نه آب و مادرش میتواند به نوزاد شیر بدهد و تشنگی او را بر طرف سازد. در ضمن شیر آن حیوانات اهلی که پیشتر گفتم نیز موجود بوده.

آیا مذهب ذهنی را که فکر می کند نمی رباید؟

سوم، ابوالفضل رفته آب بیاره:

این داستان آب آوردن ابوالفضل بی سر و ته ترین افسانه عاشوراست. به اندازه ای این داستان مسخره ساخته شده که گمان می کنم با یک بار مرور آن دیگر نیازی به تجزیه نباشد.

داستان از این قرار است که آقا ابوالفضل که مسلمانان ماشین شان را بیمه ایشان می کنند برای رفع تشنگی لشگر حسین به دل دشمن زده و مشکی را از آب رودخانه پر کرده و در مسیر برگشت شخصی آن دستش را که مشک را گرفته بوده قطع می کند.

حضرت مشک را با دست دیگرش می گیرد و به راهش ادامه می دهد. دوباره یک از خدا بی خبری آن دست دیگر را هم قطع می کند. حضرت اکنون مشک را با دندانش می گیرد و در آخر چند از خدا بی خبر دیگر وی را به شهادت می رسانند.

لطفا یکی برای من توضیح بدهد که حضرت چگونه مشک را از دستی که قطع شده میگیرد؟ آیا حضرت از اسب پیاده شده و می رود مشک را که همراه دست قطع شده اش روی زمین افتاده بر می دارد و دوباره سوار اسب می شود و می رود؟

دوباره که آن یکی دستش قطع می شود چه کار می کند؟ آیا حضرت باز از اسب پیاده شده و می رود به سراغ دست افتاده و دولا شده و مشک را با دندان می گیرد؟ آیا در این میان که هی حضرت از اسب پیاده و دوباره سوار می شده اند کسی نبوده ایشان را بکشد؟

یا اصلا هیچ کدام از اینها رخ نداده و پیش از آنکه دست مبارکشان را قطع کنند، حضرت بر اساس مهارت هایشان مشک را به هوا پرتاب کرده اند با آن یکی دست گرفته اند و به دنبال آن دوباره مشک را به هوا پرتاب کرده و این بار با دندان می گیرند؟ مگر حضرت هنرمند سیرک بوده؟

اصلا دست حضرت چگونه قطع شده؟ از مچ؟ از آرنج؟ از کتف؟ با چه چیز قطع شده؟ شمشیر؟

خاطرم هست در یک مراسم مذهبی در محرم روضه خوان گفت با کمان به سوی دست حضرت نشانه رفته اند و دست را قطع کرده اند. مگر کمان های آن ها تبر پرتاب می کرده است؟

خون ریزی شدید ناشی از قطع شدن دست در این میان کشک بوده؟ آیا حضرت به خاطر حضرت بودنشان چند لیتر بیشتر از انسان های معمولی خون داشته اند که در میانه راه به دلیل کم خونی نمرده اند یا دست کم از هوش نرفته اند؟

به راستی مذهب عقلی را که فکر می کند نمی رباید؟

این تنها سه نمونه از افسانه های عاشورا بود. به داستان غسل کردن قاسم نیز اشاره ای نکردم زیرا برخی از مسلمانان خود این داستان رو قبول ندارند. از این دست افسانه ها بسیار است.

امیدوارم بیاموزیم که تنها عقل و اندیشه خود را میزان قرار دهیم.

نقل از گروه سایه[/quote]
با اجازتون من هم سوالاتی رو مطرح کنم
چطور امامی که علم غیب داره خودشو در مقابل سپاه عظیمی به کشتن میده؟آیا خودکشی نیست؟خودکشی حرام نیست؟
البته من احترام زیادی به حضرت حسین قایلم و میخام بگم علم غیب مخصوص خداست
مطلب شمارو هم کامل تایید نمیکنم

0 ❤️

2013-03-17 21:21:37 +0330 +0330

[quote=koon-moon]گیرم امام حسین بهترین آدم روی زمین بوده. مظلومانه هم به شهادت رسیده و همه ی چیزشو پای عقیده و ایمانش گذاشته. درست. خب ما چرا باید براش عزا داری کنیم؟ اصلا همه ی آدمای خوب روی زمین چند نفر میشن از اول تاریخ تا همین الان؟ هزاران نفر. درسته؟ حالا ما باید برای تمام اینها مراسم عزاداری و زجه و ناله برپا کنیم؟ فقط چون آدمای خوبی بودن و در راه ایمان و عقیده شون کشته شدن؟
یه سوال دیگه. امام حسین و خونواده ش و یارانش به دست یه گروه دیگه از همخونهای خودش هزار و تقریبا چهارصد سال پیش کشته شدند. حالا تا کی قراره براش هر سال عزاداری بگیریم و به زور هم که شده غمگین باشیم الکی؟ چرا نمیشه فقط یکسال فقط یکسال محرم و صفر که میاد از دنگ و دونگ و زجه و ناله ی شما مسلمونها خبری نباشه و به زور مردم رو توی غم و سیاهی نبرین؟ بخدا خسته شدیم از دست شما و این اعتقادات و رسم و رسومتون. ما نخوایم اعتقادی به چیزی و کسی داشته باشیم کیو باید ببینیم؟ شما اعتقاد دارین برین گوشه ی حسینه تون با صدای کم و برای خودتون ناله کنین هرچقدر که میخواین. خب به ما چه آخه که مجبوریم به خاطر اعتقادات شما دوماه جهنمی رو تحمل کنیم؟ بس کنید دیگه.
در ضمن توهین کردن به دین پدرانتون و ایرانی ها مجازه ولی انتقاد کردن به دین اسلام گناه کبیره هستش حتما؟ خنده داره واقعا. بی دلیل و مدرک همینطوری فقط از دهنشون میریزن بیرون که دین زردشت هزار عیب و ایراد داره. اگه توی دین اسلام کلی اعتقاد بی دلیل و سند و غیر قابل اثبات وجود داره توی دینهای دیگه هم میتونه وجود داشته باشه. چطور برای اسلام هرچی که بگه حقه و درسته ولی برای زردشت این حق وجود نداره که هرچی که گفته برای پیروانش مقدس و صحیح باشه؟[/quote]
چرا رو همه چی سرخود اسم اسلام میزاری؟کجا اسلام عزاداری رو حتی واسه خود پیامبر بیشتر از سه روز مجاز دونسته؟فک میکنی تو دبی و ترکیه و بقیه ممالک اسلامی این خزبازیا هس؟نه
ثانیا که اعتقاد همه محترمه ولی تنها کتاب مقدس دست نخورده و محفوظ قرآنه که سند و نسخ خطی هم داره
سند و نسخ خطی اوستاتون کو؟

0 ❤️

2013-03-17 22:16:22 +0330 +0330

من نیاز دارم کمی فکر کنم تا ببینم که چگونه میشه که اینگونه بشه

0 ❤️

2013-03-18 02:47:55 +0330 +0330

خب. همانطور که ملاحضه فرموديد مسلمانان بيش از پيش ثابت کردند که منطقي در کارشان نيست. يکي اومده ميگه پاپ امام حسين رو قبول داره. پاپ خر کيه؟ مگه ما مسيحي ايم؟ يکي ديگه گفت: مهم هدف حسين يعني انقلاب عليه ظلمه. الآن همه ي هيئتي ها توي جنبش سبز هستن؟ مگه ما خودمون الگويي به نام رستم نداريم؟ چرا حسين رو اينقدر بهش بها ميدن؟ غير اينه که ميخوان يه دين مسخره رو به وسيله ي يک داستان خيالي بهت غالب کنن؟ يکي به اين زرتشتيه گير داده و ميگه: دين شما بيشتر توش سوتي هست. … يعني شما بين بد و بدتر، بد رو انتخاب کردي؟ نسخه خطي ندارن؟ ميدوني که قرآن مدتها بعد از مرگ پيامبر جمع آوري و سوره بندي شده؟ … عزيزان اهل آفلاين هم که ديگه پر شدند اينجا.

0 ❤️

2013-03-18 03:26:25 +0330 +0330

اقایونی که هاعا میکنین واقعه ظهر عاشورا یه جور دیگه اتفاق افتاده در مورد حضرت عباس که اقایsavalan22 میگه هنرمند سیرک بوده بگم چرتو پرت نگو حضرت عباس وقتی مشکو اب کرد سوار اسب شد بعد چند قدم جلوتر که دشمن محاصرش کرد یکی از سربازای شمر مشکو خاست از روی دوش حضرت بکشه و در بیاره که حضرت از اسب پیاده شدو جنگید و دست راستش که شمشیر دستش بودو از دست داد بعدشم مشک روی دوش سمت چپ حضرت بود که وقنی دست چپم زدن مشکو با دندون گرفتو به سمت خیمه ها دوید و بعدش با تیر مشکو زدن

0 ❤️

2013-03-18 03:44:25 +0330 +0330

این کارا به جایی نمیرسه/به جای اسلام ستیزی کردن به فکر تبلیغ و ترویج ادیان الهی و اطلاع رسانی باش
من که زدم تو کار***تالار عشق***
هر کی عاشقه و عشق رو تجربه کرده یا خاطره و داستان و قطعه ادبی و هر چی بلده بیاد و لطف کنه در تالارعشق به نمایش بذاره
ممنون از همتون که اومدین و پست گذاشتین

0 ❤️

2013-03-18 03:58:46 +0330 +0330

سلام.دوست عزیر من اونقدر عالم نیستم

سلام.دوست عزیر من اونقدر عالم نیستم که به شبهات شما جواب بدم یه شخص معمولی هستم. اگه سوالی داری ماشاالله خیلی عالم وجود داره میتونی از اونا سوال کنی ولی در جواب قسمت سوم ( ابوالفضل رفته آب بیاره) باید بگم که میتونی این فیلم رو دانلود کنی.جون هرکی دوست داری جون هر کی دوست داری تا آخر نگاش کن . وقتی نگاش کردی بعد اگه دوست داشتی این تاپیکت رو پاک کن .

دانلود

0 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «