↩ gharghdarlezat
مرسی🌺

من پدرم وحشتناک اوبوهت داره و منم بچه اول بودمو فضا بسته بود،اولای چلچلیمون دوسدخترمو اوردم خونه و خداروشکر کفشهاشم اوردم تو و کلید در رو از داخل گذاشتم روی در ک با کلید از بیرون باز نشه خلاصه تو اتاق بودیمو تازه داشتیم گرم میکردیم خودمونو ک در زدن و پدر پشت در بود وای که صدای قلبمو میشنیدمو وحشتناک دستو پامو گم کردم،دوستم رفت پشت دره اتاقم پنهون شدو من رفتم درو باز کردم پدره تا منو دید فهمید حیرونم گف چرا کلیدو گذاشتی پشت در گفتم من نزاشتم مامان گذاشته رف یه چرخی زد تو خونه دره اتاقمم نیمه باز کردو یه نگاه انداخت داخلو حالا دوس دخترمم پشت در بود،ایست قلبیه رو زدم قشنگ بعد انگار ی چیزایی فهمیدو رفت دسشویی منم سریع فرستادم رف بیرونو خودمم سریع حاضر شدمو صحنه جرمو ترک کردم ی رفتارایی بعدش کرد ک هنو دودلم که فهمیده یا نفهمیده جریانو

من با دوس دخترم وسط کافه توی طبقه بالاش سکس کامل داشتیم و هر لحظه ممکن بود یکی سر برسه و بگا بریم ولی شانس آوردیم خخخخ

با یه خانم بیوه دوست بودم و وقتی پسرش مدرسه بود، میرفتم خونه اش، یه بار پسرش یهویی زودتر از مدرسه اومد، البته کارمون تموم شده بود و لباس هم پوشیده بودیم ولی چون نمیخواستیم پسرش بفهمه آخه 7 سالش بود، منم که هول کرده بودم، توی اتاق خواب موندم و بیرون نرفتم، مامانش الکی باهاش دعوا کرد و بردش یه اتاق دیگه و اشاره کرد که من برم، منم سریع زدم بیرون، اما بهش پیام دادم که همه لذت سکسمون پرید، واسه همین فرداش دوباره رفتم پیشش!

↩ aytanm
ینی با این حرکتت پرچمدار سکس پشم ریزون شدی😄
چجوری دوست دخترت رضایت داده

↩ brayan66
شیطون بلا خوب بلد بودی چجوری دکمه تکرارو فشار بدی ها😄

↩ gharghdarlezat
این خاطره تقریبا 10 12 سال پیش بود ولی تو ذهنم بود گفتم بگم
یکی دیگه هم رفیقم مامانش کارمند بود و پدر نداشت و گاهی میرفتم خونه خالی اونجا اوایل جوق و پوقمون
خونه رفیقم بودم با دوس دخترم روی کار داخل اتاق مامانش روی تخت، یهو صدا در اومد فهمیدم مامانشه چون با رفیقم هماهنگ بودمو اون نمیومد خونه خلاصه تا پاشدیم لباس برداریم دره اتاقو باز کرد مارو دید درو بست رفت نشست رو مبل زنگ زد به پسرش شرو کرد فوش دادن مام سریع لباس پوشیدیم برو ک میری داشتم میرفتم بلند گفتم شرمنده بخدا گف تقصیر شما نیس اون پسره کونیم اینجارو کرده جنده خونه خخخخ

↩ gharghdarlezat
خیلی صحنه بدی بود عرق سرد بهم نشسته بود از خجالت تازه وقتی درو بست رف فک کردم رف به پلیس زنگ بزنه چسبونده بودم بعد دیدم صدای دادو بیداد و فحش به پسرش میاد خخخ

↩ gharghdarlezat
دادا جوون بودیم فک کنم 20 بودم اونجا یا 19
تو خانواده پاستوریزه بودم بیرون اوففف
الان طراح صنعتی ام دوست عزیز

↩ gharghdarlezat
حیف ک از دستش دادی کردنی رو باید کرد

↩ mash fucker
پششما عجب مادر بافرهنگی خوب بوده آبروریزی نکرده یا به پدر مادرتون یا پلیس زنگ نزده

یک بار خونه رو کار بودم دیدم صدای در اومد و آبجیم اومد خونه حالا چه جوری برم بیرون تنهایی اومدم بیرون از اتاق گفتم شناسنامه منو ندیدی زحمت بکش دنبالش بگردم لازم دارم آبجی رفت تو اتاق دنبال شناسنامه منم طرف رد کردم رفت

↩ Jnoobe
حالا آبجیها و داداشا معمولا زیر سبیلی رد میکنن
ولی مامن باباهارو نمیشه کاریش کرد😄

رفته بودم خونه نامزدم .گفته بود مامانش رفته مدرسه خواهرش فعلا نمیاد هیو وسط سکس رسید یه دل سیر زدش 😂😂

↩ Saramysexywife
ناموسا اینجا دروغو بذارید کنار و واقعی حرف بزنید
منظورم از واقعی چیزی هست ک قابل باور باشه

↩ abolfazl…official
مگ نامزد نبودید
چرا آخه بزنش😄😄😄

↩ Saramysexywife
اوکی داداش حالا ناراحت نشو
قبولت داریم

.

.

↩ Sohrabzone
دقیقا. همیشه هم به خودم میگم چه شانسی آوردم

↩ gharghdarlezat
واقعا کله خر بودم

↩ Mazkirbarfi
موقعیتی بس حساس😄
ادامشو بگو باو تازه داشت جالب میشد

↩ Ckingo
وااااای ینی تخمی ترین استرس همینه
ینی آدم میمیره و زنده میشه

↩ Fkir_r
وااای یکی از لذتام اینه ک سکس دونفرو بشینم زنده ببینم خیلی حال میده

↩ shirazi228
توی اون سن ازین دست سکس های پشت شمشاد و پشت درخت و توی خرابه کم نداشتیم😄

↩ کیرایوفسکی
باو موقعیت ب این خوبی زلزله ک سهله سیلو و طوفان هم بیاد نمیشه از دست داد😄

↩ Mastewine
اره خدایی درکت میکنم خیلی بده

.

↩ Mastewine
تو ک راست میگه کص ننه ادم دروغگو

راهنمایی بودم با رفیقم یکی از همکلاسیامو آوردیم خونه
ما طبقه پایین بودیم خونواده هم طبقه بالا قرار بود رفیقم نگهبانی بده من بکنم جا نگهبانی اومده بود ادا فیلمبردارارو در میاورد
موقعی که ارضا شدم برگشتم دیدم بابام بالا سرمونه
همونجوری لخت فرار کردیم بیرون تا 3 شب پشتبوم همسایه بغلی میخوابیدیم

↩ Sohrabzone
محرم نبودیم