پری کوچک غمگین شعر پارسی

1400/10/08

امروز ۸ دی، زادروز فروغ‌‌الزمان فرخ‌زاد، فروغ شعر ایران، شاعر عشق و احساسات و آزادی … است.
نماد و سمبل زنان معاصر این سرزمین …
با ۵ دفتر شعر زیبا و تاثیرگذار …
اسیر، دیوار، عصیان، تولدی دیگر، ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

“وداع” از دفتر “اسیر”

ناله میلرزد، می‌رقصد اشک
آه، بگذار که بگریزم من
از تو، ای چشمه جوشان گناه
شاید آن به که بپرهیزم من

به خدا غنچه شادی بودم
دست عشق آمد و از شاخم چید
شعله آه شدم صد افسوس
که لبم باز بر آن لب نرسید

عاقبت بند سفر پایم بست
می‌روم، خنده به لب، خونین دل
می‌روم از دل من دست بدار
ای امید عبث بی‌ حاصل …

روحش شاد و یادش گرامی …

برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2022-01-04 19:14:41 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی
فرقی ندارد چه ساعت از شبانه روز باشد،
صدایت را که می شنوم،
خورشید در دلم طلوع میکند…

بودنت، امید دل این مرید دلخسته است …

1 ❤️

2022-01-04 21:09:03 +0330 +0330

↩ arashkarimi44
همراهی و وجودت برای این مرید، افتخاری است …

نگاه کن که موم شب براه ما
چگونه قطره قطره آب میشود
صراحی سیاه دیدگان من
به لالای گرم تو
لبالب از شراب خواب میشود
به روی گاهواره‌های شعر من
نگاه کن…

تو می دمی و آفتاب میشود…

1 ❤️

2022-01-04 21:34:51 +0330 +0330

↩ arashkarimi44
عاشق این قسمت از شعر زیبای تولدی دیگر هستم…

زندگی شاید
افروختن سیگاری باشد
در فاصله‌ی رخوتناک دو هم‌آغوشی

و چقدر روشن کردن یک نخ سیگار در این حال، لذت بخشه …

1 ❤️

2022-01-04 21:45:01 +0330 +0330

↩ arashkarimi44
کاملا بات موافقم …

از قول برادر فروغ جان:
یک کاغذ سفید را
هر چقدر هم که سفید و تمیز باشد
کسی قاب نمی‌گیرد

برای ماندگاری
باید حرفی برای گفتن داشت …!

1 ❤️

2022-01-05 13:41:13 +0330 +0330

↩ Esn~nzr
یک شب ز ماورای سیاهی ها
چون اختری به سوی تو می آیم
بر بال بادهای جهان پیما
شادان به جستجوی تو می آیم

سرتا به پا حرارت و سرمستی
چون روزهای دلکش تابستان
پر می کنم برای تو دامان را
از لاله های وحشی کوهستان

یک شب ز حلقه ای که به در کوبند
در کنج سینه قلب تو می لرزد
چون در گشوده شد ، تن من بی تاب
در بازوان گرم تو می لغزد

دیگر در آن دقایق مستی بخش
در چشم من گریز نخواهی دید
چون کودکان نگاه خموشم را
با شرم در ستیز نخواهی دید

یک شب چو نام من به زبان آری
می خوانمت به عالم رؤیایی
بر موجهای یاد تو می رقصم
چون دختران وحشی دریایی

یک شب لبان تشنهٔ من با شوق
در آتش لبان تو می سوزد
چشمان من امید نگاهش را
بر گردش نگاه تو می دوزد

از «زهره» آن الههٔ افسونگر
رسم و طریق عشق می آموزم
یک شب چو نوری از دل تاریکی
در کلبه ات شراره می افروزم

آه ای دو چشم خیره به ره مانده
آری ، منم که سوی تو می آیم
بر بال بادهای جهان پیما
شادان به جستجوی تو می آیم
فروغ

1 ❤️

2022-01-05 13:48:33 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی
ترا می‌خواهم و دانم که هرگز
به کام دل در آغوشت نگیرم
توئی آن آسمان صاف و روشن
من این کنج قفس، مرغی اسیرم…

ز پشت میله‌های سرد و تیره
نگاه حسرتم حیران به رویت
در این فکرم که دستی پیش آید
و من ناگه گشایم پر به سویت

در این فکرم که در یک لحظه غفلت
از این زندان خامش پر بگیرم
به چشم مرد زندانبان بخندم
کنارت زندگی از سر بگیرم

در این فکرم من و دانم که هرگز
مرا یارای رفتن زین قفس نیست
اگر هم مرد زندانبان بخواهد
دگر از بهر پروازم نفس نیست

1 ❤️

2022-01-06 09:39:58 +0330 +0330

↩ Esn~nzr
یک پنجره برای من کافی است
یک پنجره به لحظهٔ آگاهی و نگاه و سکوت
اکنون نهال گردو
آن قدر قد کشیده که دیوار را برای برگهای جوانش
معنی کند
از آینه بپرس
نام نجات دهنده ات را
آیا زمین که زیر پای تو می لرزد
تنهاتر از تو نیست ؟
فروغ

1 ❤️

2022-01-06 10:37:49 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی
افسوس،
ما خوشبخت و آراميم
افسوس،
ما دلتنگ و خاموشيم
خوشبخت،
زيرا دوست می داريم
دلتنگ،
زيرا عشق نفرينيست…

1 ❤️

2022-01-06 10:45:52 +0330 +0330

↩ Esn~nzr
پیغمبران رسالت ویرانی را
با خود به قرن ما آوردند ؟
این انفجار های پیاپی ،
و ابرهای مسموم ،
آیا طنین آینه های مقدس هستند ؟
ای دوست ،ای برادر ، ای همخون
وقتی به ماه رسیدی
تاریخ قتل عام گل ها را بنویس .

همیشه خواب ها
از ارتفاع ساده لوحی خود پرت می شوند و می میرند
من شبدر چهار پری را می بویم
که روی گور مفاهیم کهنه روییده است
آیا زنی که در کفن انتظار و عصمت خود خاک شد جوانی من بود ؟
آیا دوباره من از پله های کنجکاوی خود بالا خواهم رفت
تا به خدای خوب ، که در پشت بام خانه قدم می زند سلام بگویم ؟

حس می کنم که وقت گذشته است
حس می کنم که «لحظه» سهم من از برگهای تاریخ است
حس می کنم که میز فاصلهٔ کاذبی است در میان گیسوان من و دستهای این غریبهٔ غمگین
حرفی به من بزن
آیا کسی که مهربانی یک جسم زنده را به تو می بخشد
جز درک حس زنده بودن از تو چه می خواهد ؟

حرفی بزن
من در پناه پنجره ام
با آفتاب رابطه دارم .
فروغ

1 ❤️

2022-01-06 10:57:11 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی

بس که رنجم داد و لذت دادمش
ترک او کردم چه میدانم که بود…

1 ❤️

2022-01-08 09:23:36 +0330 +0330

↩ Esn~nzr
می دویدم در بیابانهای وهم انگیز
می نشستم در کنار چشمه ها سرمست
می شکستم شاخه های راز را ، امّا
از تن این بوته هر دم شاخه ای می رست
فروغ

1 ❤️

2022-01-08 12:39:36 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی
و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمی‌ ست،
که همچنان که تو را می‌ بوسند،
در ذهن خود طناب دار تو را می‌ بافند…

1 ❤️

2022-01-08 13:31:11 +0330 +0330

↩ Esn~nzr
بر لبانم سایه ای از پرسشی مرموز
در دلم دردی است بی آرام و هستی سوز
راز سرگردانی این روح عاصی را
با تو خواهم در میان بگذاردن ، امروز
فروغ

1 ❤️

2022-01-08 13:40:40 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی
دستانت را دراز کردی
چون جريان‌های بی‌سرانجام
لب‌هايت با سلام بوسه
ويران گشتند روی لب‌هام

يک لحظه تمام آسمان را
در هاله‌ ای از بلور ديدم
خود را و ترا و زندگی را
در دايره‌های نور ديدم …

1 ❤️

2022-01-09 08:39:01 +0330 +0330

↩ Esn~nzr
گفته اند آن زن زنی دیوانه است
کز لبانش بوسه آسان می دهد
آری ، اما بوسه از لبهای تو
بر لبان مُرده ام جان می دهد
فروغ

1 ❤️

2022-01-09 09:31:25 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی
آه، می‌خواهم که بشکافم ز هم
شادیم یک دم بیالاید به غم

آه، می‌خواهم که برخیزم ز جای
همچو ابری اشک ریزم، های های

1 ❤️

2022-01-10 08:27:42 +0330 +0330

↩ Esn~nzr
سلام ای شب معصوم !
سلام ای شبی که چشمهای گرگ های بیابان را
به حفره های استخوانی ایمان و اعتماد بدل می کنی
و در کنار جویبارهای تو ، ارواح بید ها
ارواح مهربان تبرها را می بویند
من از جهان بی تفاوتی فکرها و حرفها و صداها می آیم
و این جهان به لانهٔ ماران مانند است
و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمی است
که همچنان که تو را می بوسند
در ذهن خود طناب دار تو را می بافند .
سلام ای شب معصوم !
فروغ

1 ❤️

2022-01-10 13:12:51 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی
تمام شب،
آنجا میان سینه من کسی ز نومیدی نفس نفس می‌زد!!!
کسی به پا می‌خاست،
کسی تو را می‌خواست…

1 ❤️

2022-01-11 10:27:06 +0330 +0330

↩ Esn~nzr
اگر به خانه من آمدي براي من اي مهربان چراغ
بياور
و يك دريچه كه از آن
به ازدحام كوچه ي خوشبخت بنگرم
فروغ

1 ❤️

2022-01-11 10:56:11 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی
تو برایم ترانه می‌خوانی
سخنت جذبه‌ای نهان دارد
گوییا خوابم و ترانه تو
از جهانی دگر نشان دارد.

1 ❤️

2022-01-12 16:27:33 +0330 +0330

↩ Esn~nzr
بس که لبریزم از تو، می خواهم
چون غباری ز خود فرو ریزم
زیر پای تو سر نهم آرام
به سبک سایهٔ تو آویزم

1 ❤️

2022-01-12 16:36:55 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی

شب است!!!
رویای دوردست تو نزدیک می‌شود …!

1 ❤️

2022-01-13 09:22:07 +0330 +0330

↩ Esn~nzr
در سیاهی دستهای من
می شکفت از حس دستانش
شکل سرگردانی من بود
بوی غم می داد چشمانش
فروغ

1 ❤️

2022-01-13 14:41:55 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی
آرزویی است مرا در دل
که روان سوزد و جان کاهد
هر دم آن مرد هوسران را
با غم و اشک و فغان خواهد

بخدا در دل و جانم نيست
هيچ جز حسرت ديدارش
سوختم از غم و کی باشد
غم من مايه آزارش

1 ❤️

2022-01-14 22:26:12 +0330 +0330

↩ Sadafjoni85
روزها رفتند و من دیگر،
خود نمی‌دانم کدامینم
آن من سر سخت مغرورم
یا من مغلوب دیرینم؟!!!

1 ❤️

2022-01-14 22:48:09 +0330 +0330

↩ Sadafjoni85
زندگی شايد،
آن لحظه ی مسدودی است، كه نگاه من،در نی نی چشمان تو خود را ويران میسازد،
و در اين حسی است، كه من آن را با ادراك ماه و با دريافت ظلمت، خواهم آميخت…

1 ❤️

2022-01-15 15:16:29 +0330 +0330

↩ Esn~nzr
خوب پاداش مرا دادند ،‌خوب
‎ ‎خوب داد عقل را دادند ، خوب
فروغ

1 ❤️

2022-01-15 18:12:25 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی
فکرت را که می‌کنم، مثل این است که توی قلبم دارند طبل می‌زنند، هر ضربه را هزاران بار قوی‌تر کن و هر ضربه را هزاران بار تکرار کن. تنم پاره‌پاره می‌شود.

از نامه‌های فروغ به ابراهیم گلستان

1 ❤️

2022-01-16 13:48:36 +0330 +0330

↩ Esn~nzr
هیچ صیادی از جویی حقیر که به گودالی می ریزد
مروارید ی صید نخواهد کرد…

1 ❤️

2022-01-16 19:57:17 +0330 +0330

↩ وحید_لاهیجی

فرقی ندارد
چه ساعت از شبانه روز باشد
صدایت را که می‌شنوم
خورشید در دلم طلوع می‌کند …!

1 ❤️

2022-01-17 10:43:29 +0330 +0330

↩ Esn~nzr
آفریدی خود تو این شیطان ِ ملعون را
عاصیش کردی و او را سوی ما راندی
این تو بودی ، این تو بودی کز یکی شعله
دیوی این سان ساختی ، در راه بنشاندی
فروغ

1 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «