⛔شب عروسی و کیر بزرگ🥒

1400/05/17

دختركي را به شوهر دادند
شب عروسي فرياد برآورد كه من ك‌ير بزرگ را تحمل نتوانم كرد
قرار بر آن دادند كه مادر دختر ک‌یر داماد را در دست گيرد و به قدري كه تحمل تواند كرد بگذارد
و باقي بيرون رها كند

چون سرش در كار رفت دخترك گفت: قدري ديگر رها كن
مادر پاره اي ديگر رها كرد…

دخترک گفت: قدري ديگر…
همچنين مي گفت تا تمامت در كار رفت…

باز گفت: قدري ديگر… مادر گفت: همين بود

دختر گفت: خدا پدرم را بيامرزد ،
راست گفت كه دست تو هيچ بركتي ندارد😂😂
عبید زاکانی

برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2021-08-08 10:39:48 +0430 +0430

😂😂😂

1 ❤️

2021-08-08 12:13:22 +0430 +0430

↩ آلتـــــــ♠قـــــــتاله
نمی‌دونم منبعش کجاست
برام فوروارد شده بود بدون منبع 🙏

1 ❤️

2021-08-08 14:11:31 +0430 +0430

↩ شیخ شوخ
مال سعدیه گمونم

1 ❤️

2021-08-08 15:34:11 +0430 +0430
1 ❤️

2021-08-08 21:20:21 +0430 +0430

↩ آلتـــــــ♠قـــــــتاله
حتما حتما داداش 🙏

1 ❤️

2021-08-10 21:58:20 +0430 +0430

😂 😂 😂 😂

1 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «