سلام
یه پسر معمولی ولی درسخون و زبون دار، فقط زبون دارم زبون باز نیستم!
بریم سراغ ادامه
اول سال تحصیلی قرار بود برای بچه های ورودی جدید معارفه بگیریم و بعد از اینکه کارهاشو کردیم و هماهنگی ها رو انجام دادیم.
دعوتنامه ها رو نوشتیم و تصمیم بر این که حضوری اول یکی از کلاس ها دعوت نامه ها رو تحویل بدیم.
بچه ها گفتن خودت برو و ما هم گفتیم باشه و اول یکی از کلاس ها قبل از استاد رفتیم شروع کردیم.
شما وردی امسال ما هستید خوش آمد میگم ورودتون رو به دانشگاه و تبریک میگم به همه ی شما قبولی در دانشگاه… رو امیدوارم که بهترین ها رو رقم بزنید.
و دعوت نامه ها رو تک تک تقدیم کردم و یکی سوال کرد حالا چیکار میکنیم!؟ گفتم توضیحات در مورد رشته و اینده شغلی و مسائل و قوانین آموزشی و البته اگه یکم تحمل کنید فردا همه چیز را خواهیم گفت و وقتی پرسیدم کسی سوال نداره و کسی نپرسید با همگی خداحافظی کردم و رفتم.
روز جشن من ورودی بودم و از اساتید خیلی با ادب می خواستم که به داخل سالن بیان و همچنین بچه ها رو خوش آمد گفتم.
مراسم شروع و مرحله به مرحله پیش رفتیم.
تا تقدیر از رتبه های برتر
اسم ها رو صدا میزن و من به عنوان نفر سوم کلاس سوم لوح و هدیه رو دریافت کردم.
و جالب اینکه نفر اول و دوم خانم بودند.
خلاصه جشن به خوبی تمام شد.
فردای اونکیکی از پسر های اون جشن دیدم که گفت میتونید با ما حرف بزنید و اینا و گفتم مورد نداره و منو دعوت کردن به گروه ساخته شده کلاسشون
اونجا سوال میپرسیدن و اینا
تا اینکه یکی از دخترای اونجا بهم پی وی میام داد که رمز موفقیتتون و اینکه به من کمک میکنید و …
منم معمولی جواب دادم.
تا اینکه یک شب گفت؛ شما اهل مشروب هستید؟ گفتم نه
گفت: اهل بیرون بیرون رفتن و خوش گذرونی گفتم نه من سرم توی درسه.
حقیقتش ترسیدم چیزی دیگه بگم.
تا مدتی بعد پیام نداد و یه روز توی محیط دانشگاه منو دید.
سلام احوالپرسی کرد و گفت: جسارت نباشه اون وقت اینها رو پرسیدم
گفتم خیر سوال کردید و جواب دادم.
گفت: مگه میشه اصلا بیرون نری و چرج بخوری.
گفتم نه میرم
گفت پس چرا نگفتی اونشب
گفتم خب بهر حال دبوار ها موش داره و …
گفت الان میتونیم از کافی شاپ چیزی بخوریم
قبول کردم و رفتیم.
شدوع کرد از خودش گفتن و وضعیت درس و …
و سمت و سوی صحبتهامون به همه جا رفت.
یا اینکه میانترم ها شروع و یک شب به من گفت: من امتحان رو بلد نیستم و خیلی سوال دارم شما مسلطید؟
گفتم اره
گفت خب کی؟
گفتم فردا توی کتابخونه دانشگاه
گفت : تا اونجا چرا؟ بیایید خونه راحت تریم.
تعجب کردم ولی بالاخره رفتم.
فردا با یه لباس مناسب درس رو تموم کردیم.
بعدش گفت دوست دخترتون ناراحت نمیشه که اومدید؟
منم گفتم اصلا ندارم.
امتحانشون تموم شد و تشکر کرد و گفت شما تقریبا بلد بودید و منم بدک نبود.
و گفت میتونید فلان درس رو بگید؟ گفتم تقریبا
باز هم قرار و …
این دفعه یکم که گفتم درس رو گفت خسته شدم لطفا کافیه بیا یچیز بخوریم حرفامون جهت دار شد.
گفت تو چقد گیجی واقعا
این همه نخ میدم ولی تو انگار نه انگار
گفتم خب روم نمیشه!
دیدم یهو گفت ولمون کن باو الان درستت میکنم.
یهو پرید رو ما و نمیدونم چیشد
منم از خدا خواسته شروع کردم
لبای قلوه ایشو میخوردم
گفت درست سد؟ باز شد؟
گفتم اره
و من شروع کردم مثل وحشیا به کندن لباس هاش
اول از سینه های خوشمزده و اناریش شروع کردم و با ولع خاصی به بدن توپر و سبزه ساحل نگاه میکردم.
داشتم مست عطر و طعم میشدم که گفت : بخواب بینم باوو
و اونم بدتر از من همه رو از تنم در اورد
و افتاد روش
نزن که کی بزن
از ته دل، با همه وجود کیرمو میکرد تو دهنش و میخورد و داشتم تو آسمونا سیر میکردم.
گفت کیرم دهنت که یک ماهه میخوامت ولی نمیفهمی و میخورد.
بهم گفت تا حالا ندادم و دوست دارم کونم رو باز کنی.
پاهاشو هفتی کرد و میمالید خودش رو.
تنها امکاناتم تف بود
زدم درش و کم کم بازش کردم
دیدم چشاش دو تا شد
انگار دنیا رو بهش داده بودم
گفت بزن دیگ
و شروع کردم به تلمبه زدن و لبامون رفت تو هم
قفل شدیم تو شدیم و چه صدای چالاپ چلوپی شیرینی میومد و نفس نفس های ما رو بهتر میکرد.
گفتم داره میاد
گفت درش بیار درش بیار
به کمر خوابوندم و افتاد روش
ساک و اومد
واااااو
داست آبمو میک میزد و همشو خورد.
گفت مزه ی خوبی نداست ولی نیاز داشتم و دوست داشتم بخورم.
این ترم اخرین ترم من تدی این دانشگاه بود.
دو سال باهم بودیم و کلی سکس کردیم و از کون کردمش
الان فقط نمیتونم دوریشو تحمل کنم!
به نظرتون چیکار کنم الان که نمیبینمش!؟؟؟؟؟؟؟؟
titre tapiceto khoondam fekr kardam ye chiz too mayehaye avenger bayad bashe. lotfan titre monaseb entekhab kon, koon kardan ke in harfa ro nadare
dadachtitre tapiceto khoondam fekr kardam ye chiz too mayehaye avenger bayad bashe. lotfan titre monaseb entekhab kon, koon kardan ke in harfa ro nadare
dadachخواستم جذاب باسه
ولی عوض میکنم حتما
با توف سریع هم باز شد طرفم تا حالا نداده ههههخه یا اینا که گفتی شعره یا من کون کن حرفه ای نیستم عزیز کم بزن همیشه بزن من ۴۵ دقیقه بدن و یه سوراخ رو با انواع رغن کرم ماساژ میدم تا باز بشه بعد با تف کردی توش خخخخ
دیدی که قبلش چقد خوب گفتم و قسمت سکسش و سریع تموم کردم
مهارت نوشتن نداررم
حالا بگم اولش هی آی و اوی میگفت و اینا رو نبود
ببین هست یا نه
من بعد 15 سال مخوام کیر تجربه کنم
بکن که خوبه
من بعد 15 سال مخوام کیر تجربه کنم
کار سختی رو پیش رو داری حتما در انتخاب شریک دقت کن طرفت حرفه ای باشه
اول برو پشماتو بزن بعد کف دست راستت(راست دستی یا چپ دست؟؟)توف بندا بعد یهو بپر بپر کن خخخ
باشه
خواستم انجام بدم بهت زنگ میزنم
بخدا آرزوهاتو نوشتی…اون کوون گگشادتو تنگ کن و برو یکیو پیداا کن…هیشکی قرار نیس بیاد
حالا که اومد و کردم
فقط حیف راهش دور بود و بعد دانشگاه رفت که رفت
باورتون میشه بصورت اتفاقی دوباره دیدمش؟ اگه دوست داشتید تا بگم چیشد
اسم داستانت من رو یاد دوستی انداخت که حدود یه سالی هست به دلایلی ازش جدا افتادم
ولی هر جا که هست ، نمیدونم اینو میخونه یا نه ولی بدونه دوسش دارم
من که دیدم دوباره اتفاقی نیافتاد
کیرم تو کلیک چپ موست که این متن تخمی رو تایید و ارسال کرد!!
البته اونم چاره نداشت(موس رو میگم) و الا بر میگشت میرفت تو کونت که دیگه نتونی راه بری ی ی ی ی ی
کیرم تو کیبوردت!! (dash)
با اون تایپ و ادبیات کیریت!
کیرم تو کلیک چپ موست که این متن تخمی رو تایید و ارسال کرد!!
البته اونم چاره نداشت(موس رو میگم) و الا بر میگشت میرفت تو کونت که دیگه نتونی راه بری ی ی ی ی ی
کیرم تو کیبوردت!! (dash)
با اون تایپ و ادبیات کیریت!
طوری نیست حرص نخور
به خودت فشار نیار
↩ Saeidbokon2
اگه کون کن حرفه ای هستی تو مسابقه انتخاب بهترین کون کن سایت شرکت کن تاپیک کوون کن اعظم رو ببین
کوون ش دو تا واو داره