هرآنچه که بایددرباره شیطان پرستی. بدانیم حتما مطالعه نمایید

1392/06/10

شیطانیسم چیست؟
سیر تاریخی شیطان پرستى
قدرت پلید و مرموز شیطان همواره از آغاز زندگی بشر توهم زا وترس آفرین بوده است و برخی از انسان‌های ابتدایی برای آسودگی از شر او به تکریم و تقدیسش می‌‌پرداختند، تا به امروزکه در مدل‌های نوین و در قالب آئین‌هایی با ایدئولوژی خاص سر برآورده و به اسم شیطان پرستی در دنیا مطرح شده است.

سیر پیدایش شیطان پرستی از آغاز تا کنون را در سه مرحله و عنوان کلی بدوى، قدیمی و مدرن می‌‌توان نام برد که به دو مورد اول اشاره ای کوتاه و شیطان پرستی مدرن را به تفصیل به بحث می‌‌کشانیم:[1]
شیطان پرستی بدوى
می‌توان تاریخچه شیطان پرستی را به قرون اولیه پیدایش آدمی نسبت داد.در زمان‌های قدیم انسان‌ها در برابر هر چیزی که قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درک آن عاجز بودند، تسلیم می‌‌شدند و سجده می‌‌کردند.

ادیان باستانی شر را شریک در جهان ایزدی می‌‌پنداشتند، به طوری که در میان اقوام اولیه بین‌النهرین این دواصل ( خدا و شیطان) به یکدیگر پیوسته‌اند، سیت خدای ویرانگر مصر برادر اوزیریس نیکوکار بود، در ایران باستان نیز اعتقاد بر این بود که علت وجود اهریمن تیرگی و پیدایش لحظه‌ای شک و تردید در اندیشه اورمزد خدای روشنایی بوده است.[2]
شیطان پرستی قدیمی
شیطان پرستی قدیمی مربوط به قرون وسطا و دوران تفتیش عقاید مذهبی کلیسا می‌‌شود. شیطان‌پرستان این دوره مخالف با مسیحیت و کلیسا بوده و در مراسم خود اعمال ضد مسیحیت را انجام می‌‌دادند.

آن‌ها شیطان را موجودی با هویت خارجی می‌‌دانستند.اصل شهوترانی و ارضای جنسی اصل لاینفک مراسم آن‌هابوده است. آنها به جهنم اعتقادی نداشتند و می‌‌گفتند جهنم همین دنیایی است که در آن زندگی می‌‌کنیم. لذا بدترین گناهان را در مراسم خود انجام می‌‌دادند.

ازجمله گرایش‌های شیطان پرستی در قرون وسطی شیطان پرستی گوتیک بود که نوعی از شر پرستی بود، میل برگشت به تاریکی در این فرقه بارز است آن‌ها به اعمالی از قبیل خوردن نوزادان، تجاوزات جنسى، قربانی کردن دختران متهم بودند.

امروزه نیزدر موسیقی شیطان پرستی متال سبکی به نام گوتیک وجود دارد این‌ها نیزدر هنگام اجرای برنامه، اعمال غیر اخلاقی مختلفی را مرتکب می‌‌شوند.

نقاشی از شیطان از قرن دوازدهم موجود است که در حال اقامه دعوا و دادخواهی در دادگاه عدالت است که او بشریت و عیسی را متهم کرده است.[3]
شیطان پرستی مدرن
شیطان‌گرایی مدرن در انگلستان و از نیمه دوم قرن شانزدهم آغاز شد. رکن اصلی این نوع شیطان پرستی تاکید بر پرورش استعدادهای شخصی انسان و در حقیقت خود پرستی است از این دیدگاه خدایی جز خود انسان وجود ندارد.

شیطان پرستی جدید اعتقادی به وجود شیطان خارجی ندارد زیرا شیطان جسم نیست و وجود خارجی ندارد. بلکه شیطان را در طبیعت و وجود هر انسانی می‌‌داند و این باطن هر کسی است که شیطان در آن وجود دارد. شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی طبیعت است.

آنان اعتقاد به استفاده از لذت جنسی در حد اعلای آن دارند، لذا از نظر آنان بعد از مرگ روح کسانی که در دنیا لذت جسمانی لازم را نبرده است به دنیا برمی‌گردد و لذت جنسی خود را کامل می‌‌کند. عمده‌ترین اعتقادات شیطان‌پرستان از این قرار است:

خدایی دراین نوع شیطان پرستی نیست و جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد.

مبنای این گرایش شیطانیسم، پرستش یک نیروی ماوراء الطبیعی اساطیری است که در آن یک یا چند خدا تعریف شده است که همه شیطانی هستند یا ‌وسیله شیطان شناخته می‌‌شوند. خدا یا خدایان می‌‌توانند از انواع مختلفی از معبودها باشند، بعضی از آنها از ادیان بسیار قدیمی نشأت گرفته‌اند، انواع معمول شیطان پرستی خدایانشان را از ادیان قدیمی مصر باستان و بسیاری از الهه‌های باستانی بین‌النهرینی و بعضا از الهه‌های رومی و یونانی اقتباس کرده اند.[4]
شیطان پرستی لاوایی ( فلسفی)
این شاخه از شیطان پرستی که امروزه مشهورترین و رایج ترین فرقه شیطان پرستی مدرن است، با چهرة «آنتوان لاوی» شناخته می‌‌شود. او با نوشتن انجیل شیطانی در سال 1965و تأسیس کلیسای شیطان در سال1966 خود را پاپ کلیسای شیطان معرفی کرد.

شیطان پرستی فلسفی معتقد است که موجودی به نام شیطان وجود عینی ندارد و شیطان تنها نماد امیال، آرزوها و لذت‌طلبی انسان است. در نظر شیطان پرستان فلسفى، محور و مرکزیت عالم هستى، خود انسان است،

بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است.

شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت بوده، شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نیستند و به زندگی غیرمادی بعد از مرگ نیز عقیده‌ای ندارند.

در نظر شیطان پرستان فلسفى، هر شخص خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبس می‌‌شمارند و به آن به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی می‌‌‌نگرند.
انجیل شیطانی
شیطان پرستان دارای پاره‌ای از اعتقادات هستند که در کتاب انجیل شیطانی آمده است، فصل اول این کتاب احکام 9 گانه شیطان پرستی است:

شیطان می‌‌گوید: دست و دلبازی کردن به جای خساست. شیطان به جای ریاضت نماینده افراط است.
شیطان می‌‌گوید: زندگی حیاتی به جای نقشه خیالی و موهومی روحانى. شیطان به جای اینکه نماینده توهم‌های معنوی باشد، نماینده زندگی مادی است. ( همه مسائل و تجارب غیرمادی و معنوی از دید آنها توهم و دروغ و تظاهر خوانده می‌شود.)
شیطان می‌‌گوید: دانش معصوم به جای فریب دادن ریاکارانه خود. شیطان به جای خود فریبی متظاهرانه نشان دهنده عقل پاک است.
شیطان می‌‌گوید: محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند، به جای عشق ورزیدن به نمک نشناسان. ( درست برعکس مسیحیت و سایر ادیان که عشق به انسانها را به انسان‌ها آموزش می‌دهد)
شیطان می‌‌گوید: انتقام و خونخواهی کردن به جای برگرداندن صورت (اشاره به تعالیم مسیحیت که می‌‌گوید: هرگاه برادری به تو سیلی زد، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربه‌ای به طرف دیگر بزند).
شیطان می‌‌گوید: مسئولیت در برابر مسئول به جای مسئولیت در برابر موجودات ترسناک خیالى.( یعنی اعتقاد به معاد و بهشت و جهنم را تنها عامل انسانیت افراد با ایمان می‌داند و همچنین خود را فقط دربرابر کسی مسئول می‌داند که در برابرش مسئولیت دارند نه افرادی که ممکن است درگیر عملی شوند که او انجام می‌دهد.)
شیطان می‌‌گوید: انسان حیوان دیگری است، گاه برتر و اکثر مواقع به دلیل روح خدایی و پیشرفت ذهنی اش که از او بدطینت‌ترین حیوان را ساخته است پست تر است. (روح خدایی که به اعتقاد ادیان منشاء و دلیل بزرگی و خوبی انسان‌هاست در این نظریه دلیل بدطینت ترین موجود بودن اوست.)
شیطان تمام چیزهایی که گناه شناخته می‌‌شوند را ارائه می‌‌دهد، زیرا تمام آنها به یک لذت و خوشنودی فیزیکى، روانی یا احساسی منجر می‌‌شوند. ( یعنی گناهان را برای ارضاء نیازهای انسانی لازم می‌‌داند)
شیطان بهترین دوست کلیساست زیرا در میان تمام این سال‌ها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است.
در اینجا جملاتی از انجیل شیطان را نقل می‌کنیم.

به نام خدای بزرگ ما، شیطان به شما فرمان می‌‌دهد که از دنیای سیاه بیرون آیید. به نام چهار شهریار سیاه جهنم؛ پیش آیید. شیطان؛ جام باده لذت را بردار. این جام پر از اکسیر زندگی است؛ و آن را با نیروی جادوی سیاه انباشته کن. این نیرو در سراسر عالم کائنات وجود دارد و حامی آن است.

ای دوست و همدم شب؛ تو از صدای سگ‌ها و ریختن خون شاد می‌‌شوى؛ تو در میان سایه‌های قبور می‌‌گردى؛ تو تشنه خون هستی و بشر را تهدید می‌‌کنی گور گومورو؛ ماه هزار چهره؛ به قربانیان ما با نظر مساعد بنگر. دروازه‌های جهنم را بگشا و بیرون بیا.
کلیسای شیطانی
کلیسای شیطان پرستی در قرون وسطا به عنوان مکانی برای انجام مراسم شیطان پرستی استفاده می‌‌شد و جایی بود که در آن تنها و تنها محل قرارهای شیطان پرستان قدیمی و انجام مراسم خود در آن بود. در ابتدا برای انجام مراسم ارضای جنسی مورد استفاده قرار می‌‌‌گرفت اما امروزه محلی است برای عبادت و انجام اکثر مراسم شیطان پرستان.

کلیسای شیطانی مکانی‌ است که بر اساس قوانینش با استفاده از کمک‌های مالی دولت‌ها برقرار نیست و اعضای آن برای ورود به آن باید پول بپردازند.

اجتماعات و مراسم شیطان پرستان همانند یهودیان در روزهای شنبه برگزار می‌‌شود. دو آیینی که تاثیر متقابل زیادی در طول تاریخ به ویژه از طریق عرفان رازآلود کابالا از همدیگرپذیرفته اند.[5]
جریان دیگر شیطان‌ پرستی مدرن
امروزه علاوه بر شیطان‌گرایی لاوایی یا سِیتنیسم( Satenism)، جریان دیگری به نام سِتیانس (Setians)وجود دارد.

مایکل آکینو در آغاز کار دوست و همکار آنتوان لاوی بود که در پی اختلاف عقیده با لاوی از او جدا شد و معبد ست را در سال 1975 در سانفرانسیسکو تاسیس کرد. و جریان ستیانیست‌(Setians) را به راه انداخت.

معبد سِت یکی از مشهورترین و مخفی ترین سازمان‌های شیطان پرستی است و تعالیم آن شامل فلسفه شیطان و تمرینات سحر است.

این جنبش امروزه در ابعاد وسیعی به ویژه در عرصه‌های فرهنگی مثل نشر کتاب و نشریات و سینما فعالیت می‌‌‌کند.

بارزترین تفاوت میان کلیسای شیطان و معبد ست مربوط به مفهوم شیطان است. به نظرمعتقدین به کلیسای شیطان، موجودی به نام شیطان وجود عینی ندارد و شیطان تنها نماد امیال، آرزوها و لذت‌طلبی انسان است.در حالی که پیروان معبد سِت معتقدند که شیطان واقعی وجود دارد که به آن پادشاه تاریکی می‌‌‌گویند.آنها او را سِت، پادشاه حقیقی تاریکی می‌‌‌نامند.

البته جریان ستیانیست‌ علاوه بر ایجاد معبد در مقابل کلیسای شیطانی،کتاب اختصاصی دیگری با همان عنوان انجیل شیطانی درتقابل با گروه رقیب تدوین نموده اند.

سِیتِ نامی است مأخوذ از انجیل به عنوان پادشاه تاریکى؛ ولی سِت (Set) نام یکی از خدایان مصر و نام خداوند مرگ و عالم اموات در باستان است.[6]
سمبل‌ها و نمادها
نمادهای شیطان پرستی در گسترة بسیار وسیعی ازپیراهن، شلوار، کفش، ادکلن، انگشتر، دستبند،زیورآلات، عروسک بچه‌ها تا رنگ و طرح داخل اتاق خواب و ده‌ها شیء دیگردیده می‌‌‌شود. برخی از مهم ترین این نمادها عبارتند از: [7]

پنتاگرام (ستاره پنج ضلعی وارونه)
از جمله معروف ترین نمادهای شیطان‌گراها پنتاگرام است، نشانه ستاره صبح، نامی که به شیطان تعلق دارد. این علامت در مراسم‌های مخفیانه و جادوگری برای احضار ارواح شیطانی استفاده می‌‌‌شود.

پنتاگرام شیطانی نمادی پیچیده است که از ترکیب ستاره پنج پَر با سر بز به وجود آمده است و این نوع استفاده درعین این که جدیدترین مورد استفاده از پنتاگرام است به همان اندازه شناخته شده ترین و جدال آمیزترین نوع استفاده از پنتاگرام نیز به شمار می‌‌‌آید. پنتاگرام شیطانی همیشه وارونه است با یک رأس رو به پایین و دو رأس رو به بالا. این علامت نشانی از جادوی سیاه است که حاکی از پیروزی ماده و آرزوهای فردی بر عقاید و تعصبات دینی و مذهبی است.

پنتاگرام نماد ونوس الاهة زیبایی و عشق شهوانی مادینه است. که به سمبل اصالت انسان و اومانیسم تبدیل شد. ترکیب سر بافومت با ستاره پنج‌پر، نماد روشن و گویایی برای تعالیم مکتب شیطان‌پرستی است که شیطان را سمبل انسان محوری و اصالت می‌‌‌دانند.

نماد باستانی پنتاگرام در شیطان پرستی مدرن نمادی از هوس‌ها و لذت‌طلبی بشری و آزادی در برابر مسائل جنسی به حساب می‌‌‌اید.

هگزاگرام (ستاره شش پر)
هگزاگرام به صورت دو مثلث درون هم نشان داده می‌‌‌شود و نمونه آن ستاره داوود می‌‌‌باشد. که با اعتقادات یهودیان پیوند دارد.این نماد تشکیل شده است از سر بز، بالا تنه انسان، پای جن و با دم کوتاه.

این دو مثلث وقتی به صورت معناداری روی هم قرار می‌‌‌‌گیرد، معنای عشق البته از نوع جنسی آن را بیان می‌‌‌کند و این همان ستارة داوود است که امروزه در وسط پرچم اسرائیل دیده می‌‌‌شود.

عدد 666 و FFF
عدد 666 و FFF ششمین حرف انگلیسی که متناظر عدد666 است. از نمادهای شیطان‌پرستی است. 666 علامت انسان، نشانه جانور (هیولا) این عدد به گفتة مکاشفة یوحنا که یک یهودی تازه مسیحی بود، عدد شیطان معرفی شده است. در مکاشفات نوشته شده: «جانور عجیب دیگری دیدم که از زمین بیرون آمد. این جانور دو شاخ داشت مانند شاخ‌های بره و صدای وحشتناکش مثل صدای اژدها بود… بزرگ و کوچک، فقیر و غنى، برده و آزاد را وادار کرد تا علامت مخصوص را روی دست راست یا پیشانی خود بگذارند. و هیچ کس نمی‌توانست شغلی به دست آورد یا چیزی بخرد مگر اینکه علامت مخصوص این جانور یعنی اسم یا عدد او را بر خود داشته باشد. این خود معمایی است و هرکس با هوش باشد می‌‌تواند عدد جانور را محاسبه کند. این عدد اسم یک انسان است که مقدار عددی آن به 666 می‌‌‌رسد. (انجیل. مکاشفات یوحنا/11-18: 13)

بافومت(Baphomet)
یکی دیگر از این نمادها که در عرفان کابالا( عرفان یهودی) نیز جایگاهی دارد، بز یا قوچی به نام بافومت است که هم با جانور شاخ ‌دار یوحنا همانندی دارد و هم در اسطوره‌های مصری خدای هوش و دانایی معرفی شده و آفرینش انسان به وسیلة چرخ سفالگری را به او نسبت می‌‌‌دهند. و دو ماه سیاه و سفید در طرفین او نشانة ترکیب روشنایی و تاریکی است. سر بافومت معمولاً در میان ستارة پنج پر (پنتاگرام) طراحی می‌‌شود.

استفاده از بز به خرافات قرون وسطی برمی گردد. آنان همواره در توصیف ساحره‌ها، آنان را همراه با بزها می‌‌دانستند. آنان اغلب بز را نماینده شیطان می‌‌دانستند. بز در این مفهوم اغلب به عنوان نمادی از سرکوبی جنسی در نظر گرفته می‌‌شود.

سر بز (Goat Head)
بز شاخدار، بز مندس (همان ba’al بعل خدای باروی مصر باستان) این یکی از راههای شیطان پرستان برای مسخره کردن مسیح است؛ زیرا مسیحیان معتقدند مسیح همچون یک بره‌ای برای نجات ایشان قربانی شده است.به خصوص که آن‌ها بز را نماد شیطان و در برابر بره می‌‌دانند شیطان پرستان این آرم را انتخاب کرده اند.

صلیب وارونه( pown cross upside )
صلیب برعکس نشانی از طغیان، سرکشی در برابر فرهنگ مسیحی است. صلیب وارونه نشانه استهزا و رد کردن مسیح می‌‌باشد. گردنبندهای آن توسط شیطان پرستان زیادی به کار می‌‌رود. این علامت را می‌‌توان همراه خواننده‌های راک و روی آلبوم‌های آنها دید.

صلیب شکسته یا چرخ خورشیدswastika or Sun Wheeic که علامت مذهبی باستانی است. این علامت در کتیبه‌های بودایی و مقبره‌های سلتی و یونانی استفاده شده است. در آیین پرستش خورشید، این علامت به نظر می‌‌رسد نشانه مسیر حرکت خورشید در آسمان باشد.

چشم شیطان ( All Seeing Eye)
چشم شیطان یا چشمی که به همه جا می‌‌نگرد، آنها معتقدند که این چشم شیطان است و کسی که قدرت کنترل آن را دارد بر تمام دارایی‌ها حکومت می‌‌کند. این علامت در پیشگویی‌ها به کار می‌رود. جادوها، نفرین‌ها، کنترل‌های روحی و تمامی انحرافات تحت این علامت کار می‌‌کنند. این علامت روشنفکران است. بر روی پول رایج ایالات متحده آمریکا این علامت اساس نظم نوین جهانی است.

هرج و مرج(Anarchy)
این علامت به معنای از بین بردن تمام قوانین می‌‌باشد. به عبارت دیگر هرچه تخریب کننده است تو انجام بده یعنی همان قانون شیطان پرستی، این علامت توسط پانک‌ها، هوی متالها و راک‌ها به کار می‌‌رود.

ضد عدالت (Anti Justice)
تبر رو به بالا علامت عدالت روم باستان بوده است، شیطان پرستان علامت واژگون شده آن را نشانه ضدعدالت یا شورش و طغیان می‌‌دانند. فمنیست‌ها از دو تبر رو به بالا به معنی مادر سالاری باستانی استفاده می‌‌نمایند.

ابلیسک(obelisk)
مشهودترین نماد شیطان‌گرایی ستون چهار ضلعی بلندی است به نام ابلیسک، که سمبلی از «رع» خدای خورشید در مصر بوده است. بزرگ‌ترین ابلیسک دنیا در واشنگتن ساخته شده که ارتفاع آن به 555 متر می‌‌رسد این ابلیسک در نزدیکی کنگره و خانه اصلی فراماسونری است و رئیس جمهور‌های آمریکا سوگند خود را در پای آن یاد می‌‌کنند.[8]
موسیقی شیطان پرستی
در سال 1981 نوازنده درام به نام لارس الریچ با انتشار آگهی فراخوان تشکیل گروه هوی متال را اعلام کرد و پس از مدتی موفق به جذب افراد مختلفی شد.چند سال بعد این گروه پیشنهادهای بلک متال را عرضه کرد.

ایده متال بازگشت به تاریکی (یعنی محور اصلی تفکرات شیطان پرستی )، بی رحمى، تجاوزات جنسى، فحاشى،هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومی آن است.

خوانندگان این گروه روی صحنه ودر کلیپ‌های خیابانی دست به خوردن و آشامیدن کثافاتی مانند میوه‌های فاسد، خون، مردار و… می‌‌زنند و از کثیف‌ترین گروه‌های هنری موسیقی جهان به شمار می‌‌روند.

مرلین منسون از چهره‌های مشهور و مبتذل موسیقی متال آمیخته با راک است که با ارائه کارهایی با ویژگی‌های فوق و با حمایت رسانه‌های آمریکایی توانست هم طرفداران زیادی از میان شیطان پرستان به دست آورد و هم ثروت کلانی را به جیب بزند. امروزه چهره آرایی‌های مرلین منسون ترکیبی از نماد‌های شیطان پرستی را نشان می‌‌دهد و هوادارانش او را با اسم مختصر mm می‌‌خوانند.

متالیکا مدافع همجنس بازی است وآلبومی را در سالرورز مر گ« کوئین» همجنس باز معروف آمریکایی منتشر کرد.[9]

علاوه بر موسیقی فیلم‌های سینمایی نیز در این باره نقش آفرینی خاص خود را دارند که به صورت مستقیم در راستای تقدس بخشی به شیطان و یا از را ه تبلیغ عرفان کابالا و تصوف یهودی عملا به ترویج شیطان پرستی می‌‌پردازند. که از جمله آن‌ها فیلم گابریل(جبرئیل)، فیلم اسرار حروف و رمز داوینچی می‌‌باشد.[10]
مشخصه‌های ظاهری
طرفداران شیطان‌پرستی از نظر ظاهری با گردنبندهای اسکلتی، موهای بلند یا سر طاس و انگشترهای تیغ دار دیده می‌‌شوند.اکثراً ابروهایشان را می‌‌تراشند یا به سمت بالا طراحی می‌‌کنند، رنگ آرایششان اغلب مشکى، بنفش و قرمز تند است، پوست بدنشان را با اشکالی مانند جمجمه و نمادهای مخصوص شیطان پرستی‌ها خال کوبی می‌‌کنند، لباس‌هایشان معمولا گشاد و به رنگ مشکی و قرمز می‌‌باشد، چکمه‌های چرمی ساق بلند که اغلب با فلز تزئین شده است، می‌‌پوشند.
راه‌های ترویج شیطان پرستی در ایران

فعالیت‌های اینترنتی از تغییر وبلاگ‌ها، تالار‌های گفت و گو و دریافت خبر نامه‌های مربوط به اخبار شیطان پرستی در دنی
ترویج نمادها (به صورت آگاهانه و نا آگاهانه) در مغازه‌ها به ویژه فروشگاه‌های پوشاک جوانان و بانوان
ترویج موسیقی متال در قالب گروه‌های مختلف موسیقی
پارتی‌های شبانه و میهمانی‌های خاص دوستانه جهت آشنایی آن‌ها با اندیشه‌ها و ظواهر شیطان گرایی
تلاش برای کم رنگ نمودن شعائر و جلوه‌های اعتقادی و افول معنویت.[11]
یادآورى
در پایان یاد آوری دو نکته جهت رفع برخی شبهات احتمالی ضروری به نظر می‌‌رسد. یکی مقایسه ای خواهد بود میان ادیان توحیدی یهود، مسیحیت واسلام درباره شیطان و دیگری اشارة کوتاهی خواهد شد به شیطان پرستی بومی و سنتی ساکن در غرب ایران.
مقایسه شیطان در ادیان توحیدى
یهود: شیطان در عهد عتیق در نقش یک مار به عنوان زیرک ترین حیوان ب

4598 👀
0 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2013-09-01 05:28:27 +0430 +0430

سادیسم و مازوخیسم

دیگر آزاری و خود آزاری، یکی دیگر از انحرافات شیطان پرستی است که به شدت تبلیغ می گردد. هر چند که شیطان پرستان در جوامع عمومی خود را مبری می دانند، ولی رفتار و عملکرد آنان چیز دیگری را نشان می دهد.
نگاهی به کنسرتها - همایشها و جلسات ذکر گویی شیطان پرستان این واقعیت را به وضوح نشان می دهد.

تصاویر به اندازه کافی گویاست. و نیازی به بسط بیشتر موضوع نیست. در کنار خود آزاری، خودکشی نیز به گونه ای دیگر نمود دارد، و به رکن غیر قابل انکار شیطان پرستی بدل گشته است. که همیشه، چه در کتابها و چه در کنسرتها و … به شدت تبلیغ و ترویج می گردد. برای نمونه می توان به کتاب هنر قتل اشاره کرد که در این زمینه نوشته شده و به وفور می توان در آن روشهای قتل و خود کشی را یافت.

0 ❤️

2013-09-01 05:30:09 +0430 +0430

آته ایسم: خدايي در شيطان پرستي وجود ندارد.
دوگانه نگری منفی: روح و جسم غيرقابل ديدن هستند. و هيچ جنگي بين عالم خير و شر وجود ندارد.
اتودیسم (خود پرستي): خدايي جز خود انسان وجود ندارد و هر انساني خود يک خداست.
ماتریالیسم: اعتقاد به اصالت ماده
آنتی رلیژن (ضد مذهب): خصومت با مذاهب. خصوصاً در مورد مذاهبي که اعتقاد به زندگي پس از مرگ دارند.
ویسیروتینیسم (لذت گرایی): اعتقاد به استفاده از لذت در حد اعلاي آن. زيرا تمام لذات، در خوشي دنيايي است. و اين خوشي ها خصوصاً لذات جنسي انگیزه لازم را برای کارهاي روزانه فراهم مي کنندو به هر شکلي انجام آنها لازم و ضروري است.

در بین حجم عظیم از مطالب، دیدگاه خود شیطان پرستان نسبت به این مکتب نگاهی ویژه است و در خود حقایقی را به همراه دارد. البته باید این نکته را مد نظر قرار داد که در این میان، گاهی مطالبی کاملاً صحیح و حتی در چهارچوب دین عرضه می گردد که باید به آن توجه ویژه ای داشت. چرا که شیطان برای فریب مردم از اعتقادات مسلم و صحیح آغاز کرده و در ابتدای راه خود را همراه اعتقادات مذهبی و دینی مردم نشان می دهد. آنگاه به تدریج آنان را به بیراهه فساد و جنایت و کفر می کشاند.

0 ❤️

2013-09-01 05:34:35 +0430 +0430

شيطان پرستي فلسفي Philosophical Satanism:
اين شيطان پرستي توسط آنتوان لاوِی ايجاد شده است و مراسم آنها شبيه مراسم جادوگري آلیستر کراولي ، (جادوگر قرن هفدهم میلادی بریتانیا) مي باشد.
اين نوع شيطان پرستي به شدت تحت تاثير افکار آليستر کراولي، نيچه، رند، مارکوس دي سيد، ويندهام لويس، چارلز داروين، مارک تواين و ديگران بوجود آمده است.
در شيطان پرستي لاوِي، شيطان نيروي مثبت است. و در مقابل آن، اعمال کليسای مسیحیت مورد تمسخر قرار مي گيرد و اعمال دنيوي در مقامي بالا فرض مي شوند.
اين ضدمذهب به خاطر جو حاکم بر جوامع غربی ایجاد شده است. که به خاطر شدت عمـل کلیسا، مـردم دیـن زده شده و از خداوند دور گشتند.
شيطان پرستي ديني Religious Satanism:
اين نوع شيطان پرستي شبيه شيطان پرستي آنتون لاوِي است. اما با اين تفاوت که در اين نوع، شيطان نوعي جنبه خدايي و متافيزيکي دارد. زیرا آئین های خاصی در آن اجرا می شود که شبیه اعمال الهی است.
ممکن است پيروان اين مکتب، به يک خدا يا خدايان متعددي اعتقاد داشته باشند که اين خدايان برگرفته شده از خدايان مصر و يونان و بين النهرين مي باشند.
گاه خداي آنها همان فرشته رانده شده لوسیفر از درگاه خدا مي باشد. که آنها اعتقاد دارند طغيان او در برابر خداوند کاملاً درست بوده است. (دقیقاً همان مطلبی که یزیدیان درباره ملک طاووس می گویند.)
برخي از آنها اعتقاد دارند که فرشتگان ديگر، با بدگويي او نزد خداوند موجب رانده شدن او شدند. کلاً اين گروه به آزادي فکر و عمل و بالا بردن خود به هر وسيله اي، حتی جادو اعتقاد دارند.
اين گروه بر اساس آيه اي از تورات که در آن اشاره شده (خدا به انسان اجازه استفاده از ميوه درخت دانايي را نداد تا چشمانش باز گردد و خوب و بد را ببيند و خود تبديل به خدا شود)1، شیطان را عامل آگاهي انسانها مي دانند و انسان را از پرستش خدايي که مانع آگاهي و پيشرفت انسانهاست بر حذر مي دارند و انسان را برای شناخت مسير درست، کامل مي بينند. همچنين خداي مورد پرستش بشر را خدايي ظالم مي دانند، که چند بار در طول تاريخ ظلمهاي بزرگي به انسانها کرده است.
شيطان پرستي گوتيک Gothic Satanism:
اين نوع شيطان پرستي همان شيطان پرستي عصر سلطه کليسا است. در اين نوع شيطان پرستي کودک خواري، قرباني کردن دختران، بز کشي و تمام کارها و اعمال ضد کليسا انجام می شود.
شيطان پرستي نزديکي زيادي به جادوگري دارد. و دنياي آن پر از افسانه هاي گوناگون، شياطين متعدد و افراد مختلف خصوصاً جادوگران است. در دنياي امروز هم کشورهاي مختلفي داراي کليساي شيطان هستند. کشورهای آمريکا،‌ انگليس، آلمان و همچنین چین.
بر خلاف ادعاي شيطان پرستان جديد، که بر اساس متون کتاب مقدس شيطان پـرستی، بر عـدم کودک آزاري و آزار حيوانات پافشاري مي کنند، وحشتناک ترين اعمال توسط آنها تنها برای مقابله با دستورات الهي انجام مي شود.
شيطان پرستي آته ایستیک Satanism Atheistic
آته ايستها منکران خدا هستند. خدايان همانقدر قدرت دارند كه پيروانشان. هر آته ايستي هيچ خدايي با هر قدرتي را قبول ندارد. خيلي از آته ايست ها در افكارشان محافظه‌كاري به خرج مي دهند.
می گویند: ما به چيزي كه نمي‌بينيم اعتقاد نداريم و اين قاعده شامل شيطان هم مي شود. از جمله اعتقادات این گروه می توان به موارد زیر اشاره کرد.
در جهان زمين، چیزی براي هدايت نمی خواهیم. ما اديان فريبكار و متظاهر و رياكارانه را نمي خواهيم. تنها چيز خوبي كه در اديان يكتاپرست يافت مي شود، آدم بدها هستند.
تو تنها كسي هستي كه كنترل زندگيت را بدست داری. چيزي به اسم خدا زندگيت را بهتر نمي كند.

0 ❤️

2013-09-01 05:59:40 +0430 +0430

در برخی روایات به این نکته اشاره شده است که یکی از نامهای شیطان قبل از رانده شدن از بهشت «حارث» بود. و وقتی از بهشت رانده شد«ابلیس»نام گرفت. ابلیس یعنی مأیوس و ناامید. و بعد از آن بود که شیطان نام گرفت. در فرهنگ اروپایی نام شیطان «لوسیفر» بوده است و بعد از رانده شدن از بهشت «سیطن» نامیده شد.
البته نام های متعددی از شیطان بیان شده که در جای خود اشاره خواهد شد. كلمه شَیطان (در پارسی کنونی ایران شِیطان) از ماده «شطن» گرفته شده و «شاطن» به معناى «خبيث و پست» است. شيطان به موجود رانده شده، سركش و متمرد اطلاق مى شود و به معنى روح شرير و دور از حق، نيز آمده است «شيطان» اسم عام است، در حـالی که ابلیس اسم خاص مى باشد. و به عبارت ديگر شيطان به هر موجود موذى و منحرف كننده و طاغى و سركش، خواه انسانى يا غير انسانى اطلاق می گردد. نام ابليس در باورهای اسلامی «شيطان» است كه آدم علیه السلام را فريب داد.
شيطان به هر موجود موذى و مضر گفته مى شود، موجودى كه از راه راست بر كنار بوده و در صدد آزار ديگران است، موجودى كه سعى مى كند ايجاد دو دستگى نمايد و اختلاف و فساد به راه اندازد. و اينكه به ابليس هم شيطان اطلاق شده، بخاطر فساد و شرارتى است كه در او وجود دارد. شيطان معانى مختلفى دارد، كه يكى از مصداقهاى روشن آن ابليس و مصداق ديگر آن انسان هاى مفسد و منحرف كننده است

0 ❤️

2013-09-01 06:13:07 +0430 +0430

شیطان پرستان اعتقاداتی دارند که شدیداً به آن پایبند هستند. جالب است که آنان خود را تنها گروه متفکر می دانند. از میان افکار آنان می توان به این موارد اشاره کرد.
ما كساني هستيم كه دانش را به جاي جهل پذيرفته‌ايم. ما با آگاهي، درخت معرفت را انتخاب كرديم! راهي كه شيطان نشان داد!. ما سيب درخت معرفت را مي خوريم. ما كساني را كه حقـيقت را پايمال مي كنند محاكمه مي كنيم.
ما كساني را كه چيزي را كوركورانه دنبال مي كنند، سـرزنش مي كنيم. ما مخالف خداگرايي هستيم، ما بيروني كردن گناه را نادرست و دردناك مي دانیم … ما به جاي جمع كردن امتياز همراه با رياضت، براي رسيدن به دنيايي خوب بعد از مرگ، به شادي خويش و جسم معتقديم.
این سخن فیلسوف غربی و از پایه گذاران شیطان پرستی فلسفی، نيچه را فراموش نکنیم که در فراسوي نيك و بد چنين گفت:
شيطان بيشترين بينش را راجع به خدا دارد؛ زیرا او از خدا دور مي گردد. در حقيقت شيطان قديمي‌ترين دوستدار دانش است .
شیطان پرستان اعتقادات خود را بسیار سیاه می پندارند. اما این سیاهی را دلنشین می دانند. در ادامه اعتقادات آنان می خوانیم:
شيطان پرستي دنيايي را ترسيم مي كند كه هيچ روزنه اميدي براي آن تصویر نمی شود. به همين جهت شيطان پرستي را جهان تاريك می نامند.
شيطان پرستي حقيقتي را جستجو مي كند كه آن را در اين جهان نمی توان يافت. در توجیه خود كشي چنین می گویند: مي خواهیم به حقيقت برسیم و حقيقت در اين دنيا به دست نمي آيد.
و باز این سیاه نمایی را به گونه ای دیگر و به صورت عمومی ارائه می دهند. با نگاه به نوع کلام، می توان تشخیص داد که مؤسس این فرقه و سایر رهبران آن، در چه جامعه و چه موقعیتی زندگی می کردند. و همـچنین می تـوان نتیـجه گـرفت کـه در درون آنها چـه می گذرد. به قمست دیگری از اعتقادات شیطان پرستی توجه فرمایید.
زندگي در دنيا بر پايه دروغ است. و همه باورهاي مردم بر پايه همين دروغ شكل گرفته است. همه عادت كرده اند دروغ بگويند، لذا اگر حرف راست هم بزنيد كسي آن را باور نمي كند.
شيطان پرستي آئيني است كه همه چيز را منفي ارائه مي دهد.
آنتوان لاوِی مکتب خود را اینگونه معرفی می کند:
ما حتي خورشيد را مانع از تابش نور مي پنداريم. ما همه چيز را منفي مي خواهيم، اگر به باغ سيب برويم همه سيب ها را كال مي بينیم و اگر به تئاتر برويم همه بازيگر ها را لال مي پنداريم.
شيطان پرستي معجوني است كه هر آدم گرفتاري را به وحشي گري و نفرت سوق مي دهد. كوره راه و مسيري است كه به هيچ جا راه نداشته و بن بست است.
لاوِی در بیان اعتقادات خود که می توان به جرأت گفت، آن را از نظریات افرادی مانند نیچه گرفته است، می گوید:
رسماً اعلام مي كنم كه ما به مقصد نمي رسيم. شيطان پرست باید بداند، جاده اي كه در آن قرار دارد پر از خط كشي هاي در هم و بر هم است. و او باید در يافتن راه خروج تا سر حد جنون و ديوانگي پيش برود و سر انجام مطمئن شود راه بازگشتي وجود ندارد. و بايد با ما تا آخر مرگ بماند.

0 ❤️

2013-09-01 06:30:32 +0430 +0430

من یکتاپرست وخداجوهستم این تاپیک رو زدم برای اونایی که ناخواسته دنباله رواین عقاید پست وضدالهی. هستن شاید کمی بخودشون بیان

0 ❤️

2013-09-01 08:56:52 +0430 +0430

از مهمترین موضوعاتی که در مکتب شیطان پرستی مورد تمسخر قرار می گیرند، در مرتبه نخست ذات مقدس خداوندی است. و در مراحل بعدی شخص حضرت عیسی و حضرت مریم علیهما السلام و سایر قدیسین مسیحی و در نهایت صلیب؛ که نشان مسیحیت است.
این تمسخر به حدی، جدی است که از واجبات مکتب شیطان پرستی بوده و اگر کسی به مقدسات جسارت نکند، در واقع یک شیطان پرست نیست.
تصاویر فوق و سایر تصاویر، همگی دال بر همین نکته است که شیطان در این جسارت، هیچ حریمی را رعایت نکرده و بی محابا به همه چیز حمله می کند.
تمسخر حضرت عیسی علیه السلام به عنوان اصل اصیل و رکن اساسی شیطان پرستی به اشکال گوناگون صورت می گیرد.
در تصویر دیگر عیسی علیه السلام با تاج خار بر روی صلیب دیده می شود. این تصویر که طرح روی جلد آلبوم کنسرت مرلین منسون از خوانندگان راک است، به صراحت پلیدی خواننده را نشان داده و خبر از مفاهیم کفر آمیز آن می دهد.
در تصویر دیگری تاج خاری بر سر عیسی علیه السلام قرار داده شده و در حالت مغموم بر تخته سنگی نشسته و در تفکر است.
یا در تصویر دیگر به نوعی دیگر عیسی علیه السلام مورد تمسخر قرار گرفته است. در بالای تصویر عیسی علیه السلام را عاشق شما معرفی کرده، اما در پائین، هشدار می دهد که باید از او پرهیز کرد. زیرا او مبتلا به ویروس ایدز شده است.
در یکی دیگر از تصاویر عیسی علیه السلام مانند یک خواننده راک به طرف مقابل اشاره کرده و چهره او به یک دلقک تشبیه شده است.
در تصویر دیگر که بسیار جسارت آمیز است، عیسی علیه السلام را نشان می دهد که دستش را به جای یک دست یک معتاد به مورفین در حال تزریق قرار داده است. این جسارت را چگونه می توان توجیه کرد؟
و بالاخره جسارت از نوعی دیگر. عیسی علیه السلام شبیه یک گوزن نشان داده شده است. چگونه می توان باور کرد این هجوم بی محابا فقط نوعی طنز است و هدف خاصی ندارد!.
در جسارت به شخصیت حضرت مریم علیها السلام هم نمونه همین جسارت ها را می توان مشاهده نمود.
مسیحیان و یهودیان بر این اعتقاد هستند که حضرت آدم علیه السلام توسط همسرش حوا علیها السلام فریب خورد. که البته اسلام چنین چیزی را قبول ندارد. زیرا صراحت قرآن بر این است که شیطان هر دو را فریب داد. (فازلهما الشیطان…) اما آنها می گویند: شیطان ابتدا حوا را فریب داده و سپس حوا، آدم را منحرف کرده، فریب داد.
و باز می گویند که: میوه ممنوعه سیب بوده است. اما جالب توجه اینکه در تصویر (اصلی)، سیب به رنگ سفید است، که هرگز سیب سفید دیده نشده است. لذا سیب سفید نماد فریب کاری و دروغ می باشد.
نکته قابل تأمل این است که سیب در دستان زن می باشد. دقیقاً به این معنا که زنان، عامل فریب مردان می باشند.
تشبیه شیطان به بز، بر اساس کتاب انجیل و همچنین کتاب مقدس شیطان پرستی می باشد، که شرح آن پیشتر آمد. در تصویر، شیطان را در هیبت بز در حال تماشای عذاب می بینید. توجه نمائید، او عذاب نمی شود و فقط نظاره گر عذاب می باشد.
در گوشه ای دیگر، یکی از عذاب شوندگان، تکه ای استخوان در دست دارد که بی شباهت به کلید نمی باشد.
طبق کتاب مقدس شیطان پرستی باب کلیدهای رهایی، درد و رنج از عنایات شیطان به شمار می آید و شیطان پرستان برای رسیدن به جهنم و درد و رنج، باید کلید رهایی در دست داشته باشند.

0 ❤️

2013-09-01 10:46:01 +0430 +0430

آرایشها و خالکوبی ها
آرایشهای تند و زننده با حالت مو و صورت و پوشیدن لباسهای غیر متعارف، استفاده از جواهر آلات و خالکوبی ها و… همگی حکایت از گرایش شیطان پرستان به روح پلیدی دارد.
به تصویر کشیدن این گونه آرایشها و خالکوبی ها، متأسفانه مقدور نیست. و تصاویر بسیار زننده و مبتذل هستند. نمونه هایی که ارائه می گردد، تا حدودی از فساد کمتری برخوردار هستند. با مقایسه این نمونه ها می توان به ابتذال سایر آن ها پی برد.

جواهرات شیطان پرستان
نمادهای شیطانی همچون این تصاویر ، جمجمه، تیغ و… در جواهر آلات شیطان پرستان به وفور یافت می شود. این جواهر آلات حتی در بسیاری از موارد، در کنسرتها کاربرد دارد.
به عنوان نمونه شیطان پرستان در برخی کنسرتها، خود را برهنه کرده و به بدن خود تیغ آویزان می کنند. آنگاه در رقصهای دسته جمعی خود را به بدن یکدیگر می زنند. تیغ در اثر تماس با بدن آنها، اندام آنان را بریده و خراشهای عمیقی ایجاد می کند. که در برخی موارد حتی منجر به مرگ آنان می گردد.
شیطان پـرستان این عمـل را بـرای خشنـودی شیطان انجـام می دهند. و برای آن توجیهات خاصی را ارائه می دهند.

0 ❤️

2013-09-01 11:22:57 +0430 +0430

همشو نخوندم ولی تا اونجایی که خوندم کامل و پر مفهوم بود
ممنون ازتون…

0 ❤️

2013-09-01 11:53:03 +0430 +0430

مثه تاپیک خودم زیاد بود .تا جایی که خوندم مطالب جالبی داشت

0 ❤️

2013-09-01 12:02:00 +0430 +0430

1- نباید اعتقادات خود را به دیگران بگویی، مگر آنکه از تو بپرسند.
2- نباید زحمتهایی را که متحمل شده ای به دیگران بگویی، مگر اینکه بخواهند بشنوند.
3- هنگامی که دروغ دیگران را می بینی، یا به آنها احترام بگذار و چیزی مگو، یا دیگر آنجا نرو.
4- اگر میهمان با دروغ تو را اذیت کرد، بی رحمانه به او حمله کن و به او اذیت برسان. (حق او را کف دستش بگذار)
5- در انجام عمل جنسی پیش قدم نشو، مگر اینکه کس مشخصی را برای همبستری پیدا کنی.
6- چیـزی را که مال تـو نیست برندار، مگـر اینکه هـزینه آن را بـه دیگران بپردازی یا فریاد بزنی و صاحبش را بیابی و خود را خلاص کنی.
7- قبول کن قدرت از آن جادوگری است. اگر آن را درست استفاده کنی، به هر چه بخواهی دست خواهی یافت. و اگر با وجود کامیابی در استفاده از قدرت جادو، آن را انکار کنی تمام چیزهایی را که بدست آورده ای از دست خواهی داد.
8- نباید به هر چیزی اعتراض کنی. این شما هستی که باید مورد اعتراض قرار بگیری (یعنی فقط حق داری به خودت اعتراض کنی).
9- به کودکان نباید هیچ آسیب کوچکی بزنی.
10- نباید هیچ انسان یا حیوانی را بکشی، مگر آنکه به تو حمله کرده یا اینکه مجبور باشی آن را بخوری.
11- هنگامی که خواستی در مناطق آزاد به گردش بروی، به کسی زحمت نده. اگر بعضی افراد همراه تو زحمت می کشند، به او بگو دست نگه دار. اگر دست نگه نداشت آن را خراب کن.
همانطور که آشکار و هویداست برخی از این اعتقادات درست، برخـی پـوچ و یـاوه و بعضی نیـز خنثی می باشند. اما هـر چه که هست، بسیاری از مردم فریب همین ساده گویی را خورده و نسبت به گرایش به آن افتخار کرده و خود را افرادی آگاه می پندارند، که اعتقادات راسخی دارند.
نمونه دیگری که می توان در این راستا ارائه کرد، گناهان نه گانه شیطان پرستی است. این گناهان تا حدودی با گناهان مذموم در سایر ادیان مشابهت دارد. اما آنچه که جلب توجه می کند، این است که چرا شیطان پرستان چنین حدودی را برای خود قرار داده و به آن معتقد هستند؟
مگر نه اینکه اعتقاد دارند انسان نباید هیچ نیرویی را به عنوان نیروی مافوق قبول کند. و آزادی مطلق، با قبول محدودیت سازگاری ندارد!. تأمل در این مسئله می تواند بسیاری از حقایق را روشن سازد.
موارد مذکور، آنچنان برخی را فریب داده است که همانطـور که اشاره شد، عده ای شیطان پرستی را یکی از مذاهب آئینی دانسته که می توان در کنار سایر مذاهب به آن اعتقاد داشت. و در واقع بعدی از مانیفیسم یا یونیورسالیسم را ترویج می کنند. که همه راهها، چه راههای الهی و چه راههای مادی و حتی راههای کفر آمیزی همچون شیطان پرستی، همگی به سعادت بشر منجر می شوند.

0 ❤️

2013-09-01 12:28:35 +0430 +0430

بخاطرحجیم وطولانی بودن مطالب عذرخواهی میکنم. کاریش نمیشه کرد چون اگه بخوام کمترش کنم مفهوم رو نمیرسونه ازوقتی که بابت خوندن تاپیکم گذاشتین ازهمتون تشکرمیکنم

0 ❤️

2013-09-01 12:32:51 +0430 +0430

جالب بود.منم چند وقت پيش تاپيك شيطان پرستي و فراماسونري رو زدم.اما چون دوستان شيطان دوست دوستش نداشتن اسپم شدم و ديگه ادامش ندادم.موفق باشي

0 ❤️

2013-09-01 12:38:49 +0430 +0430

[quote=Ashenaye man]جالب بود.منم چند وقت پيش تاپيك شيطان پرستي و فراماسونري رو زدم.اما چون دوستان شيطان دوست دوستش نداشتن اسپم شدم و ديگه ادامش ندادم.موفق باشي[/quote]ولی بااستعانت ازخداوهمکاری شما دوست عزیزتااونجاکه بشه ادامه میدیم ازلطفت ممنونم

0 ❤️

2013-09-01 12:45:44 +0430 +0430

برو من از دور هواتو دارم :D :D :D

0 ❤️

2013-09-01 12:52:14 +0430 +0430

فدای تو احساس میکنم یه ذره جیگرم بزرگتر شد ولی بازم انرژی میخوام

0 ❤️

2013-09-01 12:54:25 +0430 +0430

نکته قابل تأمل در این باب این است که چرا مردم به پرستش شیطان روی می آورند؟ و اصلاً چگونه با وجود اعتقاد به خداوند، عبادت غیر را ترجیح می دهند؟ قبلاً در این باره سخن به میان آمده است که، شیطان پرستان به خداوند اعتقاد دارند. ولی با این وجود، آنها عبادت شیطان را به پرستش خداوند ترجیح می دهند!
چرا مردم شیطان را پرستش می کنند؟
شاید دلایل مربوط به این امر بسیار زیاد باشد، اما چند نکته اساسی مورد نظر، به اختصار بیان می گردد.

نکته اول اینکه، هر کس می خواهد عقیده خود را اظهار کند. در فرهنگ غرب هم عده ای برای ابراز عقیده و اعلام اینکه با روش زندگی مسیحی مخالفند، به چنین روشی از زندگی روی آورده اند.
در ضمن این نوع پرستش خود یک جنبه فلسفی از روش زندگی انسان غربی است. که البتـه به باور شیطـان پرستان، در کنار فلسفـه های متفاوت زندگی قرار دارد.
نکته دیگر این است که، در طبیعت انسان ترس وجود دارد و انسان همواره با این مسئله همراه بوده است. از طرفی شیطان نیز همواره خود را ترسناک و مخوف نشان داده است. این مسئله را در سایتهای مـربوط و تصاویـری که از شیطـان ارائـه می دهنـد، به وضـوح می تو
مشاهده کرد. لـذا کسانی که از زندگی همراه با ترس پرهیـز می کنند، خود را در آغوش شیطان قرار می دهند، تا از ترس او در امان باشند. آنها قدرت را در شیطان می بینند، اما نفهمیده اند که قدرت از آن خداست نه شیطان.
ترس از خدا نشانه حکمت است. زیرا از آغاز خلقت بشر همواره با انسان بوده و نشانه عشق انسان به خداوند است. و عشق به خدا چه زیباست. آن زمان که انسان به صحبت با خداوند می پـردازد و جملات عاشقـانه یکی پس از دیگـری رد و بدل می شوند. و چه کسی است که از معاشقه سیر شود؟
آری عشق ترس آور است! ترس از دست دادن معشوق…
نکته دیگر فقر است. فقر یکی از عواملی است که شیطان پرستی را ترغیب می کند.
قرآن به این موضوع، این گونه اشاره می فرماید: الشیطان یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاء شیطان شما را به فقر دعوت کرده و به فحشا امر می کند.
رفتار غلط کلیسا نیز یکی دیگر از عوامل گرایش غربی ها به شیطان پرستی است. همین رفتار باعث شد که وودیسم، جینیسم، بودیسم، روح پرستی، شیطان پرستی، آلت پرستی و سایـر ادیان خرافی در غرب رشد کرده و احساس ضد دینی در جوامع برانگیخته شود.
در میان موجودات دوپـای این عالـم، کسانی یافت می شـوند که از مـوفقیت خداوند نا امید شده و احساس می کنند خداوند نمی تواند مشکلی را حل کند. اینان به شیطان پرستی روی می آورند و خداوند را ترک گفته و متوسل به دشمن خدا می شوند.
با این وجود بازگشت پنهانی به جادوگری و عادت دادن و متمایل ساختن مردم، خصوصاً دختران خردسال به جادو و جادوگری چنان خطرناک صورت می گیرد که در آینده ای نزدیک، چیزی از اعتقاد به خدا در دختران، یا بهتر بگوییم، مادران فردا که باید فرزندان را تربیت کنند، نمی بینیم. در این باره مثال برای گفتن بسیار زیاد است. اما ذکر یک مورد کفایت می کند.
برای اینکار غرب متوسل به جادوی باربی شده است. که واقعاً مشق خوبی برای انحراف دختران است. برای جلوگیری از این معضل به زبان بهتر، باید بگویم اجازه بدهیم، دختران (خصوصاً) و تمام کودکان ما (عموماً)، با اسباب بازی های معمولی بازی کنند. فقط کافی است به آنها اجازه بدهیم، نه آنکه آنها را مجبور کنیم. زیرا کودکان ذاتاً ساده خواه و بی تکلف هستند.
در این میـان چیزی که نگـاه های بیـدار را به خود معطـوف می کند، خیل عظیم اعتقادات گوناگون به شیطان، در غالب های مختلف است. فرهنگها و تمدنهای بشری یکی پس از دیگری دستخوش تحولات شده و از مسیر اصلی و از پیش تعیین شده فاصله گرفته و گرفتار هجمه شدید اعتقادات خرافی قرار گرفته و به ورطه نابودی کشیده شده و از بین رفته اند.

0 ❤️

2013-09-01 12:55:04 +0430 +0430

چون دوستان زحمت كشيدن و منو از اسپم در اوردن ديگه بيخيالش شدم.اما قلبا برات ارزوي موفقيت و عدم اسپم شدن دارم :D

0 ❤️

2013-09-01 12:56:46 +0430 +0430

باتشکرازبذل محبت دوستان خواهش میکنم هرکس مطلبی خوبی دراین باره داره لطف. کنه توی تاپیک بذاره تاهمه استفاده کنن تالارروگرمترکنن
ممنونم

0 ❤️

2013-09-01 13:13:54 +0430 +0430

عملیات جدید بسیج-"“مبارزه با شیطان پرستی”"
یس سازمان بسیج گفت:با توجه به اینکه این گروه ها از منطق و ایدئولوژی قوی بی بهره اند و بر پایه مواد مخدر و فساد شکل گرفته اند بنابراین نمی توان در مقابل آنها از منطق استفاده کرد.

سردار محمد رضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در بیان چرایی عدم تشکیل “وزارت امر به معروف و نهی از منکر” گفت: امر به معروف و نهی از منکر وظیفه همگانی است پس منحصر کردنش در یک وزارتخانه به این معنی است که مردم بنشینند سرجایشان و این فریضه الهی را بجا نیاورند چون وزارتخانه “امر به معروف و نهی از منکر” وظیفه آنها را انجام دهد که این امر مضر و مخل است.

وی تصریح کرد: امر به معروف و نهی از منکر بر همه واجب است و هر کسی در هر لباسی باید این فریضه الهی را انجام دهد یعنی هر فردی وظیفه دارد که اگر معروفی ترک شده مردم را به آن معروف امر کند و آنان را هدایت نماید و اگر کسی مرتکب منکری شد در مقابل آن منکر نیز از خود واکنش نشان دهد.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین در خصوص اینکه آیا این موضوع مغایر با ادامه فعالیت ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر است؟ گفت: نه! چون ستاد یک مجموعه هماهنگ کننده است و وجودش خیلی مفید است زیرا افراد ودستگاه‌هایی را که قرار است این کار را انجام دهند تشویق و ترغیب می‌کند و هماهنگشان می‌نماید در حالی که وزارتخانه یک دستگاه اجرایی است و صرفاً‌کارهای اجرایی را انجام می‌دهد. بنابراین ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر مسئولیت اجرایی ندارد که بخواهد به عنوان یک وزارتخانه مطرح شود.

وی همچنین در مورد تبدیل سازمان بسیج به “وزارت بسیج” هم گفت: این امکان پذیر نیست زیرا وزارتخانه دستگاهی زیر نظر دولت است در حالی که سازمان بسیج تشکیلاتی فراتر از همه اینها است و نمی‌تواند خود را در قالب یک دستگاه اجرایی محدود کند. بسیج همه را در بر می‌گیرد به طوری که افرادی از قوه قضائیه و قوه مقننه هم اکنون عضو بسیج هستند. در حالی که ما اگر به یک وزارتخانه تبدیل شویم طبق اصل تفکیک قوا آنها دیگر نمی‌توانند عضو بسیج باشند و یک نقض غرض به وجود می‌آید. پس این مسئله امکان پذیر نیست.

0 ❤️

2013-09-01 13:17:01 +0430 +0430

ممنون ازاطلاع رسانی که کردی

0 ❤️

2013-09-01 13:41:07 +0430 +0430
  1. تعريف كلي
    سال‌هاي پس از رنسانس را مي‌توان به سال‌هاي افسار گسيختگي جهان غرب در تمامي ابعاد فردي و اجتماعي و جنبه‌هاي متعدد منتهي به روابط انساني توصيف كرد .

پس از برداشته شدن يوق تعاليم متعصب كليساي كاتوليك از گردن انسان غربي ، چند كنش عمده فكري و فلسفي شكل گرفت كه شرح آن در حوصله اين مقال نمي‌گنجد ،‌ لكن آنچه قابل توجه است ، رويكر‌د‌هاي متفاوت به مساله انسان و رابطه او با خدا است كه زمينه‌هاي شكل‌گيري بسياري از جريان‌هاي فلسفي را فراهم آورد.

نكته‌اي كه نبايد از ذهن دور بماند ،‌تاثيرات گسترده مكاتب يوناني و شرقي بر انديشه متفكران غربي است .
در هر حال با در نظر گرفتن موارد فوق‌الذكر دامنه انتقاد‌گرايي به مباحث اصلي توحيدي يعني جايگاه خدا ، انسان و شيطان نيز رسيد .
قرن‌ها بعد يعني در سال‌هاي آغازين قرن بيستم برخي از عناصر فاسد‌‌الاخلاق با اتكا به گرايشات و نظريات توراتي و پروتستاني به صورت مخفيانه جريان « شيطان‌پرستي » را با ويژگي‌هايي همچون گناه‌گرايي ، ‌قتل ، ‌تجاوزات جنسي ، هدم اصول اخلاقي ، بي‌توجهي به مسائل توحيدي و … پايه‌گذاري كردند .

اگرچه فطرت خداجوي انساني عاملي بازدارنده در تمايل يافتن تعداد وسيعي از افراد جامعه انساني به اين جريان شده ، لكن استفاده از موسيقي‌هاي جذاب و متنوع ، انجام اعمال خارق‌العاده و دور از ذهن ،‌ تهي‌شدن انساني غربي و عصر جديد از معنويت و اتصال به منبع فيض موجبات گرايش افراد اندكي را به اين گروه‌ها فراهم آورد .

نكته حائز اهميت آن است كه علي‌رغم عدم استقبال عمومي از عضويت در گروه‌هاي شيطان‌پرستي ، آموزه‌ها و تعاليم گمراه‌كننده‌اي توسط ايشان و به وسيله ابزارهايي كه در اختيار ايشان توسط قدرت‌هاي بزرگ سياسي قرار گرفته ، ‌منتشر شده و مي‌شود و اين گروه‌ها در سراسر جهان همواره به عنوان كانون هاي فحشا و فساد شناخته مي‌شوند .

سال 1960 را مي‌توان به صورت جدي آغاز دور جديد حيات و فعاليت شيطان‌پرستان در آمريكا دانست (1) ، ‌صرف‌نظر از انواع شيطان‌پرستي كه طي ساليان متمادي باستاني همچون يونان ، عراق ، ‌ايران و … وجود داشته است . هدف اين پژوهش بررسي و مطالعه جريان خاص شيطان‌پرستي مسيحي است كه در سال 1960 ميلادي رسماً در كشور آمريكا فعاليت خود را به عنوان يك فرقه و مكتب آغاز كرده‌است.

نكته ضروري نقش قابل توجه يك مامور شناخته شده سازمان مركزي جاسوسي آمريكا در شكل‌گيري جريان مذكور مي‌باشد كه طي پژوهش به آن اشاره خواهد شد .

  1. شيطان‌پرستي ديني (2)
    اگرچه ضروري است كه متذكر شويم اينكه اساساً آيا مي‌توان شيطان‌پرستي را ديني خواند ، محل سوال‌هاي جدي است ، لكن با توجه به اينكه در اغلب كشورها چنين دسته‌بندي ارائه شده است از عنوان « شيطان‌پرستي ديني » عيناً استفاده مي‌شود .
    مبناي بنيادين اين نوع از گرايش به شيطانيسم ، پرستش يك نيروي ماوراء الطبيعه اساطيري و يا چند خدايي مي‌باشد . عمده پيروان آن به « خدايان » رم باستان ، ‌الهه‌هاي شرقي و … گرايش دارند . (3)

اما ركن اصلي اين نوع نيز مانند ساير انواع تاكيد بر پرورش استعدادهاي شخصي انسان و در حقيقت خودپرستي است .

  1. شيطان‌پرستي فلسفي
    اين نوع گرايش عبارت است از اينكه محور و مركز عالم انسان است‌» اين شاخه از شيطان‌پرستي به پايه‌گذاري اين فرقه به نام « آنتوان لاوي »(4) نسبت داده مي‌شود .
    اين نوع شيطان‌گرايي نيز مانند دو نوع ديگر يعني ديني و گوتيك از مبناي اعتقادي يهوديت نشات گرفته است .

آشنايي گذرا با « آنتوان لاوي »
نام كامل وي « آنتوان شزاندر لاوي » (Anton Szandor Lavey) مي‌باشد . وي در يازدهم آوريل سال 1930 ميلادي در شيكاگو آمريكا متولد و به همراه خانواده‌اش به سانفرانسيكو عزيمت نموده و تا زمان مرگش در آنجا ساكن مي‌شود .
وي شخصيتي ناهنجار و ناسازگار بوده كه در سن 17 سالگي ضمن فرار از تحصيل و حضور در خانه به عنوان خدمه و دلقك به يك سيرك مي‌پيوندد .

لاوي در سال 1950 ميلادي در دايره جنايي پليس آمريكا به عنوان عكاس جنايي مشغول به كار مي‌شود (5) كه تاثيرات عمده‌اي را نيز مي‌پذيرد .
آنتوان در سال 1952 با « كارول لنسيگ » ازدواج مي‌كند اما بنابر دلايلي اعم از عدم التزام به اصول اوليه اخلاقي و پايبندي به روابط خانوادگي و شيفتگي به زن ديگري به نام « داين هگارتي » از همسر اولش جدا شده و از سال 1960 به بعد روابط نامشروعي را با وي آغاز مي‌كند . لاوي يك فرزند نامشروع از هگارتي كه هرگز با وي ازدواج نكرد را به دست مي‌آورد .

وي همچنين علاقه وافري به نوازندگي پيانو داشته و طبق اطلاعات موجود در همين سال‌ها روابط جدي و پردامنه را با برخي عناصر سازمان (CIA) همچون « مايكل آكينو » (6) برقرار مي‌كند .

اين فرد مرتبط با سازمان جاسوسي آمريكا در تاريخ 30 آوريل 1966 در حال كه براي جمعي از اعضاي حلقه‌هاي سري « دايره اسرار‌آميز » با سري تراشيده سخن مي‌گفت ، مدعي بنيان‌گذاري « ‌كليساي شيطان » شد .

نامبرده كتابي را تحت عنوان « انجيل شيطان » و كتاب ديگري نيز با نام « آئين ‌پرستش شيطاني » به چاپ رساند . روز مرگ لاوي با نام « هالووين » در آمريكا شناخته مي‌شود .

  1. شيطان‌پرستي گوتيك (7)
    اين نوع شيطان‌گرايي نيز مانند دو نوعي كه در گذشته اشاره شده نوعي از شر‌پرستي با اشاره به تاريكي و از كثيف‌ترين فرقه انحرافي به حساب مي‌آيد . در موسيقي متاليكا نيز سبكي به نام گوتيك وجود دارد .

كثيف‌ترين اعمال مانند خوردن نوزادان ، ‌تجاوزات جنسي و … به اين گروه نسبت داده مي‌شود. (گرچه گفتني است براي تمام گروه‌هاي شيطاني اين اعمال از واجبات به حساب مي‌آيد.) ميل و درخواست به‌ « برگشت تاريكي » در اين شاخه بارز است . همانند اعضاي گروه « آكنكار » كه با لباس‌هاي تيره به غارها و تاريكي‌ها براي فرياد كشيدن پناه مي‌برد.

پي‌نوشت‌ها :
(1) نگاه كنيد به سوابق تشكيل گروه‌هاي ديگري همچون رپ ، متاليكا و … كه همگي در يك برهه زماني شكل گرفته است .
(2) Religious Satanism
(3) نگاه كنيد به مقاله « نقدي بر انواع گروه‌هاي شيطان‌پرستي » ترجمه « كيوان معمر » .
(4) http://fa.wikwpedia.org
(5) همان
(6) مایکل آکینو«Michael Aquino» متولد 28 اکتبر 1986 بنیانگذار معبد ست است . همچنین او در ارتش و سازمان سیا «CIA» مشغول فعالیت بوده است . وی به خاطر اختلافاتش باآنتوان لاوی ، معبد ست را در 1975 در سانفرانسیسکو تاسیس کرد. معبد سِت (Temple of Set) یکی از مخوف ترین، مشهورترین و مخفی ترین سازمان‌های شیطان پرستی است. معبد سِت اولین جامعه مخفی است که ادعای رهبری جهانی «طریقت دست چپی ها » در جهان را دارد. تعالیم آن شامل فلسفه شیطان و تمرینات سحر است.سِت (Set) نام یکی از خدایان مصراست.آکینو و گروهی دیگر ار کشیشان کلیسای شیطان به خاطر اختلافات فلسفی و مدیریتی از آن جدا شده و سازمان معبد ست را تشکیل دادند.در همان سال، معبد سِت به عنوان یک کلیسای بی فایده در کالیفرنیا به ثبت رسید.بارز ترین تفاوت میان کلیسای شیطان (Church of Satan) و معبد ست مربوط به مفهوم شیطان است.معتقدین به کلیسای شیطان (C.o.S)، که سِیتنیست (سیطنیست Saitanist) نامیده می‌شوند اعتقاد دارند که شیطان موجودی نمادین است، و وجود خارجی ندارد. آنها از شیطان برای نشان دادن توجهات خود و به استهزاء گرفتن مسیحیت بهره می‌گیرند.در حالی که پیروان معبد سِت که سِتیانس (Setians) نامیده می شوند معتقدند که شیطان واقعی وجود دارد که به آن «پادشاه تاریکی » (The Prince of Darkness) می‌گویند.آنها او را «سِت، پادشاه حقیقی تاریکی» (“Set” the TRUE Prince of Darkness) می‌نامند. سِیتِن (Satan) نامی است مأخوز از انجیل به عنوان پادشاه تاریکی؛ ولی سِت (Set) نام خداوند مرگ و عالم اموات در باستان است.
(7) Gothic Satanism

0 ❤️

2013-09-01 13:44:31 +0430 +0430
0 ❤️

2013-09-01 13:47:13 +0430 +0430

صاحب تاپيك كجا رفتي؟به همين زودي خسته شدي؟

0 ❤️

2013-09-01 13:49:14 +0430 +0430
سالهای پس از رنسانس را می توان به سال های افسار گسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی، اجتماعی و جنبه های متعدد روابط انسانی توصیف کرد.پس از برداشته شدن یوغ تعالیم متعصب کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی، چند کنش مهم فکری و فلسفی شکل گرفت که از جمله آنها،رویکردهای متفاوت به مساله انسان و رابطه او با خداست که زمینه های شکل گیری بسیاری از جریان های فکری را فراهم آورد.

قرنها بعد یعنی در سالهای آغازین قرن بیستم برخی عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایشها و نظریات توراتی و پروتستانی به طور مخفیانه جریان شیطان پرستی را با ویژیگی هایی همچون گناه گرایی، قتل، تجاوزات جنسی،نابود کردن اصول اخلاقی، بی توجهی به مسائل توحیدی و… پایه گذاری کردند.

اگرچه فطرت خدا جوی انسانی عاملی بازدارنده درتمایل یافتن تعداد زیادی از افراد به این جریان شده ولی استفاده از موسیقی های جذاب و متنوع،انجام اعمال خارق العاده و دور از ذهن، تهی شدن انسان غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض، موجبات گرایشات افراد اندکیرا به این گروه ها فراهم آورد.

نکته حائز اهمیت ان است که با وجود عدم استقبال عمومی از عضویت در گروه های شیطان پرستی، آموزه ها تعالیم گمراه کننده ای توسط ایشان و به وسیله ابزارهایی که از سوی قدرت های بزرگ سیاسی در اختیارشان قرار گرفته، منتشر شده و می شود و این گروه ها در سراسر جهان همواره کانون های فساد و فحشا شناخته می شوند.

سال 1960 را می توان به طور جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطان پرستان در امریکا دانست، یعنی زمانی که یک جریان خاص شیطان پرستی مسیحی به طور رسمی در کشور امریکا فعالیت خود را به عنوان یک فرقه و مکتب آغاز کرده است.نکته قابل توجه، نقش جدی یک مامور شناخته شده سازمان مرکزی جاسوسی امریکا در شکا گیری جریان یاد شده است.

شیطان پرستی دینی

اینکه اساسا آیا می توان شیطان پرستی را دینی خواند، محل سوال جدی است، اما با توجه به اینکه در بیشتر کشورها چنین دسته بندی ارائه شده است، از عنوان((شیطان پرستی دینی))عینا استفاده می شود.

مبنای بنیادین این نوع گرایش به شیطانیسم، پرستش یک نیروی ماوراءالطبیعه اساطیری یا چند خدایی است و بیشتر پیروان آن به((خدایان))روم باستان،الهه های شرقی و…گرایش دارند.اما رکن اصلی این نوع شیطان پرستی نیز مانند دیگر انواع آن،تاکید بر پرورش استعدادهای شخصی انسان و در حقیقت خودپرستی است.

شیطان پرستی فلسفی

این نوع گرایش عبارت است از این که محور و مرکز عالم، انسان است.این شاخه از شیطان پرستی به پایه گذار این فرقه به نام آنتوان لاوی نسبت داده می شود.

این نوع شیطان گرایی نیز مانند 2 نوع دیگر یعنی گوتیک از مبنای اعتقاد یهودیت نشات گرفته است.نام کامل بنیانگذار این فرقه آنتوان شزاندر لاوی است.وی در 11 آوریل 1930 میلادی در شکاگوی امریکا متولد شد وتا زمان مرگش در انجا ساکن بود.وی شخصیتی ناهنجار و ناسازگار داشت ودر 17 سالگی ضمن فرار از تحصیل، به عنوان دلقک به سیرک پیوست. لاوی در سال 1950 میلادی در دایره جنایی پلیس امریکا به عنوان عکاس مشغول به کار شد که تاثیر زیادی از کارش گرفت.

آنتوان در سال 1950 با کارل لنسینگ ازدواج کرد اما بنا به دلایلی از جمله التزام نداشتن به اصول اولیه اخلاقی و پایبندی به روابط خانوادگی و شفتگی به زن دیگری به نام داین هگارتی از همسر اولش جدا شد و از سال1960 به بعد روابط نامشروعی را با وی آغاز کرد.لاوی صاحب فرزندی نامشروع از هگارتی شد که هرگز با وی ازدواج نکرده بود.

وی همچنین علاقه وافری به نوازندگی پیانو داشت و طبق اطلاعات موجود در همین سال ها روابط جدی و پردامنه را با برخی عباصر سازمان CAI همچون مایکل آکینو برقرار کرد.این فرد مرتبط با سازمان جاسوسی امریکا در 30 آوریل 1966 در حالی که برای جمعی از اعضای حلقه های سری دایره اسرار آمیز با سری تراشیده سخن می گفت،مدعی بنیانگذاری کلیسای شیطان شد.

لاوی کتابی را با عنوان((انجیل شیطان)) و کتاب دیگری با نام((آیین پرستش شیطانی))به چاپ رساند.روز مرگ لاوی با نام هالووین در امریکا شناخته می شود.

شیطان پرستی گوتیک

این نوع شیطان گرایی نیز مانند 2 نوعی که در قبل اشاره شد، نوعی از شر پرستی با اشاره به تاریکی است و از کثیف ترین فرقه های انحرافی به شمار می آید.در موسیقی متالیکا نیز سبکی به این نام وجود دارد.

کثیف ترین اعمال مانند خوردن نوزادان، تجاوزات جنسی و… به این گروه نسبت داده می شود؛(گرچه برای تمام گروه های شیطانی این اعمال از واجبات به حساب می آید!)میل ودرخواست به((برگشت به تاریکی))در این شاخه بارز است.هماننداعضای گروه((آکنکار))که با لباسهای تیره به غارها و تاریکی ها برای فریاد کشیدن پناه می برند

0 ❤️

2013-09-01 13:51:17 +0430 +0430

در اینجا رابطه میان صهیونیسم و یهودیت و ارتباط آن با شکل گیری و دوام شیطانیسم را بررسی کنیم.بسیاری معتقدند، متون دینی یهود، مهمترین عامل ایجاد این نحله فاسد فلسفی بوده است.

1.متون

از منظر متون یهودی و نقش آنها در شکل گیری شیطان پرستی، چند نکته زیر قابا توجه است:

_ بر اساس آموزه های یهودی و عبرانی، شیطان نه یک موجود بد، بلکه فرشته ای برای آزمایش انسانها است.

_ در مکاشفات نیز به عدد 666- عدد مقدس شیطان پرستان- اشاره هایی شده است و آن عدد وحش توصیف شده است که باید شمرده شود.

_ خواه ناخواه،متون یهودی منبع برداشت برای مسیحیان نیز قلمداد می شوند و نگاه خاص یهودیت به شیطان، تاثیرات فراوانی را بر مسیحیت داشته است.

تصوف یهودی (کابالا)

کابالا یا قابالا یا همان تصوف یهودی، آیینی است که به نوع خاصی از ریاضت های شیطانی یهودیت دلالت دارد.طبق نظر کارشناسان ملل و نحل، این فرقه تحت تاثیر عذفان و تصوف اسلامی و بر اثر همنشینی با مسلمانان آندلس با برخی یهودیان تشکیل شده است.

کابالا بخش رمز آلود و بسیار سری دین یهود در 500 سال اخیر به شمار می آید و عمده تحولات جهان از سوی کابالیست ها دنبال می شود.

کریستف کلمب و همکارانش همگی کابالیست بودند و از فنون جادوگری کابالایی و منجمان آن برای پیدا کردن قاره امریکا بهره بردند.کابالا عمیقا بر برخی باورهای خرافی همچون جادوگری استوار است و رسما آن را مقدس می دانند و این عمده ترین نقطه اشتراک شیطان پرستی در گذشته و حال است.

هم اکنون اصطلاح کابالا، وصف کننده تمرین آیین و دانش محرمانه یهود است.مهمترین منابع و کتاب های کابالیستی که به عنوان ستون فقرات و پایه اصلی آیین کابالا درآمدند، شامل مجموعه کتاب های عبری((بهیر))به معنای کتاب روشنایی- و ((هیچالوت))- به معنای کاخ ها- می شوند که به قرن اول میلادی باز می گردند و نهایتا در قرن 13 میلادی کتاب((زوهار))نوشته شد که تفکر و شکل کنونی آیین کابالا را تشکیل داد.

نویسنده کتاب های زرسالان یهودی و پارسی درباره فرقه کابالا می نویسد:کابالا نامی است که بر تصوف یهودی اطلاق می شود و تلفظ اروپایی((کباله))عبری است به معنی قدیمی و کهن.

این واژه به شکل((قباله)برای ما آشناست.پیروان آیین کابالا یا کابالیست ها این مکتب را((دانش سری و پنهان))خاخام های یهودی می خوانند و برای ان پیشینه ای کهن قائلند.برای نمونه، مادام بلاواتسکی، رهبر فرقه تئوسوفی مدعی است که کابالا(قباله)در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران،آدم،نوح،ابراهیم و موسی نازل شد و حاوی دانش پیام قوم بنی اسرائیل بود.به ادعای بلاواتسکی نه تنها پیامبران، بلکه همه شخصیت های مهم فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی تاریخ چون افلاطون، ارسطو، اسکندر و… دانش خود را از این کتاب گرفته اند.مادام بلاواتسکی برخی از متفکران غربی چون بیکن و نیوتون را پیروان آیین کابالا می داند.

نویسنده کتب زرسالاران یهودی و پارسی در رداین ادعا می گوید؛((این ادعا نه تنها پذیرفتنی نیست بلکه تصوف یهودی به عنوان یک مکتب مستقل فکری پیشینه جدی نمی تواند یافت))و در ادامه می افزاید دیرینه مکتب کابالا را به اوایل سده سیزدهم میلادی محدود کرده و ماقبل آن را گرته برداری یهودیان از مکتب فیلو اسکندرانی در فرهنگ هلنی و و فلسفه یونانی و کپی برداری از آموزه های عرفانی مکتب اسلام می داند.

وی در قسمت دوم مقاله خود می نویسد؛

((سرآغاز طریقت کابالا به اوایل سده سیزدهم میلادی و به اسحاق کور (1160,1235 میلادی) می رسد.او در بندر ناربون - جنوب فرانسه- می زیستو برخی نظریات عرفانی بیان می کرد.))

وی در جایی از قسمت اول مقاله خود در گذشته کابالا می نویسد؛

((مشارکت یهودیان در نحله های فکری رازآمیز و عرفانی به فیلواسکندرانی در اوایل سده اول میلادی می رسد.))

سپس می افزاید؛ ((در دوران اسلامی نیز چنین است، نحله های فکری گسترده رازآمیز که در فضای فرهنگ اسلامی پدید آمد، بر یهودیان نیز ثاثیرگذاشت و برخی متفکران یهودی آشنا به مباحث عرفانی پدید آمدکه مهمترین آنان ابویوسف یعقوب اسحاق القرقسانی- سده چهارم هجری/ دهم میلادی- است.))نوینده فوق درباره تاثیرات فرهنگ اسلامی بر تصوف یهودی می نویسد؛

((بسیاری از مفاهیم کابالا شکل عبری مفاهیم رایج در فلسفه و عرفان اسلامی است.در واقع اندیشه پردازان مکتب کابالا در فضای فرهنگ اسلامی و اشنایی به زبان عربی به اقتباس از متون مفصل عرفان اسلامی دست زدند وبه تاویل های خودبه آن روح و صبعه یهودی دادند.این کاری است که یهودیان در شاخه های متنوع علوم و دانش انجام دادند.برای نمونه باید به مفاهیم هوخمه(حکمت)، کدش(قدس)، نفش(نفس)، نفش مدبرت(نفس مدبره)، نفش سیخلت(نفس عاقله)، نفش حی(نفس حیات بخش)، روح و… در کابالا اشاره کرد.

مکتب کابالا نیز به دو بخش حکمت نظری و حکمت عملی تقسیم می شود.در تصوف کابالا بحث های مفصلی درباره خداوند و خلقت وجود دارد که مشابه عرفان اسلامی است بویژه در تاکید فراوان آن بر مفهوم نور و مراحل تجلی آن.))

این استاد تاریخ در انتهای بحث خود می افزاید؛

((آنچه از زاویه تحلیل سیاسی حائز اهمیت است،((شیطان شناسی)) و ((پیام مسیحایی)) این مکتب است و دقیقا این مفاهیم است که کابالا را به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی، معبا دار می کند.))

مناسک جنسی در فرفه کابالا

مساله دیگر در فرقه کابالا، مناسک جنسی این فرقه است که از نیمه سده هیجدهم و برآموزه های فردی به بام یعقوب بن یهودا لیب ظهور کرد که با نام یاکوب فرانک شهرت دارد.

یاکوب فرانک شاخه((فرانکیست))فرقه کابالا را بر بنیاد میراث شاخه های متعلق به((شبتای زوی)) و ((ناتان غزه ای)) بنا نهاد.وی که به یک خانواده ثروتمند تاجر و پیمانکار یهودی ساکن اکراین تعلق داشت و همسرش نیز از یک خانواده ثروتمند بود ودر جوانب به طریقت کابالا جذب شد.فرانک کتاب ظُهَر کتابی که موسی بن شم تالئونی در سالهای 1280 ، 1286 میلادی نوشت و با تدویناین کتاب، تصوف آمیز کابالا ب صورت یک نظام فکری و عملی سازمان یافته و منسجم درآمد.در دسامبر 1755 وی از سوی سران فرقه دونمه برای تصدی ریاست این فرقه در لهستان همراه دو خاخام راهی زادگاه خود شد.فرانک در راس فرقه شابتای در پودولیا قرار گرفت، ولی کمی بعد در ژانویه 1756 کارش به رسوایی کشید.

زمانی که فرانک و پیروانش درخانه ای دربسته مشغول اجرای مناسک جنسی فرقه شابتای بودند، به علت بازشدن تصافی پنجره ها، مردم مطلع شدند و…

یکی ازمواردی که توانسته کابالا به شیطان پرستی راه یابد، نماد پنتاگرام یاستاره 5 پر است . این نماد مانند ابزاری برای جادوگران کابالالیست مورد استفاده قرار می گرفته است .

گفتنی است ، بخش عمده ای ازبازیگران و خوانندگان فحشاء در جهان همچون مدونا کابالالیست هستند.

مدونا درسال 2005به طور رسمی عضویتش را در گروه های کابالا اعلام کرد و نام یهودی ((استر)) رابرخود نهاد.

نقطه دیگر اشتراک کابالا باشیطان پرستی ، دیدگاه جنسی این دو فرقه است به این معن اکه در هر دو نحله فاسد، لذت جنسی دراولویت قرار دارد.

بنیانگذاران کابالا همان افرادی هستند که نهضتی را باعنوان((پرستش زنان))تشکیل دادند که می توان به صراحت آن رایک جریان شهوت محور خطاب کرد.

این گروه ،جریانی راپی گرفت تارابطه جنسی نه مانن دیک عمل برای تداوم نسل، بلکه درجهت هدف انسانی درزندگی به آن نگاه شود.

برخی از کارشناسان براین باورندکه کابالیست ها ، ذائقه جنسی مردان و زنان را درسراسر عالم دستخوش تغییر و تحول کرده اند و به سمت توحش برده اند ، مانند تغییر جنسیت مایکل جکسون و…

اگرچه آوردن دیگر توضیحات مناسب این نوشتار نیست، ولی یادآوری این نکته ضروری است که یهودیان و صهیونیست ها به شدت ازسخن راندن درباره کابالا پرهیزدارند وامروز تنها یک کتاب فارسی در این خصوص موجود است و در صفحات مقالات اینترنتی نیز تا دو سال قبل ازکابالا شدن مدونا خبری در دسترس عموم قرار نداشت

0 ❤️

2013-09-01 13:53:37 +0430 +0430

در بررسی نمادهای متعلق به شیطان پرستی، خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح دیده می شود.

در ذیل برخی از نمادها که به عنوان نگین انگشتر، گردنبند، تصاویر روی دست بندها، پیراهن ، ادکلن، ساعت و… درخ شده و به ایران اسلامی نیز راه یافته است، مورد بررسی و معرفی قرار می گیرد:

نماد ستاره 5 پر در داخل یک دایره ای در داخل آن ستاره 5 ضلعی می ماند که اگر دایره را حذف کنیم، همان ستاره 5 پر یا پنتاگرام است.

گفتنی است برخی از شیطان گرایان، محدوده جغرافیایی تحت سلطه این نماد و در واقع منطقه نفوذ شیطان گرایی را در نقشه ای توصیف می کنند.(محدوده ای در ایسلند و اروپا)که ان هم مشابه ستاره 5 ضلعی است.

در میان پنتاگراهای قبلی، تصویر سر یک بز تعبیه شده است که اقدامی ضد مسیحی و به این معباست که مسیحیان معتقدند، مسیح همچون یک بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به این که مسیحیان بز را نماد شیطان و در برابر بره می دانند.شیطان پرستان این آرم را انتخاب کرده اند.

666: سمبلی است که با عنوان شماره تلفن شیطان از سوی گروه های هوی متال وارد ایران شده؛ اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطان پرستان تلقی می شود از سالهای پیش تاکنون این عدد با اشکال مختلف روی دیوار شهرهای بزرگ مشاهده می شود.

صلیب وارونه: این نماد حکایت از وارونه شدن مسیحیت دارد و عمدتا استهزا و سخره گرفتن این دین است.صلیب وارونه در گردنبندهای بسیاری دیده شده و خوانندگان راک، انواع مختلف انرا به همراه خود دارند.

نماد صلیب شکسته یا چرخ خورشید: چرخ خورشید نمادی باستانی است که در برخی فرهنگ های دینی همچون کتیبه های برجای مانده از بودایی ها و مقبره های سلتی و یونانی دیده شده است.

گفتنی است، این علامت سالها بعد توسط هیتلر به کار رفت، اما برخی با سخره گرفتن مسیحیت، این سمبل را وارد شیطان پرستی کردند.

چشمی در حال نگاه به همه جا: چشم در برخی نمادهای روشنفکری نیز به کار می رود.اما برخی شیطان پرستان اعتقاد دارند چشم بالای هرم، چشم شیطان است و برهمه جا نظارت و اشراف دارد.

این علامت در پیشگویی، جادو کردن، نفرین گری، و کنترل های مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار می گیرد.در ضمناین نماد روی دلارهای امریکایی نیز به کار رفته است.

نمادها(ankh):این نماد به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر می شود.امروزه نماد فمنیسم در واقع برداشت شده از سمبل شیطانی است.

پرچم رژیم صهیونیستی:رژیو صهیونیستی علاوه بر حمایتهای آشکار و پنهان، حتی از قرار گرفتن نماد نامشروعش در کانون علائم شیطان گرایان نیز پرهیز ندارد.

ضد عدالت:با توجه ب این که تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده است، شیطان پرستان تبر رو به پایین را نماد ضد عدالت در راه پیمودن مسیر تاریک، انتخاب کرده اند.همچنین گفتنی است که فمنیست ها از 2 تبر رو به بالا به معنی مادرسالاری باستانی استفاده می کردند.

سر بز:بز شاخدار، بز مندس(همان بعل خدای باروی مصر باستان)، خدای جادو(بز طلعیه یا قربانی) این یکی از راه های شیطان پرستان برای مسخره کردن مسیح است زیرا گفته می شود که مسیح، مانند بره ای برای گناهان بشر کشته شد.

هرج ومرج:این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد که((هر چه تخریب کننده ای است، تو انجام بده))این نماد عمدتا مورد استفاده گروه های هِوی متال است.

چشم شیطان:این نماد به معنای نظارت و اقتدار است و کمتر شناخته شده است.

موسیقی و شیطان پرستی

شیطان پرستان با استفاده از موسیقی توانستند به نفوذ خود در اقصا نقاط جهان بیفزایند.بیشترین اقدامات در فضای تاسیس و فعالیت متالیکا دنبال شده است.

آشنایی با متالیکا

در سال 1981 یک نوازنده درام به نام لارس الریچ با انتشار آگهی فراخوان تشکیل گروه هِوی متال را اعلام کرد و پس از مدتی موفق به جذب افراد مختلفی شد.

فعالیت این گروه مانند دیگر گروه های هِوی متال به صورت غیر قانونی و زیر زمینی در ظاهر و باطن با حمایت سازمان جاسوسی ایالات متحده امریکابا شعارهای اجتماعی و اعتراضی ادامه و گسترش یافت.این گروه چند سال بعد پیشنهادهای black metal را نیز عرضه کرد و ضمن ارائه آثار مختلف، زمینه را برای شکل گیری گروه های بعدی فراهم آورد.

ارزشهای القایی متالیکا

متالیکا در حقیقت ضد ارزش هایی را ارائه می کند که شامل بازگشت به تاریکی(محور اصلی تفکرات شیطان پرستان)، بی رحمی و تجاوزات جنسی، فحاشی، حجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومی آن است.

خوانندگان این گروه روی صفحه و کلیپهای خیابانی دست به خوردن و آشامیدن میوه های فاسد، ادرار، مدفوع، خون و مردار می زنند و از کثسف ترین گروه های موسیقی جهان به شمار می آیند.

متالیکا از همجنس بازی دفاع می کند و آلبومی را در سالروز مرگ کوئین، همجنس باز بنتم امریکایی منتشر کرد.

برخی آمارها حکایت از این امر دارد که تاکنون بیش از 10میلیون و 200 هزار کپی از البوم های این گروه موسیقی شیطانی به فروش رسیده است.

دلایل استفاده از موسیقی

الف.جاذبه های مجازی و حاشیه ای موسیقی متالیکا مانند ایجاد فضا برای روابط آزاد دختران و پسران

ب.ارزان بودن و قابلیت دسترسی موسیقی با توجه به ارتقای تجهیزات فنی تکثیر و توضیع.

ج.کاهش سطح حساسیت یا حساسیت زدایی از طریق به نفوذ به خانواده ها، شرکت ها، اتومبیل های شخصی، رایانه های شخصی و در نهایت گوشی های تلفن همراه .

0 ❤️

2013-09-01 13:54:40 +0430 +0430

نوع جدید شیطان پرستی در یک بازه زمانی 10 ساله با چند وقفه به ایران وارد شده است.

نحوه ورود

چند گروه عامل و حامل شیطان پرستی به ایران بوده اند که به آنها اشاره خواهد شد، اما به طور کلی چند اقدام نقش بسزایی را در ورود جریان یاد شده ایفا کرده است:

_ مهمترین زمینه شیطان پرستی به ایران، میل جوانان به استفاده از موسیقی متالیکا و ساز گیتار بوده است.طی 10 سال گذشته، موسیقی متالیکا به صورت زیر زمینی و غیر مجاز وارد کشور شده ودر چها چوب آن، مفاهیم نحله انحرافی شیطان پرستی در اختیار جوانان قرار گرفته است.

_ اقدام تامل بر انگیز و بسیار ناشیانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره مهاجرانی در صدور مجوز برای گروه ها، آلبوم ها و کتاب های اشعار موسیقی متالیکا نبز نقش اساسی را در جلب توجه عموم مخاطبان جوان به نحله انحرافی فراهم آورد.

گفتنی است هِوی متال، متال تاریک، گوتیک متال یا متال گوتیک چند سبک از موسیقی شیطانی متالیکا بود که به یمن غفلت اعجاب انگیز مسوولان فرهنگ کشور، وارد ایران شد.

حاملان شیطان گرایی

آورندگان شیطان پرستی به ایران شامل افراد و گروه های زیر هستند:

_ تحصیلکردگان و سرخوردگان اجتماعی در خارج کشور که عمدتا دچار خسارت و شکست های سنگین مادی معنوی شده اند.

_ فرزندان منافقین فراری، سلطنت طلب ها، مفسدان اقتصادی زژیم پهلوی که قبل و بع از انقلاب موفق به فرار از کشور و محاکمه انقلابی شده اند.

_ افرادی از خانواده های بسیار ثروتمند ساکن و مقیم داخل کشور که عمدتا روابط خانوادگی و… با خارج نیز دارند.

_ جاسوسان فرهنگی سازمان های اطلاعاتی وامنیتی امریکا و رژیم صهیونیستی که باهدف استحاله فرهنگی وارد کشور شدند.

_ فعالان حوزه هنر و موسیقی که با کشورهای دیگر به ویژه آمریکا، انگلیس، کاناداواسترالیا در ارتباط بوده وبنابردلایلی حرفه ای و شغلی، مسافرت های متعددی به این کشورها داشتند.

اما نکته اساسی و قابل ملاحظه این است که حداقل 90 درصد افراد شاخص واردکننده شیطان پرستی به ایران ، تحصیلات دانشگاهی وخانواده سالم نداشتند.

شیوه تبلیغ

انشار سی دی، کاست و پوستر مربوط به خوانندگان متالیکا

_ گسترش سایتها و وبلاگ های مربوط به شیطان پرستی

_ تبلیغ و اطلاع رسانی از طریق پارتی های شبانه و گفتوگوهای دوستانه به ویژه در مناطق مرفه و شهرهای تهران، شیراز و…

_ تبلیغ در تالارهای گفتوگوهای مجازی

زمینه های جذب

علاوه بر تمامی موارد اشاره شده، باید به تکرار برخی از انها پرداخت که در کشورمان دارای بازخورد مثبت بوده است.

موسیقی متال:

این موسیقی در ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای اسلامی و عربی به گونه ای که شرح آن رفت، وارد ایران شد و توانست پس از مدت کوتاهی به دانشگاه های بزرگ کشور هم راه یابد.

افول معنویت:

اگرجه در بسیاری از موارد، ایران اسلامی در جایگاه بالاتری از معنویات قرار دارد، اما تلاش قدرت های بزرگ فرا منطقه ای برای استحاله فرهنگی و از سوی دیگر ماشینی و صنعتی شدن مناسبات جاری و تاثیر پذیری مردم کشورمان از شرایط جهانی، زمینه ای برای رشد چنین جریاناتی را فراهم کرده است.روند رو به رشد استفاده از شبکه های ماهواره ای نیز عامل تعیین کننده ای در جذب و گرایش جوانان یافتن به این گروه هاست.

سرمایه گذاری:

در بخش های قبل اشاره کردیم که سازمانهای جاسوسی کشورهای غربی، تلاش سازمان یافته ای را برای استحاله فرهنگ جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده اند و می کوشند تا جوانان کشور عزیزمان را ((تهی سازی فرهنگی)) کنند.دشمن در این راه مبلغ هنگفتی اختصاص داده است که طبق گزارش برخی از رسانه های مستقل، در سال های گذشته دولت امریکا 8 میلیون دلار به فعالیت تبلیغات گروه های شیطان پرست اختصاص یافته است.

اینترنت:

رشد تعداد مخاطبان شبکه جهانی اینترنت در سالیان اخیر آسیب هایی را متوجه نظام فرهنگی کشور کرده است که از جمله می توان به فعالیت شیطان گرایان اشاره کرد.عمده فعالیت این افراد در قالب وبلاگ نویسی صورت می پذیرد.

این گونه وبلاگ ها، همزمان با اعلام موجودیت جنبش شیطان گرایان ایران فعالیت خود را آغاز کرده و اضهار می کنند که از سوی فردی با نام اهریمن در ایران هدایت می شوند.

روند ارتباط گیری و فعالیت وبلاگ های یاد شده به این صورت است که افراد پس از تکمیل فرم ثبت نام، یک ایمیل در صندوق پست الکترونیک خود با موضوع خوشامد گویی دریافت می کند و پس از برقراری ارتباط با ایشان و در صورت جلب اعتماد، به برخی از مهمانی های شبانه یا پارک ها برای آشنایی دعوت می شوند.

این وبلاگ ها عمدتا فعالیت خود را در چندین محور انتشار عکسهای شیطان گرایان جهان، انتشار نامه شبیه به نامه های مسیحیان شیطان پرست خطاب به خداوند متعال که بار سیاسی نیز دارد، دنبال می نماید.

وضعیت فعلی شیطان پرستی در ایران

وضعیت فعلی این گروه ها در ایران را در محورهای زیر می توان تبیین کرد:

. تحرک در اینترنت

وبلاگ نویسی، گفتوگو در محیط یاهو 360 درجه، سایت کلوپ دات کام، دریافت خبر نامه ها و…از جمله تحرکات اینترنتی شیطان پرستان ایرانی است که تاکنون نیز ادامه دارد.

. ترویج نمادها

مغازه ها و اصناف فروشنده زیورآلات نقره ای، فروشنده های پوشاک جوان و بانوان بویژه در شهر تهران، وظیفه عمده ترویج شیطان پرستی در داخل کشور را بر عهده دارند.در پاره ای موارد فروشندگان و مدیران حتّی اطلاع اندکی از محتوای عمل خود ندارند.همچنین گفتنی است برخی از چهره های مطرح موسیقی پاپ و متالیکا در تهران و شهرستان ها پی در پی و از طرق مختلف، این نمادها را حمل و معرفی کرده و بصورت مستقیم و غیر مستقیم آنها را ترویج می کنند.

سایتها و وبلاگهای فارسی زبان نیز نقش مهمی را در گسترش و معرفی این نمادها ایفا می کند.

. ترویج متالیکا

گروه های موسیقی متالیکا به عنوان شاخصی از فعالیت رو به گسترش گروه های شیطان پرست، قابل اشاره اند.

. پارتی های شبانه

پارتی های شبانه،جشن های فارغ التحصیلی و مهمانی های خاص دوستانه همواره به عنوان کانون فعالیت شیطان پرستان مطرح هستند.در این گونه مراسم، هر بار گروه های جوانان با انواع و اقسام روش ها با اندیشه ها و ظواهر شیطان گرایی آشنا یا جذب آنها می شوند.

همکاری با سلطنت طلب ها

اوایل سال گذشته میلادی،خبری در وبلاگ های وابسته به شیطان پرستان ایران منتشر شدکه اهریمن، سرکرده آنان پیوستن گروهش را به انجمن پادشاهی ایران اعلام می کرد.

گفتنی است، انجمن پادشاهی ایران یک گروه چند نفره از سلطنت طلبان و سیلی خوردگان انقلابی است که عمده نقش آنها را (( فرود فولادوند)) مجری هتاک و ضد دین شبکه های فارسی زبان ماهواره های ضد انقلاب به عهده دارد.

وی بارها و بارها در شبکه های ماهواره ای ارکان دین مبین اسلام را زیر سوال برده ولب به فحاشی علیه مقدسات گشوده است.

0 ❤️

2013-09-01 13:58:49 +0430 +0430

بازم بگم يا فعلا كافيه؟

0 ❤️

2013-09-01 14:36:01 +0430 +0430

خدا و شیطان بیشتر شایسته ی ترحم و دلسوزی هستند نه شایسته ی پرستش.

0 ❤️

2013-09-01 14:38:58 +0430 +0430

واضح تر بگو.متوجه منظورت نشدم

0 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «