پریرخ شاهیلانی مشهور به پری زنگنه
(زاده ۱۳۱۸ در کاشان)، از پدری کاشانی و مادری گیلانی ، خواننده ایرانی در سبک اپرا است.
پری شاهیلانی پس از ازدواج با حسین زنگنه، صاحب شرکت تاکسی ایر، به نام پری زنگنه شناخته شد.
پری زنگنه فارغالتحصیل شاخهٔ اپرا از هنرستان عالی موسیقی (کنسرواتوار عالی موسیقی تهران) است. زنگنه تحصیلات مقدماتی خود را در تهران گذراند و نخستین درسهای آواز را نزد استاد نصرالله زرین پنجه در ردیف آوازهای ایرانی فراگرفت، سپس به هنرستان عالی موسیقی رفت. به علت داشتن صدای «لیریکو اسپینتو» (به انگلیسی: Lyrico Espinto) نزد خانم اولین باغچه بان (Evlin Bahceban) اپرا آموخت و بعد از آن برای تکمیل آموختههای خود به کشورهای ایتالیا، آلمان، و اتریش سفر کرد و از چندین آکادمی فارغالتحصیل شد.
علاوه بر خوانندگی، پری زنگنه در سفر تحصیلی خود به ژاپن، متوجه استعداد خود در هنر گلآرایی هم شد و آن را فراگرفت و در بازگشت به ایران نمایشگاههای گلآرایی نیز برگزار کرد.
در سال ۱۳۵۰ در یک حادثهٔ ساده رانندگی و پرتاب خرده شیشههای اتومبیل پیکان، بینایی خود را از دست داد. اما تنها پس از وقفهٔ کوتاهی به فعالیتهای خود ادامه داد. صدای او در محافل هنری مهم جهان از جمله تالار الیس تالی در لینکن سنتر نیویورک، هربست در سانفرانسیسکو، دانشگاه هاروارد در بوستون، سل گو در پاریس، هرکولس در مونیخ، و تالارهایی در سرتاسر ژاپن پخش شدهاست.
مسافرتهای زنگنه در سرتاسر ایران به منظور آشنایی با موسیقی محلی ایران بودهاست.
از اجراهای معروف زنگنه سولیست بودن در سمفونی شماره ۹ بتهوون است که توسط ارکستر سمفونی فورت لادردیل، فلوریدا در آمریکا اجرا شد.
بازسازی علمی ترانههای بومی و محلی ایران و اجرای آن به سبک کلاسیک از کارهای شاخص او به شمار میرود.
او برای کودکان چندین کتاب تألیف کرده و مقالات و ترانههای متعددی منتشر ساخته است. فرهنگ جامع «آوای نامها از ایران زمین» که مهمترین نام نامه در زبان فارسی بشمار میرود، حاصل عمر ایشان است و تدوین آن حدود پنج سال به طول انجامیده است. از کتابهای دیگر او میتوان به «پری لالاییها، سرودههای پری زنگنه برای همه سالان» و «سخنی به خوشی: حرفهایی بزرگ در کتابی کوچک» اشاره کرد.
خانم زنگنه عنوان بینالمللی «سفیر حسن نیت» را دریافت کردهاند و از جمله مسئولیتهای او، ریاست روابط فرهنگی و اجتماعی نابینایان ایران بودهاست. در سالهای پس از انقلاب، فعالیتهای او در ایران به کنسرتهایی ویژه بانوان اختصاص دارد
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
آبی که بر آسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
باشد که یکی هم به نشانی بنشیند
بس تیر که در چله این کهنه کمان است
از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از آن روست که خونابه فشان است
ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردیست در این سینه که همزاد جهان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
یارب چقدر فاصله ی دست و زبان است
خون می چکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من می کن افشردن جان است
از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود
گنجی است که اندر قدم راهروان است
■ هوشنگ ابتهاج
↩ FattiBanoo_new2
روزگارتون خوش و سبز تشکر میکنم از همراهی سبز شما
تقدیم از پری زنگنه به شما:
نگو از گل ،نگو از یخ ♫♪
که در پاییزم
نگاهم کن ، نگاهم کن ♫♪
چه درد انگیزم
با من نه گل ،نه آواز ♫♪
نه آسمان ،نه پرواز
گل مرده ی آوار برگم ♫♪
پاییزی ام، هم فصل مرگم
اگر در شب ،اگر در باد ♫♪
اگر در اشک می رویم
کدامین گل؟کدامین باغ؟ ♫♪
من از پاییز می گویم
اگر ماهم،اگر خورشید ♫♪
اگر هم بغض باران
همه عشقم،همه بخشش ♫♪
از اینجا تا بهاران.
♫♪