سلام
خطرناک ترین و پر استرس ترین مکان ها و لحظه هایی که سکس داشتین یا ارضا شدین کجا بود؟!!😁🤔🤔
من خودم یه بار تو اتبوس دوس دخترم برام ساک زد تا ابم اومد 🤗😈 لعنتی هنوزم بهترین خاطره سکسیمه هم فوقالعاده زیاد استرسو ترس داشتم هم تو اوج لذت جنسی بودم 🤩
خونه دوست دخترم ، دایش سر زده اومد
نگم براتون بعدش چی شد
نصیب گرگ بیابون نشه
من باختم بدم باختم😂😂😂
تو چیتگر
انقدر با هم ور رفتیم زد بالا. رفتیم لای درختا یه جا پیدا کردیم که به نظر میومد دید نداره. شلوارا رو نصفه دادیم پایین و سرپایی کار رو تموم کردیم.
تازه مشکل مکان هم نداشتیم. میتونستیم بریم مکان
به جز این مورد یه دختر دیگه هم بود باهاش دوست بودم زیادی هات بود. صبح 5 شنبه رفتیم صبحونه جاده چالوس تو رستوران بازی کردنمون شرع شد. بعدش رفتیم بیرون رستوران نزدیک رود خونه یه جا پیدا کردیم از جاده پایین تر بود کسی چیزی نمیدید احتمالا. اون هم سکس هیجانی باحالی در اومد.
الان که به هر دوتاش فکر میکنم میبینم خیلی کار احمقانه و خطرناکی بوده. و میتونست حسابی به گایی بشه.
↩ danialllll
دقیقا منم الان که فکرشو میکنم هیچوقت حاظر نمیشم دوباره اون کارو کنم ولی میدونم بازم موقعیتش پیش بید میکنم😅 کلا ادم بشو نیستم😈
↩ Master.devil
معمولا موقعیت همیشه اوکی بوده و موقعیت خطرناک نداشتیم ولی خب روی پشت بوم بوده در حالی هوا نسبتاً روشن بوده🤔🤔
↩ Master.devil
با کی ؟ چطور؟
نکنه از این کلاب هایی که اجازه سکس تو هواپیما رو میدن تو ایران هم هست؟
↩ Master.devil
چ جق خطرناکی زدی 😕نگفتی ابت میپاجه دیوار هواپیمارو سوراخ میکنه سقوط میکنید 🤣
↩ MasterBad
نه برای من خدارو شکر خطرناک نبود
منتظرم تاپیک بتونم بزارم تعریف کنم …هرکیم باور نکرد نکرد من وکیل کسی نیستم که 😉😉
↩ MasterBad
نه پرواز بریتیش ایروز بود
بویینگ ۷۴۷ …کابین دستشویی زیاد داره حدود ده تا فکر کنم …حالا میگم
↩ hg12345678
من تا حالا اونجا جق نزدم ولی اینطور که معلومه تجربه ات بالاست!
دنبال تحریه جدید باش مثل کردن!
ده سال پیش اینجوری همه جا دوربین مدار بسته اینا نبود بعد از ساعت اداری طرف رو بردم توی دفتر کارمون البته زمانی فهمیدم که چه غلطی کردم که از اون ماجرا 2 ماه شده بود تازه فهمیدم دفتر مون دوربین داره 😂 😂 😂 البته 4 سال دیگه هم اونجا کار کردم و احتمالا کسی چیزی نفهمیده بود
با خانومم داشتیم میرفتیم مسافرت تو ماشین هم دیگه رو میمالیدیم بعد زدیم کنار شب بود کنار جاده سکس کردیم ماشینا با سرعت رد میشد فکر نکنم کسی دیده باشه ولی لذت لخش بود
چند بار بوده یکی کوچه بن بست بود ساعت ۹ شب دختره نمیومد من رفتم برا اینکه ترسش بریز کیر دراوردم داشتم راست میکردم از یک خونه یک یارویی در اومد منم روبروشم تو تاریکی نمیدونم چطوری کیر جمعش کردم از ربروش در اومدم و از کوچه زدم بیرون
یکی دوبارم جلو در یک خونه قدیمی برام ساک زد که اب ریختم جلو در خونشون بعد فرداش که رفتم دیدم کامل جلو درشون شستن
یکبار دیگه هم از این پارک ها هست بین مجتمع های چند طبقه بزرگ شب بود انقدر دختره رو راه بردم گفت دیگه خستم کردی رفتیم پشت یک درخت کشید پایین من حالا اون زمان جقی بیش نبودم اصلا نمی تونستم راست کنم خلاصه با زحمت ساک و توف نفس عمیق استرس زیاد اب ریختم تو کونش
یکبار دیگه هم بردمش گرگان دختره مال یک شهر دیگه بود هوایی اومد گرگان من با اتوبوس خودم رسوندم ساعت دوازده شب بود رفتم فرودگاه گرگان دنبالش هیچ جا رو هم بلد نبود ورودی هم مامور نشسته بودم منم بچه بیست ساله بودم دست دختره رو هم گرفت با استرس زیاد تاکسی گرفتم به راننده گفتم خانمم ناراحتی اعصاب داره اومدم هوا خوری سه شب میخوایم اینجا بمونیم بعدش میریم مازندران
خلاصه دمش گرم ما رو برد خونه یک زنه تنها که شوهر نداشت
زنه هم گفت حتما شما زن و شوهرین منم ریده بودم به خودم
گفتم اگه شک دارین میخواین شماره مادرم بگیرم باهاش صحبت کنین مطمعن بشین .دختره یک نگاهی بهم کرد
زنه یکم مکث کرد یک نگاه به راننده کرد و گفت باشه نمیخواد زنگ بزنی
حالا رفتیم تو دختره میگه برو مایع دستشویی بخر چیپس بخر گفتم میشه بکشی پایین من یکم بخورم استرسم بیاد پایین
نداد گفت میری اینا که گفتم میخری بعد میای حرف میزنیم
حالا ساعت ۱/۳۰ شب شهر کوچیک همه جا بسته بود خلاصه بعد نیم ساعت یک سوپری داغون پیدا کردم رفتم وارد خونه بشم باز زنه صاحب خونه کیرش شق کرد پسرم حتما زن و شوهرین گفتم اره برو خیالت راحت باشه اخه کدوم خانواده اجاز میده دخترش یک شب با ی پسر غریبه باشه ظاهرا قبول کرد
یعنی رفتم تو خونه
نزدیک یک ساعت رودختره کار میکردم به قدری عصبانی بود که چرا انقدر من بیخیال خونسردم
از ساعت ۲/۳۰شب شروع کردم از نوکپا تا فرق سر دختره رو خوردن ابش دیگه میپاشید بیرون چهار بار از کون کردمش
انقدر که روم فشار اومد
خلاصه خدا به اون راننده تاکسی رو خیر بده
اون زنه صاحب خونه هم فرداش اومد گفت من میدونم شوهرش نیستی کو حلقت پس من کشوند زیر زمین خونش
به زور مجبورم کرد براش بخورم انقدر کصش تو دهنم فشار داد مجبور کرد ابش قورت بدم یک سه باری هم باهاش سکس داشتم ولی لذت نبردم چون چهل سال داشت بدنشم زیاد مالی نبود و اینکه زوری بود و اینکه خیلی لبام خورد زبونشم دراز بود میکرد تو دهنم حالت تهوع میگرفتم اوق
یه بار خونه نامزدم هیچ کس نبود بهم پیام داد تنهام من بهش پیام دادم عشقم نگران نباش الان میام پیشت رفتم خونشون 10 دقیقه بعد داشتیم سکس میکردیم تو حال خونشون مامانش کلید انداخته بود اومده بود داخل اومد تو حال یه جیغ کوچیک کشید دویید رفت تو اتاقش و داد زد و گفت جمع کنید چه وضعشه برید تو اتاق دیوونه ها وقتی جمع و جور کردیم نمیتونستم تو چشم مادر زنم نگاه کنم ولی گفتش اشکال نداره پسرم اینا همش خاطره میشه دفعه دیگه برید تو اتاق مراقب باشین داییت نفهمه حساسه
دستشویی طبقه آخر پاساژ گلدیس تو سرما و ترس و لرز ساک زد آبمم خورد ولی تف کرد آخرشو زود جمع کردیم رفتیم تا بگا نرفتیم
↩ somayehkhan685@gmail.com
اوووووووپسسسس این دیگه ته خوششانسی بوده بیگ لایک 😹😹😹
↩ 11200
دممممم زن داییت گرم ،😅😅خدا رو شکر نگفتی با مادر زنمم سکس کردم بس کهملت حشرین همه رو میخان بکنن 😅
چند بار تو اتوبان تاریک.واقعا از استرس داشت قلبم کنده میشد. تو بالکن هم تا دلتون بخواد
گاییدن دوس دخترم از کون توی دفتر محل کارم توی دانشگاه…
↩ DRarsalan
خداییش منم تو ایطور موقعیتی گگیر افتادم تا نیم ساعت بعدش کیرم بلند نمیشد 😂
فقط تا حالاتو سربازی کاری نکردم اینجام کسی نیست بکنیم 😂