یه مرحلهای میبُری دیگه
یعنی بیخیال میشی،
از حرف زدن با بقیه فراری میشی،
از آدم جدید میترسی،
علاقهمند میشی به تنهایی،
کمکم حس میکنی از شنیدن صدای بعضیا مُنزَجری،
کلا جهنمی میشی تو بهشت آدما
هندزفیری همیشه فعّالِت میشه یه آلارم واسه دور و بریا که فلانی، من به حرف زدن با شما و شنیدن صداتون علاقهای ندارم؛ یعنی میشه ارتباطی برقرار نشه؟
ناخودآگاه اخم میکنی که یعنی جماعت
"مرا به خیر شما امّید نیست! میشه شر نرسانید؟"
درسته انگِ بداخلاقی میخوره بهت ولی به نظرم اینطوری اوضاع امنتره.
آدما تو این حالت حوصله و جرئت اینو ندارن که دوباره خودشونو به کسی یاد بدن.
ترجیح میدن یه گوشه بشینن،
و حرفی نزنن،
و حرفی نشنون…
نویسنده: ناشناس
رضا این کامنتت شروع آشناییمون بود 😍😂
بعد از این کامنت اومدی دایرکت و…
مرور خاطرات شد 😍❤
↩ Reza_sd77
دیگه دوست عزیزمون گفت بگو منم گفتم دیگه 🤦♂️🤦♂️😂😂😂😂😂
“مرا به خیر شما امّید نیست! میشه شر نرسانید؟”
حرف آخرو زدی بمولا اگر بفهمن ملت نادان 😎