ﺍُﻣﻲﺑﻮﺩﻥ ﻣﺤﻤﺪ

1392/05/22

متكلمان مسلمان براي اثبات نبوتپيامبراسلام و آسماني بودن قرآن دليلي اقامه كرده اند كه از دومقدمه و يك نتيجه تشكيل شده است. مقدمات دليل عبارتند از:الف.پيامبراسلام ـ كه آورندة قرآن است ـاُمّيبود:اُميبه معناي منسوب به مادر)اُم( است و مقصود از آن اين است که فرد جز معلوماتي که طبق فطرت واستعدادهاي مادرزادي خود بدست مي آورد معلوماتديگريندارد و فاقد معلوماتاکتسابيبدست آمده درپرتوقدرت بر خواندن و نوشتن است]1[.به عبارتديگرپيامبراسلام در دوران نوجواني و جواني )پيشاز بعثت( مكتب نرفته و درس نخوانده بود و خواندن و نوشتن نمي دانست.ب.نثر قرآن از نظر زيبايي، فصاحت وبلاغت شاهكاري بي نظير و محتواي آن اولاً عاري ازهرگونهخطا،تناقض و سخن لغو و بيهوده است، و ثانياً شامل :ژرف ترين و بلندترين معارف و والاترين و ارزشمندترين دستورهاي اخلاقي و عادلانه ترينمواعظ…وسازنده ترينشيوه هاي تعليم و تربيت]2[است. در قرآن تعاليم حكيمانه و معارف بلندي وجود دارد كه مي تواند در همه اعصار و تا روز قيامت،پاسخ گويعميق ترين و بنيادي ترين مسائل و مشكلات بشر باشد.از اين دو مقدمه نبوتپيامبراسلام و آسماني بودن قرآن نتيجه گرفته مي شود. زيرا يك فرد درس ناخوانده و مكتب نرفته،هرگزنمي تواند آياتي با اين مرتبه از فصاحت و بلاغت و زيبايي و در عين حال شامل تعاليم حكيمانه و حقايقمسلّموخدشه ناپذيرعلمي، فلسفي، اجتماعي و… ازپيشخود بسازد، حقايق وتعاليميكههيچگاهرنگكهنگي به خودنمي گيرند.به عبارتديگربا توجه به محتواي قرآنمعلوم مي شود که :فراهم آوردن اين همه معارف و حقايقدرچنينمجموعه اي فراتر از توان انسانهاي عادي است]3[اما اين دليل چندان محكم نيست. در مورد مقدمة اول آن، نكات زير قابل تأملند:1.اين مدعا راـكهپيامبردرس ناخوانده وتعليم نايافتهبود و خواندن و نوشتن نمي دانستـنمي توان بهگونه ايقطعي وخدشه ناپذيراثبات كرد، و همين نكته مهم، دليل فوق را از اعتبار ساقط مي كند. ما ازدوران نوجواني و جوانيپيامبراسلامچيززيادي نمي دانيم و اسناد و مدارك تاريخي معتبري در مورد جزئياتزندگيآن حضرت قبل از چهلسالگي )بعثت( موجود نيست، جز همان كتب تاريخي و روايي مسلمانان كه اولين آنها )سيرةابناسحاق( در حدود يكصد و بيست سال پس ازپيامبرو از روي نقل هايي كه بصورت شفاهي و سينه به سينه از يك نسل به نسل بعدي منتقل مي شد، نوشته شده است. بنابراين حقايق مربوط به دوران جوانيپيامبردر هاله اي از شكو ابهام مي ماند و كتب تاريخي مسلمانان به لحاظ منطقي حتي براي خودشان اعتبار چنداني نمي تواند داشته باشد، چه رسد براي مخالفان )كه قاعدتاً بايد از ميان منابعو اسناد و مدارك تاريخ نويسانسكولارياحد اقلغيرمسلمان_که هم عصرپيامبربوده باشند_براي آنها شاهد آورد(.بگذريماز اينكه اطلاعات موجود در منابع تاريخي مسلمانان نيز بسيار اندك وناچيزاست.2.فرض كنيمپيامبراسلامپيشاز نبوت،بگونه ايرسمي مكتب نرفته بود و خواندن و نوشتن هم نمي دانست. اما آيا در چهل سالگي_كه ادعايپيامبريكرد_فردي كاملاً عامي، بي سواد، بي تجربه، بي استعداد و بي خبر از همهچيزو همه جا بود؟ آيا در طول چهل سالزندگي،باهيچعالم و حكيم و راهب وتاجر و شاعر و پير و جواني ملاقاتي نداشته وهيچنكته اي از كسي نياموخته و با تعاليم تورات و انجيلـ با آنكه در شهر و ديارشهزارانيهودي و مسيحيزندگيمي كردندو حتي عموي همسرش )ورقه بننوفل( يک دانشمند مسيحي بود ـهيچگونهآشنايي نداشت؟ آيا در اين مدت، بهنمايندگياز طرف همسر ثروتمندش به سفرهاي داخلي و خارجي نرفته بود؟ آيا دانش و تجربةپيامبردر حد عرببيابانگرديبود كه جزشترچرانيچيزديگرينمي دانست؟پاسخهمة اين سؤالات معلوم است. مي توان به راحتي فرض كرد كهپيامبردرس نخوانده بود و خواندن و نوشتن نيز نمي دانست، اما استعدادو نبوغ ذاتي و هوش سرشار وزندگيپرفرازو نشيب او در طول چهلسال برايش كوله باري از دانش و معرفت و تجربه به ارمغان آورده بودو مي دانست )يا گمان مي كرد( كه براي رسيدن به اهداف خود راهي جز ادعاي نبوت ندارد. بسياري از شخصيت هايبزرگتاريخ، افرادي مكتب نرفته و درس ناخوانده بودند و خواندن و نوشتن نيز نمي دانستند، اما تبديل بهچهره هاييماندگارشدند.به بيانديگراُميبودن )همانطورکه در مقدمه اول آمد( به معناي اين است که فرد، فاقد معلوماتاکتسابي اياست که درپرتوقدرت بر خواندن و نوشتن بدست آمده باشد،نهاينکههيچچيزيازهيچکس نياموخته وهيچدانش و معلومات و تجربياتي نداشته باشد. بنابراينممکناست شخصياُميباشد، اما هوش وذکاوتو دانش و معلوماتش از هزار فرد غيراُميبيشتر باشد. پساُميبودنپيامبراسلاماگرهم واقعيت داشته باشد،چيزيرا اثباتنمي کند.و اما در مورد مقدمة دوم ـ كه قرآن را شاهكاري علمي، ادبي، اخلاقي و عاري ازهرگونهخطا و تناقض مي داند ـ بايدگفت:هذااولالكلام!مدعايي به اينبزرگيراچگونهمي توان به آسانيپذيرفت،در حالي كه به اعتقاد بسياري از انديشمندانبزرگتاريخ و دانشمندان علوم مختلف، محتواي قرآن از لحاظ عقلي، علمي، ادبي و…صدها عيب وايراد دارد و تاكنون كتابها و مقالات فراواني درردّآن نوشته شده كه بسياري از آنهابي پاسخمانده است)وپاسخ هاييكه به بعضي نقدها داده شده، معلوم نيست كه تا چه حد قانع كننده باشند(]4[؟ روش منطقي اين است كه قرآن را ابتدا در معرض نقد ناقدانگذاشتوآنگاهديدكه در اين آزمون دشوار، از آن چه ميماند؟ اما آيا نقد علمي قرآن در كشورهاي اسلامي نظير عربستان و يا جمهوري اسلامي ايران مجاز است؟به هر حال مقدمه دوم اين دليل نيز نه تنها بههيجوجه قابل اثباتنيست،بلکهمحل هزار شک و ترديد وچونو چراست و من درشگفتمازاينکهچگونهمي توان مدعاييچنينمشکوکو لرزان را_که اتفاقاً محل اصلي دعواست_به عنوان مقدمه اي در يک دليل عقلي )آن هم در برابر مخالفان و منتقدان قرآن( آورد؟ آيا نه اين است که مقدمات يک دليل عقليبايد قطعي و يقيني )و ازپيشاثبات شده( باشند؟]1[.مصباحيزدي،محمدتقي:قرآن شناسي،صص163_162]2[. همان، ص 164_163]3[. همان، ص 164.]4[براي مطالعه ده ها كتاب و مقاله معتبر در نقد اسلام و قرآن رجوع كنيدبه سايتهاي :
www.answeringislam.orgو
www.faithfreedom.com)به زبان انگليسي( و
www.islameyat.comو
www.servant13.ne

843 👀
0 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2013-08-13 06:36:41 +0430 +0430

فكركنم مشكل ازسايت باشه ولي بنظرمي رسه ضداسلام كثيف حرف زدي اگه اينطوريه ازرفقاي ماهستي وبدون تنهانيستي!

0 ❤️

2013-08-13 06:43:39 +0430 +0430

[quote=Navid’e Azadi]فكركنم مشكل ازسايت باشه ولي بنظرمي رسه ضداسلام كثيف حرف زدي اگه اينطوريه ازرفقاي ماهستي وبدون تنهانيستي![/quote]

0 ❤️

2013-08-13 22:38:08 +0430 +0430

مسلمانان کجا هستید؟!هرهرهر
جانم فدای رهبر!

0 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «