داداش چنتا از دوستام از اهواز اومدن میخوام یه حالی بهشون بدم میشه امشب به مامانت بگم بیاد خونمون؟
داداش درسته مامانم جندت شده ولی احترامشو نگه دار دیگه بالاخره مامانمه
نه اصلا نگران نباش دوستام همه ادمای خوبین احترام سرشون میشه
باشه فقط همین یه بار.
_مامان من خیلی دوس دارم یه بار دادنتو از نزدیک ببینم تو که به همه دادی یه بارم بزار من باشم و ببینم دیگه
_پسرم منم بدم نمیاد که تو هم سکس من رو ببینی ولی میدونم که اذیت میشی آخه تو که مث من نیستی همه پیز رو تحمل کنی
عرب ها تحقیرت میکنن و نارحت میشی تو روحیت تاثیر میزاره.
خواهش میکنم مامان فقط همین یه بار یه گوشه میشینم و کاری به چیزی ندارم قول میدم که نارحتم نشم آخه مگه میخوان چی کار کنن؟
صحبت های من و دوست عراقیم
تو که سری قبل گفتی دوستام اومدن ده نفری تو هونتون مامانمو کردید الان باز میگی میخوایم ببریم ده تایی بکنیمش؟
باور کن این سری دیگه دفعه ی آخره من با این دوستام رودروایسی دارم بهشون گفتم که بیاید تهران واستون کص میارم باهم بکنیمش.الان اذیتم نکن دیگه
ببین من رو مامانم خیلی حساسم هر بلایی خواستی سر من بیار ولی مامانم رو اذیت نکنید.چن بارم بهت گفتم مامانمه احترامش نگه دار.
اصن نگران نباش داداش مامان تو مث خواهر ما میمونه البته یکم نزدیک تر از خواهر.بعدشم مگه تو راجع به مهمون نوازی عربا نشنیدی؟اصن نگران نباش با خیال راحت برو خونه امشب و مالمنتو بفرست بیاد خونمون و بدون که شب نمیاد
اصن نگران نباش من حواسم به مامانت هست
تو مدرسه که راجع به مامانمون حرفمیزنیم و بقیه راجع به مامانشون میگن منم دوس دارم که وارد بحث بشم و این حرفارو راجع به مامانم بزنم
↩ Sahandkuni
وای چقدر دوس دارم به یه کیر عرب خدمت کنم
مکالمه ی من و دوست عراقیم
_سهند پسرم با مامانت صحبت کن بیاد یه هفته ببرمش عراق با هم تفریح کنیم.قول میدم که بهش خوش میگذره.
_نم من نگرانش میشم بیاد اونجا چی کار کنه.بهدشم من نگرانش میشم شما همینجا کلی داید میکنیدش دیگه سوراخی واسه مامانم نمونده از بی که به تو و دوستا کص داده تازه ببریش عراق که انقد میکنیدش که بمیره.
_پسرم این حرفا چیه من بارها گفتم همیشه حواسم به مامانت هست نمیزارم کسی بهش آسیبی برسونه حالا شاید یه موقعهایی شان مادریش رو حفظ نکردیم ولی خب میدونی که من مادرت رو خیلی دوست دارم.الانم دوستام توی عراق گفتن که باز دوست دارن مامانت رو بکنن و اگه میتونم با خودم ببرمش اونجا وگرنه بازم اونا میان اینجا و میدونی که مامانت هیچ وقت قرار نیست به کیر و من و دوستام نه بگه.
_من همون موقع هم که شماره ی مامانمو بهت دادم گفتم که میخوام مامانم چن باری کیر کلفت تورو تجربه کنه له لذت ببره نه اینکه بشه جنده ی تو و دوستات.اخرین بار که با دوستات اومدید خونمون چیزی به من نگفتید و من وقتی در رو باز کردم دیدم که ۴تا سیاه کیرکلفت عرب افتادن رو مامانم و سوراخاشو باز کردن و ۴ نفر دیگه هم دارن کیراشون رو بالاسر مامانم نگه میدارن.نوبتی تو دهن مامانم شاشیدید و مجبورش کردید قورتش بده چطوری میگی که دوسش دارم؟
_ ببین عزیزم زیاد نمیخوام باهات بحث کنم مامانت با من نیاد عراق دوستام رو میارم اینجا و یه جوری تو خونتون میکنیمش که تا دو ماه نتونه راه بره.بازم خودت میدونی پسرم.
_باشه ببرش ولی قول بدید زیاد اذیتش نکنید.
_ اصن نگران نباش پسرم.راستی مامانت امشب در دسترسه؟
↩ Sahandkuni
عالیه یه داستان داری راجب علی بچه محلتون اونو ادامه بده
↩ Sahandkuni
ااااااوووووممممم از لذت بردن مامانم زیر کیر کلفتا لذت میبرم