چند ماه پیش با ی پسر اشنا شدم تو باشگاه
خیلی صورت زنونه ای داشت
چند بار استخر رفتیم حسابی بدنش تپل و سفید بود
بلاخره ی روز منو برد خونشون
داشتم حسابی لباشو میخوردم زبونش دهنم بود
حس کردم مامانش از لای در داره نگاه میکنه
لخت شدیم
من خابیدم روش کونم جلوی صورتش بود داشتم کیر تپلشو تو دستم فشار میدادم
حس کردم مامانش باز نگامون میکنه کیرشو گذاشتم دهنم میک زدم
یهو نوک زبونشو زد به سوراخم منم آه کشیدم گفتم فدای مامان خوشت اونم آه کشید
بعد خودمو دادم عقب تا مامانش ببینه من اوبنه ای پسرش هستم
بعد یهو پسر چرخید پاهاشو داد بالا منم گذاشتم توش کیرش حسابی شق شد واسش همزمان جق زدم ابش ریخت اسم مامانش فرناز بود موقع ارضا اسم مامانشو صدا زد
زمان ما یه عکس زن نیمه عریان از مجله پیدا میکردیم جق میزدیم الان علم پیشرفت کرده تخیلات بالا و…